باشگاه هوادار تهران با انتشار متنی به داوری دیدار این تیم مقابل نفت مسجد سلیمان اعتراض کرد. در بخشی از بیانیه آمده:« گروه داوری دیدار نفت مسجدسلیمان و هوادار، به ویژه کمک داورها با اشتباهات عجیب خود مانع گلزنی بابک مرادی و هوادار در مصاف مذکور شدند.پوکرِ کمک داوران دیدار نفت مسجدسلیمان و هوادار در برافراشتن اشتباه پرچم‌های خود به علامت آفساید، از به ثمر رسیدن 4 موقعیت خطرناک گلزنی آبی‌بنفش‌ها جلوگیری کرد.»
 

نفتی‌های آبادان در روزی که طالب ریکانی یک پنالتی بسیار حساس را با درخشش حسین پورحمیدی از دست داد، نتوانست مانع از شکست تیمش در اراک شود. ریکانی ضربه بسیار خوبی به توپ زد، اما واکنش پورحمیدی بهتر از ضربه بود و مانع از گلزنی کاپیتان محبوب نفتی‌ها شد تا در کنار دیگر تیم نفتی همچنان در قعر جدول بمانند و بیش از گذشته خطر سقوط را حس کنند.
 

مهدی شیری که  برای تقابل با گل محمدی انگیزه زیادی داشت، در این جدال به خوبی توانست رضایت کادرفنی را جلب کند.مدافع راست فولاد اما در دقایق پایانی بازی با عصبانیتی عجیب بازی را دنبال کرد. در صحنه‌ای که توپ در اختیار فولاد در منطقه اوت قرار داشت، یکی از بازیکنان این تیم به دلیل مصدومیت روی زمین افتاده بود. شیری با اشاره به مصدومیت هم‌تیمی‌اش از بنیادی‌فر تقاضا کرد که وضعیت وی مورد بررسی قرار گیرد .
 

بازی تراکتور مقابل ذوب‌آهن در چهارچوب هفته هفدهم رقابت‌های لیگ برتر فوتبال، در خارج از خانه، علاوه بر سه امتیازی که برای این تیم داشت، اتفاقاتی هم رخ داد که برای همیشه در کارنامه این تیم باقی خواهد ماند و به این زودی‌ها فراموش نخواهد شد.
در دقیقه ۱۴ دیدار دو تیم ذوب‌آهن و تراکتور، سیدمحمد حسینی و امیرحسین صدقی پس از پریدن به هوا، با یکدیگر برخورد شدیدی داشتند و روی زمین افتادند.
حسینی، بازیکن تراکتور در این صحنه بیهوش شد. شدت برخورد به حدی بود که بازیکنان دو تیم در شوک به سر می‌بردند. آسیب‌دیدگی شدید دو بازیکن باعث شد بسرعت دو آمبولانس حاضر در ورزشگاه وارد زمین چمن شوند و این دو بازیکن را به بیمارستان منتقل کنند. مدافع تیم فوتبال تراکتور پس از این صحنه راهی بیمارستان شد تا مراحل درمانی خود را طی کند و ساعات متمادی تحت درمان قرار گرفت.
او درباره شرایط خود این‌طور حرف می‌زند: «از بیمارستان کاشانی اصفهان مرخص شدم. سردرد و سرگیجه‌ام کمتر است. به تبریز باز خواهم گشت تا پیش متخصص اعصاب و روان بروم و شرایطم مشخص شود.»
او درباره این اتفاق حرف‌هایی دارد: «من تا فیلم را ندیدم، نفهمیدم که کجا بودم و چه اتفاقاتی افتاد. لحظه برخورد را هم به یاد نمی‌آورم و من از طریق فیلم‌ها صحنه را روایت می‌کنم. وقتی در بیمارستان چشم باز کردم، فکر می‌کردم در تمرین حالم بد شده است. به مرور زمان فهمیدم بازی داشتم و فکر می‌کردم بازی با تساوی بدون گل به پایان رسیده است. یکی از ماساژورها پیش من بود و از او سؤال کردم چرا اینجا هستم و بعد بازی حالم بد شده بود؟ ماساژور هم در پاسخ به من گفت که ما بازی را ۲ بر یک جلو هستیم. به او گفتم پس من اینجا چه می‌کنم؟‌ او به من گفت مگر نمی‌دانی چه اتفاقاتی افتاده است؟ و من هم در پاسخ گفتم نمی‌دانم چه شده است. ماساژور به من توضیح داد که تو سر به سر شدی و بیهوش روی زمین افتادی و فکت قفل شد، دکتر و بچه‌های تیم فکت را باز کردند و کارهای درمانی‌ات را انجام دادند. در بیمارستان بودم که گل سوم را هم زدیم. به طور کلی صحنه را تا زمانی که فیلم را ندیده بودم، یادم نمی‌آمد. فکر می‌کنم از روز گذشته تا الان نزدیک ۱۰۰ بار آن صحنه را دیده‌ام. به خیر گذشت و جای شکرش باقی است. هر کسی که برای من در آن موقع زحمت کشید، دستش را می‌بوسم. شوک بدی هم به تیم وارد شده بود.» حسینی حرف‌هایش را این‌طور ادامه می‌دهد: «همین که بردیم، خیلی خوشحال شدم و هدیه خوبی از طرف باشگاه به من بود. وقتی هم صحنه‌ها را می‌دیدم و فهمیدم بچه‌ها اشک ریخته بودند خیلی منقلب شدم. همین‌که توانستند شرایط را برگردانند و بازی را با پیروزی پشت سر بگذارند و دل من و هواداران را شاد کنند، برای من یک دنیا ارزش دارد. وقتی دیدم برای من اشک ریختند، خودم در بیمارستان اشک ریختم. خانواده‌ام آن موقع تحت فشار بودند و از همه کسانی به من محبت داشتند، تشکر می‌کنم و امیدوارم که بتوانم جبران کنم.»
او درباره بازگشت به تمرینات می‌گوید: «دکتر تیم به من گفت که شاید تا یک هفته اجازه تمرین نداشته باشم اما نظر آخر را باید متخصص مغز و اعصاب بدهد. احتمال می‌دهم روند درمانی‌ام ۱۰ روز طول بکشد.»
همان‌طور که اشاره شد این بازی فقط برای تراکتور سه امتیاز نداشت، بلکه این اتفاق می‌تواند برای تراکتور تبدیل به یک انگیزه بزرگ و همدلی بیشتر بازیکنان شود، که خیلی زود خودش را در همان دیدار تراکتور مقابل ذوب‌آهن نشان داد.
تراکتوری‌ها حالا می‌دانند که می‌توانند با اتکا به همدیگر روزهای خوبی را رقم بزنند و در این بین البته سرمربی حرفه‌ای که حالا نیمکت این تیم را برعهده دارد نیز بی‌تأثیر نخواهد بود.
 البته نکته مهمی هم در این اتفاق وجود دارد اینکه باشگاه تراکتور در هر صورت این بازیکن را فراموش نکند. به هر حال حسینی خیلی زود به جمع تراکتوری‌ها باز خواهد گشت، اما مهم است که باشگاه تراکتور حمایت جدی از این بازیکن داشته باشد.

محسن آذرباد کاپیتان مس رفسنجان درباره تساوی تیمش مقابل گل‌گهر می‌گوید: «بازی خیلی خوبی بود‌. همیشه بازی‌های مس رفسنجان و گل‌گهر، بازی‌های جذابی می‌شود. ما ۲-صفر جلو بودیم و می‌توانستیم برنده از زمین خارج شویم اما بازی مساوی شد؛ در مجموع شاید مساوی در سیرجان نتیجه بدی نباشد اما حق ما سه امتیاز بود .زیبایی‌های فوتبال به همین اتفاقات است‌. ۲-۱ نتیجه‌ای است که هیچ‌وقت نمی‌توان روی آن حساب کرد و در دقایق پایانی هم بازی ۲-۲ شد.» آذرباد در خصوص گلی که در این مسابقه وارد دروازه گل‌گهر کرد و باعث شد از فشار خارج شود اینطور می‌گوید: «فشار خاصی روی من نبود و همانطور که قبلاً هم گفتم، من کارم را انجام می‌دهم. خوشحالم پایم به گلزنی باز شد و امیدوارم تداوم داشته باشد و بتوانم به تیمم کمک کنم. البته از هواداران تشکر می‌کنیم که این مسیر را آمدند و فوتبال زیبایی را هم دیدند. گرچه ما این فرصت را داشتیم تا سه امتیاز را تقدیم آنها کنیم اما متأسفانه نشد. از آنها ممنونیم که در سرما و گرما از ما حمایت می‌کنند. ما هواداران خیلی خوب و فهیمی در رفسنجان داریم.» او با اشاره به اداعای سیرجانی‌ها مبنی بر اتلاف وقت توسط حامد لک می‌گوید: «به هیچ‌وجه. شرایط حامد طوری بود که قصد بازی‌ کردن نداشت. روز قبل از بازی برخوردی با فرشید باقری داشت که دنده‌اش درد گرفت و اصلاً نمی‌خواست بازی کند اما با تشخیص خودش و کادر پزشکی در ترکیب قرار گرفت و روز خوبش بود و کمک هم کرد. حامد وقت‌کشی نکرد و یکی، دو باری هم افتاد، به خاطر فشار قفسه سینه‌اش بود.» آنها این هفته با ذوب‌آهن بازی دارند: «ذوب‌آهن یک تیم خیلی خوب است و با تمام نفرات وارد مسابقه با ما می‌شود. این تیم در چند هفته با وجود اینکه فوتبال خوبی بازی کرده، اما سه امتیاز را نگرفته است. ما مصمم هستیم که سه امتیاز بازی را برداریم چون فاصله‌ها در جدول نزدیک است و با یک مساوی ممکن است اتفاق بدی رخ بدهد و به پایین جدول بیاییم. تمام تلاش‌مان را می‌کنیم که سه امتیاز را بگیریم.»

ماجرای جدایی مرادیان از صنعت نفت
احسان مرادیان در ابتدای فصل بیست و یکم به صنعت نفت آبادان پیوست. این دروازه‌بان قصد داشت که ناکامی فصل گذشته و نیمکت‌نشینی در فولاد را جبران کند. با این حال شرایط در صنعت نفت خیلی برای او خوب پیش نرفت. با این اوصاف دروازه‌بان جوان بعد از مذاکره با مدیران صنعت نفت و پرداخت پول رضایتنامه از صنعت نفت آبادان جدا شد. ظاهراً مبلغ 2 میلیارد تومان بابت رضایتنامه دریافت شده است.مرادیان بعد از این جدایی در روز 7 بهمن ماه به تراکتور پیوست.در اتفاقی مشابه سینا مریدی هم با پرداخت مبلغ رضایتنامه راهی فولاد خوزستان شد.


 مهاجری از نفت مسجدسلیمان شکایت کرد
بعد از جدایی مهاجری از نفت مسجدسلیمان، مدیران این تیم به‌دنبال جلب رضایت وی برای فسخ قرارداد بودند تا بتوانند کارت ابراهیم اشکش برای نشستن روی نیمکت را صادر کنند. به این ترتیب آنها توافقنامه‌ای با وکیل مهاجری امضا کرده و تعهداتی در آن قید کردند، چیزی که وکیل مهاجری می‌گوید: «چون انجام نشده، نشستن اشکش روی نیمکت مسجدسلیمانی‌ها غیر قانونی بوده است. مدیران نفت مسجدسلیمان برای فسخ قرارداد آقای مهاجری نیاز به رضایت ایشان داشتند. آقای مهاجری هم این وسط مردانگی به خرج داد و اولاً تمام مبلغ پاداش سال قبل خودش برای حفظ تیم را بخشید و اعلام کرد این مبلغ صرف زیرساخت‌های باشگاه در مسجدسلیمان شود. دوماً نزدیک به 4میلیارد مطالباتی که داشت و می‌توانست براحتی با سود و زیانش مثل ماجرای جاسم کرار به آن برسد، توافق کرد که کمتر از نصف آن را دریافت کند.آقای شجاعی مدیرعامل نفت خیلی از این همه همراهی آقای مهاجری خوشحال بود و برای همین این ماجرا را مکتوب کردیم تا آقای اشکش بتواند کارتش را برای نشستن روی نیمکت دریافت کند. زیرا در توافقنامه هم قید کردیم که در صورت انجام نشدن هرکدام از تعهدات مالی، این توافقنامه اعتباری ندارد، منتهی مدیران باشگاه با استناد به همین کاغذ، برگه فسخ آقای مهاجری را به سازمان لیگ تحویل دادند و قرارداد اشکش را ثبت کردند .در جلسه‌ای که 19دی‌ماه برگزار کردیم بنا شد 21دی‌ماه، 29دی‌ماه و 12بهمن‌ماه مبالغی پرداخت شود که هیچ‌کدام انجام نشد. چک‌هایی به ما دادند که مربوط به اسپانسر باشگاه بود، ولی وقتی استعلام گرفتیم دیدیم کمتر از 48ساعت است که این دسته‌چک صادر شده و 13هزار تومان در حسابش موجود بوده است. با آقای شجاعی خیلی صحبت کردم، در نهایت ایشان گفت بروید شکایت کنید، ما هم این آدم‌ها را نمی‌شناسیم! یعنی چه؟ مدیرعامل اسپانسر باشگاهش را نمی‌شناسد؟ مردم از همه‌جا بی‌خبرند، کسی نمی‌داند مهاجری چقدر از حق و حقوقش گذشت.»