بعد از صعود امریکا، گرک برهالتر بیش از همیشه مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت و کنفرانس مطبوعاتی او یکی از شلوغ‌ترین کنفرانس‌های جام بود. او که زیر نظر کی‌روش روی تیم‌های پایه کار می‌کرد اکنون یکی از مربیان موفق جام از نگاه کمیته فنی فیفا است. برهالتر با گروهی از بازیکنان که از سال 2010 در تیم‌های پایه روی‌شان سرمایه‌گذاری شده در این جام عملکرد خوبی داشت.
 

قطر در این جام با بدترین نتایج حذف شد. آنها به پاس زحمات فلیکس سانچز در راه‌اندازی مرکز استعدادیابی اسپایر و قهرمانی قطر در آسیا، نیمکت میزبان جام جهانی را به او هدیه دادند. رفتار آنها برعکس چیزی بود که ایران با اسکوچیچ انجام داد. ایران باید با مردی که ما را در سخت‌ترین روزها به جام جهانی برد، رفتاری محترمانه‌تر می‌داشت.
 

 در حالی که تیم اعزامی رسانه‌های ایران در قطر دیروز به ایران برگشت، کاروان تیم ملی با برنامه‌ای متفاوت راهی ایران شد. طبق برنامه کاروان تیم ملی فوتبال با یک روز کامل استراحت دیشب (چهارشنبه) دوحه را به مقصد تهران ترک کرد و به ایران رسید. بازگشت کارلوس کی‌روش به تهران همراه تیم نشان می‌دهد که احتمالاً مذاکراتی درباره ادامه همکاری با او در پیش است.
 

چرا به امریکا باختیم؟ چرا تیم ایران در طول 90 دقیقه بازی به گل نرسید؟ چرا تیم ایران پس از دریافت گل نتوانست حملاتی سازمان یافته و شدید برای جبران گل انجام دهد؟ در مسابقه‌ای که تنها به یک امتیاز نیاز داشتیم، چرا به هدف‌مان نرسیدیم؟ شاید از روز باخت تا امروز، هزار پرسش بی‌جواب پیش روی ما قرار دارد و با هزار علامت سؤال در مورد این مسابقه مواجه هستیم. اما وقتی در ورزشگاه هستی، چیزهایی می‌بینی که در دوربین تلویزیونی شاید به چشم نیاید.
دلیل باخت ایران به امریکا واضح بود؛ بیایید بازیکنان تیم رقیب را سرسری نگاه کنیم. با چه نام‌هایی مواجه می‌شویم؟ سرجینیو دست، کریستین پولیشیچ، تایلر آدامز، وستون مک کنی، تیموتی وه‌آ، آنتونی رابینسون، جاش سارجنت، یونس موسی و بسیاری بازیکنان دیگری که شاید تا قبل از بازی با امریکا چندان برایمان نام آشنا نبودند. این بازیکنان از کجا آمده بودند و تیم گرگ برهالتر متشکل از چه افرادی بود؟
در ترکیب اصلی امریکا، پولیشیچ شاید از بقیه مشهورتر باشد که در چلسی بازی می‌کند. سرجینیو دست هم که سابقه بازی در بارسلونا را دارد و اکنون با پیراهن میلان در سری آ به زمین می‌رود. یونس موسی بازیکن والنسیا است و از لالیگا به این مسابقه آمده بود. تایلر آدامز بازیکن لیدز است و نمایش‌هایش را در لیگ جزیره دیده‌ایم. آنتونی رابینسون هم از فولهام و لیگ انگلیس بود. بازیکنان امریکا شاید ستاره‌های پر آوازه‌ای نبودند و مثل انگلیس تیمی پر ستاره در این جام نباشند اما اغلب آنها یک ویژگی مشترک داشتند. بازیکنان رقیب ایران در 5 لیگ بزرگ دنیا یعنی انگلیس، آلمان، ایتالیا، اسپانیا و فرانسه هر هفته برابر تیم‌های بزرگ بازی می‌کردند و تنه به تنه بازیکنان درجه یک و ستاره‌های فوتبال دنیا می‌زدند.
تفاوت بازی در لیگ‌های دنیا در نبردهای یک در مقابل یک مشخص می‌شد؛ وقتی مک کنی، تایلر آدامز یا پولیشیچ با جثه‌های نه چندان درشت با هافبک خوش قد و بالای ما یعنی سعید عزت اللهی تنه به تنه می‌شدند و به راحتی او را کنار می‌زدند، برتری آنها مشهود بود. وقتی سرجینیو دست استارت می‌زد، تازه می‌فهمیدیم که تفاوت بازیکنی که در بارسلونا بازی کرده با مهره‌هایی که از لیگ‌های نه چندان مطرح و در خوشبینانه‌ترین حالت درجه 3 و 4 اروپایی بازی کرده‌اند، چقدر است. هوش و قدرت بازیخوانی، کنترل توپ یا تکرار کارهای تمرین شده- نمونه‌اش ارسال از سمت راست بین 6 قدم و نقطه پنالتی که سرانجام گل امریکا را رقم زد- بارها و بارها توسط بازیکنان امریکا انجام شد. در تیم ایران اوضاع چگونه است؟ بهترین بازیکن ما یعنی مهدی طارمی در 5 لیگ بزرگ اروپا هنوز محک نخورده یا سردار آزمون با تمام توانایی‌هایش بین نیمه تعویض شد و در لورکوزن و بوندس لیگا هنوز به بازیکن ثابت تیمش تبدیل نشده است. وقتی ستاره‌های ما تا این حد با سایر بازیکنان دو تیمی که به آنها باختیم اختلاف فاحش دارند، نمی‌شود از بازیکنانی که در لیگ سطح پایین ایران بازی می‌کنند یا از لیگ ترکیه، قطر و امارات به تیم ملی رسیده‌اند انتظار شگفتی داشته باشیم.
رامین رضاییان یکی از بدترین روزهای فوتبالی خود را سپری کرد یا میلاد محمدی اصلاً در اندازه رقابت با دست و تیموتی وه‌ آ نبود. با این بازیکنان، با لیگ سطح پایین ایران که در مسابقاتش مدام بازی‌ها به‌دلیل جنجال و حواشی متوقف می‌شود، بازیکنان به جای دویدن و تلاش کردن مدام با داور کلنجار می‌روند، انتظار بیشتری معقول نیست. ما باید ایرادهای خود را ببینیم. تنها بازیکن ایران که در لیگ جزیره حضور کوتاه مدتی در این فصل داشته، سامان قدوس است که موقعیت فوق‌العاده برای گل زدن را هدر داد. اگر هر مهاجم دیگری از لیگ جزیره جای قدوس در این صحنه قرار می‌گرفت، بی‌شک احتمال گل شدن آن فرصت استثنایی به مراتب بیشتر از شوت شدن توپ به آسمان بود.
 تیم منتخب لیگ‌های ایران، امارات، قطر، ترکیه، پرتغال و لیگ‌های درجه دو اروپایی هرگز نمی‌تواند واجد شرایط برای صعود باشد. تا روزی که ایران بازیکنانی در سطح لیگ جزیره، لالیگا، بوندس لیگا و بعد لیگ فرانسه و پرتغال نداشته باشد، صعود از گروه تنها یک رویای خام می‌ماند. در20 سال اخیر تیمی را سراغ دارید که در 5 لیگ بزرگ اروپا بازیکن مهم و ثابت نداشته باشد و به مرحله حذفی برسد؟ من که چیزی یادم نمی‌آید.
 

تصویربرداری جام جهانی 2022 یکی از ویژگی این تورنمنت بود که باعث جذابیت بیشتر این مسابقات شده بود؛ امکانات و دوربین‌های حرفه‌ای، کارگردانی مسلط به فوتبال در کنار ورزشگاه‌های مدرن همگی دست به دست هم دادند تا پوشش تصویری این مسابقات مورد توجه بسیاری از علاقه‌مندان به فوتبال قرار بگیرد. در همین زمینه، می‌توان به اسپایدرکم-یا همان دوربین عنکبوتی- ورزشگاه‌های میزبان اشاره کرد که با تصویربرداری از زاویه‌ای متفاوت، صحنه‌هایی را شکار می‌کرد که با هیچ دوربین دیگری محقق نمی‌شود. یادمان نمی‌رود که سال‌ها قبل صداوسیما برای پوشش بهتر بازی‌های لیگ ایران سیستم فیلمبرداری با اسپایدرکم را به مجموعه تصویر‌برداری خود اضافه کرد که برای راه‌اندازی و آماده کردن این دوربین منحصر به فرد در ورزشگاه آزادی، هزینه سنگینی توسط صداوسیما پرداخت شد. برای چند ماه، همان گروه خارجی که مسئول راه‌اندازی و نصب اسپایدرکم بودند، از بازی‌های باشگاهی و ملی در ورزشگاه آزادی فیلمبرداری می‌کردند و در کنار کارشان، شیوه کار با این دوربین را به تصویربرداران و کارگردان تلویزیونی بازی‌های تهران آموزش دادند. پس از آنکه قرارداد آنها با ایران به اتمام رسید و سیستم اسپایدرکم به گروه فیلمبرداری بازی‌های تهران کامل تحویل داده شد، اتفاق ناگوار و تلخی رخ داد. یکی از مهم‌ترین مسائل درباره اسپایدرکم، نحوه کار با این دوربین و چگونگی حرکت آن بالای سر بازیکنان است. در یکی از بازی‌های لیگ کنترل این دوربین از دست مجموعه‌ای که با آن کار می‌کرد خارج شد و اسپایدرکم به زمین خورد و برای همیشه پرونده آن بسته شد. هیچ کس هم نپرسید که چرا بعد از آن همه هزینه، با اشتباه و خطای انسانی تمام زحمات و هزینه‌ای که برای این پروژه انجام شده بود بر باد رفت. این روزها که جام جهانی برگزار می‌شود، کیفیت تصاویر و فیلمبرداری فوق‌العاده حرفه‌ای مجموعه‌ای که مسئولیت پخش این رویداد را دارد، یک حسرت دیگر را به ما یادآوری کرد تا باز هم از مسئولان صداوسیما بپرسیم که اسپایدرکم چه شد و چرا خیلی زود پرونده این پروژه بزرگ که با سروصدای زیادی به فوتبال ایران آمد، بسته شد. آیا معلوم شد که سرانجام مقصر از بین رفتن این تکنولوژی جالب و جذاب چه کسی بود و قصور از سمت چه کسی یا چه کسانی صورت گرفت که میلیاردها تومان از بودجه صداوسیما سقوط کرد و شکست؟
 

تخریب ورزشگاه برای ساختن زندگی
قطر با کلی ریخت و پاش در حال برگزاری یکی از لاکچری‌ترین و لوکس‌ترین جام‌های جهانی تاریخ است؛ از ورزشگاه‌های مدرن و تازه افتتاح شده تا ایده‌های جالبی نظیر ساختن ورزشگاه با 974 کانتینر که البته عمر این مجموعه احتمالاً تا پایان جام خواهد بود و تنها تماشاگران و بازیکنانی که در این استادیوم بازی کردند، از این استادیوم زیبا خاطره خواهند داشت چراکه این کانکس‌ها به کشورهای فقیر آفریقایی فرستاده می‌شود و این ورزشگاه کامل جمع می‌شود. شاید برای نخستین بار باشد که بازیکنان و تماشاگران دیگر نتوانند در یک ورزشگاه بازی کنند و تجربه اول آنها احتمالاً تجربه آخر آنها خواهد شد. این هم یکی دیگر از خلاقیت‌های قطر میزبان برای این رویداد بود که ایده جالبی داشت و پس از جام جهانی ورزشگاه 974 به محلی برای زندگی و اسکان انسان‌هایی تبدیل می‌شود که در کشورشان شرایط زندگی زیر سقف را ندارند.


شایعه پس از حذف تیم ملی:
تیم ملی با سرمربی وطنی در جام ملت‌ها
داستان تیم ملی در جام جهانی تمام شد و حالا تا دی ماه سال آینده اگرچه روزهای فیفای متعددی داریم ولی اولین تورنمنت رسمی که انتظارمان را می‌کشد، جام ملت‌های آسیا خواهد بود. مسابقاتی که اوایل زمستان سال ۱۴۰۲ دوباره به میزبانی همین قطر برگزار خواهد شد. به همین دلیل حالا بالغ بر یک سال برای آماده کردن تیم ملی فرصت داریم و همه می‌دانند ما برای جام ملت‌ها قطعاً باید جزو مدعیان قهرمانی باشیم. اتفاقاً شایعاتی که پس از ناکامی تیم ملی در راه صعود از گروهش مطرح شده حکایت از آن دارد که با وجود تأکید برخی مسئولان فدراسیون مبنی بر تمدید قرارداد کارلوس کی‌روش، به احتمال فراوان این اتفاق رخ نمی‌دهد و با توجه به افزایش قیمت ارز و نتایجی که در جام جهانی گرفتیم، تیم ملی با یک سرمربی ایرانی خود را مهیای حضور در جام ملت‌های آسیا خواهد کرد.


آلمانی‌ها هم متوجه ضعف تیم ملی شدند:
 ایران فقط تا قبل از اینکه گل بخورد، خطرناک است
 با توجه به اهمیت و حساسیت بازی ایران و امریکا، یکی از شبکه‌های تلویزیونی آلمان هم این مسابقه را به‌صورت مستقیم پخش کرد. هنگامی که بازی به پایان رسید، مجری این شبکه نکته‌ای را مطرح کرد که طی ماه‌های اخیر و حتی در دوره قبلی سرمربیگری کارلوس کی‌روش یکی از انتقادات جدی مطرح شده نسبت به او بود. منتقدان کی‌‎روش تأکید دارند تیم ملی ایران با هدایت او وقتی گل می‌خورد، عملاً برنامه‌ای برای بازگشت و جبران عقب‌ماندگی خود ندارد و این اتفاق برابر امریکا هم به وقوع پیوست. مجری آلمانی با اشاره به نتیجه بازی گفت: «تیم ملی ایران تا وقتی دروازه‌اش بسته باشد برای هر حریفی فوق‌العاده خطرناک است اما وقتی گل می‌خورد عملاً ساختار تاکتیکی‌اش به هم می‌ریزد و نمی‌تواند گل خورده را جبران کند.»