بیشتر سرمایه‌داران عرب به دنبال حضور و سرمایه‌گذاری در ورزش و بخصوص فوتبال هستند. فوتبال به عنوان تأثیرگذارترین و هیجان‌انگیزترین پدیده احتماعی، میدانی بسیار مناسب برای دیده شدن است و حالا شاهزاده‌ها و ثروتمندان عرب بهترین راه را برای جلب توجه انتخاب کرده‌اند. میدانی که می‌شود بواسطه قدرت آن، همه نگاه‌ها را به سوی دلخواه منحرف کرد. پس از رسوایی قتل جمال خاشقچی، پول‌های فراوانی هزینه شد تا چهره مخدوش عربستان ترمیم شود. از برگزاری فینال جام حذفی ایتالیا تا سوپرکاپ اسپانیا. عربستان پول‌های هنگفتی خرج کرد تا اتفاقات ترکیه از همه ذهن‌ها پاک شود.

ورزش و بخصوص فوتبال در سال‌های اخیر به بهترین وسیله برای بیان حرف‌هایی تبدیل شده که سیاستمداران نمی‌توانند در شرایط عادی به زبان بیاورند. در حقیقت افرادی که به دلیل افعال سیاسی حرفی برای گفتن ندارند، به دنبال پیدا کردن وجاهت بر باد رفته از طریق ورزش هستند. اینکه بن سلمان تمایل پیدا می‌کند نیوکاسل را بخرد یا دیگر سرمایه‌داران و شاهزادگان عرب تلاش می‌کنند تیم‌های اروپایی دیگر را بخرند به این دلیل است که میدان ورزش را فراخ‌ترین میدان برای حضور و ورود می‌بینند.

البته فوتبال فقط برای ترمیم چهره‌های مخدوش کارآیی ندارد. در بسیاری موارد، مالکان به دنبال کسب جایگاه اجتماعی جذب فوتبال می‌شوند و همین مورد خاص است که قصه را برای پدران عرب و پولدار، مانند شکر شیرین می‌کند.

فوتبال به دلیل جایگاه ویژه‌ای که میان مردم دنیا دارد، بهترین فرصت برای چهره‌های خاص است. هواداران فوتبال اصولاً عادت ندارند فوتبال را از زاویه‌ای بیگانه بررسی کنند. برای آنها صرفاً فوتبال اهمیت دارد و گل، برد، باخت و هیجانات عجیب حاکم بر دقایق بازی. جهان‌بینی آنها اقتضا می‌کند اینگونه با حقیقت فوتبال مواجه شوند؛ اما روی دیگری هم وجود دارد. اینکه افرادی برای ایجاد وجاهت، مقبولیت و در نهایت محبوبیت، به سرمایه‌گذاری در فوتبال فکر و همان ایده را به زیباترین و سریع‌ترین شکل ممکن پیاده می‌کنند.

وضعیت حال حاضر فوتبال اروپا نشان می‌دهد چه تیم‌هایی با کدام پول‌ها و چگونه اداره می‌شوند و شیب رویکرد سرمایه‌گذاران غرب آسیا در فوتبال اروپا تا چه اندازه تند شده است.

خشم هواداران منچستریونایتد از گلیزرهای امریکایی و نتایج ناامیدکننده یونایتد در این فصل، شاید تئاتر رویاها (اولدترافورد) و باشگاه قرمز شهر منچستر را به خانه جدید سرمایه‌گذاران عرب تبدیل کند. سرمایه‌گذارانی که در آخرین اقدام، نیمه قرمز شهر میلان را فتح کرده‌اند.

 

 

اللهیار صیادمنش ستاره ایرانی تیم هال‌سیتی از ز‌مان پیوستنش به این تیم، با انجام بازی‌های زیبا و گلزنی اخیر، رضایت هواداران و کادرفنی تیم را به خود جلب کرده است. 

درخشش او تا حدی بود که بعضی از هواداران هال‌سیتی برای اللهیار لقب «سوپرمن ایرانی» را به کار می‌برند. همین موضوع، زمینه صحبت‌مان با صیادمنش بود؛ بازیکنی که امشب باید در مصافی دیگر رودرروی تیم بریستول‌سیتی قرار بگیرد:

 

گویا هواداران هال‌سیتی، لقب جالبی به تو داده‌اند؟

بله، لقبی که مدنظرتان است را یکی از کابران به من داده بود. «سوپرمن» لقب قشنگی است اما باور کنید من در فوتبال دنبال لقب نیستم چون فکر می‌کنم یک بازیکن باید هر روز و در هر جلسه تمرین، بیشترین سعی و تلاش را انجام دهد و وقتی به او میدان داده شد، دنبال ارائه بهترین نمایش باشد تا وظیفه‌اش را به نحو احسن انجام دهد. نکته‌ای که اولویت من هم هست. به همین دلیل گفتم سوپرمن لقب قشنگی است اما دنبال القاب نیستم.

امروز هم بازی دارید!

بله با تیم بریستول‌سیتی در زمین این تیم بازی می‌کنیم. اگر در این دیدار پیروز شویم، یک رده در جدول صعود می‌کنیم و به رتبه هفدهم جدول می‌رسیم.

در رابطه با حضور دو تیم انگلیسی در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا چه نظری داری؟

در اروپا، فوتبال جان دارد و جذابیت‌های آن زیاد است. اینجا همه دوست دارند بازی‌ها جذاب باشد و من هم امیدوارم هر تیمی که بهتر است به فینال برسد.

شرایط تیم‌تان چطور است؟

شرایط بسیار خوب شده و اعتماد به نفس به تیم‌مان بازگشته است. کادر فنی‌، برنامه‌های زیادی دارند که به پیشرفت تیم‌مان کمک می‌کند. بعد از بازی با بریستول، ما یک بازی دیگر پیش‌رو خواهیم داشت و بعد از آن هم بازی‌های فصل‌مان تمام خواهد شد.

شرایط خودت هم خوب به نظر می‌رسد.

خدا را شکر فعلاً شرایطم بد نیست اما من تمرینات نیم فصل را انجام نداده‌ام، به همین دلیل به آمادگی مدنظر که راضی‌ام می‌کند نرسیده‌ام؛ اما قطعاً با تمریناتی که پیش فصل انجام خواهیم داد، از نظر فردی و تیمی می‌توانم به خواست خدا و تلاش خودم به شرایط ایده‌آلی برسم.

شایعاتی در مورد دائمی شدن قراردادت هم شنیده می‌شود. این خبر درست است؟

در مورد قرارداد من، مسائل زیادی عنوان شده و همه این اتفاقات از جمله دائمی شدن قراردادم وجود دارد اما من به دور از همه این شایعات و اخبار، فقط تمرکزم روی فوتبال است. این موضوعی که می‌گویید از مدت‌ها قبل به وجود آمد و هنوز هم ادامه دارد. باید ببینیم در پایان فصل چه اتفاقی می‌افتد.

در انگلیس با سامان قدوس صحبت می‌کنی؟

بله با او رفیقم و معمولاً تماس داریم.

در خصوص قهرمانی نساجی در جام حذفی، تیم ‌استان مازندران حرفی داری؟

نساجی تیم استان من است و تیمی مردمی، محبوب و ریشه‌داری محسوب می‌شود. از این رو، از قهرمانی نساجی و شادی مردم استانم خیلی خوشحالم. واقعاً این قهرمانی‌ به دلم چسبید.

 

در آن سازمان عریض و طویل لیگ، حتی یک آدم خوشفکر و خوش‌سلیقه هم پیدا نمی‌شود؛ یافتن فردی که بلد باشد چند ویدیوکلیپ ساده برای بازی‌های لیگ بسازد، اِشِل رسانه‌ای جذاب و حرفه‌ای تعریف کند، با صداوسیما در خصوص بهترین زمان پخش زنده بازی‌ها تعامل داشته باشد، جایزه و پاداش برای تیم‌های اول تا شانزدهم جدول لیگ برتر و سایر لیگ‌ها در پایان هر فصل در نظر بگیرد، برنامه‌ریزی درست و حسابی، بدون کوچک‌ترین جانبداری را روال کند و در میان توانایی‌هایش بتوان برگزاری یک جشن قهرمانی ساده را هم گنجاند. 

جشن قهرمانی نساجی در جام حذفی را دیدید؟ واقعاً نام آن اتفاق، «جشن» بود؟ نامش چه بود؟ آبروی فوتبال را بردند! هر کسی با هر سمتی، آنجا روی سکو رفت. 

این اتفاق باید برای همیشه در تاریخ باشگاه نساجی و ذهن فوتبال ایران بماند ولی شما یک کدام از عکس‌های جشن را پیدا کنید که کاپیتان تیم، هنگام بالا بردن جام، چهره‌اش مشخص باشد. 

هر فردی که دو هفته در استان مازندران پست مدیریتی داشت، جلوتر از بازیکنان که برای قهرمانی جنگیدند، به چشم می‌خورد. چه خبر بود؟ چه سازمانی باید جلوی ورود این افراد بی‌ربط به فوتبال روی سکو را می‌گرفت؟ 

اگر مسئولان سازمان لیگ ناراحت نمی‌شوند، آنها را مقصر بدانیم چون مسئول برگزاری جشن بودند و افتضاحی به بار آوردند که همیشه در چشم اهالی فوتبال می‌ماند. سازمان لیگ، تشنه تغییرات بنیادی است؛ حداقل نیاز دارد تا افرادی بیایند که جشن قهرمانی شبیه به جنگ پارتیزانی نشود.

 

دیروز آمار جالب و قابل تأملی از لیگ برتر بیرون آمد که واقعاً مرورش خالی از لطف نیست. مثلاً در بخشی از این آمار با بازیکنانی مواجه می‌شویم که صد درصد شوت‌هایی که در این فصل زده‌اند گل شده! مجتبی بیژن، مدافع میانی و پنالتی‌زن نخست پدیده، در این فصل 2 شوت در چهارچوب زده که هر 2 هم گل شده است. داریوش شجاعیان، ستاره سابق لیگ که ابتدای فصل از استقلال جدا شد، در لیگ بیست‌ویکم فقط یک شوت در چهارچوب زده است. شوتی تماشایی که وارد دروازه پیکان شد. هوادار علاوه بر شجاعیان، یک بازیکن دیگر هم دارد که تنها شوت در چهارچوبش گل شده است؛ مهدی عبدی زننده تنها گل تیمش که در بازی با نفت آبادان، برای اولین بار یک شوت در چهارچوب زده بود. مهدی حنفی، هافبک نفت آبادان در این فصل فقط یک شوت در چهارچوب زد که آن هم وارد دروازه استقلال شد. عارف آقاسی، مدافع نیم‌فصل اول استقلال هم تنها شوت در چهارچوب فصلش، 3 امتیاز بازی با آلومینیوم را به حساب فولاد واریز کرد. عزت پورقاز، مدافع باتجربه سپاهان هم دیگر بازیکنی است که با یک گل زده، دروازه‌بانی نتوانسته شوتش را مهار کند. بد نیست بدانید تنها تلاش محمد طیبی، مدافع نفت آبادان برای گلزنی هم تبدیل به گل شد.

حالا از آن طرف هم بازیکنانی وجود دارند که دروازه‌بان‌ها بیشتر از همه شوت‌های آنها را مهار کرده‌اند. در صدر این لیست شهریار مغانلو قرار دارد. مغانلو در این 24 هفته، 32 شوت زده که 8 شوت او گل شده و 24 شوت هم مهار شده‌اند. بعد از او، لوسیانو پریرا، بهترین گلزن تاریخ لیگ برتر (بین بازیکنان فعال لیگ) حضور دارد. پریرا هم 32 شوت در چهارچوب زده که 23 شوت توسط دروازه‌بان‌ها مهار شده است. پیمان بابایی، کوین یامگا، سعید صادقی، سجاد شهباززاده، گادوین منشا و امید نورافکن هم دیگر بازیکنانی هستند که دروازه‌‌بان‌ها در این فصل بیش از 15 شوت آنها را مهار کرده‌اند.

 

محمد صلاح، فوق‌ ستاره مصری باشگاه لیورپول برنده جایزه سالانه انجمن فوتبال‌نویسان انگلستان شد و بهترین بازیکن فصل لیگ برتر نام گرفت.

صلاح با کسب 48 درصد آرا بالاتر از «کوین دی‌بروینه» از منچسترسیتی و «دکلان رایس» از وستهام به‌عنوان بهترین بازیکن فصل از سوی کانون فوتبال‌نویسان برگزیده شد. صلاح پیش از این در سال 2018 هم این جایزه را برده بود.

صلاح 29 ساله در 31 دیداری که در فصل جاری برای «قرمزهای آنفیلد» در لیگ برتر انگلستان به میدان رفته، آمار 22 گل و 13 پاس گل را از خود بر جای گذاشته است. او فعلاً هم آقای گل لیگ برتر است و هم آقای پاس گل.

این جایزه از فصل 48-1947 در پایان هر فصل به یک بازیکن تعلق می‌گیرد. نخستین برنده این عنوان «استنلی ماتیوس» از بلکپول بود. بد نیست بدانید تیری آنری، فوق‌ستاره فرانسوی پیشین باشگاه آرسنال بیش از هر بازیکن دیگری فاتح این عنوان شده‌ است. او طی چهار فصل، سه بار این جایزه را از آن خود کرد.

 

واکنش عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال به ماجرای انتشار فهرست دریافت‌کنندگان پاداش صعود تیم ملی به رقابت‌های جام جهانی در رسانه‌های گروهی این واقعیت را برملا کرد که علی‌رغم شعارهای پرطمطراق برخی اعضای هیأت رئیسه مبنی بر شفاف‌سازی در حوزه مالی این اتفاق وقتی برای مسئولان صاحب کرسی در فدراسیون فوتبال خوشایند است که تنها اطلاعات و مستندات به صورت گزینشی منتشر شود، چون ممکن است با فاش شدن همه اتفاقات پشت پرده دیگر شعارهای آنها کارآیی لازم برای تبلیغات پوپولیستی را نیز نداشته باشد.

سرزنش رسانه‌ها از سوی مهرداد سراجی بابت انتشار فهرست مذکور در شرایطی رخ داد که جامعه در قبال این موضوع عملکرد بسیاری از رسانه‌ها را منطقی و قابل دفاع توصیف کردند اما چرا عضو هیأت رئیسه با این مسأله مخالف است باید به طور خاص به آن پرداخت!

البته طبیعی است که مهرداد سراجی نسبت به انتشار این فهرست ناراضی باشد چون نام او نیز در فهرست دریافت‌کنندگان پاداش وجود دارد، همان‌طور که سایر اعضای هیأت رئیسه نیز در این فهرست وجود دارد، اما پرسشی که جناب سراجی و سایر اعضای  هیأت رئیسه باید نسبت به آن توضیح قانع‌کننده‌ای به افکار عمومی بدهند این است که چرا نام هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال و دبیرکل فدراسیون فوتبال در بین دریافت‌کنندگان پاداش قرار دارد؟ یا اینکه سرپرست کمیته انضباطی، کمیته استیناف و کمیته اخلاق چرا باید پاداش دریافت کنند در حالی که بازیکنان تیم ملی ساحلی و تیم بانوان هنوز مطالبات معوقه خود را دریافت نکرده‌اند؟!

آقای سراجی، شما که پای کار فوتبال ایستاده‌اید و مرتب در حساب توئیتری خود از سندرسی در حوزه مالی دم می‌زنید چرا به این شکل برآشفته شدید؟ به همان اندازه که عزیزی خادم و نزدیکانش در دوره حضورشان بابت دریافت پاداش‌های نجومی مقصرند جنابعالی و سایر اعضای  هیأت رئیسه نیز مقصر هستند و هیچ توجیهی بابت این اتفاق قابل قبول نیست!

دریافت حتی یک ریال به عنوان پاداش در مقطع کنونی جایز نیست چون فوتبال ایران به قدری از نظر مالی آسیب‌پذیر است که به ریال ریال منابع مالی خود نیاز دارند، آن‌وقت از صدر تا ذیل فدراسیون فوتبال پاداش صعود به جام جانی می‌گیرند؟ دقیقاً برای مردم ایران توضیح دهید بابت چه عملکردی خود را مستحق دریافت پاداش می‌دانید و حالا بشدت عصبانی هستید که چرا رسانه‌ها در راستای وظیفه و رسالت خود اقدام به شفاف‌سازی کردند و به مردم اطلاع دادند که زیر پوست فدراسیون فوتبال چه می‌گذرد!

منتظر پاسخ شفاف شما هستیم!

 

تقریباً سه سال پیش بود که خبر مهاجرت آرات حسینی در فضای مجازی پر شد. پسری که پر بود از استعداد. حرکات عجیب و غریبی می‌کرد و خیلی زود به یکی از چهره‌های مهم در فضای مجازی تبدیل شد. او حرکات ناب و سخت بدنی انجام می‌داد، خوب دریبل می‌زد، از هم‌‌ سن و سال‌های خودش یک سر و گردن بالاتر بود و آینده‌ای داشت روشن.  به همین دلیل هم بود که پدرش تصمیم گرفت تا این استعداد خالص را به خارج از کشور ببرد تا در آن سر دنیا که قدرش را می‌دانند پرورش یافته و رشد کند! این اتفاق افتاد و البته هزار و یک اتفاق دیگر هم پشت به پشتش.  آرات رفت در آکادمی لیورپول. پدرش می‌گفت روزی بهترین بازیکن جهان می‌شود و... کسی چیزی نمی‌داند شاید هم شد اما آنچه که باعث شد تا استعدادهای آرات در سایه قرار بگیرند جنگ مجازی‌ای بود که پدرش به راه انداخت. در روزگاری که مثلاً باشگاه‌های بزرگ جهان و حتی خیلی از چهره‌ها زیر پست آرات لایک می‌زدند و کامنت می‌گذاشتند آقای پدر توقع داشت تا مشابه این رفتار در ایران و در بین چهره‌های سرشناس ورزشی هم باب شود.  توقعی که حتی در مقطعی باعث درگیری او با علی کریمی جادوگر فوتبال ایران شد. انتظارهایی که انتقادهای زیادی را هم به همراه داشت. منتقدان بر این عقیده بودند که نمایش‌های پسر اسبابی شده برای درآمدزایی پدر. لایوهای شبانه در دوران کرونا، تبلیغ‌های مکرر در صفحه‌ای که در اینستاگرام ایجاد شده بود و جلب توجه‌های بیش از اندازه شایعات را به سمت حقیقت سوق می‌داد.  هر چه که بود زندگی شخصی آرات و پدرش به کسی ربطی ندارد اما وقتی یک موضوعی عمومی می‌شود و توقعات بالا می‌رود آن‌وقت هر کسی که درگیر ماجرا است می‌تواند نقدهایش را بنویسد. خبر رسیده که آرات به ایران برگشته و قرار است دوباره راهی کشور دیگری در اروپا شود!  کسی چیزی نمی‌داند، اینکه آیا باز نمایشی در کار است و یا همه آن رؤیاهای اینستاگرامی از بین رفته است؟ خواب جدید تعبیرش چه چیزی است و آرات که در همه این چند سال از وطن دور بوده چطور قرار است با شرایطی که برایش پیش آمده کنار بیاید. بدون شک او در سنی نیست که خودش تصمیم بگیرد و هر آنچه که پدرش برایش ترسیم کند را اجرا می‌کند. او مثل خیلی از کودکان این سرزمین شاید بچگی نکرد اما امیدواری خیلی از ماها این است که آرات پس از تحمل همه سختی‌هایی که داشته به آنچه که رؤیا تعبیر می‌شود برسد.

 

قرارداد دستیاران دراگان اسکوچیچ پس از پایان پیکارهای انتخابی جام جهانی خاتمه یافت و حالا آنها دیگر هیچ تعهدی به فدراسیون فوتبال ندارند ولی سرمربی تیم ملی تأکید دارد که از وجودشان تا پایان رقابت‌های جام‌جهانی استفاده کند، به همین خاطر بلافاصله پس از انجام مراسم قرعه‌کشی از مدیران فدراسیون خواست سریع‌تر زمینه برای تمدید قرارداد دستیاران ایرانی و خارجی خود را فراهم کند، اتفاقی که البته هنوز رخ نداده ولی مقامات فدراسیون می‌گویند مشکلی وجود ندارد و همه چیز طبق برنامه جلو می‌رود. سرمربی تیم ملی به مسئولان فدراسیون اعلام کرده است تکلیف همه دستیارانش باید تا قبل از اردوی خرداد ماه مشخص شود و آنها تا پیش از این سفر قراردادهای جدیدشان را منعقد کرده باشند چون دلش نمی‌خواهد این مربیان بدون تمرکز کافی در اردو حاضر شوند.