-
پنجگانه پرسپولیس برای قهرمانی نیم فصل
-
سنگینترین شکست تاریخ ژنرال!
-
گرفتن جای رونالدو در تورین!
-
ناراحتی شدید شجاعی و غیبت حاجیصفی
-
آماربازی نیمفصلی که سرخ شد
-
۴ بازیکن سرماخورده بعد از 3 مربی کرونایی
-
پرونده میلیچ بسته شد
-
درخشان سرمربی نفت مسجدسلیمان شد
-
شرح وارونه یک ماجرا
-
بحران ادمین های مجازی در استقلال
-
امباپه با دلش به مادرید میرود
-
سیتی حقوق مسی را کم کرد
-
راز پرسپولیس: نقش دو مرد بعد از برانکو
|
تیم گلمحمدی در سیرجان برای مدعیان لیگ خط و نشان کشید
پنجگانه پرسپولیس برای قهرمانی نیم فصل
پرسپولیس بعد از دربی متحول شد
صعود آرام و مطمئن به سوی صدر
نگاه
آرمن ساروخانیان @armen7791
آخرین بازی نیمه اول لیگ بیستم با برد قاطعانه پرسپولیس مقابل گلگهر و قهرمانی این تیم در نیم فصل به پایان رسید. حتی تساوی هم برای این عنوان تشریفاتی کافی بود، ولی پرسپولیس با این برد پرگل فاصله با سپاهان و استقلال را بیشتر کرد و با زدن پنج گل تفاضلش را ارتقا داد. آنها همچنین روحیه خوبی گرفتند تا در ادامه لیگ بتوانند این صدرنشینی را حفظ کنند و به سوی پنجمین قهرمانی متوالی حرکت کنند.
این همان مسابقه عقبافتادهای بود که با نامه گلگهر به سازمان لیگ به تعویق افتاد، ولی اگر تیم سیرجانی میدانست که باید بدون منشا و قلعهنویی با حریفش روبهرو شود، قطعاً چنین درخواستی نمیداد!
کسانی که بازی را ندیده باشند، تصور میکنند که پرسپولیس از ثانیه اول تا آخر نسبت به حریفش برتری داشته، ولی نتیجه پنج بر صفر بازتابی از جریان بازی نیست. گلگهر در نیمه اول برتری نسبی داشت و گل اول پرسپولیس برخلاف جریان بازی و با یک توپربایی هوشمندانه در میانه زمین زده شد.
گلگهر در نیمه دوم با هدف جبران گل خورده باز بازی کرد و اشتباهات پرشمار مدافعان و دروازهبان این تیم به پرسپولیس کمک کرد که به گلهای بعدی برسد. گلگهر بعد از گل دوم از هم پاشید؛ اتفاقی که شاید در صورت حضور قلعهنویی روی نیمکت رخ نمیداد. البته پرسپولیس هم از این وضعیت به خوبی بهره برد و بعد از برتری دو بر صفر اشباع نشد.
لیگ بیستم برای پرسپولیس چندان خوب شروع نشد و تصور قهرمانی نیم فصل برای تیم گلمحمدی در آن روزها آسان نبود. محرومیت آلکثیر، جدایی شجاع خلیلزاده و شکست در فینال آسیا، سه شوک متوالی برای پرسپولیس بود و این تیم در شروع فصل شباهتی به قهرمان چهار فصل اخیر لیگ نداشت. پرسپولیس مشکل گل زدن داشت و به سختی برنده میشد. 6 تساوی در 8 هفته اول ریتم مناسبی برای یک مدعی قهرمانی نبود و دو بازی عقبافتاده مزید بر علت شد تا پرسپولیس به نیمه پایین جدول سقوط کند. اختلاف رسولپناه، مدیرعامل سابق با گلمحمدی ماجرای دیگری بود که میتوانست به تیم آسیب بزند، ولی پرسپولیس توانست از این بحران با کمترین تلفات عبور کند.
شهرآورد هفته هشتم هرچند با تساوی به پایان رسید، ولی پرسپولیس بعد از آن در مسیر صعود قرار گرفت. این تیم توانست 6 بازی از 7 بازی بعدیاش را ببرد و تنها باخت این تیم مقابل آلومینیوم اراک ثبت شد که هر دو مدافع میانی غایب بودند.
هرچند مشکل گلزنی پرسپولیس هنوز حل نشده، ولی گلمحمدی با جابهجاییهای پرشمار سرانجام توانست به فرمول بهینهای برسد و تیمش از هفته هشتم توانست بازیهایش را حداقل با یک گل زده به پایان برساند. او وقتی امیدش به عبدی و رمضانی را از دست داد، وحید امیری را به عنوان تکمهاجم به کار گرفت و اضافه شدن عالیشاه زهر خط حمله پرسپولیس را بیشتر کرد. البته در دو بازی تراکتور و مس رفسنجان جلال حسینی جور مهاجمان را کشید و دو گل سه امتیازی زد.
تحول پرسپولیس در بخش اول و دوم نیمفصل کاملاً مشهود است و از این نظر مسیری عکس استقلال را طی کرده. در شروع فصل استقلال در حالی صدرنشین شد که متوسط دو امتیاز در هر بازی را ثبت کرده بود، ولی در پایان نیمفصل پرسپولیس تنها تیمی است که توانسته در هر بازی به طور میانگین دو امتیاز بگیرد.
البته این میانگین امتیاز تضمینی برای قهرمانی در لیگ نیست، ولی در لیگ بیستم که مدعیهای سنتی به جز سپاهان مشکلات زیادی دارند، شاید همین روند برای پنجمین قهرمانی متوالی پرسپولیس کافی باشد.
5 نکته از پیروزی 5تایی پرسپولیس مقابل گلگهر
سنگینترین شکست تاریخ ژنرال!
امیر قلعهنویی تا پیش از این در دوران نزدیک به ۲۰ ساله مربیگری خود در جامها و رقابتهای مختلف ۲ مرتبه با شکست با اختلاف ۴ گل زمین بازی را ترک کرده بود. بار نخست در زمان مربیگری در تیم ملی در سال ۸۶ در بازی دوستانه در مکزیک برابر تیم ملی این کشور با نتیجه ۴ بر صفر مغلوب شد. بار دوم در هفته چهاردهم لیگ هفدهم بود که پرسپولیس برانکو در ورزشگاه آزادی، ذوبآهن قلعهنویی را با ۴ گل در هم کوبید تا با این نتیجه مثل این فصل صدرنشینیاش در نیم فصل اول با برد پرگل برابر ژنرال قطعی شود.
قلعهنویی که تا پیش از این ۵ بار برابر پرسپولیس بازنده از زمین خارج شده بود، تمام شکستهایش را برابر این تیم در تهران تجربه کرده بود و خارج از تهران باختی مقابل نام این سرمربی درج نشده بود. اولین شکست خارج از تهران قلعهنویی مقابل پرسپولیس سنگینترین باخت دوران مربیگری این مربی نیز به شمار میآید و در روزی که قلعهنویی به دلیل محرومیت حق نشستن روی نیمکت را نداشت، با نتیجه ۵ بر صفر تن به شکست داد.
سرخپوشان تهرانی بعد از پیروزی 5-0 روز گذشته، تعداد گلهای زده شده لیگ تا پایان نیمفصل اول را به عدد ۲۴۲ رساندند. این تعداد گل در کنار ۱۲۰ بازی برگزار شده، میانگین 01/ 2 گل زده شده در هر دیدار را به ما ارائه میدهد. این یعنی برای اولین بار در لیگ بیستم، میانگین گل زده به عدد ۲ رسید و از آن عبور کرد.
پنج گلِ پرسپولیس، باعث شد تا تعداد گلهای به ثمر رسیده در هفته دهم به عدد ۲۴ برسد که این یک رکورد در این فصل است. پیش از این هفته هشتم شاهد به ثمر رسیدن ۲۰ گل بود ولی حالا هفته دهم با این پنج گل، سبقت گرفت. این اولین پیروزی پنج بر صفر این فصل بود که رقم خورد. حالا سرخپوشان تهرانی صاحب مقتدرانهترین برد نیمفصل اول لیگ برتر هستند و گلگهر متحمل سنگینترین شکست نیمه نخست مسابقات این
فصل شد.
بهدست آوردن دومین خط حمله لیگ برای تیمی که در بسیاری از بازیها اصلاً مهاجم نداشته از آن اتفاقهای جالب است که در این بازی رقم خورد. پرسپولیس که پیش از این بازی با 16 گل زده بعد از سپاهان و گلگهر و استقلال و همراه با فولاد در رده چهارم قرار داشت، حالا با 4 گل اختلاف بعد از سپاهان دوم است. تیمی که در این نیم فصل بیش از هر چیز بردهای یک گلهاش جلب توجه کرده بود و لقب بناپارت لیگ را به یحیی اختصاص داده بود با 21 گل زده فقط سپاهان را هجومیتر از خودش میبیند. قاطعانهترین برد نیمفصل پایانی شیرین برای یک نیمفصل سخت و حتی تلخ بود.
هدف نهایی طارمی
گرفتن جای رونالدو در تورین!
سوژه
وصال روحانی
انواع تعریف و تمجیدها از مهدی طارمی سبب شده علت اصلی این تحسینها پنهان بماند و کمتر کسی به سلاحهای اصلی این مهاجم شایسته فوتبال ایران اشارهای داشته باشد.
تبدیل شدن طارمی به پنجمین ایرانی گلزن در تاریخ لیگ قهرمانان اروپا و البته همه کارهای مهم او در پورتو طی 100 روز اخیر محصول اعتماد به نفس عجیبی است که این جوان بلندبالای بوشهری دارد. او طوری در پرتغال گل زده و رقبای پورتو را سرنگون کرده که انگار سالها است در این سطح بازی میکند حال آنکه از استقرار او در اروپا فقط 19 ماه میگذرد. 19 ماهی که 12 ماه آن در ریوآوه سپری شده و 7 ماه بعدیاش در پورتو گذشته است. طارمی 28 ساله و 87/1 متری به قدری در تیم همیشه متوسط ریوآوه خوب ظاهر شد که با 18 گل زده آقای گل مشترک فصل گذشته لیگ پرتغال شد و امسال در 19 بازی پورتو در همین لیگ به مدت 1097 دقیقه در میدان حاضر بوده و 9 گل به ثمر رسانده است. طارمی در جام حذفی پرتغال هم در 5 مسابقه به مدت 450 دقیقه در میدان حضور داشته و پنج گل هم در این جام زده است و در لیگ قهرمانان اروپا هم در 4 بازی مجموعاً 117 دقیقه پا به توپ شده و اوج هنر او در این عرصه گلی بود که چهارشنبه شب در همان دقیقه دوم دیدار با یوونتوس درون دروازه این تیم معتبر ایتالیایی جای داد و شوکی را به حریف وارد کرد که این رقیب هرگز از آن رهایی نیافت و در نهایت 1-2 باخت تا پورتو به دیدار برگشت خود با گورخرهای تورین هم امیدوارانه بنگرد. دیداری که تعیین میکند کدامیک از آنها به مرحله یکچهارم نهایی «UCL» میرسد و آیا قهرمان سالهای 1987 و 2004 اروپا بختی برای تکرار آن عناوین دارد و یا تیم آندرهآ پیرلو با کریس رونالدو راه یک پیروزی تازه را هموار خواهد کرد.
تحمیل خود به مربیان پورتو
طارمی که امسال در مجموع بازیهای مختلف به مدت 1741 دقیقه برای سفید و آبیهای پورتو پای در میدان نهاده و با زدن 15 گل در آنها به طور متوسط هر 116 دقیقه یک بار دروازه رقبا را گشوده، از زمان شروع استقرارش در اروپا نیز اهداف خود را به شکلی حساب شده و دقیق تعقیب میکرده است. او پس از جدایی از پرسپولیس به اروپا نرفت و ابتدا یک فصل و نیم پرنوسان را در لیگ قطر و در تیم الغرافه گذراند و پس از آن بود که وارد مذاکره با تیمهای اروپایی برای یافتن جایی در یک تیم توسط شد. تیمی که به او امکان حضور در میدان و بازیهایی هر چه بیشتر را بدهد و به گونهای نباشد که وی بر اثر کثرت نیمکتنشینی دار و ندارش را از دست بدهد. ریوآوه این فرصت را به او داد و با اینکه پس از انتقال طارمی به پورتو سرجی کونسیسائو سرمربی نامدار این تیم ابتدا به وی اعتمادی نداشت و او را دائماً پشت خط نگه میداشت اما طارمی با دریای انگیزه و کوه قدرتش خود را به این مربی تحمیل کرد و با گلزنی در جام حذفی وی را تشویق به استفاده از خود در مسابقات لیگ کرد و وقتی در آن جام هم درخشید سران پورتو باور کردند که وی مرد میدانهای اروپایی هم هست. تعریف قبل از مسابقه جورجیو کیهلینی هم از وی بیهوده نبود زیرا طارمی طوری به دفاع پراشتباه یووه ضربه زد که نشان داد واقعاً یک مهاجم تیزهوش و فرصتشناس است و چون به لحاظ فیزیکی هم قوی است، مهارش در این روزها کار هر کسی نیست.
مقصد نهایی او کجاست؟
کسی نمیداند مقصد نهایی و نقطه نهایی اوجگیری طارمی کجاست اما مردی که از هیچکس نمیهراسد و به قهرمان هر 9 سال اخیر لیگ دسته اول ایتالیا اینگونه گل میزند بدیهی است که اینک هدف تیمهای بزرگتر باشد و خدا را چه دیدید و شاید روزی او را با پیراهن همین تیم تورینی در میدان حاضر دیدیم و او جای رونالدوی بزرگ را در این تیم گرفت. جای فوق ستارهای که یک بار دیگر شایعات انتقال تازه او به تیمی دیگر پیوسته شنیده میشود.
تبعات منفی اظهارات معاون ورزشی تراکتور
ناراحتی شدید شجاعی و غیبت حاجیصفی
علیرضا رحیمی معاون ورزشی باشگاه تراکتور، سهشنبه (28 - اسفندماه) در گفتوگویی به اظهارنظر درباره شرایط باشگاه تراکتور در فصل نقل و انتقالات و انتخاب سرمربی جدید این تیم پرداخت که واکنشهای زیادی را به همراه داشت. ظاهراً صحبتهای رحیمی درباره لیست مازاد باشگاه، انتخاب سرمربی و برخی از مسائل دیگر با انتقاد شدید مسعود شجاعی مواجه شده و این بازیکن که در 10 هفته گذشته مسئولیت فنی تراکتوریها را بر عهده داشت، پس از اظهارات رحیمی دیگر حاضر به قبول مسئولیت سرخپوشان تبریزی نشده و در چند روز گذشته این تیم را تمرین نداده است. شجاعی حتی پنجشنبه گذشته و پس از تغییر برنامه هفته شانزدهم لیگ برتر، در واکنش به درخواست باشگاه برای اعلام برنامه تمرینی جدید به مسئولان تراکتور اعلام کرده دیگر در مسائل فنی اظهارنظر نخواهد کرد و مدیران باشگاه خودشان برای برنامه تمرینی تصمیمگیری کنند. علاوه بر شجاعی، میلاد فخرالدینی و وفا هخامنش هم که نامشان از سوی معاون ورزشی باشگاه در لیست مازاد اعلام شد، در چند روز گذشته در تمرینات تیمشان شرکت نکردند و به شدت از صحبتهای رحیمی ناراحت هستند.
غیبت احسان حاجیصفی در تمرینات تراکتور هم شبهات زیادی را به دنبال داشته است. حاجیصفی در حالی در تمرینات تیم تراکتور غیبت دارد که شنیده میشود به شدت از صحبتهای معاون ورزشی این باشگاه دلخور است. علیرضا رحیمی معاون ورزشی باشگاه تراکتور چند روز پیش اظهاراتی درباره شرایط احسان حاجیصفی مطرح کرد و گفت: «ما انتظار داریم احسان حاجیصفی کمی کیفیتش را بالا ببرد و همان احسان همیشگی را ببینیم. حاجیصفی با آن بازیکنی که ما میشناختیم کمی فاصله دارد. البته احسان با جان و دل کار میکند، ولی باید کمی روی روحیه او کار کنیم تا بیشتر از این از او استفاده کنیم.» ظاهراً همین صحبتها باعث شد حاجیصفی در تمرینات چند روز گذشته تراکتوریها غیبت داشته باشد. البته این باشگاه دلیل غیبت حاجیصفی را انجام امور شخصی و مرخصی از کادر فنی اعلام کرده اما شنیده میشود این بازیکن به شدت از صحبتهای رحیمی دلخور است و این موضوع را به اطلاع کادر فنی تراکتور نیز رسانده است. با این شرایط به نظر میرسد تغییرات دیگری برای تراکتور در راه است که باید دید این اتفاق چه زمانی رخ میدهد.
آماربازی نیمفصلی که سرخ شد
گزارش
سپهر خرمی
عصر جمعه پرسپولیس با پیروزی پرگل مقابل گلگهر سیرجان برای اولین بار در این فصل به صدر جدول رسید و قهرمانی نیمفصل را
جشن گرفت.
پیروزی پرگل سرخها در سیرجان اما نه تنها معادلات لیگ برتر را تغییر داد بلکه برخی آمارهای شاگردان یحیی گل محمدی نیز دستخوش تغییر شد.
رکورد بهترین خط دفاع لیگ
پرسپولیس تا پیش از این مسابقه فقط 8 بار دروازهاش را باز شده دیده بود که در دو مسابقه مقابل آلومینیوم اراک و استقلال تهران به صورت جداگانه 2 بار دروازه حامد لک باز شد.
در واقع میتوان اینطور گفت که سرخپوشان پایتخت تا اینجای کار فقط در شش مسابقه دروازهشان باز شده. آمار بسته نگه داشتن دروازه اما برای حامد لک فوقالعاده است؛ او موفق شد در 14 مسابقهای که درون دروازه تیمش قرار گرفت 8 بار دروازه پرسپولیس را بسته نگه دارد و رادوشویچ سنگربان شماره دو این تیم نیز در تنها دیداری که درون دروازه ایستاد (مقابل مس رفسنجان ) کمک کرد تا پرسپولیس گلی
دریافت نکند.
رادوشویچ یک آمار خیره کننده در پرسپولیس برای خود ثبت کرده و طی 4 فصل حضور به عنوان دروازهبان دوم توانسته 22 بار دروازه سرخپوشان را بسته نگه دارد که این آمار برای دروازهبان شماره دو کم نظیر است.
دومین خط حمله برتر لیگ
کارشناسان و هواداران پرسپولیس در این فصل اصلاً از وضعیت خط حمله تیمشان راضی
نبودند.
میانگین یک گل زده در هر مسابقه آماری نبود که یک تیم را بتواند در پایان فصل به مقام قهرمانی برساند اما عصر دیروز با گلباران کردن گلگهر سیرجان، پرسپولیس در مجموع با 21 زده در 15 مسابقه توانست بعد از سپاهان 25 گل زده، در رتبه دوم برترین خط حمله لیگ قرار بگیرد.
نکته نگران کننده اما همچنان پابرجا است؛ جایی که مهدی عبدی و آرمان رمضانی به عنوان 2 مهاجم این تیم توانستند روی هم فقط 2 گل بزنند(آرمان رمضانی اصلاً گلی نزده و حتی پاس گل هم نداده و این 2 گل متعلق به عبدی
است!).
هافبک دفاعی؛ بهترین گلزن سرخها
شاید در نگاه اول اینطور به نظر بیاید در تیمی که بازیکن هافبک دفاعی آن توانسته فقط در یک نیم فصل شش گل وارد دروازه حریفان کند آماری فوقالعاده محسوب شود اما وقتی در عمل به برآیند فصل نگاه میکنیم پی به این موضوع میبریم که شش گل نوراللهی در حالی وارد دروازه رقبا شده که مهاجمین این تیم عملکرد ضعیفی داشتهاند و در واقع نوراللهی با شش گل زده بهترین گلزن سرخها در پایان نیم فصل لقب گرفته است.
احمد نوراللهی هرچند توپهای زیادی را در دربی از دست داد اما بهترین فصل فوتبالی خود را پشت سر گذاشته است.
شایعات؛ امید را زنده کرد
در فضای مجازی بارها خبری منتشر میشد مبنی بر لیست مازاد یحیی گلمحمدی که در آن لیست نام امید عالیشاه نیز به چشم میخورد.
بازیکنی که حمید مطهری در برنامه زنده شبکه سه اعلام کرده بود دوندگی و هوش امید فوقالعاده است اما به عنوان یار پوششی خوب عمل نمیکند.
همه این شایعات و نقدها باعث شد تا امید به ترکیب اصلی برگردد و یکی از بهترین عملکردهای خود را به نمایش بگذارد.
امید در سه مسابقه اخیر که به عنوان مهاجم سایه به میدان رفته توانسته 2 پاس گل و 1 گل زده به نام خودش ثبت کند و این یعنی بازگشت اعتماد کادر فنی به او. عالیشاه حالا یکی از بازیکنان اثرگذار و مفید یحیی است.
شوکی که باز هم جواب داد
در سال 95 درگذشت هادی نوروزی باعث شد تا پرسپولیس با اتحادی مثال زدنی از قعر جدول تا پای قهرمانی برود و فقط به دلیل تفاضل گل، جام قهرمانی را به استقلال خوزستان واگذار کرد.
سرخها 4 بار قهرمان شدند تا هر بار جامها و موفقیتها را به روح هادی نوروزی تقدیم کنند.
تا پیش از درگذشت مهرداد میناوند و علی انصاریان، پرسپولیس فقط سه مسابقه پیروز شده بود ولی بعد از 2 اتفاق تلخ، شاگردان یحیی گلمحمدی 4 پیروزی پیاپی کسب کردند تا به مقام قهرمانی نیم فصل برسند.
5 فصل اخیر و 4 قهرمانی نیم فصل
پرسپولیس در 5 فصل اخیر 4 بار قهرمان نیم فصل شده و هر بار که در این 5 فصل اخیر قهرمان نیم فصل شد در پایان نیز جام را بالای سر برد.
هجوم ویروس به اردوی استقلال
۴ بازیکن سرماخورده بعد از 3 مربی کرونایی
گزارش
مهدیه دریابیگی
یک باخت کافی بود تا پوسته ظاهری تیم استقلال کنار برود و همه از جمله هواداران متوجه شوند درون تیم چه میگذرد. آنقدر تیم استقلال بعد از باخت به تیم سپاهان متلاشی شد که انگار این تیم به دسته پایینتر سقوط کرده است. نکته اینجا است که شکاف عمیقی بین کادرفنی و بازیکنان ایجاد شده تا حدی که باید برای آینده تیم استقلال ترسید! این همه اختلاف در نیمفصل همان اتفاق ناخوشایندی است که سناریوی تکراری استقلال در فصول گذشته هم بوده است. غیبت چندین و چند روزه مهدی قایدی در تمرین خودش بیانگر همین موضوع است اما از اردوی استقلال خبرهای خوشی نمیرسد. چهار بازیکن استقلال (مهدی قایدی، سیاوش یزدانی، رشید مظاهری و عارف غلامی) گفته میشود به شدت سرما خوردهاند و حتی مشکوک به گرفتن ویروس کرونا هستند. پیش از این هم سه مربی استقلال کرونا گرفته بودند. البته برخی روایتها هم غیبت این بازیکنان را مرتبط با اختلافات آنها با کادر فنی و باشگاه میداند. استقلال روزهای خوشی را سپری نمیکند و هجوم حواشی به اردوی این تیم میتواند مثل آفت برای استقلال کشنده باشد. اینکه چند بازیکن بزرگ این تیم دلشان با سرمربی نیست و دلشان نمیخواهد فکری به کارش ادامه دهد این بدترین حالتی است که استقلال با آن سر و کار دارد. هرساله درست در همین مقطع یک مشکل اساسی ترمز استقلال را در لیگ میکشد به نحوی که با از دست دادن امتیازات حیاتی از صدر جدول فاصله میگیرد و بعد هر چه تلاش میکند دیگر نمیتواند جبران مافات کند. حالا اما داستان برای استقلال طور دیگری نوشته شده است. در آستانه نیمفصل دوم و در حالی که هر امتیاز بازی میتواند استقلال را یک قدم به سکوی قهرمانی نزدیک کند، این تیم حواشی زیادی را دور و اطراف خود تحمل میکند اما تازهترین خبر این است که چهار بازیکن این تیم به دلیل سرماخوردگی که شاید هم کرونا باشد! در کنار تیم نیستند. از طرفی بحث جدایی و پیشنهادات داخلی و خارجی بازیکنان کلیدی تیم هم به مشکلات استقلال اضافه کرده است. از ابتدای فصل تاکنون فکری مورد انتقاد قرار گرفته حتی وقتی که با تیم استقلال در صدر جدول قرار داشت! حالا هم بحث اولتیماتوم او بر سر زبانها افتاده است. استقلال طی فصول گذشته و حتی فصل جاری نشان داده استاد خودزنی است و فقط بهانههای خودزنی فرق میکند. سهشنبه هفته آینده استقلال در نخستین بازی دور برگشت خود باید به مصاف مس رفسنجان برود ولی اوضاع این تیم به هم ریخته است و تمرینات درست و حسابی برای بازی با مس انجام نداده است. استقلال اگر نتواند حواشی را در تیم کنترل کند در نهایت باید مثل فصول گذشته خودش را از قهرمانی دور بداند. این روزها هواداران استقلال نگران این تیم هستند و نگرانی آنها کاملاً بحق است. باید دید طی روزهای آتی مشکلاتی که استقلال را احاطه کرده تمام میشود.
خروج هرویه ازفهرست بازگشت به استقلال
پرونده میلیچ بسته شد
بعد از اینکه میلیچ ایران را به مقصد کرواسی ترک کرد هجمه عظیمی از سوی هواداران استقلال بر مدیران این باشگاه وارد شد. تصمیمگیران باشگاه استقلال که در محاصره انتقادهای هواداران قرار گرفته بودند، قول دادند مشکل این بازیکن را برطرف کنند و او را برگردانند. میلیچ هم در اظهارات خود بارها به این نکته تأکید کرد که در شرایطی به ایران بازمیگردد که مطالباتش پرداخت شود و علاوه بر آن باشگاه قرارداد دوسالهای که قول داده را اجرایی کند. برخی مسئولان باشگاه استقلال به دنبال پیغامهایی که میلیچ داد اعلام کردند حاضرند مقدمات این کار را فراهم کنند تا مدافع کروات که نقش بسیاری در موفقیتهای استقلال داشت و در جناح چپ بیرقیب مینمود به ایران بازگردد و دوباره برای استقلال بازی کند اما هرچه از زمان خروج میلیچ از ایران گذشت، مشخص شد که عزمی برای بازگرداندن این بازیکن وجود ندارد. اخیراً نیز میلیچ با انتشار یک استوری که در آن تصویرش در کنار فرهاد مجیدی دیده میشود به نوعی حمایت خود را از مربی سابق استقلال نشان داد تا مشخص شود این بازیکن دیگر علاقهای به همکاری با فکری ندارد. شنیده میشود که ماجرای استوری تصویر مجیدی از سوی میلیچ به گوش فکری هم رسیده و سرمربی استقلال هم نسبت به این اقدام واکنش نشان داده است. با توجه به فضای موجود و صحبتهایی که اخیراً فکری درباره میلیچ انجام داده باید پرونده بازگشت این بازیکن به استقلال را برای همیشه بست. احتمالاً میلیچ به زودی خواستار دریافت مطالبات خود از باشگاه استقلال خواهد شد. این بازیکن قصد دارد از طریق فیفا پیگیر دریافت حقوق عقبافتادهاش شود و پرونده تازهای را علیه باشگاه استقلال به جریان بیندازد. بدون شک اگر باشگاه استقلال دست نجنباند، خطر بسته شدن پنجره نقل و انتقالات بازهم این باشگاه را تهدید خواهد کرد. هرچند که طبق قوانین هرگاه مطالبات پرداخت شود، پنجره باز خواهد شد اما باید توجه داشت که حل مسالمتآمیز این ماجرا برای وجهه باشگاه استقلال بسیار بهتر است. با شرط داشتن دستیاران بومی
درخشان سرمربی نفت مسجدسلیمان شد
وقتی مجتبی حسینی قراردادش را به صورت یکطرفه با نفت مسجدسلیمان فسخ کرد، مسئولان باشگاه خوزستانی چارهای نداشتند جز اینکه زودتر برای انتخاب سرمربی جدید دست به کار شوند. مسئولان نفت مسجدسلیمان به خوبی میدانستند حتی اگر شکایتشان از مجتبی حسینی هم به نتیجه برسد، دیگر نمیتوانند روی سرمربی که دلش با تیم نیست، حساب باز کنند. به همین دلیل خیلی زود با گزینههای مورد نظر خود وارد مذاکره شدند تا سرمربی نفت مسجدسلیمان را قبل از بازی هفته شانزدهم انتخاب و معرفی کنند. در این رابطه گفته میشد گزینه اول و اصلی نفت مسجدسلیمان، فراز کمالوند سرمربی شاهین بود. در این رابطه مذاکرات خوبی هم صورت گرفت اما مسئولان باشگاه بوشهری اجازه جدایی به کمالوند ندادند. سعید مسیگر مدیرعامل باشگاه شاهین بوشهر در رابطه با این مسأله میگوید: «پیش از این، خبر حضور او در نفت مطرح شده بود که آن هم شایعه بود. ما با بازیکنان مورد نظر کمالوند صحبت کردیم و آنها به بوشهر هم آمدهاند. ما امروز (شنبه) بازی داریم و سرمربی تیم هم در حال تمرین دادن بازیکنان است.» همین مخالفت باشگاه شاهین بوشهر باعث شد مسئولان باشگاه نفت مسجدسلیمان به سراغ گزینههای دیگر بروند. در این رابطه نام رضا مهاجری و عبدالله ویسی هم مطرح شد اما احتمالاً به خاطر اینکه با تیمهای دیگر قرارداد داشتند، مذاکره جدی با آنها صورت نگرفت. به این ترتیب شانس به حمید درخشان سرمربی سابق پرسپولیس رسید. مذاکره با درخشان خیلی زود انجام شد و توافقات لازم صورت گرفت. در نهایت درخشان قراردادش را به مدت نیم فصل با نفت مسجدسلیمان به امضا رسانده و رسماً به عنوان سرمربی جدید این تیم کارش را شروع خواهد کرد. با اعلام مدیرعامل باشگاه نفت مسجدسلیمان درخشان قرار است دستیاران خود را در نفت از بین مربیان بومی انتخاب کند و برای نیم فصل دوم کارش را استارت بزند. محمد نظری مدیرعامل باشگاه نفت مسجدسلیمان در مورد قرارداد درخشان میگوید: «قرارداد او برای یک نیم فصل است اما اگر رضایت دو طرف بود، برای فصل بعد هم همکاری خواهیم داشت. طی صحبتهایی که انجام دادیم این قرارداد به صورتی است که هرچه بهتر امتیاز بگیریم، شرایط مالی بهتری برای سرمربی خواهد بود. درخشان قرار است با پیشنهادی که دادیم؛ دستیارانش را از بین مربیان بومی انتخاب کند و بر همین اساس لیستی حدوداً 7، 8 نفره را در اختیارش گذاشتیم و قرار است در روزهای آینده تکلیف کادرفنی را مشخص کند.»
حواشی شطرنج تمامی ندارد
شرح وارونه یک ماجرا
ایران ورزشی - انتخاب نایب رئیس زنان شطرنج بهانهای شد برای سر و صدای زیاد از سوی شادی پریدر؛ نایب رئیس سابق که یکی از کاندیداهای ریاست فدراسیون هم بوده و هست.
به محض اعلام خبر انتصاب لیلا زکیزاده به عنوان نایب رئیس؛ پریدر که از قهرمانان سابق این رشته بوده، انتقادهای تندی را در صفحه شخصیاش به این رویه داشت و به مسئولان وزارت ورزش و فدراسیون اتهام های زیادی را وارد کرد. او حتی با ادبیاتی نامناسب برای برخی افراد از نامهای حیوانات استفاده کرد و افشین داوری را که یکی از مدیران وزارت است و برای انتخابات شطرنج ثبتنام کرده، به بدترین شکل ممکن مورد انتقاد قرار داد. البته در این بخش به بیراهه رفت چرا که اینطور برداشت کرده بود که چهره دو تابعیتی شطرنج و البته وزارت از «داوری» که کارمند وزارت است، حمایت میکند؛ در حالی که اتفاقهای انتخابات دوومیدانی نشان میدهد داوری مورد حمایت وزارت ورزش نیست. واکنش پریدر به برکناریاش از نایب رئیسی فدراسیون آنقدر تند بوده که فضای عجیب و غریبی را در این رشته به وجود آورده تا جایی که خیلی از ورزشکاران هم پشت او قرار گرفتهاند. اما در این فضا سؤال اصلی این است که اصل ماجرا چه بوده است؟ در اینکه وزارت ورزش در مجامع انتخاباتی فدراسیونها عملکرد قابل انتقادی داشته، شکی وجود ندارد اما نباید فراموش کنیم که یکی از همین اقدامات مورد انتقاد وزارت، حمایت قطعیاش از شادی پریدر بود؛ زمانی که او شش ماه قبل برای حضور در انتخابات فدراسیون ثبتنام کرد. در آن مقطع وزارت ورزش هر کاری را که میتوانست برای حمایت از پریدر انجام داد و در مقابل خیلی از نقدها مثل اینکه «چرا او با وجود کاندیدا بودن، همچنان نایب رئیس فدراسیون است؟» ایستادگی کرد اما حالا همان مدیران مورد اتهام پریدر قرار میگیرند. در حالی که به درست یا به غلط، او تاوان اشتباه خودش، اعتماد به یک دوست دیروز و البته رفتار غیراخلاقی یکی از مدیران سابق شطرنج را پس میدهد و در این شرایط عملاً کاری از دست کسی برای حمایت از او بر نمیآید. وزارت ورزش اصرار داشت که مجمع انتخاباتی را آبان ماه برگزار کند اما چند روز مانده به انتخابات، تصویر بدون حجاب پریدر در حاشیه سفر تیم ملی به گرجستان منتشر شد و همین موضوع مشکلاتی را ایجاد کرد. البته در آن مقطع گفته شد که انتخابات فدراسیون به خاطر شیوع موج جدیدی از کرونا لغو شده است اما به نظر میرسد حواشی، بیشتر از کرونا در به تعویق افتادن مجمع تأثیر داشته است. بعد از مدتی و با گذشت شش ماه از ثبتنام قبلی، وزارت ورزش ثبتنام مجدد گذاشت و باز هم پریدر به همراه تعدادی دیگر از کاندیداهای قبلی و دو سه چهره جدید ثبتنام کردند و از اینجا به بعد است که ماجرا تغییر میکند.
گویا با فشارهایی که به واسطه تصویر منتشر شده از پریدر روی وزارت ورزش وجود داشته؛ نشستی بین معاون ورزش زنان وزارت، سرپرست فدراسیون و پریدر گذاشته میشود و او میپذیرد که برای انتخابات ثبتنام نکند و در عوض به عنوان نایب رئیس به فعالیتش ادامه بدهد اما بعد از جلسه پریدر ثبتنام میکند و بعد از این اتفاقهاست که تصمیم مجموعه مدیریتی این میشود که فرد دیگری به عنوان نایب رئیس انتخاب شود؛ اتفاقی که پریدر قبول نداشته و معتقد است با او بازی شده است.
پریدر در اظهارنظری میگوید: «ابتدا باید بگویم که این اتفاق هر دلیلی که داشته، یک ذره هم تدبیر در آن مورد توجه قرار نگرفته است. مسئولان حداقل میتوانستند اول حکم مرا لغو کنند و بعد برای نفر بعدی حکم بزنند. اگر دلیل این کار ثبتنام من در انتخابات فدراسیون شطرنج است، پس چرا در انتخابات قبلی که نامنویسی کرده بودم این اتفاق نیفتاد و توانستم به کارم به عنوان نایب رئیس زنان ادامه بدهم؟ واقعاً میخواهم بدانم دلیل این اقدام چه بوده است.»
بازیکن و مربی باسابقه شطرنج میگوید: «نایب رئیسی زنان در ماههای گذشته شغل نبود و آیا حالا تبدیل به شغل شده است؟ نمیدانم این موضوع ارتباطی با انتخابات دارد یا موضوع دیگری در میان است ضمن اینکه باید کتباً اعلام کنند که چرا مرا کنار گذاشتند یا در انتخابات قبلی خلاف شده بود که من با وجود ثبتنام در انتخابات توانستم به کارم ادامه بدهم یا این دوره خلاف شده است. من 27 سال به عنوان ورزشکار، قهرمان و مربی در شطرنج فعالیت کردهام و پس از این مدت طولانی و در فاصله یک ماه به پایان سال، از سمتم کنار میگذارند.»
پریدر در حالی از این زاویه به موضوع برکناریاش نگاه میکند که درباره برخی حواشی پشت پرده و حمایتی که در انتخابات قبلی از او شد؛ توضیحی نمیدهد.
حتماً به رویه حمایت وزارت ورزش از یک گزینه در مسیر برگزاری مجمع انتخاباتی نقد وارد است اما کسی که وارد این ماجرا میشود و زمانی با تکیه بر این حمایت میخواهد کاندیداهای دیگر را پشت سر بگذارد، باید بداند که روزی ممکن است شرایط تغییر کند!
به هر حال اتفاقهای پشت پرده انتخابات شطرنج بسیار پیچیدهتر از اینهاست و مدیریت اشتباه باعث شده تا امروز کار از دست برود و رشتهای مثل شطرنج تا این حد حاشیه داشته باشد. حاشیههایی که حتماً در روزهای آینده، چیزهای بیشتری درباره آنها میشنویم.
وزارت ورزش: هیچ دستوری برای اخراج وریا یا فکری ندادیم
بحران ادمین های مجازی در استقلال
حمیدرضا عرب
استقلال که به سپاهان باخت و پیامدش صدر جدول را از دست داد علاوه بر نقدهای فنی که برخی غیرمنصفانه هم بود، خبرهای عجیبی درباره اینکه بالادستیها به فکری امر کردهاند برای ماندن در استقلال وریا غفوری را کنار بگذارد در فضای مجازی دست به دست شد. خبری که برای طیفی جذاب بود و آنها را بازنشر میدادند. در مقابل حامیان مجازی وریا غفوری در واکنش به این خبر، فکری را به نقد میکشیدند و اعتقاد داشتند او برای ماندن در استقلال زیرپای کاپیتانش را خالی کرده و برخی هم اعتقاد داشتند سرمربی استقلال تصمیم درستی اتخاذ کرده و باید وریا را کنار بگذارد. این واکنشها در حالی در فضای مجازی دیده میشد که از اساس خبر برکناری دستوری وریا غفوری صحت نداشت و هیچ ادلهای هم پشت این ماجرا نبود که چنین سناریویی در این برهه از فصل اجرا شود و استقلال همان آرامش حداقلیاش را هم از کف بدهد و با سرعت و شتاب بسیار به ورطه سقوط کشیده شود. این شایعات مجازی در کنار اخبار عجیبی که درباره دستور وزارت ورزش برای کنار گذاشتن فکری به گوش میرسید درنهایت سبب شد تا وزارت ورزش نسبت به این مسائل واکنش نشان دهد. علینژاد، معاون حرفهای و توسعه ورزش قهرمانی در واکنش به این خبرها چنین گفته است: «بارها گفتم که ما دخالتی نداریم. این حرفها در کانالهای هواداری است و توجه نکنید. اقدامات قضایی از سوی باشگاه در مورد این کانالها انجام شده است اما ادمین اکثر این کانالها در ایران نیستند و فقط فضاسازی میکنند.» درواقع استقلال از جریانهایی ضربه میخورد که خارج از این مرزها صفحات پربازدیدی را رهبری میکنند و گاهاً با انتشار اخبار نادرست جریانی را علیه باشگاه استقلال ایجاد میکنند؛ خبرهایی که به واقع هیچ منبع عقلی درستی پشت خود ندارند و از اساس کذباند. اینکه وزارت ورزش نسبت به این شایعهسازیها و جریانهای مجازی واکنش نشان داده خود نشاندهنده اهمیت ماجرا است اما به واقع آیا وزارت ورزش و باشگاه استقلال میتوانند مانع نشر خبرهایی از این دست شوند؛ شایعاتی که عموماً بیرون از ایران ساخته میشود؟ فضای اینستاگرام به کاربران خود اجازه میدهد در هر نقطه از جهان برای هر طیف از مردم خبرسازی و جریانسازی کنند و باشگاه استقلال هم به واسطه برخورداری از هواداران میلیونی در سراسر جهان گاهاً از این صفحات لطمههای بسیاری دیده است. چنانچه ادمینهای این صفحات در ایران حضور داشتند میشد به مقابله با آنها پرداخت و فضا را تعدیل کرد اما مقابله با این صفحات که ادمینهایش خارج از ایران حضور داشته نیاز به رایزنیهای قوی بینالمللی دارد. شاید در ظاهر به سرانجام رساندن این شکایت دشوار باشد اما بدون شک از دو طریق باشگاه استقلال میتواند با این جریانسازیها مقابله کند. راه اول پیگیری قضایی از طرق بینالمللی است و راه دوم این است که باشگاه استقلال به هوادارانش فراخوان بدهد و از آنها بخواهد این صفحات را دنبال نکنند و اخبار را فقط از طریق رسانههای مورد تأیید این باشگاه پیگیری کنند. شاید راه دوم برای باشگاه استقلال زودتر به نتیجه منجر شود اما باید توجه داشت که تحلیل بسیاری از هواداران استقلال نسبت به چنین اخباری اشتباه است و این طیف تحت تأثیر موجسازیها قرار میگیرند و نمیتوانند مسائل را به درستی ارزیابی کنند. درواقع استقلال علاوه بر مشکلات فنی که اکنون با آن دست و پنجه نرم میکند، یا مسائل مالی با یک عامل سومی هم مواجه است که با تقویت ارکان رسانهای خود تا حد زیادی میتواند آن را به تعادل بکشاند. گذشته از بحث شکایت یا فراخوان برای خروج هواداران از چنین صفحاتی بخش رسانهای باشگاه استقلال نیز در مواقع اینچنینی نباید موضع منفعلانه در پیش بگیرد. در روزهایی که خبر برکناری فکری به گوش میرسید و پیامدش ماجرای دستور وزارت ورزش و جوانان در اخراج وریا دست به دست میشد رسانههای رسمی باشگاه استقلال هیچ واکنشی نسبت به این ماجرا نداشتند و اجازه دادند به راحتی چنین اخباری در فضای مجازی چند روزی جولان بدهد. شاید اگر در همان ساعات اولیه باشگاه استقلال از طریق سایت خود محکم و قاطعانه درباره این ماجرا واکنش نشان میداد هرگز کار به این نقطه نمیرسید. کما اینکه دیدیم چند روز بعد از نشر این شایعات وریا غفوری در صحبتهایی که با هواداران استقلال داشت صراحتاً از فکری حمایت کرد تا مشخص شود آن شکافی که ادعا میشود میان کاپیتان و سرمربی وجود ندارد و اساساً ماجرای دستور حذف وریا یک سناریوی ساختگی است.
رئال نمی تواند 200 میلیون یورو به پاریسنژرمن بدهد
امباپه با دلش به مادرید میرود
پیت جنسن
زمان زیادی نگذشته از وقتی لیورپول توان رقابت با رئال مادرید و بارسلونا در بازار نقل و انتقالات بر سر یک بازیکن خاص را نداشت و «هرگز تنها قدم نخواهی زد» در برابر قدرت مالی باشگاههای اسپانیایی کم میآورد.
حالا نقشها جابهجا شده. اگر رئال مادرید میخواهد کیلیان امباپه به اسپانیا برود نه به مرسی ساید یا منچستر و برایش لباس شماره 7 کریستیانو رونالدو را در نظر گرفتهاند تا شبهای سانتیاگو برنابئوی بازسازی شده را روشن کند، پول به تنهایی کافی نیست چون لیگ برتر بازوی مالی بسیار قویتری دارد. مادرید هنوز نیاز دارد با تمام اعضای تیم برای کاهش دستمزد مذاکره کند تا به زیان 78 میلیون پوندی دچار نشود. آنها در ژانویه اجازه دادند مارتین اودگارد و لوکا یوویچ -که هر دو میتوانستند بازیکنان مهمی حداقل برای نیمکت تیم باشند- به صورت قرضی جدا شوند تا کمی از فشار دستمزدها کاسته شود. غصه دیگر آنها بازگشت گرت بیل در تابستان است، بازیکنی که بیشترین دستمزد را در رئال میگیرد و یک سال دیگر از قراردادش باقی مانده. برای همین خیلی ساده باید گفت آنها توان پرداخت 200 میلیون حق انتقال امباپه و دستمزد وحشتناک او را ندارند.
قیمتگذاری پاریسنژرمن روی امباپه را میشود دو جور تفسیر کرد، یا درباره امضای قراردادی با او که بعد از تابستان 2022 هم در تیم نگهش دارد، مطمئن نیستند یا خیلی راحت میخواهند بگویند او فروشی نیست. اگرچه این تیم، پاریسنژرمن است اما 200 میلیون یورو یعنی 200 میلیون یورو. این دعوت به چانهزنی نیست و اگر مجبور شوند یک سال دیگر او را به عنوان بازیکن آزاد از دست بدهند، این کار را میکنند. قبلاً با بازیکنان دیگر این کار را کردهاند، حتی نیمفصل آدرین ربیو را به سکوها فرستادند. پول مسألهای نیست. قوانین بازی جوانمردانه مالی مهم است اما پول نه.
مادرید اما بهترین شانس را از طرف خود بازیکن دارد که تنها مایل است به این تیم برود. همانطور که رونالدوی برزیلی یک بار گفته بود: «بازیکنان تراز اول همیشه جایی بازی میکنند که خودشان میخواهند.»
از طرف دیگر به نظر میرسد امباپه به خوبی با فضای اسپانیا آشنا شده و سهشنبه در جریان پیروزی قاطعانه برابر بارسلونا در نوکمپ با خوردی آلبا درگیر شد و به او گفت: «توی خیابان میکشمت». اگر او تصمیم بگیرد تا پایان قرارداد فعلیاش به پاریسنژرمن متعهد بماند و بعد رویای کودکیاش برای رونالدوی جدیدشدن را دنبال کند و به تیمی برود که مادرش یک بار گفته مصمم است برای رئال مادرید بازی کند، رئال بازیکن مورد علاقهاش را میگیرد اما حداقل بخشی از این تصمیم احساسی گرفته میشود. امباپه در سال 2012 وقتی نوجوان بود از زمین تمرین والده بباس رئال دیدن کرد. این به توصیه مربی وقت جوانان رئال، زینالدین زیدان بود که او آمد. کار با زیدان یک عامل مشوق دیگر است البته اگر مربی فرانسوی تا آن موقع دوام بیاورد.
در آن دیدار، امباپه با کریستیانو رونالدو عکس گرفت، بازیکنی که پوسترهایش دیوار اتاق او را گرفته بود. یک بار هم خبرنگار اکیپ که در مادرید زندگی میکرد، از فائزه لاماری، مادر امباپه صحبت کرد که گفته پسرش بالاخره بازیکن مادرید میشود.
اگر احساس غلبه کند فلورنتینو پرس میتواند بازیکنی را در اختیار بگیرد که هواداران علاقه زیادی به جذبش دارند اما هیچ قطعیتی در کار نیست و آن قانون قدیمی که رئال همیشه بازیکنی که میخواهد به دست میآورد، دیگر شاید کاربردی نداشته باشد. دو باشگاهی که بیشترین زیان اقتصادی را از همهگیری ویروس کرونا متحمل شدند، بارسلونا و رئال مادرید هستند. اگر ویلفرد، پدر امباپه با ناصرالخلیفه بنشیند و درباره قرارداد جدید با پاریسنژرمن مذاکره کند، این باعث میشود حداقل به دستمزد نیمار برسد که 37 میلیون یورو خالص برای هر فصل میگیرد. این یعنی رئال مادرید باید برای هر فصل به طور ناخالص 74 میلیون یورو بپردازد و در یک قرارداد پنجساله این مبلغ به 370 میلیون یورو میرسد.
اگر هواداران دوباره استادیومها را پر کنند و فرودگاهها آماده انجام فعالیتهای عادی خود در جهان شوند، این انتقال باورپذیرتر است اما اگر فوتبال به جای قبلی خود برگردد جایی که لیونل مسی آخرین قرارداد خود را در سال 2017 بست آن موقع امباپه بیشتر از 74 میلیون یورو برای هر فصل میخواهد. این قمار بزرگی برای باشگاهی خواهد بود که باید از سال 2023 بازپرداخت وام 575 میلیون یورویی استفاده شده برای نوسازی ورزشگاهش را شروع کند.
در حال حاضر، باشگاههای دیگر با دست بازتر مالی میتوانند گوی سبقت را از لالیگا برای جذب بهترین بازیکنان جهان بربایند. همچنین بعید است لیگ فرانسه که مشکلات مالی خودش را دارد، بتواند تا مدت زیادی امباپه را نگه دارد، همانطور که ارلینگ هالند در بوندسلیگا دوام نمیآورد اما دیگر خبری نیست از آن روزها که رئال مادرید میتوانست به راحتی در رقابت مالی با لیگ برتر به پیروزی برسد.
منبع: دیلی میل
پیشنهاد جدید برای جذب ستاره بارسا
سیتی حقوق مسی را کم کرد
منچستر سیتی پیشنهاد جدید خود به لیونل مسی را ارائه داده است و مبلغ آن 170 میلیون پوند کمتر از مبلغی است که آنها میخواستند در تابستان گذشته بپردازند.
این مهاجم بارسلونا در تابستان در آستانه پیوستن به تیم پپ گواردیولا بود اما در نهایت در بارسلونا ماندنی شد. حالا به نظر میرسد که او در پایان فصل از بارسا میرود.
سیتی به این بازیکن 33ساله قرارداد 600 میلیون پوندی پیشنهاد داده بود اما حالا مبلغ پیشنهادی آنها به 430 میلیون پوند کاهش یافته است.
این باشگاه لیگ برتری به دلیل اوضاع مالی حاکم بر باشگاهها و اینکه مسی یک سال پیرتر شده، مبلغ قرارداد را کاهش داده است. قرارداد مسی در پایان فصل 21-2020 منقضی میشود و سیتی نیازی به پرداخت مبلغ انتقال او ندارد.
سیتی میخواهد مسی را با قراردادی دوساله با گزینه تمدید برای سال سوم جذب کند. او پس از آن دو فصل را در تیم نیویورک سیتی در MLS خواهد گذراند که متعلق به مالکان منچستر سیتی است.
کل این قرارداد هشتساله خواهد بود و مسی پس از پایان دوران بازیاش هم همچنان با گروه فوتبال سیتی قرارداد خواهد داشت. این بازیکن در این مدت سفیر این گروه فوتبال خواهد بود.
مسی در بارسلونا معادل 500 هزار پوند در هفته دستمزد میگیرد اما او و همتیمیهایش در نوامبر به دلیل بحران مالی باشگاه، دستمزدشان را کاهش دادند.
پاریسنژرمن هم این بازیکن برنده شش توپ طلا را میخواهد.
پروژه موفق را دست هر کسی ندهید
راز پرسپولیس: نقش دو مرد بعد از برانکو
سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
صدرنشینی پرسپولیس در پایان نیمفصل لیگ برتر یک پیام ویژه برای لیگ دارد: به پروژههای بلندمدت پایبند باشید، اگر مربی خود را پس از دورهای طولانی از دست دادید، مربیانی را انتخاب کنید که در قواره پروژه پیشین باشند.
پیام ساده و واضح است. موضوع پیچیدهای را در میان نمیگذارد اما اجرای همین کار ساده، اغلب سخت است و با کجسلیقگی به کاری غیرممکن در اجرا تبدیل میشود. شاید فقط پرسپولیس تنها مثال در سالیان اخیر فوتبال ایران باشد که این مسیر ساده و موفق را پیش رفته و به نتیجه رسیده است.
از دوران برانکو ایوانکوویچ بگذریم، تمام جامها و موفقیتهایش را فراموش کنیم، حتی از فینال آسیا با برانکو گذر کنیم. برسیم به بعد از برانکو. امروز آنچه پرسپولیس را همچنان به صدرنشین فوتبال ایران تبدیل میکند، در پی اتفاقات دورانی است که بعد از برانکو رخ داد.
سرمربی پرسپولیس بعد از برانکو، مرد کوچکی در کارش نبود. گابریل کالدرون با تجربههایی بزرگ به پرسپولیس آمد و خیلی زود نشان داد که مسیر تازهاش میتواند به هدف برسد. او هر چه را برانکو ساخته بود، فرو نریخت، بلکه قدر سرمایهاش را میدانست و البته به سبک و سلیقه خودش تیمش را میساخت.
کالدرون پایههای پرسپولیس پس از برانکو را گذاشت و در این کار تبحر کافی داشت. پرسپولیس با جدایی برانکو میتوانست ویرانه شود اما کالدرون هرگز چنین اجازهای نداد.
او پرسپولیسی را تحویل گرفته بود که کار در آن برای هر مربی دیگری سخت بود. شما به عنوان مربی باید چه کار میکردید که برانکو نکرده باشد؟ کالدرون اما بدون آنکه شقالقمر کند، این را بلد بود که در یک تیم برنده و موفق چگونه آرام و بیتنش ایدههای خودش را جاری کند.
پس از کالدرون، یحیی گلمحمدی نیز در حفظ شاکله پرسپولیس و زنده نگه داشتن اندیشه پیروزی موفق بود. یحیی، هم قهرمانی را تکرار کرد و هم فینال آسیا را. امروز نیز به عنوان صدرنشین لیگ، نیمفصل را به پایان رسانده است. این کار هرگز آسان نیست که کالدرون و گلمحمدی انجامش دادهاند.
مربیان پرشماری هستند که میتوانستند از تمام ساختههای پیشین بگذرند و از پرسپولیس نشانی باقی نگذارند اما کالدرون و گلمحمدی بهترین انتخابها بودند برای پیش بردن پروژهای که با برانکو شکل گرفته بود.
شاید در این بحثها سهم چندانی برای مدیران نتوانید در فوتبال ایران قائل شوید. مثلاً برانکو ایوانکوویچ در روزهایی سرمربی پرسپولیس شد که نژادفلاح انتخابکننده سرمربی برای پرسپولیس بود.
در دورانی که برانکو پرسپولیس را ساخت نیز مدیران پرسپولیس هرگز مدیرانی با اهداف بزرگ و روشن و صاحب ایده نبودند. انتخابهای بعدی نیز حاصل ایدههای ناب نیست اما پرسپولیس خوش اقبال است که پروژهاش دست مربیانی که از هر تیم ویرانه میسازند، نیفتاد.پرسپولیس دو فصل اخیر اتفاقاً میتواند برای بررسی جذابتر باشد، اینکه چطور یک پروژه موفق پس از جدایی سرمربی نابود نشود.
جستوجو در جریان دو فصل اخیر پرسپولیس میتواند به یافتن چرایی ادامه موفقیتهای پرسپولیس منجر شود. کالدرون و گلمحمدی هر دو میدانستند چه میراث فنی مهمی را تحویل میگیرند و چه اعتراف کرده باشند و چه اعتراف نکرده باشند میدانستند این سرمایه فنی بزرگی است که به آنها هدیه داده میشود. هر دو مربی اما قدرشناس بودند و خود به این سرمایه افزودند و این چیزی است که بجا مانده و قابلیت تکرار قهرمانی را دارد: پرسپولیس.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|