عناوین این صفحه
-
شکایت باشگاه استقلال از آل کثیر
-
مربیای که باخته باید کمتر صحبت کند!
-
طارمی بهتر از سوارس، موراتا و ورنر
-
شریفات: استقلال حالا باید برای سهمیه بجنگد
-
قرعه المپیک به نام رزروهای رها شده
-
تختی، انتخابی شد
-
پایان خصومت 21 ساله
-
مورد عجیب اینتر
-
آزمون جدید فدراسیون با بازگشت جنجال به فوتبال
-
نقش حیاتی فدراسیون در میان خشونت و اتهام
-
پرز به سراغ کدام گزینهها خواهد رفت؟
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6760 /
۱۴۰۰ يکشنبه ۲۶ ارديبهشت
|
مهاجم پرسپولیس سندروم شادی گل دارد!
شکایت باشگاه استقلال از آل کثیر
رسانه رسمی استقلال با صدور بیانیهای، از شکایت این باشگاه علیه عیسی آلکثیر مهاجم پرسپولیس خبر داد. شهرآورد 95 با حاشیههای فراوان به پایان رسید. شاگردان یحیی گلمحمدی به لطف تک گل عیسی آلکثیر موفق شدند 3 امتیاز حساس این بازی را از آن خود کرده و به صدر جدول ردهبندی صعود کنند. آلکثیر که پس از پشت سر گذاشتن دوران محرومیت خود که در لیگ قهرمانان آسیا گریبانگیرش شد، بازگشت خوبی به ترکیب پرسپولیس داشته و حالا با گلزنی در شهرآورد تهران، بیش از پیش نزد هواداران تیمش محبوب شده ولی اکنون با دردسر جدیدی مواجه شده است. مهاجم پرسپولیس پس از باز کردن دروازه استقلال، شادی گل نامتعارفی از خود به نمایش گذاشت و با تکرار چندباره این حرکت، خوشحالی خودش را از باز کردن دروازه رقیب سنتی نشان داد ولی این شادی پس از گل نیز همچون خوشحالی بعد از گلش در لیگ قهرمانان آسیا برای او مشکل جدیدی ایجاد کرده است. باشگاه استقلال اعتقاد دارد که آلکثیر آن شادی پس از گل که زشت و غیراخلاقی نامیده شده را رو تعمداً انجام داده و به همین دلیل قصد شکایت از مهاجم پرسپولیس را دارد. در بیانیه رسمی آبی پوشان آمده است: «عیسی آلکثیر مهاجم تیم پرسپولیس بر اساس فیلم موجود از بازی، بعد از گل تیمش حرکت غیراخلاقی و زشتی را انجام داد که به همین دلیل باشگاه استقلال از این بازیکن به کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال شکایت کرد.» در بند پایانی این بیانیه نیز ذکر شده است «باشگاه استقلال تا پایان پیگیر این پرونده خواهد بود». به هر حال به نظر میرسد آلکثیر به سندروم شادیهای جنجالی دچار شده و باید دید این شکایت آبیپوشان از مهاجم پرسپولیس چه نتیجهای را در پی خواهد داشت. اکثر کارشناسان معتقدند که این بازیکن به خاطر این حرکت غیر اخلاقی از جانب مسئولان کمیته انضباطی محروم میشود.
داستان یک استوری جنجالی؛ پرسپولیس پشت وزیر جوان درآمد
مربیای که باخته باید کمتر صحبت کند!
بعد از برد پرسپولیس در دربی انتشار یک استوری از سوی آذری جهرمی؛ وزیر ارتباطات، استقلالیها را به شدت عصبانی کرد. جهرمی در این استوری نوشته بود: «ولی به نظرم آن دو ستاره (منظور دو ستاره استقلال) سیاره باشند» و با یک ایموجی چشمک شیطنت خود را نشان داده بود تا کریخوانیهایش را ادامه دهد که این استوری استقلالیها را به شدت عصبانی کرد و بعد از واکنش مدیررسانهای این تیم، فرهاد مجیدی هم واکنش تندی به این استوری نشان داد. خیلی زود فضای مجازی پر شد از حمله استقلالیها به وزیر جوان و البته پرسپولیسیهایی که به این حملات جواب میدادند.
در عین حال جدا از هواداران ابراهیم شکوری، افشین پیروانی و حمید مطهری هم با انتشار یک استوری از وزیر پرسپولیسی حمایت کردند.
در استوری مشترک پیروانی و مطهری آمده بود: «هر کس میتونه طرفدار تمدن پرسپولیس باشه، روی چشم منم جاش باشه، از ندار تا غنی، از عام تا خاص، از فقیر تا وزیر، پرسپولیس مکتب عشقه.»
یا ابراهیم شکوری از طریق همین رسانه نوشت: «ما به داشتن هواداران عاشق خود فارغ از هر پست، مقام، سن، جنسیت و جایگاه شغلی افتخار میکنیم. حق هر انسانی است که طرفدار تیمی باشد و چه بهتر آن تیم پرسپولیس باشد با قدمتی طولانی.»
سخنگوی باشگاه پرسپولیس همچنین نوشت: «پرسپولیس تنها یک نام نیست، یک هویت است. چه بسیار دوستانی که در پستهای حساس دولتی و حکومتی هستند و طرفدار تیم رقیب اما احترام آنها بر ما واجب.»
این تمام ماجرا نبود چراکه مهرداد خانبان آنالیزور پرسپولیس و عضو کادر فنی این تیم هم پستی منتشر کرد که نشان دهد در همه جای دنیا سیاسیون بیدغدغه از تیمهای خاصی طرفداری میکنند. او با هشتگ «بافرهنگ باشیم» لیست سیاسیون و تیمهای محبوبشان را ردیف کرد و قبل از آن نوشت: «سیاسیونی که هواداران تیمهای ورزشی بودند و متهم به بیشعوری نشدند.»
او در این لیست به اسامی شاخصی همچون آنگلا مرکل، باراک اوباما، داسیلوا رئیسجمهور سابق برزیل و چند چهره خارجی دیگر و تیمهای محبوبشان اشاره کرد و جالب اینکه در پایان فهرست ده نفرهاش نامهای سیدحسن خمینی و محمود احمدینژاد که هوادار استقلال هستند را هم آورد.
بعد از آن نوبت باشگاه پرسپولیس شد تا بیانیهای در این خصوص منتشر کند و بالاخواه آذری جهرمی هوادار معروف و جنجالی خودش برآید. در این بیانیه آمده بود: «در پایان دربی که با برتری یک بر صفر سرخپوشان ایران همراه بود، آقای فرهاد مجیدی سرمربی تیم فوتبال استقلال در نشست خبری، علیه محمدجواد آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات صحبتهای تند، سخیف و توهینآمیزی به زبان آورد.»
آذری جهرمی یکی از هواداران پروپاقرص پرسپولیس محسوب میشود و نَفس رقابت ورزشی ایجاب میکند احترام متقابل بین تیمها، مربیان، بازیکنان و هواداران حفظ شود. آقای فرهاد مجیدی به واسطه سالها حضور در سطح اول فوتبال ایران، بدون تردید با مسائل اخلاقی آشنا است و مشخص است که به صورت آگاهانه از مرزهای اخلاقی عبور و به هوادار پرسپولیس توهین کرده است.
این موضوع به صورت جدی توسط باشگاه پرسپولیس در کمیته انضباطی مورد پیگیری قرار میگیرد زیرا این باشگاه هرگز هوادارانش را تنها نمیگذارد و بدون توجه به سِمت، عنوان، جایگاه اجتماعی و شغل طرفدارانش، از همه آنها دفاع خواهد کرد.
همچنین از باشگاه محترم استقلال این انتظار میرود که ضمن برخورد جدی با سرمربی جوان این تیم، از خانواده بزرگ هواداران میلیونی پرسپولیس عذرخواهی کند. این کمترین توقع باشگاه و هواداران پرسپولیس است.
بدون تردید، بیاخلاقی در بیان نظرات و دیدگاهها و همچنین توهین به افراد حقیقی و حقوقی، کار دشواری نیست اما پایبندی به اخلاق، وظیفه همه افراد جامعه بخصوص چهرههای سرشناس و محبوب نزد مردم است.
امیدواریم مدیران باشگاه استقلال با اتخاذ تصمیم و سیاستی اخلاقمدارانه و به دور از تعصبهای رنگی، نسبت به رفتار ناپسند سرمربی خود در نشست خبری اقدام کنند تا این قبیل مسائل و توهین مربی یک تیم به هواداران تیم دیگر، به الگویی برای جامعه تبدیل نشود.»
اما این بیانیه بیجواب نماند. در پاسخ به دفاع پرسپولیسیها از وزیر، سیاوش یزدانی مدافع استقلال توئیت تندی علیه جهرمی منتشر کرد و نوشت او (وزیر) هوادار پرسپولیس نیست و با این کارها میخواهد رأی جمع کند. در عین حال مددی مدیرعامل استقلال هم مصاحبهای انجام داد و گفت وزیر جوان به لوگوی باشگاه استقلال بیاحترامی کرده است.
استقلالیها البته بیانیه پرسپولیس را بیپاسخ نگذاشتند و رقیب دیرینه را در این ماجرا به کاسه داغتر از آش تشبیه کردند.
در این بیانیه آمده: «1- آقای آذری جهرمی به واسطه سمتش در دولت به عنوان وزیر باید این نکته را در ذهن داشته باشند که سخنان و مطالبشان میتواند به حساب مجموعه دولت گذاشته شود. به همین دلیل هر زمان که آقای آذری جهرمی از سمت وزارت جدا شدند، میتوانند مانند میلیونها هوادار پرسپولیس به ابراز علاقه و حتی کریخوانی علیه رقیب اقدام کنند.
۲- بعد از دربی شب گذشته، برخی از مسئولان باشگاه پرسپولیس به اظهارات آقای مجیدی واکنش نشان دادند که این اقدام سؤالی را برای علاقهمندان به فوتبال ایجاد کرد و آن هم اینکه دقیقاً ارتباط مسئولان باشگاه پرسپولیس با آقای جهرمی چیست که ایشان خودشان نسبت به انتقادات سکوت کردند و مجموعه پرسپولیس به جای ایشان واکنش نشان داده و میدهند. این اقدام از سوی آن مجموعه یادآور ضربالمثل معروف کاسه داغتر از آش است.
۳- بر فرض که آقای آذری جهرمی به عنوان یک هوادار پرسپولیس کریخوانی کرده، پس نباید از اینکه سرمربی استقلال به این کریخوانی به عنوان یک هوادار پاسخ داده، ناراحت شوند. به هرحال آقای مجیدی قبل از اینکه سرمربی استقلال باشند، یک هوادار هستند.
۴- باشگاه استقلال از مجموعه باشگاه پرسپولیس میخواهد در مسائل داخلی و هواداری مربوط به استقلال دخالت نکنند و توجه داشته باشند که خط قرمز باشگاه استقلال، هواداران هستند و این باشگاه باید مدافع حقوق، تاریخ و عظمت استقلال و هوادارانش باشد.»
ترکشهای این ماجرا دیروز عصر ادامه داشت و داود فنایی مربی گلرهای پرسپولیس هم در مصاحبهای به این نکته اشاره و علیه استقلالیها صحبت کرد: «در کل دنیا خیلی از سران مملکتها مثل رئیسجمهور، وزرا و ... طرفدار یک تیم هستند. من هم اعتقاد دارم این کریخوانیها با بیاحترامی همراه نباشد خوب است. هر مربی هم باید بعد از باخت خودش را کنترل کند تا بتواند درست حرف بزند. به نظر من وقتی میبرید باید کم صحبت کنید و وقتی هم شکست میخورید اصلاً حرف نزنید. این قانون مربیگری است. آیا هواداران استقلال برای ما کری نخواندند؟ خیلی وقتها این کریخوانیها به فحاشی و اهانت کشیده شده اما باید نسبت به این موارد عکسالعمل مناسبی داشت.»
وی ادامه داد: «فرهاد مجیدی در تیم ملی جوانان و بزرگسالان همبازی من بوده و برایش مانند تک تک استقلالیها احترام خاصی قائل هستم. حتی زمانی که خودم بازی میکردم هیچگاه برای هواداران رقیب در دربی کری نخواندم. فکر میکنم کریها باید منطقیتر باشد و مقداری با ادبتر باشیم. کری هم برای هواداران است و آنها میتوانند چنین کاری انجام بدهند اما هر چیزی قواعد خودش را دارد. کریخوانی هم باید در چارچوب قواعد و ادب باشد. فشار دربی به حدی بالا است که چنین اتفاقاتی هم رخ میدهد. ما مربیان باید بتوانیم خودمان را کنترل کنیم و خیلی مواقع حرف زدنمان کنترل شده باشد.»
این داستان با موضعگیری هواداران دو تیم علیه یا به نفع وزیر جوان ادامه یافت و ماجرای استوری یک خطی وزیر جوان حتی داغتر از حاشیههای خود در متن این مسابقه پررنگ شد.
ستاره ایرانی بهترین خرید تابستانی در لیگهای اروپایی
طارمی بهتر از سوارس، موراتا و ورنر
سایت پرتغالی noticiasaominuto به تمجید از مهدی طارمی در این فصل از رقابتهای پرتغال پرداخت و او را با بهترینها در اروپا مقایسه کرد. این رسانه به قلم «فرانسیسکو سانتوس» نوشت که مهدی طارمی، یکی از بهترین ستارههای این فصل پورتو بود که توانست اثری فراوان روی موفقیت این باشگاه بگذارد. او جزو 11 بازیکن اصلی پورتو بود که توسط کونسیساو انتخاب میشد. مهدی طارمی در فاصله 2 بازی مانده به انتهای فصل توانسته طی 32 هفته آمار فوقالعاده 15 گل و 9 پاس گل را به ثبت رساند اما در اروپا چه کسی بهتر از طارمی است که چنین تأثیری روی باشگاه جدیدش بگذارد؟
Noticiasaominuto نوشت که نه در پرتغال و نه در لیگهایی مثل اسپانیا، فرانسه، انگلیس، ایتالیا و یا آلمان هیچکس به اندازه مهدی طارمی چنین عملکرد و تأثیری نتوانسته روی باشگاه جدیدش بگذارد. به عبارتی هیچ کسی در اولین فصل حضورش در باشگاه جدید نتوانسته چنین درخشان مانند ستاره ایرانی کار کند.
طبق گزارش سایت پرتغال، بسیاری از ستارگان بزرگ دنیا در این فصل نتوانستند آماری در حد و اندازههای طارمی به ثبت رسانند. ستارههایی که بسیار درخشان ظاهر شدند ولی هیچکدام مثل ستاره ایرانی آمار درخشانی نداشتند. مثل لوئیس سوارس، تیمو ورنر، آلوارو موراتا یا مکس کروزه در آلمان.
لوئیس سوارس که تابستان از بارسلونا راهی اتلتیکومادرید شد، یکی از عنصرهای اصلی قهرمانی احتمالی این تیم نام گرفته است. او در 36 هفته توانسته آمار 19 گل و 3 پاس گل را به ثبت رساند. آماری که پایینتر از مهدی طارمی است. یا مثلاً تیمو ورنر، ستاره آلمانی چلسی که با ارزشی بیش از 50 میلیون پوند به جزیره آمد و در لیگ برتر توانست آمار 6 گل و 11 پاس گل را به ثبت رساند. یا در ایتالیا، ستارهای مثل آلوارو موراتا که در سریآ بهترین عملکردش را به نمایش گذاشت و توانست 9 گل و 10 پاس گل به ثبت رساند. در آلمان نیز مکس کروزه، بازیکن اونیون برلین نیز با 10 گل و 5 پاس گل جزو بهترین بازیکنان بوندسلیگا نام گرفت ولی هیچکدام نتوانستند به اندازه مهدی طارمی آماری درخشان داشته باشند.
نویسنده این سایت نوشت که طارمی بالاتر از سوارس، موراتا، ورنر، کروزه و کوین وولند بهترین بازیکنی است که تابستان یک باشگاه خریداری کرده است. ستاره ایرانی یکی از بهترین گلهای تاریخ لیگ قهرمانان اروپا را نیز به ثبت رساند و کاندیدای اصلی بهترین گل این رقابت نیز است.
ستاره ایرانی در 32 هفته در پورتو درخشان ظاهر شده و توانسته عملکردی بینظیر در این باشگاه به ثبت رساند. باید دید در ادامه این ستاره چه نمایشی از خود به اجرا خواهد گذاشت.
آلومینیوم میتواند آسیایی شود
شریفات: استقلال حالا باید برای سهمیه بجنگد
سمیرا شیرمردی
آلومینیوم اراک در هفته بیست و سوم لیگ برتر مقابل پدیده مشهد پیروزی مهمی به دست آورد تا به رده چهارم جدول صعود کند و بالاتر از استقلال قرار بگیرد. در این بازی، اسماعیل شریفات مدافع راست سبزپوشان یکی از بهترینهای میدان بود که توانست به کسب ۳ امتیاز تیمش کمک کند. شریفات که شرایط آلومینیوم اراک را با حضور علیرضا منصوریان، ایدهآل میداند، فکر میکند تیمش میتواند این فصل سهمیه آسیا را کسب کند و در اولین سال حضور در لیگ برتر، به دستاوردی بزرگ برسد. اسماعیل شریفات مدافع راست آلومینیوم اراک در رابطه با شرایط تیمش، پیروزی مقابل پدیده، دربی ۹۵ و... صحبتهای جالبی دارد.
اوضاع آلومینیوم اراک این روزها چطور است؟
اوضاع تیم الان خیلی خوب است و همه چیز نرمال و ایدهآل است. بعد از اینکه آقای خطیبی از تیم جدا شد ۲ هفته بلاتکلیف بودیم اما آقای منصوریان آمدند و خیلی خوب تیم را جمع و جور کردند. در همان ابتدا اردوی ۱۰ روزهای در شهر مهاجران که در استان مرکزی است، برپا کردیم و بعد از آن هم بازیهای خوبی انجام دادیم. ۳ برد و ۲ مساوی در ۵ هفته اخیر به دست آوردیم و کلاً ۲ گل خوردیم که هر دو هم از روی نقطه پنالتی بود. در کل همه چیز خوب است و امیدواریم بتوانیم این روند را ادامه دهیم.
بعد از اینکه رسول خطیبی از آلومینیوم اراک جدا شد و منصوریان هدایت تیم را به عهده گرفت، تصور میشد به پست قبلیات برگردی و در خط حمله باشی اما باز هم در دفاع راست ماندی و اتفاقاً بازیهای درخشانی هم انجام میدهی. از اینکه مدافع راست هستی، راضی به نظر میرسی...
همانطور که گفتید آقا رسول من را به دفاع راست آورد و آقای منصوریان هم از من در همان پست استفاده میکنند. من از اینکه در این پست حضور دارم راضی و خوشحالم و اگر تعریف از خود نباشد، فکر میکنم در حال حاضر من در دفاع راست و پوریا آریاکیا در دفاع چپ جزو بهترین دفاعهای ایران هستیم. البته در دفاع راست فرشاد محمدیمهر هم خیلی خوب کار میکند اما در کل من و پوریا بازیکنانی هستیم که در همه بازیها در حمله هم شرکت میکنیم. مثلاً در بازی با پدیده، حرکت تکراری نداشتیم و اینطور نبود که مثلاً فقط سانتر کنیم و خود من ۲ بار در موقعیت تک به تک قرار گرفتم و فکر میکنم مقابل پدیده یکی از بهترین بازیهایم بود.
مقابل پدیده برد مهمی به دست آوردید و توانستید به رده چهارم جدول صعود کنید...
بله، این بازی یکی از بهترین بازیهای فصلمان بود. ما طوری بازی کردیم که با احترام به پدیده، باید بگویم حریف هیچ حرفی برای گفتن نداشت. قبلاً این مسأله را گفتم اما باز هم میگویم انتخاب آلومینیوم اراک، یکی از بهترین انتخابهای فوتبالی زندگیام بود چون از همان ابتدای فصل مطمئن بودم آلومینیوم به ردههای بالای جدول میرسد. بازی با پدیده هم عالی بودیم و حیف که گل کم داشت.
قبل از بازی یکسری حواشی در مورد دیدار و صحبت مهدی رحمتی و علیرضا منصوریان پیش آمد.
دقت نکردم اما به هر حال مشکلی است که بین خودشان است و حتماً حل خواهد شد و بهتر است من در این مورد صحبتی نکنم اما هم منصوریان و هم رحمتی جزو اسطورههای استقلال هستند که در کارشان با تمام وجود برای موفقیت تلاش میکنند. من خیلی خوشحالم که کادری استقلالی در آلومینیوم حضور دارد. از علی منصوریان و خرمگاه گرفته تا کاظمی که کار کردن با آنها به من خیلی چیزها یاد میدهد و باعث پیشرفتم میشود.
صحبت از استقلالیها شد و شما هم که سابقه حضور در استقلال را داری چه نظری در مورد دربی ۹۵ داری؟
من دربی را ندیدم و فقط به ۱۰، ۱۵ دقیقه آخر بازی رسیدم. به همین دلیل نمیتوانم نظر خاصی بدهم اما فکر میکنم پنالتی روی قایدی گرفته نشد که اگر این اتفاق میافتاد، بازی مساوی میشد.
با این شکستی که استقلال خورد، به نظر میرسد تیم مجیدی دیگر نمیتواند جزو مدعیان قهرمانی باشد.
دقیقاً. من هم فکر میکنم استقلال از کورس قهرمانی عقب افتاد و باید به فکر سهمیه و جام حذفی باشد. من قبلاً در مورد پرسپولیس صحبت کردم اما به خیلیها برخورد اما واقعاً الان پرسپولیس و سپاهان مدعیان اصلی قهرمانی هستند و تیمهایی مثل استقلال، آلومینیوم، گلگهر، فولاد و حتی تراکتور برای رسیدن به سهمیه باید تلاش کنند چون با بازیها و شرایطی که از پرسپولیس و سپاهان میبینیم، این ۲ تیم به راحتی امتیاز از دست نمیدهند و حتی یک امتیاز هم به زحمت میتوان از آنها گرفت. با این شرایط، استقلال بهتر است به فکر جام حذفی باشد که البته خودمان هم نیمنگاهی به این جام داریم. تنها باخت پرسپولیس در این فصل را ما رقم زدیم، تراکتور را در تبریز بردیم و فولاد را رفت و برگشت متوقت کردیم. با این شرایط فکر میکنم میتوانیم جزو تیمهای مدعی کسب سهمیه آسیا باشیم و در اولین فصل حضور آلومینیوم در لیگ برتر کار بزرگی انجام دهیم.
خیلی وقت بود که بحث مطالباتتان از نفت مسجدسلیمان پیش آمد. بالاخره پولتان را گرفتید؟
شاید باور نکنید اما هنوز اتفاقی در این مورد نیفتاده. امیدوارم با آمدن آقای عزیزیخادم که نشان دادند خیلی پیگیر هستند، این مشکل زودتر حل شود و تیمها بدهیهایشان را پرداخت کنند. آلومینیوم در این مورد خیلی خوب عمل کرده و این روزها دارد طلبهای فصلهای قبل را پرداخت میکند اما من بعد از ۳، ۴ سال هنوز نتوانستم طلبم از مسجدسلیمان را بگیرم. به همین دلیل مجبور به شکایت در دفتر قضایی شدم که باز هم جواب نگرفتم اما تا زمانی که پولم را نگیرم، پا پس نمیکشم.
به نظر میرسد اوضاع مالی آلومینیوم خوب است.
خدا را شکر. جمعه آقای عباسی مدیرعامل باشگاه به همراه رئیس هیأت مدیره آمدند و قول دادند پاداشها را قبل از بازی با تراکتور بدهند. قرار است قبل از همین بازی هم بخش دیگری از قراردادهایمان را پرداخت کنند. تا الان باشگاه هر قولی داده به آن عمل کرده. به من هم نیمفصل یکسری قول و وعده دادند که آقای عباسی، آقای دارابی و رئیس هیأت مدیره گفتند به آنها هم عمل میکنند. یک تشکر ویژه هم میخواهم از آقای منصوریان و میثم مجیدی کاپیتان تیممان داشته باشم که از بچهها حمایت کردند و حرف دلمان را زدند. مجیدی جزو بهترین کاپیتانهایی است که با او کار کردم. او واقعاً دلسوز است و از تیم حمایت میکند.
هاشمی و میری، تیر آخر برخواه
قرعه المپیک به نام رزروهای رها شده
رضا عباسپور
اگر پروسه امتیازی عجیب فدراسیون جهانی وزنهبرداری و تغییرات برای مشخص شدن سهمیههای وزنهبرداری در بازیهای توکیو 2021 نبود، شاید خود علی هاشمی یا علی میری هم باورشان نمیشد که روی دست دو وزنهبردار طلایی ایران در المپیک 2016 ریو بلند شوند و مدعی کسب دومین سهمیه المپیکی وزنهبرداری ایران در توکیو باشند! اتفاقی که وقوعش محتمل است و به زودی با اعلام چهرههای شاخص راهیافته وزنهبرداری به بازیهای المپیک توکیو از سوی فدراسیون جهانی مشخص میشود. البته این همه حرفی نیست که این روزها در وزنهبرداری شنیده میشود. اتفاقی که برای سهراب افتاد، شرایط کیانوش رستمی، نقش کادر فنی تیم ملی در این اتفاقها و در نهایت وضعیت علی هاشمی و علی میری؛ مواردی است که میتوان به آنها پرداخت.
چرا سرمربی تیم ملی بازخواست نمیشود؟
آسیب دیدگی دوباره سهراب مرادی از ناحیه کتف و خروج او از گردونه امتیازی المپیک برای کسب سهمیه ورودی به این دوره از بازیها در دسته وزنی 96 کیلوگرم، اتفاقی تلخ برای وزنهبرداری ایران و شوک بزرگی برای کاروان کشورمان بود که بیصبرانه چشم انتظار کسب سهمیه توسط ستارههای طلایی ریو 2016 برای تکرار موفقیت در بازیهای توکیو 2021 بودند. سهراب مرادی قهرمان طلایی المپیک در حالی که امیدوار بود در آخرین مرحله گزینشی المپیک، مجوز حضور در آوردگاه توکیو را کسب کند بازهم از همان ناحیه (کتف) که مدتی قبل آسیب دیده بود، به شدت آسیب دید. کتف سهراب در حرکت دوم مهار وزنه ۱۷۰ کیلوگرمی از جا در رفت تا بدین وسیله پرونده حضور این ستاره وزنهبرداری ایران در المپیک توکیو بسته شود!
بیشک مسائلی همچون نبود یک برنامه بدنسازی استاندارد و تغذیه خوب برای ستارههای وزنهبرداری ایران در طول مدت برگزاری اردوهای آمادهسازی در عملکرد آنها تأثیر منفی بسیاری داشته است، به طوری که ضعف در شرایط فیزیکی، استقامتی و توانمندی رکوردی وزنهبرداران در مقایسه با سایر رقبای آسیایی محسوس است. مصدومیت وزنهبردارانی همچون محمد زارعی، صالح چراغی و آسیبدیدگی حافظ قشقایی در فاصله چند روز مانده به اعزام، مصدومیت جدی و بیرون زدن آرنج دست حسین سلطانی در جریان مسابقات و کشیدگی همسترینگ علی میری و حالا مصدومیت سهراب مرادی همگی نشان از حال و روز ناخوش وزنهبرداری ایران میدهد که البته نوک پیکان تمامی انتقادها هم به سوی کادر فنی است.
به طوری که بزرگان وزنهبرداری ایران معتقدند خستگی ناشی از فشارهای بیش از اندازه و غیراستاندارد بودن تمرینات و همچنین نداشتن یک برنامه ریکاوری و درست همه دست به دست هم دادند تا امروز لشکری از مصدومان در وزنهبرداری ایران باقی بماند. حال سؤال اصلی از مسئولین ورزش این است که چرا با این همه مصدوم و آسیب دیده که روی دست وزنهبرداری مانده، حتی از سرمربی تیم ملی در این شرایط بحرانی که ایجاد شده است یک بازخواست ساده هم صورت نمیگیرد؟ واقعاً چرا از برخواه نمیپرسیم که در تمرینات چه بلایی سر روح و روان و بدن این همه وزنهبردار عنواندار آورده که اینگونه یکی یکی در مسیر المپیک شاهد پرپر شدن استعدادها و سرمایههای ناب وزنهبرداری هستیم؟ وزنهبرداری ایران یکی از سه ضلع مدالآوری کاروان ورزشی ایران محسوب میشود اما با اتفاقاتی که برای ورزشکاران این رشته رقم خورد، چندان نمیتوان به مدالآوری آنها در المپیک دل بست.
البته علی داودی در دسته فوقسنگین شانس کسب مدال دارد اما در دسته دیگر شرایط سخت است.
رستمی چشم انتظار تحقق وعده جلود
کیانوش رستمی دیگر چهره شاخص و طلایی وزنهبرداری ایران در بازیهای 2016 ریو از نداشتن امتیاز در دوره دوم مسابقات گزینشی المپیک (به علت تغییر قوانین من درآوردی فدراسیون جهانی) ضربه خورد. او در قهرمانی 2019 جهان در تایلند اوت کرد و سپس چون فدراسیون برای مسابقات گزینشی المپیک سوییس ثبتنامش نکرده بود، با وجود اینکه در آن رقابت شرکت کرد و وزنه هم زد اما امتیازش برای این رویداد محاسبه نشد و او هم از لحاظ امتیازی فعلاً برای تثبیت سهمیه المپیکی خود امتیاز کم آورده است.
البته رستمی تنها کسی نبود که بر اثر این اشتباه فدراسیون ضربه خورد. سعید علی حسینی هم به این دلیل که در قهرمانی جهان شرکت نکرد و سپس در مسابقات سوییس ثبتنام نشد المپیک را از دست داد و همین اتفاق باعث شد بدون تجربه المپیک برای همیشه با دنیای قهرمانی خداحافظی کند.
رستمی در قهرمانی آسیا هم نتوانست کمبود امتیازش را جبران کند و کار به گزینشی المپیک کلمبیا کشید اما چون باید در آن رقابتها بسیار سنگین کار میکرد و رکورد ۴۰۲ کیلوگرم را، آن هم در دسته ۸۹ کیلوگرم به ثبت میرساند، بنابراین از سفر به کلمبیا انصراف داد. امیدواری رستمی برای المپیکی شدن به پاسخ مثبت فدراسیون جهانی و تحقق قول محمد جلود عراقی، دبیرکل فدراسیون جهانی وزنهبرداری است.
فدراسیون ایران در حاشیه قهرمانی آسیا از دبیرکل فدراسیون جهانی درخواست کرده، امتیاز مسابقه سوییس را برای رستمی محاسبه کنند و در این صورت این وزنهبردار میتواند سهمیه بگیرد. البته گفته میشود دبیر کل هم چراغ سبز نشان داده است اما اینکه در جلسه فدراسیون جهانی، چقدر با این درخواست موافقت شود، نامشخص است.
امیدواری میری با تغییر دقیقه نودی قوانین!
فدراسیون جهانی ۱۰ روز پیش تغییراتی را در سیستم کسب سهمیه المپیک به وجود آورد. مهمترین تغییر این بود که وزنهبرداران به جای اجباری بودن حضور در شش مسابقه گزینشی المپیک میتوانند در چهار مسابقه شرکت کنند و اگر تنها در یک مسابقه در وزن المپیکی وزنه زده باشند، کافی است.
این تغییر قانون به نفع علی میری تمام شد و این وزنهبردار توانست واجد شرایط شود و در رنکینگ صعود کند. میری با حذف نفرات دوم کشورهایی که دو نفر در رنکینگ دسته ۹۶ کیلوگرم دارند، جزو هشت نفر اول رنکینگ دسته ۹۶ کیلوگرم است و میتواند سهمیه بگیرد. (هشت نفر اول رنکینگ هر وزن به همراه بهترین نفرات هر قاره سهمیه میگیرند. ) میری در چهار مسابقه گزینشی المپیک شرکت کرده است که فقط در مسابقات قطر کاپ در دسته ۹۶ وزنه زد و در بقیه رقابتها در دسته ۸۹ حضور داشته است و هم اکنون هم ۳۵۹۶ امتیاز دارد.
تصمیم فدراسیون کشتی برای جلوگیری از هدر رفت هزینهها
تختی، انتخابی شد
گزارش
محسن وظیفه
مسابقات بینالمللی جام تختی امسال با شرایط ویژه و خاصی برگزار میشود. مسابقاتی که چند سالی است مورد توجه کشورهای صاحب سبک خارجی قرار نمیگیرد و به همین دلیل هم از سطح فنی خوبی برخوردار نبوده است. قصه جام تختی به امروز و دیروز هم برنمیگردد بلکه سالهاست که چنین شرایطی را دارد و برگزاری آن به شکل مطلوب هم ، نیاز به ابزارها و امکانات زیادی دارد. متأسفانه شرایط سیاسی چند سال اخیر بیشترین تأثیر را روی این مسابقات گذاشت و در نهایت هم مدیران فدراسیونها برای خالی نبودن عریضه به دنبال کشورهایی میرفتند که هیچ حرفی در کشتی آزاد و یا فرنگی برای گفتن نداشتند. عراق، پاکستان و مراکش و یا نفرات درجه 2 و 3 از آذربایجان و ترکیه از جمله کشورهایی بودند که معمولاً در جام تختی حضور داشتند. مغولستان، قرقیزستان و ترکمنستان را هم میتوان به آنها اضافه کرد اما سطح فنی مسابقات به نحوی افت میکرد که برگزاری آن فقط دور ریختن دلار بود. به همین دلیل، فدراسیون کشتی تصمیم دیگری اتخاذ کرده است که هم در خرج و مخارج صرفهجویی شود و هم استفاده مطلوبی از مسابقات جام تختی صورت گیرد.
این تصمیم مهمی است،اما برای فدراسیون چالشساز میشود که جام تختی را از بینالمللی بودن خارج کرده ولی چالشی که میتواند به سود کشتی باشد. مدیران قبلی، سالها این رقابتها را با حضور کشورهای ضعیف که در کشتی حرفی برای گفتن نداشتند، برگزار کردند. هزینههای سنگین برای رفت و آمد و اقامت این کشورها سراپا ضرر برای کشتی ایران بود. البته اگر شرایط به نحوی بود که میشد تیمهای قدرتمند دنیا را به ایران کشاند و مسابقات را با حضور قدرتهای بزرگ برگزار کرد، عالی بود اما در طول 40سالی که این رقابتها برگزار شد، کمتر دورهای بوده که سطح مسابقات در شأن کشتی ایران و نام تختی باشد؟ بسیاری از کشورها حاضر نیستند که به ایران سفر کنند که بخشی از این ممانعتها برای سفر به ایران به فدراسیونها و برنامهریزی آنها برمیگردد که معمولاً رقابتها در زمان و مکان مناسبی برگزار نمیشود و بخش مهم دیگر آن به روابط سیاسی کشور برمیگردد و فدراسیون هم به تنهایی نمیتواند این مشکل را رفع کند.
اصرار به برگزاری مسابقات با حضور کشورهای ضعیف فقط هزینههای فدراسیون را بالا میبرد و دستاورد دیگری برای کشتی نداشت و به قول معروف هر زمان جلوی ضرر گرفته شود، استفاده است که حالا فدراسیون کشتی چنین تصمیمی را اتخاذ کرده است. البته هنوز به طور رسمی اعلام نشده اما به احتمال بسیار زیاد قرار است که جام تختی فقط با حضور کشتیگیران ایران برگزار شود تا محلی برای محک خوردن مدعیان دوبنده تیم ملی باشد. با تصمیم فدراسیون کشتی، این مسابقات حکم مرحله اول انتخابی تیم ملی کشتی آزاد و فرنگی برای مسابقات جهانی 2021 را دارد و هر کشتیگیری که بخواهد به دوبنده تیم ملی برسد باید از این فیلتر عبور کند. همین موضوع، این رقابتها را به یک صحنه واقعی نبرد تبدیل میکند و حتماً سطح مسابقات هم افزایش پیدا میکند. البته برخی از چهرههای شاخص غایب هستند اما به احتمال زیاد از هر وزن دو یا سه نفر انتخاب میشوند و به نفراتی که معاف شدند، اضافه میشوند تا کادرفنی برای مسابقات جهانی تصمیمگیری کند. کادر فنی برای اینکه نفرات دوم را هم شناسایی کند، تصمیم جدیدی را گرفته است. بر اساس تصمیم کادر فنی و با توجه به اینکه لازم است در هر وزن از رقابتهای جام تختی حداقل دو «منتخب حقیقی» شناسایی شوند، در تمامی اوزان دهگانه، با توجه به قانون اتحادیه جهانی (۲۰ دقیقه)، پس از مشخص شدن نفرات اول تا سوم مشترک، میان دارندگان مدالهای نقره و یکی از برندگان مدال برنز (کشتیگیری که مغلوب دارنده مدال طلا شده است)، تک کشتی برگزار شود تا در کنار دارنده مدال طلا، دومین مدعی هر وزن نیز مشخص شود. این یعنی اینکه کسی که به فینال میرسد و در فینال شکست میخورد باید ثابت کند که توان رسیدن به فینال را داشته و به همین دلیل یکبار دیگر باید با برنده مدال برنز که به برنده مدال طلا در نیمه نهایی باخته، مسابقه بدهد. با این تصمیم کادر فنی و فدراسیون در تلاش هستند که عدالت را رعایت کنند.
مایک تایسون: میودر بهترین بوکسور حال حاضر دنیا است
پایان خصومت 21 ساله
مایک تایسون به خصومت 21 ساله با فلوید میودر پایان داده و گفته این اسطوره بوکس هنوز از تمام بوکسورهای فعلی سر است. تایسون در گذشته بارها به پر و پای میودر پیچیده و این نشان میدهد این دو، دوست هم نیستند.
در سال 2015 از او سؤال شد درباره ادعای میودر که گفته بود از محمدعلی کلی بهتر است. تایسون در پاسخ گفت: «مثل اینکه او خیلی خیالاتی و متوهم است. اگر میتوانست حتی نزدیک به علی باشد، بچههایش را خودش به مدرسه میرساند. بزرگی به این نیست که خودت را از مردم محافظت کنی، بزرگی به این است که مقبول مردم باشی. او نمیتواند بچههایش را به مدرسه ببرد. یک آدم کوچک ترسو است.»
همچنین در سال 2014 و در مجمع شورای جهانی بوکس (WBC) تایسون یک مشت الکی به سمت میودر پرتاب کرد هرچند او هیچ واکنشی نشان نداد.
حالا اما به نظر میرسد قهرمان بیرقیب سابق سنگینوزن لحنش را نسبت به میودر تغییر داده است.
وقتی در پادکست «هات باکسین» درباره وضعیت فعلی بوکس حرف میزد، به هنری سخودو، قهرمان سابق UFC و ماریو لوپس، بازیگر، گفت: «ببینید، فلوید از همه بوکسورهای فعلی بهتر است. فلوید در حال حاضر با آنکه چهل و چند سال دارد، از همه مبارزهای کنونی سر است و برای یوتیوب مبارزه میکند. همین حالا از خیلی قهرمانها بهتر و بیشتر پول درمیآورد.»
میودر بعد از پیروزی برابر کانر مک گرگور، فوقستاره UFC در سال 2017 به صورت رسمی بازنشسته شد اما به دنبال این است که سه هفته دیگر یک مسابقه نمایشی شش رانده با لوگان پل برگزار کند.
این دومین بازی حرفهای پل با ستارهای است که 50 برد بدون باخت به دست آورده اما تایسون بر این باور است که این مسابقه عاقبت خوبی برایش نخواهد داشت: «فلوید با قدرت حریفش را شکست میدهد اما مسابقه خوبی میشود. پل حداقل فرصت دارد توان خودش را برابر یکی از بهترینها محک بزند.»
منبع: دیلی استار
نسلکشی اویغورها به قهرمانی سری آ چه ربطی دارد؟
مورد عجیب اینتر
گزارش
بارنی رونای
شاید فکر کنید لیورپول در این فصل لیگ برتر و در راه دفاع از عنوان قهرمانیاش ضعیف بوده است. آنها در میانه فصل دچار فروپاشی شدند. لیورپول در راهاندازی سوپرلیگ ناکام ماند. مالک باشگاه ویدئویی عجیب منتشر کرد که در آن از زاویه بالا، بابت تلاش برای سوپرلیگ، از هواداران عذرخواهی میکرد. هیچکدام از اینها برای یک باشگاه ایدهآل نیست.
اما باید به فکر قهرمان فصل پیش سوپرلیگ چین، یعنی جیانگسو افسی هم بود. چهار هفته از فصل جدید لیگ چین گذشته و آنها اصلاً در این مسابقات حضور ندارند.
البته جیانگسو بهانهای برای نبودن دارد، چرا که این باشگاه دیگر وجود خارجی ندارد! مالکان آن در ماه فوریه منحلش کردند و به باورشان هزینه نگهداری این باشگاه بیش از آن بود که ارزشش را داشته باشد. این در حالی است که ورزشگاه آنها 60هزار نفر ظرفیت و باشگاه هم 63 سال قدمت داشت.
هلدینگ سونینگ که مالک باشگاه بود، در بیانیهای نوشت: «باشگاه فوتبال جیانگسو دیگر به فعالیت تیمهایش ادامه نخواهد داد. از هواداران بابت اتحادی که داشتند سپاسگزاریم.» همین حرفهای همیشگی. البته انحلال قهرمان فصل پیش هنوز اثرات خودش را دارد. هفته گذشته، استیون ژانگ، رئیس هیأت مدیره باشگاه اینتر، فتح اسکودتو را جشن گرفت. این کار او با واکنش خشمگین هواداران جیانگسو روبهرو شد که بر این باورند باشگاهشان قربانی بدهیهای مضحک اینتر شده است.
از اینجاست که ماجرا جالب میشود. سونینگ مالک 68 درصد اینتر است، باشگاهی که اخیراً مشخص شده اوضاع مالی خوبی ندارد و نتوانسته یک قسط انتقال روملو لوکاکو را به منچستر یونایتد بپردازد اما سونینگ تنها بازیگر این عرصه نیست. آنها قویترین بازیگر هم نیستند.
هیچکس به این نکته توجه خاصی نکرد اما در اسفند اخیر بود که یک سازمان دولتی در چین، 23 درصد سهام سونینگ را خریداری کرد.
باید به این پرداخت که چرا این اتفاق افتاده است. سونینگ از نظر مالی دچار مشکل شده است. سهامداران جدید این شرکت، یک سازمان صنعتی دولتی هستند. چین علاقهای ندارد که از طریق اینتر وجهه خود را قدرت ببخشد اما حالا، دولت چین مالک بخشی از باشگاه اینتر شده است. حالا یک بازوی دولت چین میتواند در هیأت مدیره قهرمان سری آ حرف خود را بزند.
این ماجرای عجیب بازخورد خاصی پیدا نکرده است. فوتبال به اندازه کافی همه را سرگرم کرده است. خبرهای زیادی درباره استفاده از ثروت دولت عربستان برای خرید نیوکاسل یا استفاده خانواده حاکم ابوظبی از منچستر سیتی برای تبلیغات خود منتشر شده است و این خبر مربوط به گروه سونینگ هم ارزش آن را داشت که بازتاب پیدا کند.
حالا مجلس ایتالیا باید در این باره تصمیمگیری کند که آیا دولت چین را فقط متهم به نقض حقوق اویغورها میکند، یا آنها را به نسلکشی متهم میسازد. بله، اینجا فوتبال است، جایی که هر سرمایهگذاری قراردادهای مشکوک داشته و رد پای هر دولتی را میتوان در تجارت اسلحه دید اما این موضوع فراتر از اینهاست.
در صورتی که مجلس ایتالیا تصویب کند، فوتبال ایتالیا با تناقض بزرگی روبهرو میشود که در آن بخشی از مالکیت تیم قهرمان، اینترناتسیوناله، تیم جوزپه مهآتزا، ساندرو ماتزولا، رونالدو و روی هاجسون، متعلق به دولتی است که از دید مجلس ایتالیا، نسلکشی کرده است. همان دولتی که ایتالیا محکومش میکند، حقوق اشلی یانگ را میپردازد. همین باعث میشود مالکیت خانواده گلیزر بر منچستر یونایتد تا حدی زیر سایه برود.
اینتر همین حالا هم درگیر بحران است. خاویر زانتی اعلام کرده که بودجه باشگاه به دلیل از دست رفتن اسپانسرها و درآمد روز مسابقه، دچار بحران شده است. گزارشها حاکی از آن است که از بازیکنان خواسته شده دریافت دستمزدشان را به تعویق بیندازند. لوکاکو شاید به لیگ برتر برگردد و چلسی و سیتی ممکن است بر سر جذب او با هم رقابت سختی داشته باشند.
در همین حین، دولت چین در اینتر حضور دارد. اگر ایتالیا تصمیم بگیرد چین را متهم به نسلکشی کند، اتحادیه فوتبال این کشور چگونه اوضاع را مدیریت خواهد کرد؟
آیا انتظار داشته باشیم که سخنرانیهای بیهوده یوفا درباره نژادپرستی و تعصب را بشنویم؟ مسعود اوزیل، یا سایر بازیکنانی که دولت چین را محکوم کردهاند، چه حسی در این باره خواهند داشت؟
ما پاسخ بسیاری از این پرسشها را میدانیم. تردیدی نیست که اینتر از این ماجرا عبور میکند و گروه سونینگ سهم خود را میفروشد. آنهایی که خبر دارند، میگویند که حزب کمونیست چین دیگر از این خسته شده که جاهطلبیهای ورزشی چینیها، نهنگهای گرسنه فوتبال اروپا را سیر کند. این حزب میخواهد سرمایه چین به خانه برگردد.
اما درسی که میتوان گرفت این است که باید مقرراتی در نظر گرفته شود. آن هم در بازاری که بیش از حد آزاد است.
منبع: گاردین
آزمون جدید فدراسیون با بازگشت جنجال به فوتبال
تیتر یک یک
آرمن ساروخانیان
دربی 95 بیحاشیه نبود و لحظاتی قبل از سوت پایان بازی بازیکنان دو تیم کنار خط طولی زمین به هم پیچیدند. کریم باقری یک بار دیگر چهره کلیدی صحنه درگیری بود و با کنار زدن بازیکنان پرسپولیس کمک کرد جنجال زودتر و با حاشیه کمتر به پایان برسد. او یکشنبه در پایان بازی سپاهان – پرسپولیس هم نقش مشابهی به عهده گرفت و اجازه نداد کار به جاهای باریکتر بکشد.
دیروز مطالب زیادی در تمجید از اخلاق ورزشی مربی پرسپولیس نوشته شد و حتی برخی مدعی شدند که استقلال هم روی نیمکتش به چهره مشابهی نیاز دارد. موضوع مهمتر اما این است که چرا بازیکنان حرفهای و بزرگسالی که اکثرا سابقه بینالمللی دارند، باید برای کنترل احساسات و خشمشان نیاز به مبصر داشته باشند؟ دو درگیری متوالی در دو بازی حساس لیگ برتر یک بار دیگر زنگ خطر را درباره رواج دوباره بیاخلاقیها به صدا در آورده است. مجید جلالی، مربی باسابقه فوتبال توضیح دقیقی درباره این رفتارها دارد: «متأسفانه این موضوعات در فوتبال ایران وجود دارد و این چیزی نیست که الان بشود برای آن علاجی پیدا کرد. گفته میشود اگر میخواهید نتیجه بگیرید باید کنار نیمکت و درون زمین شلوغ کنید. وقتی میگوییم داربی ویترین فوتبال است، یعنی همه در فوتبال ایران اینگونهاند. شما ببینید مصاحبهها و بیانیهها قبل از بازی مرسوم شده است. گاهی یک سرمربی خودش در کنار زمین شلوغ میکند و گاهی هم تعدادی را روی نیمکت میگذارد تا آنها اعتراض کنند.»
جلالی راه حل تغییر این رویه را برخورد شدید انضباطی میداند: «این موضوع هم در نیمکت و هم بین بازیکنان حاکم است. با حرف هم نمیشود با این جریان مقابله کرد اما با جریمه و محرومیت میشود. این معضل تبدیل به یک باور شده که اگر اعتراض کنید داور به نفع شما سوت خواهد زد. این باور به این سادگیها هم قابل تغییر نیست.»
ظاهرا فدراسیون فوتبال هم مصمم است با این رویه برخورد کند و کمیته انضباطی قرار است چهرههای پرخاشگر دربی را جریمه یا محروم کند. احکامی که فدراسیون صادر خواهد کرد، نشان میدهد که آنها چقدر در این مورد جدی هستند و حاضرند بدون ملاحظات عدالت را برقرار کنند.
ارکان فوتبال ایران به دلیل سهلانگاریهای سالهای اخیر مشروعیتشان را تا حد زیادی نزد باشگاهها، بازیکنان و افکار عمومی از دست دادهاند و بازگرداندن آن کار خیلی سختی است. فدراسیون جدید تنها در صورتی میتواند اعتماد خانواده فوتبال را جلب کند که احکامش را بدون توجه به رنگ لباس تیمها، موقعیت آنها در جدول، بیانیهها و موجسازیهای فضای مجازی صادر کند و از حملات بعدی نترسد. اگر کمیته انضباطی بتواند رویه ثابتی در پیش بگیرد و تعارفات را کنار بگذارد، حس برقراری عدالت به مرور زمان جاری خواهد شد.
مثلٱ در گام اول میتوان سؤال کرد که چرا جدیت برای صدور آرای انضباطی بعد از بازی اصفهان دیده نشد و به بعد از دربی موکول شد؟ حتی داور هم طبق قوانین جدید میتوانست به بازیکنان حاضر در درگیری کارت بدهد، ولی این شائبه به وجود آمد که او به خاطر در پیش بودن دربی مماشات کرده است.
بازیهای هفتههای پایانی بسیار حساس است و هر تصمیمی له یا علیه یک تیم میتواند روی سرنوشت سایر تیمها تأثیر بگذارد، پس اگر فدراسیون قرار است با بیانضباطی بجنگد باید نسبت به تمام تیمها رفتار یکسانی
داشته باشد.
نگاهی به متن هشدارگونه به کمیتهها
نقش حیاتی فدراسیون در میان خشونت و اتهام
سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
جدلهای تند و زننده هواداری میتواند مانعی بر سر راه تصمیمات قانونی باشد، میتواند کسانی را که در جایگاه تصمیمگیری بیطرفانه نشستهاند گرفتار جو آلودهای کند که با هر تصمیم ممکن است علیه آنها ایجاد شود، میتواند قدرت تصمیمگیری و رأی منصفانه را از نهادهای تصمیمگیر سلب کند و آنها را به دام مماشات و کدخدامنشی بیندازد. این خطر بزرگی برای فوتبال ایران است.
طیفی از هواداران فوتبال خواسته یا ناخواسته در ساختن این فضا نقش دارند. آنها چه بسا بدون آنکه بخواهند یا بدانند تصمیمگیری را دشوار میکنند چون حتی تصمیم درست قاطعانه نیز در این فضا با هجمه مواجه میشود. در اینکه سازنده اصلی و مادر این فضا، سیاق اداره فوتبال دولتی در ایران است، اما جو مسموم رایج در شبکههای اجتماعی این تهدید را جدیتر کرده است.
دیروز روی سایت فدراسیون فوتبال این خبر منتشر شد. متن خبر هم هشدار و تأیید است و هم نگرانی را گوشزد میکند و تلاشی برای اقتدار در تصمیمات است: به دنبال افزایش اشتباهات داوری و رفتار و گفتارهای خارج از اخلاق حرفهای در جامعه فوتبال ایران و مسابقات مختلف لیگ، رئیس فدراسیون فوتبال در دستوری ویژه به کمیته انضباطی و سرپرست کمیته داوران خواهان برخورد قانونی با عوامل این ناهنجاریها شد. شهاب الدین عزیزیخادم در نامه رسمی به رئیس کمیته انضباطی ضمن تأکید بر اهمیت خشونتزدایی و سالمسازی فضای فوتبال کشور شامل اماکن ورزشی، فضای رسانهای، شبکههای اجتماعی و احترام به داوری و روح جوانمردی مسابقات، دستور داده در اسرع وقت و بدون مصلحت اندیشی، مطابق با آیین نامه انضباطی فدراسیون با خاطیان در هر جایگاهی برخورد قانونی صورت بگیرد. با دستور ریاست فدراسیون، کمیته انضباطی ضمن رسیدگی به حواشی و درگیریهای اخیر فوتبال کشور، باید ترتیبی اتخاذ کند که از تکرار چنین حوادثی جلوگیری شود. همچنین رئیس فدراسیون در گفتوگو با سرپرست کمیته داوران از خداداد افشاریان خواست اقدامات لازم برای رسیدگی به اشتباهات داوری را داشته باشد تا نه تنها اعتراضها به قضاوتهای اشتباه کاهش پیدا کند، بلکه در هفتههای پایانی لیگ هم حقی از تیمها ضایع نشود.
فوتبال ایران دچار حس تبعیض -واقعی و غیرواقعی-، دچار حس بیعدالتی و دچار اتهام و دچار خشونت شده است. این میتواند اتفاقی خطرناک برای فوتبال باشد که تصمیمات نهادهای صاحب رأی نزد مخاطب فوتبال بیاعتبار شود یا آن حسها در فوتبال ایران تقویت شوند. ما در مقابل اعتبار فوتبال مسئولیم. حجم شایعات بالاست، اصرار به اثبات تبعیض بیش از اندازه و اغراقآمیز است، و یک راه بیشتر باقی نمانده است.
تنها راهی که فدراسیون فوتبال میتواند انتخابش کند -و در بیانیه اخیرش پیدا میکنیم- همین است که تمام تصمیمات قاطعانه و قانونی و دور از مماشات باشد.
شناخت آنچه در جامعه مجازی هواداری میگذرد و میزان خشونت در این فضا نشان میدهد که فدراسیون باید به برخورد قانونی و منصفانه و مقتدر فکر کند، مثل همین بیانیه.
فدراسیون فوتبال پیش از هر موفقیت و جام و قهرمانی، مسئول حفاظت از سلامت تصمیمگیری است. چه بسا همردیف با سلامت، جدیت و مقتدر بودن در تصمیمگیری باشد. فدراسیون فوتبال در دوره باقیمانده از لیگ برتر از یک آزمون گذر میکند. در میانه این حساسیتها و جدلها و اتهامات، حرفهای بودن در تصمیمگیری و فارغ بودن از آنچه فضایی مسموم ساخته است، یگانه راهی است که برای نجات فوتبال باقی مانده است. نقش کمیته انضباطی و کمیته داوران تعیینکننده است. کمیته انضباطی به همین دلیل طبق اساسنامه باید مستقل باشد که بتواند چنین نقشی را بازی کند.
روزهای آخر زیدان در مادرید
پرز به سراغ کدام گزینهها خواهد رفت؟
یادداشت
علی بابازاده
گویا بازگشت رئال مادرید به روزهای خوب، در گرو جدایی زیدان از سانتیاگوبرنابئواست؛ او که طی سالیان اخیر و در دوران اوج کهکشانیها، از هر فرصتی برای ابراز خوشحالی و رضایت نسبت به حضور در مادرید استفاده میکرد، حالا در شرایطی قرار گرفته که از صحبت کردن در مورد آیندهاش خودداری میکند! لوس بلانکوس دو هفته مانده به پایان رقابتهای لالیگا، با ۷۸ امتیاز در تعقیب اآتلتیکومادرید است و شانس قهرمانی برای آنها کماکان وجود دارد؛ رئال موفق شد بامداد جمعه و در خانه حریف، با برد چهار بر یک مقابل گرانادا، اختلاف دوامتیازی با روخی بلانکو را حفظ کند و منتظرهفتههای پایانی بماند. فصل برای زیزو با یک نمایش دوراز انتظار، و تساوی صفر- صفر برابر رئال سوسیداد آغازشد و دقیقاً از همان روز بود که میشد آینده سخت، نابسامان، و بدون کسب جام را برای قوهای سپید تصور کرد؛ رئال با سرمربی فرانسوی خود به طرزی غیرقابل باور از رقابتهای کوپادلری حذف شد و شکست برابر تیم گمنام آلکویانو چکیدهای از عملکرد ۲ سال اخیرشان بود. مصدومیتهای پی در پی امان کادر فنی را بریده و از کادر پزشکی مادرید طی هفتههای اخیر انتقادات فراوانی صورت گرفته ولی سؤال مهم و اصلی اینجاست که مقصر وضع موجود چه کسی است؟ فلورنتینو پرز یا زیدان؟ از آخرین زمانی که پرز برای جذب بازیکن دست به جیب برده، دو سال میگذرد و فرلاند مندی تنها خرید موفق کهکشانیها به حساب میآید. آقای مدیرعامل همه چیز را فدای پروژه بازسازی سانتیاگوبرنابئو کرده و تمامی این انتقادات بر او وارد است. با این همه یقیناً اگر زیزو بیشتر از پرز مقصر نباشد، کمترهم نیست؛ اینکه رئال در حساس ترین، و سختترین روزهای سال خود فقط سیزده بازیکن برای قرار دادن در لیست مسابقه دارد، نشان از اشتباهات غیرقابل جبران کادر فنی است؛ برد برابر گرانادا در شرایطی به دست آمد که لوس بلانکوس با جوانترین ترکیب فصل خود وارد میدان شده بود اما شکست شاگردان دیگومارتینزهم شانس قهرمانی رئال را افزایش نداد. ابتکارعمل همچنان در دستان اتلتیکو است و دو برد پیاپی برای شاگردان دیگو سیمئونه دور از دسترس نخواهد بود. تاکید غیرمنطقی زیزو برای استفاده از نفراتی چون وینیسیوس جونیورعجیب به نظرمیرسد و شاید اگر چنین فرصتی برای ماریانو دیاز هم فراهم میشد، عملکرد بهتری از خط حمله رئال شاهد بودیم. شایعه شده برای سال آینده تغییراتی گسترده در فصل نقل و انتقالات رخ خواهد داد ولی، حقیقت امراین است که با وجود زیدان، حتی داوید آلابا، کیلیان امباپه و ارلینگ هالند هم نیمکت نشینان ناچو، مودریچ، وینیسیوس و کاسمیروهستند. باشگاه به لطف رضایت پرز و زیدان قید نفراتی را زده که میتوانستند آینده رئال را تضمین کنند؛ مارکوس یورنته، تئو هرناندز، اشرف حکیمی و رگیلون به راحتی فروخته شدند و تنها لطف زیدان به آینده رئال مادرید، قراردادهای قرضی و قابل بازگشت مارتین اودگارد و دنی سبایوس بوده! رئال باخت برابر سویا را با گل مارکو آسنسیو، و تاثیرگذاری هازارد روی شوت منجر به گل کروس به تساوی کشاند و چگونه میتوان باور کرد برای بازی برابر گرانادا هر۳ نفر نیمکت نشین باشند؟ بیبرنامگی در تمامی دقایق بازی شاگردان زیدان موج میزند و یادمان نرود که اگر لالیگای امسال بارسلونای آمادهتری به خود میدید و اتلتیکو لغزشهای گاه و بیگاه نداشت، فرصت قهرمانی هرگز برای این رئال پدید نمیآمد! در لیگ قهرمانان کارصعود کهکشانیها به مراحل حذفی به اما و اگر کشیده شده بود و برد ۲ هفته پایانی مقابل اینتر و بوروسیامونشن گلادباخ اجازه حذف سفیدهای مادرید را نداد. نیازبه تفکر جدید، عنصری است که رئال نیاز مبری به آن دارد و ازهمین روست که میگویند فلورنتینو پرز به فکراستخدام مربی جدید افتاده. زیدان در این خصوص به روشنی صحبت نمیکند و تصمیم گیری را به آینده موکول کرده؛ «من بهترین مربی دنیا نیستم اما فکر هم نمیکنم که مربی افتضاحی بوده باشم! دلیل این حجم از فشار و انتقادات را نمیدانم و فقط به دو بازی باقی مانده لیگ فکر میکنم. نمیدانم چه اتفاقی در آینده رخ خواهد داد و چند ماه دیگر سرمربی رئال خواهم بود اما قول میدهم با تمام توان برای قهرمانی تیمم در لالیگا تلاش کنم!»
یوونتوس که با پیرلو به بنبست رسیده یکی از مشتریان اصلی زیدان به حساب میآید و اگر بانوی پیر بتواند سهمیه لیگ قهرمانان اروپا را به دست بیاورد، به سراغ زیزو خواهد رفت. بنابر اخبار و حواشی، فلورنتینو پرز برای جانشینی مربی کنونی خود چهار گزینه اصلی را در نظر گرفته؛ حالا که پوچتینو و جولیان ناگلزمن از دسترس خارج شدهاند، فرصت سرمایه گذاری دوباره روی یکی دیگر از اسطورههای باشگاه فرا رسیده؛رائول گنزالز همچون زیدان از تجربه هدایت رئال کاستیا برخورداراست و پیشینه و سابقه او در سانتیاگو برنابئوارزش یک بار اطمینان و فرصت دادن را دارد. گوتی هافبک اسپانیایی و سابق رئال مادرید هم پیشتر نامش به عنوان مربی احتمالی کهکشانیها بر سر زبانها افتاده بود و این احتمال زمانی جدیترشد که در نظرسنجی سایت روزنامه مارکا با ۶۵ درصد آرا بهترین گزینه برای سرمربیگری در رئال مادرید شناخته شد. اما دو گزینه جذاب ایتالیایی وآلمانی هم وجود دارند؛ حالا که از هانسی فلیک به عنوان مربی آینده ژرمنها یاد میشود، یوآخیم لوو گزینه قابل دسترسی برای پرزخواهد بود؛ فلورنتینو همواره نشان داده که چالش پذیراست و کارنامه یوآخیم و قهرمانی در جهان آنقدری پربار و جذاب هست که از همین لحظه انتظار حضورش بر روی نیمکت سانتیاگوبرنابئو را داشته باشیم. آخرین نفر که رسانهها طی روزهای اخیراز او نام بردهاند، مربی سابق یوونتوس، ماسیمیلیانوآلگری است؛ مرد ایتالیایی جدای از رئال، برای هدایت و بازگشت به یوونتوس هم در نظرگرفته شده اما نه به عنوان گزینه اصلی. نکته اینجاست که پذیرفتن پیشنهاد یووه توسط زیزو، راه را برای مذاکرات رئال و آلگری بازخواهد گذاشت و در آن شرایط هر چهارگزینه پرز در دسترس خواهند بود.
این نفرات بنابراعلام رسانهها ازاصلیترین گزینههای جانشینی زیدان به حساب میآیند ولی کماکان باید منتظرماند و دید که سرانجام زیزو در رئال چه خواهد شد و در صورت جدایی، پرز به سراغ کدام مربی خواهد رفت؛ هر چه که باشد و تحت هر شرایطی، رئال مادرید نیاز به تفکر، روح، انگیزه و یک مربی جدید دارد و تنها راه رسیدن به این هدف، خروج زیدان است. زیزو از برترین و پرافتخارترین مربیان تاریخ کهکشانیها خواهد بود ولی این تیم کنونی و یادگار زیدان، بازمانده آنچلوتی نیست که در اروپا یکهتازی کند؛ رئال این روزها، ساخته شده از اشتباهات دوره دوم مرد فرانسوی است و نیازمند یک انقلاب جدید؛ چه توسط خودش و چه توسط مربی دیگر!
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو