در یکی از بازی‌های حساس این هفته لیگ فوتبال هلند دو تیم فاینورد و آژاکس به مصاف یکدیگر رفتند و به تساوی 1-1 رسیدند.
 علیرضا جهانبخش ستاره تیم ملی کشورمان در این دیدار 81 دقیقه برای تیمش به میدان رفت.
 تیم فاینورد پس از این مسابقه با 38 امتیاز بالاتر از حریفش در صدر جدول اردیویسه هلند قرار گرفت.
 

تیم ملی فوتبال جوانان ایران ساعت ۱۶ دیروز(یکشنبه) به وقت امان در حالی دومین دیدار تدارکاتی خود را مقابل جوانان اردن برگزار کرد که صمد مرفاوی، سرمربی جوانان ایران با بازبینی فیلم بازی اول برای شاگردان خود به آنالیز نقاط ضعف و قوت حریف پرداخت تا آنها را برای این دیدار آماده کند. شایان ذکر است اردوی اردن امروز(دوشنبه) به پایان می‌رسد و تیم ملی جوانان ایران پس از آن به کشور باز می‌گردد.
 

خداداد افشاریان، رئیس کمیته داوران گفت: «متأسفانه در بازی‌های هفته قبل اشتباهات داوری در بازی مس رفسنجان و نساجی مازندران رخ داد، به طوری که نتیجه بازی با رفتار داوران تغییر کرد. هر داوری در هر بازی در نیم فصل دوم اشتباهی تأثیرگذار داشته باشد، جریمه خواهد شد و با هیچ داوری در هیچ سطحی مماشات وجود ندارد. اولین شخصی که به اشتباه داوران ورود می‌کند خودم هستم و بابت قضاوت بعضاً نامتعارف داوران واقعاً ناراحت می‌شوم.»
 

پروژه کمک داور ویدیویی به طور کاملاً چراغ خاموش پیش می‌رود و هیچ یک از مسئولان فدراسیون فوتبال درباره توافق‌هایی که با شرکت  EVS داشته‌اند، تاکنون هیچ توضیحی نداده‌اند. حتی حالا که خبر رسمی درباره آغاز فرایند ورود 6 عدد از سیستم‌های VAR از خارج از کشور برای تجهیز 6 ورزشگاه ایران اعلام شده است، همچنان فدراسیون هیچ توضیحی درباره جزئیات توافق و قرارداد خود نداده است.
مدتی پیش پیگیری‌های خبرنگار ایران ورزشی از کارگروه VAR فدراسیون فوتبال به این پاسخ عجیب ختم شد که: «موضوع VAR محرمانه است و هیچکس بدون اجازه شخص تاج نمی‌تواند درباره سیستم کمک داور ویدیویی مصاحبه‌ای انجام دهد!»
این حد از محرمانگی، آن هم درباره موضوع نه‌ چندان محرمانه‌ای چون VAR خواه ناخواه گویای این است که طی مذاکرات و عقد قرارداد درباره این موضوع اتفاقاتی دارد رخ می‌دهد که رسانه‌ای شدن‌شان به سود فدراسیون فوتبال و مهدی تاج نیست. همزمان با این موضوع این نگرانی هم عیان می‌شود که مبادا به سبک پرده‌پوشی‌های قبل، دیر یا زود مواردی درباره پروژه VAR عیان شوند که کار را خراب‌تر کند.
نگرانی‌ها وقتی جدی‌تر می‌شود که در روزهای اخیر برخی رسانه‌ها با اشاره به اتفاقاتی که در پس پرده در حال رخ دادن است، حدس و گمان‌ها را جدی‌تر از قبل می‌کنند. سایت ورزش دات آنلاین در گزارشی با تیتر «رد پای رشوه در قصه پر غصه VAR!» به جلسه‌ای اشاره کرده که یکی از اعضای هیأت رئیسه و دو نفر از مدیران فدراسیون فوتبال با نماینده شرکت مجری کمک داور ویدیویی در ایران داشته‌اند. بنا به ادعای این سایت خبری، در این جلسه مبالغ هنگفتی بین این سه نفر و شرکت تأمین کننده رد و بدل شده و به شرکت ایرانی قول واگذاری این پروژه در ازای پرداخت مبلغی مشخص داده می‌شود اما تا به امروز هیچ خبری از آغاز فعالیت این شرکت نیست. این سایت البته وعده داده که اسناد و مدارکی که در این رابطه موجود است را در روزهای آینده منتشر خواهد کرد.
چند روز قبل در گزارشی که خبرگزاری مهر با تیتر «ابهامات قرارداد VAR با شرکت بلژیکی» منتشر کرده بود هم به مواردی اینچنینی اشاره شده بود. در این گزارش آمده بود که در نامه مهدی تاج به 16 باشگاه لیگ برتری برای تجهیز ورزشگاه‌های‌شان به سیستم VAR، شرکت «چشم‌انداز ارتباط» به‌عنوان نماینده EVS در ایران معرفی شده است. در این گزارش درباره «چشم‌انداز ارتباط» آمده بود: «این شرکت که دفتر آن در تهران بوده، در پروژه‌های کلان و بزرگ ایران حضور داشته است. نگاهی به سایت این شرکت حکایت از همکاری در پروژه‌هایی چون فولاد مبارکه سپاهان، فولاد خوزستان، مخابرات تهران، راه‌آهن و... در بخش‌های مختلف از جمله نصب دوربین‌های مداربسته، نصب و راه‌اندازی پورت‌های اینترنتی و... دارد. فدراسیون باید در این زمینه هم شفاف‌سازی کند که این شرکت چطور و براساس کدام معیارها به‌عنوان نماینده شرکت EVS معرفی شده است.»
با اینکه این تنها ابهام پرونده VAR نیست اما با مشخص شدن همین مورد، بدون شک بسیاری از ابهامات دیگر از جمله جزئیات هزینه‌هایی که فدراسیون فوتبال برای ورود سیستم‌ها و تجهیز ورزشگاه‌ها برآورد کرده هم مشخص خواهد شد. بخصوص که مهدی تاج در نامه‌ای که خطاب به باشگاه‌ها فرستاده، یک مبلغ کلی را بدون بیان جزئیات اعلام کرده است.
آیا رد این شرکت را هم باید در روابط تاج در شرکت فولاد مبارکه پیدا کرد؟ دلیل اصرار به محرمانه پیش بردن این پروژه چیست؟

احسان اصولی، به عنوان رئیس هیأت فوتبال استان خراسان رضوی، در آخرین مصاحبه خود دعوای بین هیأت فوتبال و اداره کل ورزش و جوانان استان را علنی کرد.
با اینکه پیش از این هم بارها انتقادهای زیادی نسبت به عملکرد اصولی در هیأت فوتبال استان و همچنین عملکرد او در کمیته فوتسال فدراسیون فوتبال و کمیته بازاریابی مطرح شده بود اما حالا او دلیل انتقادهای مدیرکل ورزش و جوانان استان را حاشیه‌سازی می‌داند و سعی دارد در این مصاحبه با برشمردن کوتاهی‌های هاشمی جواهری توپ را به زمین او بیندازد.
احسان اصولی که انگار جایگاه خود را به عنوان رئیس هیأت فوتبال استان فراموش کرده، گله‌مند است که چرا هر اتفاقی در استان می‌افتد، تقصیرش را به گردن او می‌اندازند! او می‌گوید: «این مدرسه فوتبال در حوزه شهر مشهد است. همه استان‌ها و شهرستان‌ها منجمله شهرستان مشهد هم هیأت فوتبال جداگانه‌ای دارند. باید ابعاد موضوع کامل مشخص شود تا ببینیم به چه شکل بوده اما در این میان هاشمی جواهری، مدیر کل ورزش و جوانان خراسان رضوی تمایل دارد هر بحثی را به هیأت فوتبال استان ارتباط بدهد. اگر یک نفر ضربه‌ای به توپ فوتبال بزند و شیشه خانه‌ای را در مشهد بشکند، او معتقد است مقصر هیأت فوتبال و من هستیم.»
او معتقد است هاشمی جواهری باید کوتاهی‌های خود را هم در نظر بگیرد: «هاشمی جواهری 10 سال قبل هم مدیرکل ورزش و جوانان استان بود. در همان دوره هم مثل امروز عملکرد بسیار ضعیفی داشت و این تبلیغات، نمایش و ایجاد فضاهای رسانه‌ای که امروز راه انداخته و خودش و اطرافیانش در محل‌های مختلف اظهارنظر و فعالیت می‌کنند، ناظر بر این  است که می‌خواهند با انحراف افکار عمومی و طرح مسائل حاشیه‌ای ضعف عملکرد خود در فعالیت‌های زیرساختی و زیربنایی‌ای که باید در استان انجام شود، بپوشانند.»
اصولی این اختلاف را وقتی علنی می‌کند که می‌گوید: «هاشمی جواهری یکی از ضعیف‌ترین مدیران ورزش و جوانان است اما به دنبال این است با داستان‌هایی افکار مدیران و تصمیم‌گیرندگان بالادستی در ورزش کشور را از این مباحث دور کرده و به سمت حواشی‌ای ببرد که ارتباطی به هیأت هم ندارد.»
آنچه باید به آن توجه شود اما این است که چرا مسئولان استان خراسان رضوی، در شرایط فعلی به جای تلاش برای رفع مشکل بزرگی که گریبان فوتبال پایه این استان را گرفته، هر کدام عزم خود را جزم کرده‌اند که تقصیر را به گردن دیگری بیندازند.
 

وصال روحانی
روزنامه نگار
هوشنگ نصیرزاده در 25 سال اخیر در ظرفیت‌های مختلف در فوتبال ما و مسائل آن ورود کرده اما همیشه حرف و حدیث‌های زیادی در ارتباط با وی بر جای مانده است.
او ابتدا به عنوان کارشناس حرفه داوری در فوتبال ایران چهره نشان داد و با صدور آرایی که تأکید می‌کرد بر اساس نص صریح قواعد فیفا است، جامعه داوران را علیه خود شوراند. جامعه‌ای که می‌گفتند وقتی نصیرزاده حتی یک مسابقه درجه اول را شخصاً سوت نزده، چطور می‌تواند داوران را به چالش بکشد و از کار فنی و حرفه‌ای آنها ایراد بگیرد. نصیرزاده سپس از کمیته تدوین و قواعد مقررات فدراسیون فوتبال سر درآورد و کمک کرد تا قوانین جدید فیفا سریع‌تر و بهتر ترجمه و اجرایی شوند و در صحنه فوتبال داخلی رعایت گردند، اما اینجا هم با مدیران باشگاه‌ها و برخی افراد حقوقی و شخصی درگیر شد که می‌گفتند این قواعد با فرهنگ فوتبال ما همخوانی ندارد و ایران باید بر اساس قواعدی همسو با رسوم و فرهنگ ورزشی خودش مدیریت شود. نصیرزاده سپس در عجیب‌ترین نقل و انتقال شغلی‌اش به باشگاهداری ورود کرد و بهتر بگوییم یار محمدرضا زنوزی شد و تبدیل به مدیرعامل نه چندان با اختیار باشگاه‌هایی گشت که به این تاجر پرسرمایه تعلق داشتند و اینچنین بود که او در مقاطعی از زمان مدیر گسترش فولاد و ماشین‌سازی (که جانشین گسترش فولاد در لیگ شد) و البته تراکتور شد که باشگاه بزرگتر و اصلی زنوزی به حساب می‌آمد و هنوز هم می‌آید.
نصیرزاده در این بازه زمانی سر از باشگاه‌هایی در جنوب کشور هم درآورد و آنجا هم صاحب پست‌های مدیریتی یا مشاور ارشد حقوقی باشگاه‌ها و تدوینگر خط مشی آنها شد اما همواره به نظر می‌آمد که او فقط سایه‌ای از مدیران اصلی و به ویژه زنوزی است که جلوی دوربین‌ها می‌آید و حرف‌هایی را می‌زند که نه سیخ بسوزد و نه کباب و حرف‌های اصلی دلش چیز دیگری است. این وضعیت برای شرایط کنونی او هم صدق می‌کند  و چندی است که از نو مدیرعامل نه چندان با اختیار سرخ‌های تبریزی شده است. او در زمستان 1401 در امورات باشگاهی ایفای نقش می‌کند که چون مالکش متغیرالاحوال است و هر هفته و هر ماه برای انجام هر تغییری در کادر فنی آن و از هم پاشیدن تمامی ساخته‌های قبلی آماده است، هر چه که وی برای تحکیم بخشیدن به این اوضاع سست بگوید، کمترین ضمانت اجرایی را دارد.
کم لطفی است اگر بگوییم نصیرزاده در این ربع قرن هیچ خدمتی به فوتبال ما نکرده و او قطعاً بعضی ساختارهای فوتبال ما را قوی‌تر ساخته و ادبیات و گفتار ورزشی او هم زیبنده است اما او به سبب از این شاخه به آن شاخه پریدن‌های بی‌شمارش، اثرگذاری‌های ماندگار خود در هر یک از شئونی که به آنها ورود کرده را ‌به حداقل رسانده و الان هم پشت سر رئیسی قرار دارد که ممکن است در همین لحظه با انجام کاری تازه هرچه را که او رشته است، پنبه کند و تراکتور را وارد وادی تازه‌ای کند که با اصولگرایی و قاعده‌مندی مورد ادعای نصیرزاده زمین تا آسمان تفاوت دارد. بله، دنیای نصیرزاده یک دنیای کاملاً ناهمگون است و حتی اگر خود او پایداری نشان بدهد، به سبب بی‌ثباتی‌های اطرافیانش دنیایی کاملاً ناپایدار است.