دلشورههایی از جنس فــــولاد
آیسان سعیدی
روزنامهنگار ورزشی
کارلوس کیروش همیشه یک عادت قدیمی دارد. او معمولاً آخرین بازی تیم خود را پیش از ایونتهای بزرگ پشت درهای بسته مقابل یک حریف نسبتاً جدی به میدان میفرستد تا آخرین ارزیابیها را از تیمش داشته باشد.
دیداری که نه پخش تلویزیونی دارد و نه تماشاگر و از همینرو هیچگاه نمیتوان درباره بازی دیده نشده، قضاوت درستی داشت.
در برابر تونس هم همین مسیر را کیروش رفت. او برابر تونس تیمش را پشت درهای بسته به میدان فرستاد و حتی ترکیب اصلی تیم را رسانهای نکرد. در این بازی کیروش تقریباً به تمامی بازیکنان تیمش بازی داد تا تیمش یک محک جدی خورده باشد.
در این بازی اگرچه انگارههای فنی وجود ندارد و نمیتوان درباره آن قضاوت صحیحی داشت اما یک نکته نگران کننده که در نتیجه بازی مستتر است، باز شدن دروازه تیم کیروش به شمار میرود.
خوردن 2 گل برابر تونس اگرچه در دقایق پایانی صورت پذیرفت که تیم ملی به دلیل اخراج ابوالفضل جلالی یک بازیکن کمتر داشت و در دقایق پایانی رخ داد اما با هر کیفیتی خوردن گل در برابر یک حریف برابر که از منظر فنی برتری ویژهای بر ما ندارد و از شاخ آفریقا آمده، نگران کننده به شمار میرود.
فراموش نکنید که تیم ملی در آخرین بازی دوستانه در تهران برابر نیکاراگوئه حریف درجه 3 نیز شرایطی نامتعادل داشت و به رغم استفاده از زوج اصلی و لژیونر خود یعنی کنعانی – شجاع بارها با حملات بازیکنان گمنام حریف به دردسر افتاد.
برای تیمی که در جام جهانی قرار است برابر 3 حریف بالاتر از خود از منظر کیفی و کمی بازی کند و میخواهد فوتبال واکنشی بازی کند، قطعاً دفاع کردن بر هر برنامهای اولویت دارد. تیم ملی برابر انگلیس و ولز قرار نیست فوتبال کنشی ارائه دهد و یک بازی فیزیکی و تدافعی در دستور کار است تا بتواند در ابتدا حریف را کنترل کند. وقتی برابر نیکاراگوئه و تونس مدافعان ما متزلزل ظاهر میشوند، آنوقت دلشورهها برای بازی مقابل مهاجمان طراز اول انگلیس، ولز و حتی امریکا به اوج میرسد.
ایستادگی مقابل هری کین، فیل فودن، گرت بیل، آرون رمزی، تیموتی وه آ، کریستین پولشیچ و... نیاز به دفاعی آهنین دارد. آنچه تخصص کارلوس کیروش است اما آیا کیروش توانسته با این تخصص یک سپر پولادی برای تیم ملی بسازد؟
تونس؛ نه فاجعه نه دستاورد
هیراد کامرانی
برنامه آمادهسازی تیم ملی هم در نوع خودش پدیدهای بود! قبل از بازگشت کارلوس کیروش، همه مشغول دعوا بودیم و از ادامه فعالیت اسکوچیچ و کابوس فاجعه در قطر با اتوریته از دست رفته او میترسیدیم، بعد از حضور کیروش هم فهمیدیم یکسری بازیکنان که نباید حتی به فوتبال ادامه بدهند، وارد لیست تیم ملی شدهاند و حسرت فوتبال وامانده را خوردیم که سالی 2 استعداد هم معرفی نمیکند! حالا هم زمانی برای غصه خوردن نداریم و نایی هم برای اعتراض به مدل آمادهسازی نیست ولی بعدها به یادمان میآوردند که قبل از شروع جام جهانی، با نیکاراگوئه و تونس بازی کردیم که مدل فوتبالشان حتی نزدیک به سه حریف همگروه هم نبود. البته بازی با تونس را نمیتوان تحلیل کرد چون پشت درهای بسته بود اما برای اینکه سرمان گرم باشد و دلمان خنک شود، فقط میتوانیم بگوییم شکست در این دیدار فاجعه نبود و حضور در این بازی هم دستاوردی برایمان نداشت. همینقدر بیخاصیت و بیدلیل با حریف بازی کردیم. این فرصت میتوانست برایمان به اندازه طلا ارزش داشته باشد ولی به راحتی نوشیدن یک لیوان آب، آن را از دست دادیم. در همین حد بفهمیم هم کافی است؛ کشتی گرفتن با تونس، ما را برای حضور مقابل انگلیس، ولز و امریکا قوی نمیکند.