سرمقاله

وصال روحانی  

 

امروز (یکشنبه اول خرداد 1401) مصادف با پایان بیست و پنجمین سال انتشار «ایران ورزشی» و آغاز بیست و ششمین سال حیات این روزنامه است. وقتی بیست و هشت و اندی سال پیش روزنامه «ایران» با همت سران وقت ایرنا پا به عرصه حیات گذاشت، هدف این خبرگزاری چیزی فراتر از انتشار یک روزنامه صرف و واحد، ولو با فراگیری فراوان و با در برداشتن تمامی شئون از سیاست و اجتماع و اقتصاد گرفته تا ورزش و فرهنگ بود و به همین سبب بود که به فاصله حدود دو سال سنگ بنای سه روزنامه تازه مشتق شده از درون «ایران» نیز نهاده و این نشریات هم متولد و منتشر شدند. یکی الوفاق که روزنامه‌ای به زبان عربی و متمرکز بر همه شئون بود، دیگری ایران دیلی که همین وصف را داشت ولی به زبان انگلیسی منتشر می‌شد و سرانجام ایران ورزشی که حیطه‌ای تخصصی داشت و هنوز هم دارد و فقط حوزه ورزش ایران و جهان را پوشش می‌دهد و البته از تأثیرگذاری محسوس حوزه‌های سیاست، اقتصاد و هنر بر عرصه ورزش و ارتباط نزدیک این قلمروها با پیکر و روح ورزش هم غفلت نمی‌ورزد. مؤسسه ایران البته در روند رشد خود بعداً روزنامه‌ها و گاهنامه‌های ایران سپید، ایران آذین و ایران سال را هم منتشر کرد تا خدمات خود را کامل کند و بخش انتشار کتاب خود را همچنان فعال ساخت که این دپارتمان هر سال کتاب‌های متعدد و غنی و ارزشمدی را در زمینه‌های مختلف تدارک می‌بیند و به زیور طبع می‌آراید تا چراغ راه جامعه و همچون یک نهاد مرجع برای روزنامه‌های مؤسسه باشند.

زمان به‌سرعت برق و باد گذشت و در حالی که «ایران» از اول بهمن 1400 قدم به بیست و هشتمین سال حیات خود گذاشت و اینک یک جوان برومند تقریباً 28 سال و نیمه است ایران ورزشی هم با پر کردن یک ربع قرن نخست زندگی‌اش از امروز پای در ربع قرن دوم خود می‌گذارد. در این مدت اتفاقات متعددی برای این روزنامه روی داد و الزام‌های زمان شامل گرانی‌ها و هزینه‌های کمرشکن چاپ و تأمین کاغذ و در دو سه سال اخیر پاندمی مهلک کرونا محدودیت‌هایی شامل کم شدن صفحات و افزایش قیمت را گهگاه به روزنامه تحمیل کرد اما نسل‌های مختلف شاغل در روزنامه کوشیدند با کم کردن این آثار منفی تا سر حد امکان، روزنامه را همچنان به بهترین شکل ممکن به دست خوانندگان برسانند و مسئولیت‌های اجتماعی و وظایف خبررسانی خود را ادا نمایند. ایران ورزشی نه تنها در حوزه خبررسانی هر چه سریع‌تر کوشا بوده بلکه همواره تلاش داشته تحلیلگر صحیح و بی‌طرف فرایندهای مختلف ورزشی در کشورمان باشد و راه و چاه‌ها را نشان بدهد و با مصاحبه‌های بموقع با چهره‌های دیروز و امروز بگوید که در گذشته چه داشتیم و امروز چه داریم و چه باید کرد که در فردا و روزهای بعدی بیشتر از گذشته توشه و اندوخته داشته باشیم. صفحات اخبار خارجی ایران ورزشی هم نمادی از مدل‌ها و الگوهای تلاش ورزشی در سایر کشورها بوده تا درس‌پذیری ورزش پیشه‌های ایران بیشتر و مؤثرتر شود زیرا وقتی می‌پذیریم که ما هنوز در بسیاری از ورزش‌ها به مربیان خارجی و بهتر بگوییم به علم خارجی‌ها نیاز داریم، بدیهی است که باید در لابلای مطالب خارجی‌مان راهبردهای لازم برای نیل به این دانش برتر را هم واکاوی و طریقه انتقال بهینه آن را به درون جامعه ورزش‌‌مان ترسیم کنیم.

در 25 سالی که سپری شد آنقدر خبرنگار و گزارشگر و مفسر در ایران ورزشی قلم زده و هر یک پس از سپری شدن اوقات خود رفته و در جاهای دیگر مشغول خدمت شده‌اند که اگر بخواهیم اسم همه را بیاوریم، شاید یک صفحه کامل روزنامه را بگیرد و البته پرداختن به همه آنها از حوصله خوانندگان صدیق روزنامه هم خارج است. بنابراین به جای تکیه بر افراد و آوردن حتی نام صرف و وصف کوتاه آنها به تلاش گروهی و همت جمعی‌ای اشاره و بر آن تأکید می‌کنیم که همیشه در ایران ورزشی وجود داشته و فلسفه وجودی، درونمایه اصلی و موتور محرکه آن بوده است. این روزنامه البته از استعدادهای فردی ده‌ها خبرنگار زبده خود در اعصار مختلف بهره برده و از این طریق برخی توفیق‌های ارزشمند داشته اما آنچه این روزنامه را ماندنی و در مسیر خدمتگزاری حفظ کرده، وفاداری به آرمان‌های ژورنالیسم مبتنی بر تعهد و البته حمایت عظیم مردم و ورزشی‌خوان‌ها از ما بوده است.

در شروعی سالی جدید از فعالیت‌های شبانه‌روزی ایران ورزشی دوباره متعهد می‌شویم در راه‌هایی که برشمردیم یک مسافر خستگی‌ناپذیر باشیم و همچنان از اتفاقات بعدی و نیازهای روز ورزش بگوییم و‌ آرزو می‌کنیم که دست‌های مهربان و ذهن‌های حمایتگر شما همچنان پشت‌سرمان باشد. بله، این داستان کوشش و پویش همچنان ادامه دارد.

 

درباره ادامه حضور کریم باقری در تیم ملی حرف و حدیث‌های فراوانی وجود دارد. برای باقری از سفارت ترکیه ویزا نگرفته‌اند و البته مبلغ قرارداد او هم هنوز پرداخت نشده. انگار به باقری گرفته‌اند از بین پرسپولیس و تیم ملی باید یکی را انتخاب کند که او هم حضور در رده باشگاهی را ترجیح داده.  از طرفی رسانه‌ای شدن مبلغ قرارداد باقری که هجمه‌های بسیاری هم به راه انداخته، بهانه‌ای بود تا باقری مصاحبه کند و حرف‌های تندی به زبان بیاورد. به نظر می‌رسد با این صحبت‌ها باید باقری را مهم‌ترین جدا شده کادرفنی تیم ملی بدانیم.

 

اول تسویه‌حساب، بعد تمدید

دوستان به من گفتند چنین اتفاقی افتاده و باید از بین پرسپولیس و تیم ملی یکی را انتخاب کنم. اولاً قرارداد من با فدراسیون تمام شده و منتظر هستم نسبت به قراردادم تسویه‌حساب انجام بدهند. من قراردادی ندارم و باید در خصوص این موضوع صحبت شود. چطور یک سالی که در کنار تیم ملی حضور داشتم نهادهای نظارتی نبودند و الان پیدا شده‌اند؟ چرا این موضوع الان مطرح می‌شود؟ من نمی‌دانم کار چه کسی است و نمی‌خواهم به این مسائل ورود کنم. در این چند روزه شیطنت‌ها انجام شده و افراد دنبال منافع خودشان هستند و می‌خواهند این شخص را بیاورند و یا فرد دیگری را جای من ببرند.

 

عزیزی گزینه جانشینی من است

برای جایگزینی من آقای عزیزی به‌عنوان گزینه مطرح است و احتمالاً ایشان را به جای من می‌آورند. چه من باشم یا آقای خداداد عزیزی و یا شخص دیگری باشد اولاً باعث افتخار است که در کنار تیم ملی هستیم ولی همه چیز باید در سر جای خودش باشد و مرحله به مرحله پیش برود تا این حواشی به وجود نیاید. اما حالا به وجود آمده است و گفتند من خط خورده‌ام و همراه تیم ملی به کانادا نمی‌روم. این اتفاق می‌افتد و برای من خیلی مهم نیست. دوستان گفتند دنبال جایگزین من هستند. باید رک و راست بگویند شما لازم نیستید و می‌خواهیم شخص دیگری را بیاوریم. من ناراحت نمی‌شوم و کار کردن در تیم ملی افتخار بزرگی است و نصیب هرکسی نمی‌شود.

 

اولویت من پرسپولیس است

من گفتم با باشگاه پرسپولیس قرارداد دارم؛ خودشان و همگی می‌دانند اولویت من باشگاه پرسپولیس است. بار قبل سرمربی محترم تیم ملی خواستند کنارشان باشم و خواسته خودشان و فدراسیون بود و به این صورت توافق کردیم که اردو به اردو و بازی به بازی کنار تیم ملی باشم و هیچ مشکلی نبود تا الان که دوستان می‌گویند مشکلی وجود دارد و باید یکی را انتخاب ‌کنی و این موضوعات پیش آمده است.  بعضی از دوستان که دنبال حاشیه نیستند و مطالب درست را می‌نویسند چرا این مسائل را بازگو نمی‌کنند و نمی‌نویسند؟ چرا چنین اتفاقاتی که قبلاً بوده الان نیست؟ انتظارم این است دوستان واقعیت‌ها را بنویسند، قبلاً چه بوده و الان چه شده است. صعود تیم ملی ماحصل تلاش یک کار تیمی بوده است و قبل از اینکه آقای اسکوچیچ و تیمش حاضر شوند، تیم ملی در مرحله حذف زودهنگام قرار داشت، آن زمان بحث نهاد نظارتی نبود اما الان که همه چیز خوب پیش می‌رود این حرف‌ها را به میان آورده‌اند.

 

حقوق گرفتم، دزدی که نکردم

هنوز حقوقم را دریافت نکردم و حالا اگر دریافت هم کنم دزدی که نکرده‌ام! شما حساب و کتاب کنید ببینید مربیان و بخصوص کمک‌های خارجی چقدر دستمزد می‌گیرند؟ به سرمربی‌ها کاری ندارم. دستیاران خارجی که به ایران می‌آیند و کار می‌کنند از ۱۰۰ هزار دلار کمتر می‌گیرند؟ حالا اگر با این وضعیت حساب کنید ۳، ۴ یا ۵ میلیارد می‌شود. من می‌گویم بازی به بازی این اندازه بوده و درست است به چشم بعضی‌ها می‌آید و پول زیادی است اما اگر در قبال افراد خارجی که آمدند حساب کنید من یک سوم آنها گرفته‌ام. این موضوع را هر ارگان یا شخصی که پخش کرده کار خلافی کرده است و غیر قانونی است. حرفه‌ای نیست که قرارداد من یا امثال من را بیرون می‌آورند و پخش می‌کنند. نباید چنین اتفاقاتی بیفتد. هر کسی این کار را کرده قطعاً اشتباه کرده است. چون این کار حرفه‌ای نیست! چرا باید قرارداد من یا امثال من به بیرون منتشر شود؟ من دزدی نکردم، بر سر قرارداد توافق کردیم و بر حسب توافق جلو آمدیم و خواسته خودشان بوده و خواسته من نبوده است.

 

چرا به من می‌گویید ناظم؟

چرا من باید ناظم باشم، این اسم را چه کسی گذاشته؟ سرم را پایین انداخته‌ام و کارم را انجام می‌دهم. منِ کریم باقری مربی با زمانی که فوتبال بازی می‌کردم فرق می‌کنم. من الان به‌عنوان کمک مربی تیم هستم. با علی دایی شروع کردم و با برانکو چهار سال بودم، بعدش آقای کالدرون آمد و سپس آقای گل‌محمدی سرمربی شد و در تیم ملی هم در کنار کادر آقای اسکوچیچ. هرکس آمده نفر اصلی خودش کنار او بوده و من به‌عنوان مربی کار را دنبال می‌کنم و شخص اول مربیگری نیستم. در مربیگری باید جایگاه خودت را بدانی و نسبت به آن جلو بروی. من که نمی‌توانم در مربیگری هر کار خواستم بکنم ولی این دوستان لطف کردند و گذاشتند کنارشان در پرسپولیس و حالا تیم ملی باشم‌. این اسم‌ها را در خبرگزاری‌ها و برخی صفحات مجازی می‌گویند و برای من مهم نیست‌.

 

در تبریز به من فحاشی نکردند

در تبریز خودتان همه چیز را دیدید و دیگر صحبتی نمی‌ماند. اتفاقات خوبی نیفتاد و متأسفانه باید بگوییم که اوضاع مساعد نبود. کالبدشکافی این ماجرا بماند برای کمیته انضباطی و کسانی که قرار است تشخیص بدهند‌ و تصمیم بگیرند. ضمن اینکه کسی به من بی‌احترامی و فحاشی نکرد و صحبت‌هایی که در این زمینه منتشر می‌شود واقعیت ندارد.

 

دراگان اسکوچیچ به‌دنبال تقویت کادر فنی تیم ملی جهت حضور در رقابت‌های جام جهانی است و این طور که چند روز قبل حمید استیلی اعلام کرد، قرار شده یک مربی و یک آنالیزور خارجی طی روزهای آینده به جمع مربیان ایران اضافه شوند البته این نفرات به احتمال زیاد در اردوی کانادا حضور نخواهند داشت و کارشان را از تابستان با ما استارت می‌زنند.

تکلیف مربی جدید که کاملاً مشخص است و همان‌طور که از اسمش پیداست می‌آید تا در امور تمرینی بدنسازی و بحث‌های تاکتیکی کمک حال اسکوچیچ شود اما داستان آنالیزور از چه قرار است؟

سرمربی تیم ملی می‌خواهد افرادی را در اختیار داشته باشد که به دور از هیاهوی رسانه‌ای، عملکرد حریفان ایران در پیکارهای رسمی و تدارکاتی قبل از آغاز جام جهانی را به دقت زیر نظر بگیرند و اگر لازم شد حتی به‌عنوان تماشاگران عادی در استادیوم‌های محل برگزاری این مسابقات نیز حضور پیدا کنند. 

آنالیزور مورد نظر اسکوچیچ نیز قرار است چنین وظیفه‌ای را بر عهده بگیرد البته او صرفاً مأمور زیر نظر گرفتن رقبا نخواهد بود و در زمان‌های خاصی هم نقاط ضعف و قوت تیم ملی خودمان را بررسی می‌کند و گزارش‌های مستمر و مکتوبی به سرمربی تیم خواهد داد.

 

سعید صادقی یکی از بهترین بازیکنان لیگ بیست و یکم بوده و طبیعی است که ستاره گل‌گهر مورد توجه تیم‌های دیگر قرار بگیرد، از جمله استقلال که گفته می‌شود مشتری جدی این بازیکن است. 

صادقی که با 7 گل و 13 پاس گل نقش مهمی در امتیازات گل‌گهر داشته، درباره احتمال جدایی‌اش حاضر نشد صحبت کند و تأکید کرد که فعلاً تمرکزش روی تیمش است.

گوش گل‌گهر گفت: «من بازیکن گل‌گهر هستم. دو هفته حساس پیش رو داریم و تمرکز من فقط روی این دو بازی است. با هیچ تیمی هیچ صحبتی اعم از حضوری و غیرحضوری نداشتم.»

 او اضافه کرد: «مطمئناً روی تصمیمی که برای سال بعد خواهم گرفت کاملاً فکر می‌کنم و الان هیچ تصمیمی نگرفته‌ام چون بازیکن گل‌گهر هستم و تمام تمرکزم برای کسب موفقیت در دو بازی باقی‌مانده با این تیم است.» صادقی گفت: «اینکه بخواهم با باشگاه‌های دیگر صحبت کنم نه اخلاقی است و نه حرفه‌ای. خواهشی که از رسانه‌ها دارم این است که روی فضای مجازی مانور نکنند.»

 

علیرضا بیرانوند از تیم خود جدا شد و می‌خواهد فصل آینده را در جای دیگری توپ بزند. سفر به تهران این شایعات را بر سر زبان‌ها انداخت که پرسپولیسی‌ها به طور جدی دنبال جذب سنگربان ملی‌پوش کشورمان هستند اما به نظر می‌رسد بیرانوند برای چند روزی ایران را ترک کرده و همین مسأله گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر لژیونر باقی ماندن او را تقویت می‌کند. 

اخباری که فوتبالیست‌های رفیق با بیرانوند در روزهای اخیر مطرح کرده‌اند حکایت از آن دارد که این دروازه‌بان در مذاکرات خود با تیم‌های جدید شرط مهمی را مد نظر قرار داده است و می‌‌خواهد حتماً در تیمی حضور پیدا کند که حضورش در ترکیب ثابت آن تضمین داده شود. 

بیرانوند رقیبی همچون امیر عابدزاده را دارد و حسین حسینی نیز در این فصل بسیار خوب عمل کرده است بنابراین می‌خواهد مجال حضور در ترکیب فیکس را از دست ندهد و بتواند با بازی کردن برای باشگاه جدید خود دراگان اسکوچیچ را مجاب کند تا از او به‌عنوان سنگربان اصلی ایران در جام جهانی بهره‌مند شود.

 

از زمان انجام مراسم قرعه‌کشی جام جهانی قطر، روزنامه نگاران ورزشی تأکید دارند که تیم ملی باید بخوبی تدارک دیده شود و اصلاً این‌طوری نیست که چون صعود مقتدرانه‌ای به جام جهانی داشتیم، حتماً در آن مسابقات هم می‌توانیم عملکرد مطلوبی ارائه کنیم.

روزنامه‌نگاران و کارشناسان اصرار دارند این مسأله در جامعه ورزش جا بیفتد که اگر تیم ملی مسابقات تدارکاتی مطلوبی نداشته باشد قطعاً نه تنها نمی‌تواند به رویای صعود از گروه جامه عمل بپوشاند بلکه اصلاً در مرحله گروهی هم نتایج خوبی کسب نخواهد کرد. 

اتفاقاً جمعه شب مفسر شبکه ورزشی تلویزیون قطر در برنامه خاصی که تا زمان آغاز جام جهانی شرایط تیم‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد با اشاره به اینکه در میان آسیایی‌ها عربستان، کره جنوبی و ژاپن تا حد زیادی تکلیف بازی‌های تدارکاتی خود را مشخص کرده و از این بابت جلوتر از ایران قرار گرفته‌اند حرف دل مطبوعاتی‌های ایران را زد و گفت: در این شرایط دراگان اسکوچیچ بیشتر از اینکه به فکر آنالیز حریفان ایران باشد، نگران وضعیت تیم خودش است چون نمی‌داند تکلیف دیدارهای تدارکاتی‌اش به چه صورت می‌شود و آیا می‌تواند قبل از جام جهانی مسابقاتی خوب و به اندازه کافی را تجربه کند یا اینکه مجبور است با تدارکاتی ناقص ایران را به قطر بیاورد؟

چندی پیش کمیته اخلاق رأی خود را در خصوص پرونده رئیس معزول و برخی از مسئولان وقت فدراسیون فوتبال 

اعلام کرد. 

رأی صادره به این شرح بود: «شهاب‌الدین عزیزی خادم به‌عنوان رئیس فدراسیون، علی سلیمانی صرمی به‌عنوان خزانه‌دار، حسن کامرانی‌فر به‌عنوان دبیرکل فدراسیون، وحید فدایی به‌عنوان رئیس دپارتمان مالی و محمد بابازاده درویش به‌عنوان رئیس اسبق دپارتمان حقوقی به‌دلیل نقض مقررات اخلاقی فوتبال متخلف شناخته شدند و به موجب آن: شهاب‌الدین عزیزی خادم به محرومیت از ۲ سال هر نوع فعالیت در فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی و پرداخت یک میلیارد ریال جزای نقدی؛ علی سلیمانی صرمی به محرومیت از یک سال هر نوع فعالیت در فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی و پرداخت ۳۰۰ میلیون ریال جزای نقدی؛ حسن کامرانی‌فر به پرداخت ۴۰۰میلیون ریال جزای نقدی؛ وحید فدایی به پرداخت ۳۰۰ میلیون ریال جزای نقدی و محمد بابازاده به پرداخت ۳۰۰ میلیون ریال جزای نقدی محکوم شدند.» 

اما طبیعی بود که بعد از رأی صادر شده از سوی کمیته اخلاق؛ پرونده رئیس سابق فدراسیون و دیگر مسئولان این فدراسیون به کمیته استیناف ارجاع داده شود تا در نهایت رأی نهایی در این خصوص را صالحی صادر کند. 

بعد از اینکه پرونده به کمیته استیناف فرستاده شد، اهالی فوتبال به‌دنبال تصمیم رئیس کمیته استیناف بودند، به همین دلیل صالحی چند روز پیش در پاسخ به سؤال خبرنگاران مبنی بر اینکه چه زمانی در خصوص پرونده عزیزی خادم تصمیم گرفته می‌شود، گفت: «پرونده را کمیته‌ای که حکم داده ارسال می‌کند. اگر نیاز به توضیح باشد از شخص دعوت می‌کنیم که در جلسه شرکت کند. کمیته اخلاق پرونده را به کمیته استیناف ارجاع داده اما جلسه‌ای برگزار نشده است.» او در مورد اینکه حکم کمیته استیناف در خصوص این پرونده با توجه به برگزاری مجمع فدراسیون فوتبال در تاریخ دهم خرداد، چه زمانی اعلام می‌شود بیان کرد: «سعی می‌کنیم تا قبل از تاریخ دهم خرداد رأی را اعلام کنیم که اعضای مجمع با فراغ بال تصمیم بگیرند.» 

اما در تازه‌ترین خبرها این‌طور که گفته می‌شود افرادی که در این پرونده متهم شدند باید لایحه دفاعی خود را به استیناف می‌فرستادند که در میان افراد متخلف این پرونده فقط عزیزی خادم و دو نفر دیگر لایحه خود را ارسال کردند و کمیته استیناف منتظر لایحه همه افراد دیگر پرونده است تا بررسی خود را شروع کرده و رأی نهایی‌اش را صادر کند.