بالاخره خبری که انتظارش را میکشیدیم و از نوروز سال جاری به تعویق افتاده بود، منتشر شد و ما و ملیپوشان را از سردرگمی بیرون آورد. طبق بیانیه رسمی AFC و مطابق دستورات ارسالی فیفا قرار بر این شد که تیم ملی ایران در تاریخ 17و22 مهرماه جاری به مصاف هنگکنگ و کامبوج برود و سپس در مهمترین گامِ سال 1399 و در آبانماه امسال برابر تیمهای بحرین و عراق، رقبای اصلیاش در اولین گام از رقابتهای کسب جواز جامجهانی 2022 قطر صفآرایی کند. تکلیف تیم صعود کننده از این گروه در شرایطی طی 4 رقابتِ حساس پیش رو تعیین میشود که این ضربالاجل برای سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال به منزله لزوم جدی برگزاری رقابتهای باقیمانده از لیگ نوزدهم تعبیر میشود. اما آیا هدفِ فوتبال ملی برای توجیه وسیلههایش به کمال ارزش رسیده است؟
وضعیت لژیونرهای ملیپوش که برخلاف بازیکنان لیگ داخلی کاملاً مشخص است. اکثر لیگهای اروپایی که با شیوع کرونا به تعلیق موقت دچار شده بودند، بار دیگر با رعایت تمام و کمال پروتکلهای بهداشتی و ضمن خرج هزینههای سنگین توانستهاند تاریخی معین برای ازسرگیری رقابتهایشان مشخص کنند و تقریباً تمام تیمهای حاضر در لیگهای درجه یک و دوی اروپایی اکنون در شرایطی مانند تمرینات پیش فصل و آمادهسازی جمعی به سر میبرند. در ایران اما هنوز نه نتیجه نهایی تستهای کرونا از بازیکنان مشخص شده و نه نظرات برای برگزاری لیگ شکل متحدی به خود گرفته است.
نُتهای متفاوتی از ساز لیگ برتر به گوش میرسد که مخالفت ضمنی و یا رسمی برخی تیمها را به دنبال دارد؛ تیمهایی که هر کدام حداقل یک ملیپوش را در ترکیب خود میبینند. قطعاً برگزاری 9 هفته باقیمانده از لیگ نوزدهم و شروع لیگ بیستم از شهریورماه به بهبود شرایط روحی - روانی و جسمانی - فیزیکی ملیپوشان کمک شایانتوجهی خواهد کرد، اما همه اینها در وضعیتی رخ میدهد که گامِ اول برای بازآغاز لیگ به درستی رعایت شود و این گام همان رعایت صحیح و واقعی پروتکلهای بهداشتی با حمایتهای مالی دولت و فدراسیون فوتبال است.
شروع لیگ با رعایت تذکرات ضد کرونایی برای تیمهای بخش خصوصی که اتفاقاً روی تیم ملی تأثیر کمی ندارند بسیار پرخرج و هزینهبر خواهد بود و متأخراً چیزی جز بدهی و بیپولی را نصیب مدیرانشان نخواهد کرد. حتی وضعیت نابسامان یک تیم لیگ برتری که شاید ملیپوش هم نداشته باشد روی ارکان اصلی تیم ملی تأثیرات جبران ناپذیری خواهد گذاشت و بهتر است فدراسیون و وزارت به عنوان نهاد بالادست به این ماجرا ورود کنند و با حمایت جدی از تیمهای دولتی و خصوصی چرخِ فوتبال را بار دیگر به راه بیندازند. یک دست هیچوقت صدا ندارد و برای تبدیل شدن به یک ملت با یک ضربان، نیاز به همکاری تمام واحدهاست.