سهشنبه، 11/9/1399هفته چهارم بیستمین دوره لیگ برتر، ورزشگاه شهدای قدس تهران، ساعت: 16:15، تماشاگر: بدون تماشاگر
پیکان: صفر
استقلال: صفر
داور وسط: مهدی سیدعلی
کمکها: سعید قاسمی، حسین گلشنی
اخطارها: آرش رضاوند، حنیف عمرانزاده (مربی) (استقلال)، مجید عیدی، حسین پورامینی، ابراهیم صالحی (پیکان)
بازیکن برتر: محمد دریس (پیکان)
پیکان: محمد دریس، میلاد شیخسلیمانی، نادر محمدی، محمد خدابندهلو (46- اسماعیل بابایی)، ابراهیم صالحی (90- آرش قادری)، حسین پورامینی، سیدمحمد ستاری، مجید عیدی، رضا جبیره (71- فرزاد حاتمی)، حجت حقوردی، امیر روستایی (58- محمد ابراهیمی)
سرمربی: مهدی تارتار
استقلال: رشید مظاهری، وریا غفوری، محمدحسین مرادمند، عارف غلامی، محمد نادری، هروویه میلیچ (88- محمد دانشگر)، مسعود ریگی (87- فرشید باقری)، احمد موسوی (75- سبحان خاقانی)، آرش رضاوند (21- داریوش شجاعیان)، مهدی قایدی، ارسلان مطهری
سرمربی: محمود فکری
استقلال با همان ترکیبی که انتظارش میرفت رخ در رخ تیم پیکان قرار گرفت. گرچه استقلال روی کاغذ میهمان حریفش بود اما بهواقع این بازی را نباید جزو بازیهایی محسوب کرد که استقلال از شرایط میزبانی سود نمیجست. اولاً بازی در تهران برگزار شد و استقلال برای حضور در ورزشگاه اختصاصی پیکان شرایط آسانی پیش رو داشت، دوم اینکه اگر هم تماشاگران اجازه حضور در ورزشگاه را داشتند همچون همیشه این تماشاگران تیم آبی بودند که روی سکوها مینشستند و استقلال را تشویق میکردند. در این شرایط استقلال که میکوشید بیشتر با ارسالهای بلند و تکیه بر هافبکهای کناری دروازه پیکان را باز کند یک نیمه کاملاً ناموفق را سپری کرده و نتوانست دروازه حریفش را باز کند. در عین حال این پیکانیها بودند که در نیمه اول یکی دوبار استقلال را تا آستانه باز شدن دروازه خود پیش بردند. ابتدا دقیقه 4 مرادمند با تکلی نجاتبخش میزبان را از گلزنی محروم کرد و بار دیگر حسین پورامینی ضربهای را زد که با دخالت مدافعان استقلال راهی به دروازه نداشت. البته شوت وریا در نیمه اول جزو بارزترین حملات استقلال محسوب میشد اما این حمله نصف و نیمه نیز برای استقلال گلی را بههمراه نیاورد. از اتفاقات عجیب نیمه اول، خروج زودهنگام رضاوند از ترکیب استقلال بود که یک توفیق اجباری را برای داریوش شجاعیان بههمراه آورد تا این بازیکن زودتر از زمان تعیینشده در ترکیب استقلال قرار بگیرد و فرصت بیشتری برای خودنمایی داشته باشد. ماحصل حضور شجاعیان در ترکیب استقلال نیز ثمری برای آبیها بههمراه نداشت و در حالی که انتظار میرفت شجاعیان بعد از ماهها بتواند بازی خوبی از خود ارائه دهد و گره کار را باز کند، اما این بازیکن از دقایقی که در اختیارش بود بهرهای نبرد. البته تمام مجموعه استقلال در میدان بازی با پیکان گیج و سردرگم بودند و در نیمه دوم اسیر بازی هوشمندان پیکان در خط دفاع شدند. هرچند استقلال در نیمه دوم دوبار تا آستانه باز کردن دروازه پیکان پیش رفت و یکبار دقیقه 60 و بار دیگر در واپسین ثانیههای مانده به پایان بازی، ارسلان مطهری با ضربه سر دروازه پیکان را تهدید کرد، اما دریس با واکنشهای مناسب توانست موقعیتهای استقلال را مهار کند تا اینبار آبیها که بیشتر به ارسال از جناحین و بازی مستقیم تکیه کرده بودند نتوانند سه امتیاز را به چنگ آورند. این بازی با بازی با ماشینسازی تفاوت آنچنانی در شکل بازی و ارائه تاکتیکها نداشت و فقط در آن میدان هروویه میلیچ توانست با یک ضربه کاشته محکم گره کار را باز کند. در میدان بازی با پیکان اما همان تاکتیک هم بیثمر بود و استقلال بهرغم آنکه از مالکیت توپ قابل قبولی سود میبرد اما هرگز در ساختن موقعیت گل و زدن ضربات نهایی توفیقی نداشت و دو امتیاز ارزشمند را از کف داد؛ امتیازی که اگر به حساب استقلال واریز میشد این تیم را تا رتبه دوم جدول بالا میبرد اما فرصتسوزی و فقدان برنامههای تاکتیکی منسجم سبب شد استقلال فقط یک امتیاز از این میدان به چنگ آورد و با علامت سؤالهای بزرگی این میدان را ترک کند. درباره این واقعیت که اگر استقلال به همین منوال پیش برود هرگز قهرمان لیگ بیستم نخواهد شد، نباید تردیدی به دل راه داد! بیشک این استقلال که در اجرای کارهای تاکتیکی خود ناتوان است و بهجز بازی با مس رفسنجان هرگز نتوانسته فوتبال جذابی ارائه دهد برای رسیدن به جام قهرمانی با مشکلی اساسی مواجه است. محمود فکری که شاید تصور میکرد کارش در استقلال که مهرههای بسیاری دارد آسان است، باید گوش به زنگ مدیران باشگاه استقلال باشد تا با ادامه این روند او را بازخواست کنند؛ مدیرانی که نشان دادهاند در تغییر مربیان درنگ نخواهند کرد و بهسرعت به سمت تغییر سرمربی خود قدم خواهند برداشت.