استقلال در نیمه اول بازی با فولاد نمایش مطلوبی نداشت و به جز یک موقعیت گل که از ارسال از نقطه کرنر به دست آمد و فولادیها ضربه سر محمد حسین مرادمند را از روی خط بیرون کشیدند، موقعیتی را پدید نیاوردند. حربه فکری در نیمه اول بیشتر بازی بسته و دفاعی بود و تنها تاکتیک هجومی استفاده از ضربات کاشته و ارسالهای درعمق بود. استقلال یک بار توانست روی ارسالها دروازه فولاد را عمیقاً با خطر مواجه سازد اما در ایجاد موقعیت در عمق دفاع حریف ناکام بود. مسألهای که سبب شد استقلال نتواند بازیسازی قابل توجهی داشته باشد این بود که فولادیها در مرکز زمین کاملاً عنان کار را در دست گرفته بودند.
دوندگی هافبکهای فولاد به خصوص حردانی و آبشک و در کنار آن بازیسازیهای آیاندا پاتوسی سبب شد استقلال در نیمه اول به آنچه میخواهد دست نیابد. استقلال در نیمه اول بازی با مس رفسنجان هم چندان چنگی به دل نزد اما در نیمه دوم آن بازی به خوبی توانست با ایجاد موقعیتهای پیدرپی دروازه حریف را دو بار باز کند و برد ارزشمندی را به دست آورد. البته محمود فکری بنای خود را روی بازی درگیرانه و دفاعی گذاشته و به دنبال هجومهای پیدرپی نیست چرا که در نیمه اول به وضوح دیدیم مطهری و قایدی عملاً مردانی بیکار بودند.
به خصوص مطهری که هیچ پاسی برایش ساخته نشد و بیشتر به انجام عملیات تخریبی و حتی گاهاً دفاعی مشغول بود. البته فولادیها هم در ایجاد موقعیت مشکل داشتند و با اینکه میدانداری میکردند اما اسیردفاع بسته استقلال شده بودند و نمیتوانستند از سد مدافعان آبی بگذرند. موقعیتهایی که فولاد به دست آورد حاصل اشتباه مدافعان بود هرچند که این تیم به طور کلی بیشتر از استقلال صاحب توپ بود و درنهایت هم توانست برنده این بازی بزرگ باشد. استقلال به واقع زمینه شکست خود را درهمین نیمه فراهم کرد.