میعاد نیک
استفاده از تعداد دستیاران بالا در یک کادرفنی را پیش از نمونههای وطنی، پیشتر در بارسلونا، بایرن مونیخ و منچسترسیتی پپ گواردیولا دیده بودیم که در مقاطعی نابغه اسپانیایی حتی با مجموع ۱۱ دستیار روی نیمکت حاضر میشد و کار را پیش میبرد. البته که کلکسیون افتخارات پپ و عملکرد بینظیرش در باشگاههایی که حضور داشته، دلایل و هزینههای استفاده از نفرات متعدد را توجیه میکند. سرمربیان اینچنینی از آنجایی که با مشغلههای متعددی مواجهاند و تمام انرژی و فکر خود را صرفِ موفقیت تیم اصلی میکنند، وظایفی را با دقت و وسواس شدید به دستیارانی تفویض میکنند که هر کدام از آنها میتوانند بهتنهایی هدایت یک تیم فوتبال را برعهده بگیرند. مطابق همیشه اما فوتبال منفعل ایران در گرتهبرداری از الگوهای خارجی هم ناموفق عمل کرده و نمونه متعالی این سوءبرداشتها را در کادرفنی امسال استقلال میبینیم. محمود فکری برای هدایت آبیها از نامهایی کنار خودش استفاده کرده که شاید هر کدام از آنها برای جلب توجه هواداران و یا تهییجهای معمول رسانهای انتخابی مناسب باشند اما پس از دیدار تیم استقلال مقابل فولاد مشخص شد که این کادر بهظاهر سنگین عملاً چیزی برای ارائه ندارد و مانند زنبوریست که نیش میزند و عسل هم نمیدهد. فاجعه عدم تعویض محمد دانشگر در آن بازی و ۱۰ نفره شدن استقلال در دقایق پایانی روی اشتباه سرپرست تیم، بروز درگیری و انشقاق بین فکری و شیخ دیاباته در اواخر بازی و ناتوانی در کنترل عواطف و احساسات سرمربی بازنده تنها ۳ مورد از تومار بیکفایتی کادریست که هر کدام از اعضای آن مبالغ هنگفتی را دریافت و دعاوی بسیاری را به دوش میکشند. حضور پرویز مظلومی بهعنوان سرپرست در تیم استقلال شاید علیالظاهر بیانگر اتحاد بین سرمربی و تیم باشد اما خوب میدانیم که دو پادشاه در یک اقلیم نمیگنجند و پرویزخان همیشه خودش را نفر اول کادرفنی آبیها دیده، نه یک پست تجملاتی.