«مجتبی خورشیدی»؛ این نام وقتی به گوش اهالی فوتبال خورد که شهاب عزیزی خادم تصمیم گرفت درست بر خلاف اراده مردم، این فرد را به عنوان سرپرست به تیم ملی بفرستد و مهم‌ترین صندلی تیم ملی بزرگسالان بعد از سرمربی را به او بدهد.

خورشیدی با لجاجت عزیزی خادم 10 ماه در این سمت بود و حالا آن‌طور که اسناد به ما می‌گوید جدا از دلار و یورو و ارزهای دیگر (که مدارکش فعلاً در اختیار نیست) بیش از 1/1 میلیارد تومان دریافتی داشته است. در حقیقت او برای هر ماه 110 میلیون تومان دستمزد (حقوق و پاداش) گرفته است. حالا که رسانه‌ها به مدارک حقوق و پاداش دوستان نزدیک عزیزی خادم دست پیدا کرده‌اند، خورشیدی به حمید استیلی حمله و ادعا کرده استیلی ماهی 100 میلیون دریافتی داشته است و برای خود هم این حق را قائل شده که ماهی 110 میلیون تومان بگیرد. در این مورد  ذکر  دو نکته ضروری است: 

1- حمید استیلی اعلام کرده با وجود عقد قرارداد، در این 3 سال یک ریال هم نگرفته است.

2- چه شد که خورشیدی خود را با استیلی مقایسه کرد و خود را هم‌سنگ او دید؟ استیلی در 12 سالی که عضو تیم ملی بزرگسالان ایران بود 82 بازی انجام داد و 12 گل زد که گل او به امریکا گل قرن نامیده شد. استیلی سال‌ها در هر لباس و موقعیتی به فوتبال ملی کمک کرد؛ اما خورشیدی چه؟ او حتی در یک اردوی تیم ملی هم حضور نداشته است. تا پیش از شاهکار عزیزی خادم، اهالی فوتبال حتی نام مجتبی خورشیدی را هم نشنیده بودند. چه بر سر این فوتبال آمده که خورشیدی با این رزومه خود را با استیلی مقایسه می‌کند؟ عزیزی خادم در طول 10 ماه مدیریتش بر فوتبال اشتباهات فراوانی داشت که برای هر یک از آنها باید مؤاخذه و بازخواست شود؛ اما حتی اگر هیچ اشتباهی نداشته باشد برای این انتخابش باید به شکلی رسمی و جدی از مردم عذرخواهی کند.

 

آندره‌آ استراماچونی تابستان سال گذشته پس از استراحتی ۱۸ ماهه و با پایان رسیدن قرارداد دو ساله‌اش با استقلال هدایت تیم الغرافه قطر را بر عهده گرفت تا هم در کشوری که قرار است میزبان جام جهانی باشد مشغول به کار شود و هم اینکه فرصت حضور در لیگ قهرمانان آسیا را به دست آورد. البته عده‌ای هم می‌گویند این مربی به خاطر آنکه نتوانست در فوتبال اروپا برای خودش تیم پیدا کند، دوباره به فوتبال آسیا بازگشته است. 

در رابطه با استراماچونی همچنین شایعه جدیدی مطرح شده و می‌گویند این مربی تابستان پارسال دنبال آن بود تا زمینه برای حضور گابریل پین هموطن خودش در الغرافه را نیز فراهم آورد ولی مربی کنونی استقلال این پیشنهاد را به دلایل اخلاقی رد کرد و به استراماچونی گفت چون از مدت‌ها قبل به فرهاد مجیدی قول داده، ترجیح می‌دهد سر حرف خود باقی بماند و با استقلال ایران قرارداد ببندد. 

استراماچونی دو هفته قبل طی مصاحبه‌ای مدعی شده بود همچنان با گابریل پین در ارتباط است.

 

آرسنال بعد از برد 2-4 چهارشنبه شب در زمین چلسی، عصر دیروز منچستریونایتد را هم 3 بر یک برد تا به کسب رده چهارم و سهمیه لیگ قهرمانان امیدوارتر شود. بعد از سه شکست متوالی که هواداران آرسنال را ناامیدv کرده بود، شاگردان آرتتا با این دو برد متوالی از بحران فاصله گرفتند و به امتیاز 60 رسیدند.

آرسنال شروع خیلی خوبی داشت و با گل دقیقه سوم تاوارز پیش افتاد. ساکا در دقیقه 32 از روی نقطه پنالتی گل دوم آرسنال را زد، ولی رونالدو دو دقیقه بعد با استفاده از تعلل مدافعان فاصله را به حداقل رساند.

منچستریونایتد در نیمه دوم فشار را برای زدن گل تساوی بیشتر کرد، ولی شوت دیدنی ژاکا در دقیقه 70 آرسنال را به گل سوم رساند تا برد این تیم قطعی شود.

آرتتا در واکنش به این برد گفت: «این یک نمایش فوق‌العاده بود و این بازی همه چیز داشت. ما شانس‌ خلق کردیم، عذاب کشیدیم و در دقایقی انرژی تیم افت کرد و آنها سوار بازی بودند. ما در محوطه‌های جریمه واقعاً مؤثر بودیم، ما شانس داشتیم. آنها بازیکنان فوق‌العاده‌ای دارند و بابت این برد خیلی خوشحالم. نبرد برای رده چهارم بالا و پایین‌های زیادی خواهد داشت و این بار به نفع ما رقم خورد.» رانگنیک، سرمربی یونایتد گفت: «نمایش ما پیشرفت کرده بود، ولی نتیجه ناامیدکننده‌ای گرفتیم. ما بعد از گل اول بخوبی برخاستیم و فرصت‌های زیادی خلق کردیم. تنها نقطه ضعف ما این بود که درون و اطراف محوطه خوب دفاع نکردیم. همچنین روی سه تصمیم داوری بدشانس بودیم. گل سوم آرسنال آفساید بود چون دخئا دیدی نداشت. گل دوم رونالدو آفساید نبود. همچنین در نیمه اول یک صحنه هند وجود داشت.»

برد پرگل سیتی با درخشش ژسوس

منچسترسیتی با درخشش گابریل ژسوس واتفورد را 5 بر یک در هم کوبید و یک گام دیگر به قهرمانی نزدیک شد. 

مهاجم برزیلی 4 گل زد و یک پاس گل داد تا تیمش 80 امتیازی شود. این تیم حالا منتظر بازی امشب لیورپول مقابل اورتون است تا شاید شاگردان کلوپ امتیاز از دست بدهند. لیورپول با یک بازی کمتر 76 امتیاز دارد.

خبرگزاری رسمی کره جنوبی مدعی شد تیم ملی این کشور در فرصت دیدارهای ملی که طی خرداد‌ ماه فراهم می‌شود به مصاف برزیل خواهد رفت و این مجال را پیدا می‌کند تا توانایی‌هایش را برابر پر افتخار‌ترین تیم جام جهانی بسنجد. بازی کردن کره جنوبی با برزیل فرصت بسیار خوبی بود که دقیقاً فقط به خاطر مسائل مالی و تمکن مادی فراوان کره‌ای‌ها از دست ایران رفت چون برزیل قبل از آغاز جام جهانی، یکی دو جای خالی برای دیدار‌های تدارکاتی با تیم‌های متوسط و عموماً آسیایی گذاشته بود و با استفاده از دریافت دستمزد مناسب حاضر به رویارویی با آنها می‌شد. آنها برای تقابل با تیم‌های آسیایی چیزی حدود ۲ میلیون یورو دستمزد طلب کرده بودند و البته بحث بلیت هواپیما و اقامت‌شان هم بر عهده میزبان بود. رقمی که پرداخت آن از عهده فدراسیون فوتبال کشور ما ساخته نبود ولی کره‌ای‌ها از این فرصت استفاده کرده و با صرف هزینه‌های گزاف می‌خواهند به مصاف برزیل بروند. فرصت برزیل به احتمال زیاد از دست‌مان رفت، امیدواریم تا قبل از آغاز جام جهانی شرایط برای رویارویی با آرژانتین، دیگر تیم مطرح امریکای ‌جنوبی فراهم شود و بتوانیم یک مسابقه تدارکاتی بسیار خوب و تمام عیار برابر مردان لیونل مسی داشته باشیم.

 

اولین اردوی آماده‌سازی تیم ملی کشورمان برای حضور در رقابت‌های جام جهانی خرداد‌ماه امسال به میزبانی قطر برگزار می‌شود و به احتمال فراوان تا قبل از شروع مرحله نهایی این مسابقات، چند مرتبه دیگر هم به دوحه پرواز خواهیم کرد و در آنجا اردو می‌زنیم. هنگامی که مراسم قرعه‌کشی جام جهانی برگزار شد مقرر گردید کاروان ایران در هتل الریان شهر دوحه اسکان یابد، به همین خاطر حمید استیلی همراه با سرمربی تیم ملی و میرشاد ماجدی از این هتل بازدید کردند. به نظر می‌رسد دراگان اسکوچیچ دلش می‌خواهد در همین ماه آینده همه چیز برای شاگردانش حال و هوای جام جهانی به خود بگیرد، روی همین اصل از مقامات فدراسیون درخواست کرده با قطری‌ها مذاکره کنند و اگر شرایط فراهم شد، تیم ملی اردوی تدارکاتی خرداد‌ماه را در هتل الریان یعنی همان هتلی که قرار است طی روزهای برگزاری جام جهانی در آن اسکان پیدا کند برپا نماید. اتفاقی که البته باید ببینیم قطری‌ها با آن موافقت خواهند کرد یا خیر؟ پس از انتخاب هتل‌ها توسط تیم‌های شرکت کننده مقرر شد یکسری اصلاحات طبق نظر نمایندگان همان تیم‌ها و مسئولان فیفا در هتل‌های مذکور صورت بگیرد و باید دید تا خردادماه هتل الریان می‌تواند پذیرای کاروان تیم ملی بشود یا خیر؟

 

فدراسیون فوتبال صاحب کمیته فنی شده و تشکیل این کمیته با انتقاد گروهی از صاحب‌نظران توأم شده است چون می‌گویند اغلب حاضران در کمیته فنی فدراسیون به عنوان مربی افتخارات زیادی ندارند و اگر قرار بود چنین کمیته‌ای تشکیل شود بهتر بود از چهره‌های مطرح‌تری استفاده می‌شد. کمیته فنی فدراسیون در روزهای گذشته تمام حواس خود را معطوف به حل معمای انتخاب سرمربی تیم‌های ملی نوجوانان و جوانان کرده و می‌خواهد این ماجرا را به سرانجام برساند ولی تکلیف تیم ملی بزرگسالان و دراگان اسکوچیچ چه خواهد شد؟ 

قدر مسلم اینکه اگر طبق قاعده رفتار شود، کمیته فنی باید عیار سرمربی تیم ملی بزرگسالان را هم بسنجد ولی برخی مقامات فدراسیون به اسکوچیچ این اطمینان خاطر را داده‌اند که تا جام جهانی حتماً سرمربی ایران خواهد بود و کمیته تشکیل شده حداقل طی چند ماه آینده نزدیک به او و تیمش نمی‌شود.

دراگان اسکوچیچ تا جام ملت‌های بعدی با ما قرارداد دارد اما قطعاً نتایجی که در جام جهانی می‌گیرد سرنوشت او در فوتبال ایران را به عنوان سرمربی تیم ملی مشخص خواهد کرد.

 

سیاوش یزدانی تا قبل از اردوی تدارکاتی تیم ملی برای رویارویی با کره‌جنوبی و لبنان همواره دعوت می‌شد و مقابل امارات هم دقایقی مجال حضور در میدان را پیدا کرد ولی اتفاقاتی که در اسفند ماه رخ داد، موجب شد دراگان اسکوچیچ روی نام او قلم قرمز بکشد چون این بازیکن دقیقاً در هفته‌های منتهی به پایان سال دیگر نتوانست بازی کند و طبیعی بود که سرمربی تیم‌ ملی سراغ مدافعانی برود که نمایشی از آنها دیده باشد. یزدانی در این ماه‌ها نیز بازی نکرده و قطعاً حضور در ملوان (که البته در آنجا هم فعلاً بازی نمی‌کند) نمی‌تواند سرمربی تیم ملی را به این باور برساند که نامش را در فهرست مدعوین برای اردوی خرداد‌ماه قرار بدهد بنابراین تنها شانس یزدانی این است که از ابتدای فصل آینده رقابت‌های لیگ برتر دوباره با یک تیم لیگ برتری در این عرصه وارد میدان شود و آنقدر خوب باشد که نامش در فهرست مدعوین اردوی شهریور‌ماه تیم ملی قرار بگیرد. به طور کلی یزدانی حالا دیگر شانس زیادی برای حضور در جام جهانی ندارد مگر اینکه شرایطش در تابستان کاملاً عوض شود.

 

یکی از اعضای صاحب حق رأی در مجمع فدراسیون فوتبال، احسان حاجی صفی است. بازیکنی که در حال حاضر کاپیتان تیم ملی کشورمان محسوب می‌شود و طبق اساسنامه هر کس بازوبند کاپیتانی تیم ملی را بر بازو می‌بندد، در مجمع انتخاباتی صاحب رأی است، به همین خاطر حاجی صفی هم روز دهم خرداد باید در تهران باشد و در مجمعی که قرار است تکلیف شهاب‌الدین عزیزی خادم را به طور قطعی مشخص کند، حضور یابد. البته اگر حاجی ‌صفی به هر دلیلی غایب باشد، این مسأله به معنای عدم برگزاری مجمع نیست چون معمولاً در تمام مجامع چند نفر به خاطر بیماری یا مشکلات شخصی غیبت دارند، بنابراین اگر حاجی صفی نتواند دهم خردادماه خود را به تهران برساند، باید دید رأی او می‌تواند توسط فرد دیگری به صندوق انداخته شود یا اینکه اساساً یک رأی از آراء مجمع کاسته خواهد شد؟ احسان حاجی صفی در مجمع اسفند ماه سال ۱۳۹۹ به مصطفی آجورلو رأی داد و همین مسأله انتقاد گروهی از اهالی فوتبال را در پی داشت چون معتقد بودند با توجه به حضور علی کریمی در انتخابات، کاپیتان تیم ملی باید به یک چهره فوتبالی رأی می‌داد.

 

عصر دیروز در ادامه هفته سی ‌و یکم بوندس‌لیگا، اتفاقات شیرینی برای فوتبال ایران رقم خورد. بایر لورکوزن در دیدار مقابل گریترفورت، در شرایطی که سردار آزمون را از ابتدا در ترکیب خود می‌دید، به میدان رفت و توانست با حساب 4 بر یک به پیروزی دست پیدا کند. سردار در این بازی، نقش الماس واقعی تیمش را داشت و توانست روی تیزهوشی خود و توپ‌ربایی از دروازه‌بان حریف، گل دوم لورکوزن را در دقیقه 18 رقم بزند. او در دقیقه 58، پاس گل سوم را برای پائولینیو ارسال کرد تا یکی از مؤثرترین بازیکنان هفته نام بگیرد. سردار در دقیقه 73، جای خود را به دالی سینک داد اما سه امتیاز را به ‌نام تیمش ثبت کرد. نتایج باقی بازی‌ها به این شرح بود:

کلن 3 آرمینیا بیله‌فلد یک

فرانکفورت 2 هوفنهایم 2

فرایبورگ 3 مونشن گلادباخ 3

لایپزیش یک یونیون‌ برلین 2

رونالدو چند روز بعد از مرگ نوزاد پسرش در بازی منچستریونایتد مقابل آرسنال به میدان رفت. تماشاگران ورزشگاه امارات در دقیقه 7 مثل تماشاگران آنفیلد در بازی سه‌شنبه شب ستاره پرتغالی را تشویق کردند. 

در روزی که منچستر سه بر یک باخت، رونالدو زننده تنها گل تیمش بود، ولی شادی نکرد و تنها به یاد پسرش که از دنیا رفته انگشتش را بالا گرفت و نگاهش را به آسمان دوخت.

یادداشت

سعید آقایی  @SaeedAghaee56

 

سوءمدیریت بی‌تردید مهم‌ترین معضل فوتبال و در اشل کلی‌تر ورزش ایران است. ورزش دولتی که در 4 دهه اخیر در تیول قدرت حاکمیت قرار داشته و همین سبب شده تا مدیرانش جملگی غریبه‌هایی باشند که از ساختار دولتی به ورزش تحمیل می‌شوند و همین سبب شده تا این غریبه‌ها در ساختاری که با آن غریبه‌اند، فجایعی را رقم بزنند که ورزش را به قهقرا می‌برد. مدیرانی که تنها مدیران هزینه هستند و از مدیریت تنها هزینه‌کرد و البته تصمیمات اشتباهی را آموخته‌اند و به پشتوانه خزانه دولتی می‌آیند، چند صباحی در ورزش بیتوته می‌کنند و پس از بر جای گذاشتن یک ویرانه ورزش را ترک کرده و دنبال کار خود می‌روند. آنها که آثار مخرب تصمیمات و هزینه‌کردهای بیهوده و اشتباهی –‌اگر با خوشبینی نام آن را اشتباه بگذاریم و نخواهیم آن را عامدانه بدانیم‌– تا مدت‌ها گریبان ورزش را رها نمی‌کند.

اتفاقی که در تمامی این سال‌ها بویژه 3 دهه اخیر که فوتبال مورد توجه دولتمردان قرار گرفت و پول به ورزش سرازیر شد، رخ داده و تبعات آن روز به روز بیشتر می‌شود. اتفاقی که در تمام طول این سال‌ها در بدنه ورزش و به‌طور مشخص باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال رخ داده مصداق عینی این انگاره است. دو تیمی که در باتلاق بدهی‌ها تا خرخره فرو رفته‌اند و دست و پا می‌زنند و این ثمره همین مدیریت دولتی و نگاه مستأجری مدیران این دو باشگاه است. کوه بدهی‌های ریز و درشتی که با تردستی مدیران سال به سال به ارتفاع آن افزوده می‌شود. آنها که آجر روی آجر نمی‌گذارند و در عوض به ارتفاع کوه مرتفع بدهی‌ها اضافه می‌کنند. دو باشگاه ورشکسته و بدهکار ثمره همین سلوک مدیریتی است. کنایه‌آمیز اینکه این سلوک به اندازه‌ای در فوتبال و ورزش جا افتاده که حتی چهره‌ها و مدیران ورزشی نیز به آن اقتدا می‌کنند و همین دکترین را اجرا می‌کنند. مدیریت محمدحسن انصاری‌فرد کاپیتان پرسپولیس و تیم ملی در باشگاه متبوعش و یا مدیریت بهرام افشارزاده ژیمناست سال‌های دور تیم ملی و مدیر 40 ساله ورزش ایران از فدراسیون ژیمناستیک و وزنه‌برداری گرفته تا کمیته ملی المپیک در استقلال، این انگاره را ثابت می‌کند. مدیرانی ورزشی که از غریبه‌های سیاسی و دولتی حاضر در ورزش عملکرد به مراتب تاریک‌تری ارائه داده‌اند و آثار حضور آنها مخرب‌تر بود.

مدیرانی که می‌آیند، با خاصه خرجی و پول پاشی چهره می‌شوند و پرونده روی پرونده می‌گذارند و می‌روند؛ بدون آنکه به هیچ‌کسی پاسخگو باشند. انصاری‌فرد که دستاوردش قراردادهای عجیب با رادو، استوکس، اوساگونا و البته رفتار عجیب‌تر با کالدرون بود و پرسپولیس را با این بدهی‌های حیرت‌انگیز ترک کرد و به خاک سیاه نشاند؛ احمد مددی که قراردادی یکسویه با استراماچونی امضا کرد و بعد از او احمد سعادتمند با رفتاری عجیب‌تر او را فراری داد و یا مهدی تاج که ننگین‌ترین قرارداد تاریخ ورزش را با شیادی چون ویلموتس امضا کرد، نتیجه همین مانیفست هستند. ورزش با این نامدیران بی‌تعهد هیچ‌وقت رستگار نمی‌شود.