برای استقلال دوران درخشش با مربیان جدید شاید به زودی آغاز نشود. این نکته را بازیهای استقلال و کیفیت فوتبال این تیم با ما در میان میگذارد و این حرف را استقلال به سادگی و با زبان گویا در میدان نشان میدهد؛ فارغ از هر نتیجه.
کیفیتی که از استقلال در آغاز لیگ دیدهایم نوید دهنده نیست که از چند روز دیگر استقلال بهتری را تماشا کنیم. شاید دوستداران محمود فکری که نمیدانیم در جمعیت هواداران استقلال کدام طیف هستند، به روزهای آغازین آندرهآ استراماچونی اشاره کنند و به یادمان بیاورند که مربی ایتالیایی استقلال نیز شروع آنچنانی نداشت اما ناگفته پیداست که اعتماد به آینده کاری استراماچونی در استقلال بیشتر بود و فکری خود باید به دست خود این اعتماد را بسازد.
بدیهی است که شما وقتی با سرمربی سابق اینتر میلان و اودینزه مواجهید میزان خوشبینی متفاوتی دارید با وقتی که با سرمربی سابق سرخپوشان پاکدشت، خوشه طلایی ساوه و نساجی مواجه میشوید.
این برداشت متفاوت از دو مربی واقعیت فوتبال است و از آن در قضاوتها نمیتوان فرار کرد.
محمود فکری باید با شکل و شمایل فوتبالی که استقلال ارائه میدهد، این اعتماد را بسازد و راه دیگری ندارد.
با هیچ حرف و ادعایی نمیتوان اعتماد به آینده را ساخت و تنها راه پیشرفت بازی به بازی و پله به پله است.
درباره استقلال صد البته باید صبور باشیم، باید اجازه دهیم قدمهای اول برداشته شود و با ساختار واقعی فنی این تیم مواجه شویم. استقلال هنوز خود را تمام قد نشان نداده است و محمود فکری و همکارانش باید تصویرهای بهتری را در ذهن هواداران ثبت کنند.
محمود فکری، همکار و همراه بزرگی در استقلال دارد؛ صمد مرفاوی خود سرمربیگری در استقلال را تجربه کرده و روزهای تیم ساختن در استقلال را میشناسد، روزهای بیاعتمادی دیگران و تلاش را تجربه کرده و در این زمینه میتواند بهترین همراه برای فکری باشد.
استقلال باید بتواند پیشرفت بازی به بازی را نشان دهد تا امیدها را زنده نگه دارد. رابطه دقیق و بیواسطه با هواداران از راه فوتبال تیم شکل میگیرد، از فرم و کیفیت بازی.
این رابطه هنوز بین کادر فنی استقلال و هواداران ساخته نشده و باید در آینده شکل بگیرد. این رابطه فقط در ورزشگاه و با تماشاگران پدید نمیآید. شکلگیری این روابط هم مجازی شدهاند. این رابطه باید حاوی اعتماد و امید باشد.