تیتر یک
امیر اسدی    
سردار آزمون یکی از ستاره‌های فوتبال ایران است که خیلی‌ها امیدوار به درخشش او در جام جهانی هستند. او که به تازگی سفیر فروشگاه هفت هم شده، در مصاحبه‌ای جذاب که هم فوتبالی است و هم شخصی، به بررسی شرایط تیم ملی می‌پردازد و البته امیدوار است ایران بتواند با انجام بازی‌های تدارکاتی بیشتر، خیلی خوب آماده حضور در جام جهانی شود. سردار از تیمداری در والیبال می‌گوید، از اسب‌هایش صحبت می‌کند و البته دوست دارد بعد از پایان فوتبال، رئیس فدراسیون سوارکاری هم شود.
 
هیچ‌وقت فدراسیون فوتبال را اینقدر آشفته ندیده‌ایم. نگران اوضاع نیستی؟
اوضاع زیاد مناسب نیست اما ما هم نباید خیلی به این موضوع دامن بزنیم. این تیم ملی، تیم ملی ایران است و متعلق به مردم. من به عنوان بازیکنی که 9 سال است در تیم ملی حضور دارم، از مردم می‌خواهم که حمایت کنند. ضمن اینکه خیلی امید دارم هر کسی رئیس فدراسیون شود، اوضاع را بهبود ببخشد. از طرفی ما پول‌های بلوکه شده زیادی داریم که حدود 19 میلیون دلار است اما به دست فدراسیون فوتبال نمی‌رسد. فکر می‌کنم از زمان مربیگری آقای کی‌روش این پول‌ها باقی مانده و به فوتبال ایران نرسیده. من از وزیر ورزش و هر مسئول دیگری که می‌تواند آن پول‌ها را به فدراسیون فوتبال بیاورد، خواهش می‌کنم که این کار را انجام بدهد. تزریق این پول‌ها می‌تواند به برگزاری اردوها و بازی‌های تدارکاتی بهتر کمک کند. بزرگان تیم ملی و همچنین خبرنگاران و پیشکسوتان باید از تیم ملی حمایت کنند چون ما فقط یک فیفادی دیگر پیش رو داریم و بعد از آن وارد جام جهانی می‌شویم و بازی‌های خیلی سختی مقابل امریکا، انگلیس و ولز باید برگزار کنیم. امیدواریم که بتوانیم نتیجه بگیریم. ما بازیکنان مستعدی در تیم ملی داریم و به بازیکنانی که در فوتبال ایران بازی می‌کنند خیلی امیدوارم و اعتقاد دارم. آنها می‌توانند در لحظه نتیجه را تغییر بدهند، به تیم ملی کمک کنند و باعث شادی مردم شوند.
درباره ولز که به تازگی راهی جام جهانی شده و حریف تیم ملی است، چه نظری داری؟
هر کشوری که به جام جهانی صعود می‌کند، حتماً لیاقتش را دارد. ولز هم بازیکنان بسیاری در لیگ‌های معتبر دارد و ما کار آسانی روبه‌روی این تیم و امریکا و انگلیس نخواهیم داشت. اگر بازی‌های تدارکاتی مناسب برگزار شود، می‌توانیم امیدوار به نتیجه‌گیری مقابل این تیم‌ها باشیم.
در آلمان اوضاع بر وفق مرادت پیش می‌رود؟
بوندس‌لیگا زمین تا آسمان با لیگ روسیه فرق دارد. زمانی که من به آلمان رسیدم، دیدم که همه چیز خیلی حرفه‌ای است. از نظر دیسیپلین و نظم که واقعاً عالی بود. نکته دیگر اینکه من با مصدومیت قرارداد بستم و باشگاه لورکوزن هم این را می‌دانست. دو ماه از فوتبال دور بودم و این موضوع کمی کار مرا برای حضور در ترکیب سخت کرد. بوندس‌لیگا از نظر من جذاب‌ترین لیگ دنیا است که بازی‌های حساسی در آن برگزار می‌شود.
می‌خواهم از شما درباره یک کار بزرگ و غیر فوتبالی که انجام داده‌ای سؤال بپرسم. از تشکیل تیم والیبال سریک گنبد و اینکه انگیزه‌هایت برای این کار چه بود؟
خیلی خوشحالم که این سؤال را از من پرسیدید. من به عنوان ورزشکار وقتی می‌بینم بانوان کشورم استعداد دارند و می‌توانند پیشرفت کنند و کم‌کاری در این مورد انجام می‌شود، انتقاد کرده‌ام و همیشه در این مورد حرف زده‌ام. خانواده و اقوام من همه والیبالیست بودند. بخصوص پدرم که جزو بازیکنان بزرگ تیم ملی در گذشته بوده. فقط من در خانواده فوتبالیست شده‌ام و حتماً خواست خدا همین بوده. من این کار را برای حمایت از بانوان انجام دادم. چون می‌دانم چه استعداد و پتانسیلی در ورزش دارند. در آینده هم صد درصد در بسکتبال و دو و میدانی نیز تیم‌هایی تشکیل خواهیم داد. ضمن اینکه شاید استعداد بانوان ما از مردان هم بیشتر باشد. پس نباید خودشان را دست کم بگیرند و تا لحظه آخر برای موفقیت بجنگند.
می‌خواهیم بدانیم اگر سردار آزمون فوتبالیست نمی‌شد، در چه ورزشی فعالیت می‌کرد. اگر پاسخ شما اسبدوانی است، دلیل انس زیادتان با اسب را توضیح بدهید.
کل خانواده من می‌دانند که اسب برای من یک دنیا است. 50 اسب دارم که در کورس‌های مختلف شرکت می‌کنند. همه شما هم قطعاً می‌دانید که اسب حیوان نجیبی است. وقتی شما پیشانی اسب را می‌بوسید، بهترین حس دنیا نصیب‌تان می‌شود و می‌فهمید که با چه فرشته‌هایی مواجه هستید. من حیوانات را خیلی دوست دارم و همیشه حمایت خودم را انجام داده‌ام. گاهاً انتقادهایی هم از من شده اما آنها دلیلی نبوده تا با حیوانات مهربان نباشم. سؤال خوبی پرسیدید. الان که فکر می‌کنم، قطعاً بین فوتبال و اسبدوانی، دومی را انتخاب می‌کردم. شاید اسب‌سوار خوبی نمی‌شدم اما سعی می‌کردم یک مالک نمونه باشم. این هدف را دارم که بعد از فوتبال هم رئیس فدراسیون اسبدوانی شوم. البته اگر عده‌ای اجازه بدهند. من از بچگی تا الان که 27 ساله شده‌ام، همه چیز را درباره اسب می‌دانم. دوست دارم هر کسی راجع به هر رشته‌ای که تخصص دارد، رئیس شود و بتواند به ورزش ایران خدمت کند. چه در سوارکاری، چه فوتبال و چه کشتی
و هر ورزش دیگری.
 

یادداشت
سعید آقایی  @SaeedAghaee56
این لحظه موعود بود. لحظه‌ای که جماعتی انتظارش را می‌کشیدند تا وزنه‌برداری آزاد شود و رنگ آفتاب را از زیر سایه آدم برفی ببیند. همو که 5 دوره در فدراسیون بیتوته کرده بود و آن را ملک شخصی خود می‌دانست اما در آفتاب سوزان بی‌تدبیری، تمامیت خواهی و خودمحوری ذره ذره آب شد تا سرانجام دیگر اثری از او باقی نماند. مدیر بازنشسته‌ای که حتی از حکم قانون استنکاف کرد و آن را به هیچ گرفت تا بلکه به آرزوی دیرینه‌اش چنگ بزند غافل از اینکه دست کوتاه او هرگز به خرمای بر نخیل نخواهد رسید. رئیس غیرقانونی با سیاست داغ و درفش همه عصاره‌های وزنه‌برداری را در این سال‌ها تاراند تا یکه و تنها و بدون هیچ مانعی سوار بر اسب تکروی چهار نعل بتازد تا به صندلی رویاهایش تکیه بزند؛ غافل از اینکه این اسب چموش پیش از مقصد او را زمین خواهد زد و از صدر به زیر خواهد کشید تا او در حسرت بماند. رویای خامدستانه رسیدن به صندلی فدراسیون جهانی برای علی مرادی به اندازه‌ای بزرگ و قیمتی بود که برای تعبیر آن به هر ریسمان پاره‌ای چنگ زد اما رویای کال به کابوس بدل شد تا بار کج به منزل نرسد. او که یک بار در این آوردگاه پرطمطراق و پرهیاهو روی اسب بازنده قمار کرده و بی‌اعتبار شده بود، برای بار دوم خیز برداشت تا بلکه تمنای دیرینه‌اش اجابت شود. شهوت زر و زور که او بابتش هزینه گزافی پرداخت و پای آن همه منویات وزنه‌برداری را ذبح کرد اما این بار هم دست زمانه و جبر روزگار زندگی رویای بزرگ را عقیم گذاشت. این پایان آرزوهای آدم برفی بود؛ موجودی که مدت‌ها پیش در آتش سوءمدیریت همه اعتبارش آب شده و از دست رفته اما امروز برای همیشه به تاریخ پیوست؛ با کارنامه‌ای تاریک و یک پایان سیاه.

 

تمام شد؛ این سه سال را هم بدون تعارف با زور روی آن صندلی نشستید. البته کمی هم ترس رقبا چاشنی‌اش شد و شاید هم وعده وعید! شخم نمی‌زنیم قصه را. هر چه بود تمام شد آقای علی مرادی. حکمی در این چند روز نمانده بود که نزده باشید. چه داشت این صندلی که شیفته‌اش بودید؟ شوخی که نبود، داشتید برای صندلی‌های خالی ریاست می‌کردید، داشتید سرمربی تیم ملی را تحمیل می‌کردید تا برای نفراتی که در اردو نیستند مربیگری کند. چه کردید با وزنه‌برداری آقای علی مرادی که حالا برای رفتن‌تان «کِل» می‌کشند؟ چه کردید که «استیکر» شما با این عنوان که «از فدراسیون نمی‌روم» را ساخته‌اند و در فضای مجازی دست به دست می‌کنند؟ چه کردید که دیگر کسی در این خانواده دوست‌تان ندارد؟
حکم بدوی آمده و پیشنهاد ما به شما این است که دیگر مقاومت نکنید. اعتراضی نداشته باشید و اجازه بدهید تا سرپرست جدید بیاید، انتخابات برگزار شود و یک خون تازه در رگ‌های این رشته المپیکی و مدال‌آور تزریق شود. شما چند روز پیش با جدیت می‌گفتید از فدراسیون نمی‌روید و رئیس قانونی آن هستید، حالا که قانون رأی به نبودن شما داده احترام بگذارید و عطای کار در وزنه‌برداری را به لقایش ببخشید.  هر کاری بلد بودید در این مدت کرده‌اید. خیلی از کسانی که سرنوشت‌شان به وزنه‌برداری گره خورده، اینجا چراغ‌ها را برای شما روشن نگه می‌دارند و شک نداریم که آنقدر بی‌معرفت هم نیستند که شما را فراموش کنند.  چرا که هر چه نباشید بخش زیادی از تاریخ این وزنه‌برداری را شما رئیسش بودید و این را هرگز نمی‌توان کتمان کرد؛ بخش بزرگی از تاریخ که در خیلی از روزهای آن خاطرات خوبی رقم نخورده است.

 

وقتی بیست و یکمین دوره رقابت‌های لیگ برتر آغاز شد و چند هفته آغازین آن سپری گردید اغلب کارشناسان معتقد بودند هوادار یکی از مدعیان جدی سقوط به لیگ آزادگان خواهد بود و در مسابقات این فصل حکم آسانسور را دارد اما رضا عنایتی به شاگردانش اعتماد فراوان داشت و به همین خاطر هفته به هفته کارشان بهتر شد.
آنها نه تنها از منطقه سقوط فاصله گرفتند بلکه با توجه به اولین حضورشان در لیگ برتر و عدم بهره‌مندی از هواداران، جایگاه بسیار مناسبی را هم احراز کردند تا عنایتی کارنامه کاملاً موفقی در این عرصه از خود برجای بگذارد و به همین دلیل از سوی چند تیم لیگ برتری دیگر مورد توجه قرار بگیرد.
 عنایتی ابتدا گزینه نساجی شد و پس از آن با مدیران باشگاه استقلال مذاکره کرد. به موازات همین اتفاقات خبر جدایی قطعی از هوادار هم مطرح شد تا همه به این مسأله فکر کنند که ملی‌پوش کشورمان در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، تیم جدید خود را هم انتخاب کرده است ولی نساجی سرمربی فصل آینده خود را برگزید و شرایط استقلال را هم خودتان شاهد هستید.
در این وضعیت مدیران باشگاه هوادار نیز مدعی‌اند ساکت الهامی گزینه جدی آنها برای لیگ بیست و دوم تلقی می‌شود. همه این موارد یعنی اینکه رضا عنایتی به نوعی رودست خورد و حالا برای بازگشت به لیگ برتر باید حداقل چند هفته آغازین لیگ بیست و دوم را دور از میادین سپری کند مگر اینکه طی روزهای آینده اتفاقات دیگری را شاهد باشیم.

 

از وقتی فرهاد مجیدی هدایت تیم الاتحاد کلبا را برعهده گرفته، صفحات و کانال‌های این تیم در فضای مجازی با افزایش فوق‌العاده محسوس تعداد مخاطبان مواجه شده و بالغ بر ۹۰ درصد این افراد را هم ایرانی‌ها و طرفداران استقلال تشکیل می‌دهند. هوادارانی که خاطره بسیار خوبی از فرهاد مجیدی در استقلال دارند و هنوز قهرمانی بدون شکست این تیم در لیگ برتر را فراموش نکرده‌اند. این هواداران به کوچکترین حرکتی توسط باشگاه الاتحاد در فضای مجازی واکنش نشان می‌دهند و از هر فرصتی برای نشان دادن علاقه خود به فرهاد مجیدی استفاده می‌کنند. نکته جالب توجه اینکه صفحه اینستاگرام رسمی الاتحاد روز یکشنبه تولد یکی از بازیکنان این تیم را تبریک گفت ولی هواداران فرهاد مجیدی در زیر این پست با کامنت‌های فراوان خود نسبت به فرهاد مجیدی ابراز علاقه کردند. بعضی از آنها نیز از جدا شدن سرمربی استقلال از جمع آبی‌پوشان ایرانی بشدت ابراز تأسف می‌کردند!
 

دور جدید تمرینات فولاد خوزستان برای حضور در فصل آینده رقابت‌های لیگ برتر از دهه اول تیر ماه آغاز خواهد شد و شاگردان جواد نکونام مرحله اول بدنسازی خود را به احتمال فراوان در استان البرز استارت خواهند زد.
قرار است فولادی‌ها کارشان را از برپایی اردو در منطقه خوش آب و هوای کردان کرج آغاز کنند و با توجه به گرمای شدید این روزهای خوزستان، جواد نکونام ترجیح می‌دهد تمرینات خارج از آن منطقه انجام شود تا بازیکنان بابت بدنسازی پرفشاری که سپری می‌کنند، دچار ضعف جسمانی نشوند. همچنین هماهنگی‌های لازم در حال انجام است تا فولادی‌ها اواخر تیرماه برای برپایی یک اردوی تدارکاتی ۱۰ الی ۱۵ روزه راهی ترکیه شوند و در آنجا طی زمان برگزاری اردو، حداقل دو مسابقه دوستانه نیز برگزار کنند. فولاد خوزستان تنها نماینده باقیمانده کشورمان در پیکار‌های این فصل لیگ قهرمانان آسیا محسوب می‌شود و از بهمن ماه باید آن مسابقات را دوباره استارت بزند.

علی مرادی رئیس فدراسیون وزنه‌برداری با نامه‌ای که دیروز علنی شد، از فدراسیون وزنه‌برداری رفت.
ماجرا به انتخابات فدراسیون وزنه‌برداری در سال 98 برمی‌گردد. زمانی که کاندیداها به ریاست مرادی با 22 رأی ایراد قانونی گرفتند. البته آنها به نامه زمستان 1400 هم اشاره داشتند که مرادی را بازنشسته و در نتیجه حضورش در فدراسیون را غیرقانونی می‌کرد اما این نامه هم نتوانست مرادی را از فدراسیون دور کند.
در نهایت نامه دیروز پولادگر پایانی بود بر حضور مرادی در فدراسیون وزنه‌برداری.
پس از دو سال و اندی مرادی از فدراسیون وزنه‌برداری رفت اما یکی به این پرسش پاسخ دهد که تکلیف وزنه‌برداری چه می‌شود؟
این همه سرمایه را در همین دو سال و اندی از دست دادیم. آنها چطور به وزنه‌برداری برمی‌گردند؟ اولین مدال‌آور تاریخ زنان وزنه‌برداری ایران و همینطور اولین المپین تاریخ وزنه‌برداری زنان ایران به دلیل تصمیم‌ها و شیوه مدیریت مرادی از ایران رفتند. جای آنها را چه کسانی پر می‌کنند؟ مدال طلایی که می‌شد توسط سهراب مرادی در المپیک به نام ایران نوشته شود و با تصمیم‌های اشتباه سوخت چه؟ تکلیف سرمایه‌هایی که در مربیگری می‌توانستند به وزنه‌برداری خدمت کنند و به بیرون گود رانده شدند چه می‌شود؟
علی مرادی با نامه‌ای که دیروز منتشر شد از فدراسیون رفت؛ اما تبعات تصمیم‌های او در این مدت چه می‌شود؟ اگر حضور او واقعاً غیر قانونی بود چرا تا کنون ماند و مدیریت کرد و اگر می‌توانست بماند چرا رفت؟ چرا در همه این ماه‌ها که کارشناسان وزنه‌برداری و رسانه‌ها از همه اتفاقات تلخ گفتند کسی به فکر نیفتاد که شاید اینها درست می‌گویند و متروپل وزنه‌برداری واقعاً در حال فروریختن است و واقعاً یک رشته ورزشی در حال نابودی است؟ صدای رسانه‌ها در انتقاد از تصمیم‌های اشتباه رئیس آنقدر بلند شد که رئیس با توهینی زشت، خبرنگاران را گدای سفر خواند.
علی مرادی رفت؛ اما آنچه باقی گذاشت، آبادی نیست. به فکر رشته‌های دیگر باشید و رؤسایی که حضورشان در فدراسیون فقط ویرانی و نابودی به بار آورد و با این حال، با کمال جسارت می‌گویند اگر به ما دست بزنید تمام ورزش ایران را تعلیق می‌کنیم.
مدیران ورزش ما چقدر دیر از خواب بیدار می‌شوند؟
 

آخرین خبرها از وضعیت نیمکت استقلال حکایت از قطعی شدن حضور ساپینتوی پرتغالی دارد. مسئولان باشگاه استقلال به طور غیررسمی عصر دیروز خبر مربیگری این گزینه پرتغالی را تأیید کردند. به این ترتیب باید منتظر اعلام رسمی باشگاه استقلال درباره خبر مربیگری ساپینتو در استقلال بود. البته به موازات مطرح شدن نام ساپینتو خبرهایی درباره عقد قرارداد با پتکوویچ نیز در فضای مجازی دست به دست شد اما مسئولان باشگاه استقلال این خبر را در گفت‌و‌گوی کوتاهی که با ایران ورزشی داشتند تأیید نکردند. با این حال فارغ از اینکه چه گزینه‌ای فصل بعد روی نیمکت استقلال می‌نشیند، باید به این نکته مهم معترف بود که برای استقلال وقت به سرعت در حال عبور است و مسئولان باشگاه استقلال باید علاوه بر انتخاب سرمربی و قطعی شدن نام او، خریدهای جدید را هم انجام داده تا باشگاه از فاز تردید و دو دلی خارج شود.
 

تیم‌های ایرانی در روزهای گذشته بابت انتخاب سرمربیان خارجی مدنظر خود دردسرهای زیادی متحمل شدند و بخشی از این ماجرا همچنان ادامه دارد.  مشکلات مربوط به تحریم‌های بانکی و شکل رساندن پول به این مربیان از یک طرف و افزایش قیمت ارز نیز از طرف دیگر موجب ایجاد دردسر‌های بزرگی برای تیم‌های لیگ برتری جهت استفاده از سرمربیان خارجی شده است اما به نظر می‌رسد داستان یک ضلع سوم نیز دارد.  از قرار معلوم هرگاه بحث انتخاب سرمربیان خارجی برای تیم‌های کشورمان جدی می‌شود برخی افراد با آنها تماس می‌گیرند و با ایجاد ترس واقعی و غیر واقعی در دل سرمربیان مورد نظر به آنها تأکید می‌کنند راهی ایران نشوند چون اگر بروند، نه تنها پول‌شان را سر وقت نمی‌گیرند بلکه به لحاظ مالی و حقوقی در اتحادیه اروپایی دچار دردسر‌های بزرگی
خواهند شد.  رفتارهایی که هیچ پایه و منطقی ندارد و تمام بازیکنان و مربیانی که در ایران حضور داشته‌اند، تأکید می‌کنند طی روزهای اقامت در کشورمان کوچکترین مشکلی نداشته‌اند و پس از بازگشت به کشور خودشان هم دچار دردسر‌های حقوقی نشده‌اند.

 

غیبت در لیگ قهرمانان آسیا تبعات زیادی برای پرسپولیس و استقلال داشته که آثار آن کم کم در حال مشخص شدن است.  یکی از مهم‌ترین موارد این مسأله، افزایش دستمزد بازیکنان و مربیان خارجی مدنظر استقلالی‌هاست که طی روزهای گذشته با آن دست به گریبان بوده‌اند. اغلب این نفرات وقتی متوجه می‌شوند استقلال در لیگ قهرمانان حضور ندارد و آنها فرصتی برای نمایش توانایی خود به تیم‌های متمولین قاره ندارند، رقم دستمزد پیشنهادی خودشان را به طرز قابل ملاحظه‌ای افزایش می‌دهند و این مسأله استقلال را دچار دردسر کرده است. با توجه به اینکه لیگ قهرمانان به واسطه تغییر تقویم و برگزاری جام جهانی دستخوش تحول زیادی شده و پرسپولیس و استقلال که فصل گذشته این مسابقات را به دلیل عدم دریافت امتیاز حرفه‌ای از کف دادند، در بهترین شرایط می‌توانند شهریور ماه سال آینده دوباره در مسابقات مذکور حاضر شوند.

 

شایعات مربوط به حضور مصطفی آجورلو در انتخابات فدراسیون فوتبال همه روزه شنیده می‌شود و عدم تکذیب این مسأله توسط مدیرعامل باشگاه استقلال نیز بر جدی شدن ماجرا به طرز قابل ملاحظه‌ای افزوده است.  البته حتی اگر آجورلو در این مقطع نیز اعلام کند قصدی برای شرکت در انتخابات ندارد هیچ دلیلی وجود نخواهد داشت که ماه آینده نیز همین دیدگاه را داشته باشد. این شرایط در حالی ایجاد شد که استقلال باید به عنوان مدافع عنوان قهرمانی خود را مهیای‌ فصل آینده لیگ برتر بکند، به همین خاطر تعدادی از پیشکسوتان باشگاه استقلال طی روزهای گذشته در جلساتی که با یکدیگر داشته‌اند، به این نتیجه رسیدند که اگر آجورلو واقعاً قصد رفتن از استقلال و حضور در فدراسیون را دارد بهتر است این کار را پیش از آغاز لیگ بیست و دوم انجام بدهد تا استقلال هرچه سریعتر مدیرعامل جدید خود را بشناسد .