عناوین این صفحه
-
سود نه، پاداش و مالیات میخواهند
-
کمپین حمایت از یحیی راه افتاد
-
عابدینی: میخواهند کرکره فوتبال را پایین بکشند
-
رونالــــدو و یک خبر بد برای دایی
-
خط هافبکی که خلاقیت ندارد
-
استقلال با صدرنشینی به دربی می رسد؟
-
رسول در روز حساب
-
اللهکرم استکی: یکی را میخواهیم شبیه کیروش و ولاسکو
-
منچستر سولشر یادآور منچستر فرگوسن
-
میلیچ: دربی قبل یکی از بهترینهای استقلال بودم
-
عکاس و سوژههایش همه زندهاند
-
آل کثیر : باز هم قهرمان می شـویم
-
بازنشستگی، مانع حضور کدام نامزدهاست؟
-
یکی اجباری، یکی اختیاری
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6667 /
۱۳۹۹ دوشنبه ۱۵ دي
|
توضیح وکیل برانکو درباره پرونده جدید:
سود نه، پاداش و مالیات میخواهند
ابراهیم شکوری در نشست خبری روز شنبه خود از درخواست تازه دستیاران برانکو و پرونده جدیدی که علیه پرسپولیس ایجاد شده خبر داد و گفت دستیاران برانکو سود پولشان را خواستهاند اما دارو بوشیچ در این خصوص توضیح داده: «بله، من بهطور رسمی پروندهای در فیفا برای سه دستیار برانکو باز کردم و روند رسیدگی به این پرونده در جریان است. ما در این پرونده مدعی شدهایم که باشگاه پرسپولیس باید پرداخت مالیات و پاداش صعود تیم به لیگ قهرمانان آسیا را به دستیاران برانکو بپردازد؛ چیزی که حق آنها بر اساس مفاد قراردادشان با این باشگاه بوده است.»
وی ادامه داد: «بهزودی هم پروندهای برای برانکو علیه پرسپولیس در فیفا باز خواهیم کرد که مربوط به پرداخت مالیاتش میشود، اما برانکو ادعای مشابه دستیارانش در زمینه دریافت پاداش صعود به لیگ قهرمانان آسیا ندارد.»
کمپین حمایت از یحیی راه افتاد
انتقادها از یحیی گلمحمدی در حالی بالا گرفته که شرایط پرسپولیس در جدول با توجه به بازیهای عقبافتادهاش بد نیست و تحت فشار گذاشتن تیمی که فصل قبل مقتدرانهترین قهرمانی لیگ برتر را به دست آورده منطقی به نظر نمیرسد.
هواداران پرسپولیس در فضای مجازی و در حرکتی هماهنگ با توجه به اقدامات برخی مخالفان یحیی گلمحمدی که هنوز در باشگاه مسئولیت دارند و شیطنتهایی که برای تضعیف تیم پس از صعود به فینال آسیا انجام شده علاوه بر درخواست خروج این افراد از باشگاه در کمپینی هشتگ «یحیی تنها نیست» را با شعار «همه با هم در کنار هم» به اشتراک گذاشتهاند.
گفتنی است جدا از داستان کشدار جدایی بشار رسن و ناراحتی کادر فنی، اخیراً در یکی از کانالهای هواداری استقلالیها تحرکاتی در خصوص حاشیهسازی برای یحیی گلمحمدی و پرسپولیس دیده شده و این مسأله هواداران پرسپولیس را مصمم کرده تا از سرمربی تیم محبوبشان حمایت و دیگر هواداران را به اتحاد دعوت کنند.
پیشنهادم به فوتبالیها ابتدا حضور در هیأت رئیسه است
عابدینی: میخواهند کرکره فوتبال را پایین بکشند
من اعتقاد دارم کسی که میخواهد رئیس شود، ابتدا باید وارد بطن ماجرا شود، نکتههای ریز را یاد بگیرد، الفبای مدیریتی را بداند و بعد برای ریاست اقدام کند. این پیشنهاد من برای فوتبالیها است
امیر اسدی @amir_asadi62
مزایده ساختمان فدراسیون فوتبال و همچنین باشگاه پرسپولیس، آن هم به دلیل بدهی به شستا، سوژه اصلی فوتبال ایران طی روزهای اخیر بوده. موضوعی که البته با وساطت وزیر ورزش و وزیر کار فعلاً و تا پایان سال 99 به بایگانی سپرده شده و مشخص نیست در آینده چه اتفاقاتی پیرامون این مسأله رخ خواهد داد. امیر عابدینی، مدیرعامل سابق پرسپولیس و رئیس پیشین فدراسیون فوتبال در گفت و گویی مفصل با ایران ورزشی معتقد است قبل از اعلام مزایده، میشد در این باره حکمیت کرد و کار را به دستگاه قضا واگذار نکرد. او البته درباره انتخابات فدراسیون فوتبال هم صحبت میکند، انتخاباتی که فوتبالیها هم قرار است در آن شرکت کنند اما عابدینی میگوید اتفاق بهتر، حضورشان در هیأت رئیسه است.
ابتدا درباره مزایده ساختمان فدراسیون فوتبال و بدهی به شستا صحبت کنیم. نظر شما در رابطه با این اتفاق جدید چیست؟
متأسفانه اتفاقی برای فوتبال افتاد که جامعه فوتبال در آن مقصر نیست. یک اشتباه عمومی در فوتبال و از سوی مدیریت رخ داده که البته از روی عمد هم نبوده. اشتباههای مدیریتی و هدایتی از سوی مسئولان سابق فدراسیون فوتبال باعث شد تا کلاه سرمان برود و یک دلال- مربی به نام ویلموتس هزینه بسیاری روی دست فدراسیون بگذارد. در پشت صحنه قرارداد ویلموتس هم یک دلالها و وکلایی حضور داشتند که خیلی راحت کلاه فدراسیون را برداشتند. فیفا میگوید وقتی شما در داخل کشورتان هم محکوم میشوید، چه انتظاری دارید که مقابل خارجیها به شما حکم بدهیم؟ الان هم نباید بگوییم فدراسیون، باید بگوییم فوتبال آسیب دیده. در حالی که میتوانست حکمیتی انجام شود و آسیبی به فوتبال وارد نشود. دلار مدتها بین 4200 تا 11 هزار تومان بود. اگر میانگین بگیرید در زمان حضور ویلموتس دلار هشت هزار تومان بود. میتوانستند این شرایط را برای فدراسیون فوتبال به وجود بیاورند و آن مقطع ارز در اختیارشان قرار بدهند و سپس پول را در سالهای بعد بگیرند. فدراسیون تا الان 16 میلیارد پول داده و اگر با دلار هشت هزار تومانی حساب کنیم، یعنی دو میلیون دلار.
فکر میکنید چرا این اتفاق رخ نداد؟
میخواهند کرکره فوتبال را پایین بکشند. اینکه چه کسی پشت صحنه است را نمیدانم اما میشد ماجرای شستا را بهتر مدیریت کرد. فدراسیون اصلاح اساسنامه را پشت سر گذاشته و مجمع فدراسیون هم در پیش است. در چنین شرایطی بحث واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس وجود دارد و البته تیم ملی هم باید مقابل رقبای خود به میدان برود. شرایط بحرانی است اما این اتفاق در داخل کشور هم طرح شده و میخواهند ساختمان را بگیرند. من معتقدم اگر با تاج مشکلی دارند یا با هیأت رئیسه برطرفش کنند. به فوتبال چه کار دارند؟ امروز این تنبیه، فوتبال را به چالش کشیده و این اتفاق به نظر من کمی غیرمنطقی است.
اما مهدی تاج و همکارانش به عنوان مسئولان فدراسیون فوتبال این اشتباه مدیریتی را مرتکب شدهاند و فوتبال وقتی اینها را انتخاب کرده، باید هم به چالش کشیده شود.
این اشتباه را یک مدیر مرتکب شده. کسی که به یکباره بیماری قلبیاش عود میکند، فوتبال را رها میکند و میرود. آن زمان نباید میگذاشتند تاج برود. ضمن اینکه الان میگویند تاج، چک را امضا نکرده اما چرا شستا در آن مقطع این موضوع را نگفته؟ شستا باید بداند این فدراسیون برای جامعه فوتبال است نه برای رئیس سابق. کل باشگاهها برای ساختمان فدراسیون درصد دادهاند، یا نه از درصد درآمدهای باشگاهها چرخ فوتبال چرخیده است.
اما شستا به عنوان طلبکار باید طلبش را دریافت کند و واقعاً تقصیری متوجهاش نیست.
من در این رابطه حرفی ندارم اما میتوانستند بین یک نهاد ورزشی و یک ارگان دولتی یا نیمه دولتی جلسه بگذارند و موضوع را حل کنند. این طلب را دولت میتوانست گارانتی کند و سپس هر پولی به حساب فدراسیون میآمد برداشت میکرد. آنها میتوانستند یک بار هم برای اشتباه فدراسیون هزینه میدادند و این پول را تأمین میکردند. بنابراین همچنان معتقدم که راهکار اصلی حکمیت بود تا کار به اینجا نرسد.
البته مشکلاتی هم برای پرسپولیس به وجود آمده و ساختمان این باشگاه هم شاید به مزایده گذاشته شود. نظرتان در این باره چیست؟
مسئولان ورزش مدام میگویند شفافسازی کردهایم اما آیا نمیتوانستند در این مدت ساختمان باشگاه پرسپولیس را به نام باشگاه بزنند؟ این هم از آن دست اتفاقاتی است که نمیدانم چرا رخ نداده است.
کمی هم درباره انتخابات فدراسیون فوتبال صحبت کنید. فکر میکنید چطور پیش برود و چه کسی در نهایت رأی بیاورد؟
من نمیدانم چه کسانی برای انتخابات پیشقدم شدهاند اما یک پیشنهاد برای پیشکسوتان فوتبال دارم.
چه پیشنهادی؟
هر کدام که میخواهند وارد شوند باید ابتدا یک تصمیم مهم بگیرند. فوتبال و فدراسیون جای آنهاست اما اول میتوانند یک تجربه مدیریتی کسب کنند و سپس برای ریاست اقدام کنند. بنابراین ابتدا میتوانند به عضویت هیأت رئیسه دربیایند و برای حضور در این پست کاندیدا شوند. سه، چهار سال عضو باشند و با زیر و بم فوتبال، هدایت فوتبال، ارتباط با باشگاهها، مسائل بینالمللی و همچنین برگزاری مسابقات آشنا شوند و بعد پا به ریاست بگذارند. آنها اگر عضو هیأت رئیسه باشند، با مدیریت بیشتر خو میگیرند و وقتی رئیس فدراسیون شدند بهتر و قاطعتر میتوانند قدم بردارند. شما اگر به کشورهای خارجی هم نگاه کنید چنین اتفاقی را میبینید. مثلاً فرانس بکنباوئر هیچوقت رئیس نشد، یا بابی چارلتون که از اسطورههای فوتبال انگلیس است و همچنین پله. اینها به اتحادیهها رفتند. چرا؟ چون جایگاه مدیریتی چیز دیگری است. من اعتقاد دارم کسی که میخواهد رئیس شود، ابتدا باید وارد بطن ماجرا شود، نکتههای ریز را یاد بگیرد، الفبای مدیریتی را بداند و بعد برای ریاست اقدام کند. این پیشنهاد من برای فوتبالیها است.
به عنوان نمونه، علی کریمی اگر بیاید آیا نتیجه حضورش بدتر از اتفاقاتی است که در دوران کفاشیان، تاج و مدیران دیگر برای فوتبال رخ داده؟
نه، نمیگویم اتفاق بدتری میافتد اما اگر رزومه عضویت در هیأت رئیسه هم اضافه شود، بهتر میتواند مدیریت کند. ضمن اینکه هیأتهای استانها تصمیم خود را گرفتهاند که به چه کسی رأی بدهند. فقط باشگاهها میمانند که باید ببینیم چه کار خواهند کرد. اگر این پیشکسوت فوتبالی که میآید از پرسپولیس باشد، شاید باشگاههای دیگر رأی ندهند و اگر از استقلال، سپاهان یا تراکتورسازی باشد، خلاف این اتفاق رخ خواهد داد. ضمن اینکه پیشکسوتی هم نداریم که عام باشد، همه خاص هستند. بحث من فقط علی کریمی نیست، بحث من کلی است. تازه کریمی در اروپا هم بوده و تجربیات ارزشمندی هم دارد. من البته علی دایی را بین فوتبالیها مدیرتر از بقیه میدانم چون مدارک تحصیلی معتبر دارد، میتواند به چندین زبان صحبت کند و در دنیای فوتبال ایران را با نام او میشناسند. دایی از همه بازیکنان ما شناختهشدهتر است اما او هم اگر میخواست در انتخابات شرکت کند، من همین پیشنهاد را میدادم. البته اگر از من مشورت میگرفت. دایی اگر میآمد، البته با همان روشی که گفتم، حتی میتوانست در کنفدراسیون فوتبال آسیا هم برای ما کرسی بگیرد و برای مسئولیتهای مختلف رأی بیاورد. البته همانطور که گفتم فوتبالیها برای حضور در انتخابات ریاست، ابتدا باید آبدیده شوند و بعد اقدام کنند.
به نظر میرسد بحث حضور بازنشستهها تمامی ندارد. افرادی مثل حیدر بهاروند با اینکه بازنشستهاند اما در حال رایزنی برای ریاست و موفقیت در انتخابات هستند. آن هم در شرایطی که علینژاد، معاون وزیر ورزش اعلام کرده بازنشستهها حق حضور در انتخابات و مجمع را ندارند.
آقای بهاروند که استخدامش را جدید کرده و فکر نمیکنم مشکلی از این بابت داشته باشد.
یعنی چه که استخدامش را جدید کرده؟
او انتقالی گرفته، از یک شرکت دولتی به شرکت دولتی دیگر. این یعنی به تخصصش احتیاج دارند و دیگر شامل قانون بازنشستهها نخواهد شد. بهاروند اگر مشکلی بابت پرونده مارک ویلموتس نداشته باشد، از افراد و کاندیداهایی است که میتواند رأی بیاورد.
اگر مشکل او در مورد پرونده ویلموتس حل نشود چطور؟ کدام گزینه شانس بیشتری دارد؟
متأسفانه آقای بهاروند در انتخاب ویلموتس حضور داشته و همانطور که گفتم شاید مشکلی برایش پیش بیاید. بهاروند نیاید، شانس عزیزی خادم زیاد است. او تجارب فراوانی مثل عضویت در هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال و حضور در هیأت مدیره چند باشگاه را در کارنامه دارد و البته در پرونده ویلموتس هم دخیل نبوده. به نظر من هر کدام از آنها رأی بیاورند بد نیست و میتوانند موفق شوند. ضمن اینکه بزرگوارانی چون علی کریمی، افشین پیروانی، علی دایی و خیلی دیگر از فوتبالیها را باید دعوت کنند تا بیایند و کمک کنند.
درباره پرسپولیس هم صحبت کنید. فکر میکنید چه اتفاقی در پرسپولیس رخ داده که این تیم بعد از نایب قهرمانی در آسیا، به پیروزی نرسیده و دو تساوی به دست آورده است؟ مشکل پرسپولیس روحی است یا مسائل دیگری در نتایج این تیم دخیل شده؟
به نظر من اتفاقی نیفتاده و با دو تساوی نباید پرسپولیس را قضاوت کرد. بارسلونا را ببینید، خیلی افت کرده اما آیا میتوانیم بگوییم این تیم بحران دارد و دیگر مدعی نیست؟ نه، چون بارسلونا همیشه بارسلونا است و پرسپولیس هم پرسپولیس. یحیی خوب میداند چه کار میکند و از بازیکنانش چه میخواهد. او به بهترین شکل مدیریت میکند و تیم هم بهترین بازیهایش را انجام میدهد. پرسپولیس خوب بازی میکند اما نمیتواند گل بزند که این مشکل هم برطرف خواهد شد. شک ندارم تیم خیلی زود خودش را پیدا خواهد کرد و موفقیت رقم خواهد خورد. فقط باید وقت داد تا پرسپولیس کمر راست کند و مشکلات حل شود. فقط خدا نکند در این بین تصمیم عجیب و غریبی گرفته شود و بیایند باشگاه را به کسی واگذار کنند که آفت روی آفت بیاید. برای واگذاری باید پیشکسوتان را دعوت کنند و با آنها پیمان مدیریت ببندند. مثلاً با یک قرارداد پنج ساله، سالی 20 درصد واگذار شود. به چه شرطی؟ به شرطی که تعهدات پیشکسوتان عملی شود. آن وقت میتوانیم به آینده باشگاه پرسپولیس بعد از واگذاری خوشبین باشیم. فقط نباید کاری کنیم که هر سال دو، سه هزار تماشاگر کم شود و از فرصت، بحران بسازیم.
رکوردهایی که –احتمالاً- در سال جدید میلادی شکسته میشود
رونالــــدو و یک خبر بد برای دایی
رونالدوی 35 ساله به فرض مصدوم یا محروم نشدن، در سال 2021 حداقل 11 بازی رسمی به علاوه چند بازی دوستانه دیگر خواهد داشت و این یعنی مهیا بودن شرایط برای او جهت شکستن رکورد دایی. او در یورو 2020 هم به دنبال چند رکورد دیگر است. اگر او گل بزند به برترین گلزن تاریخ این رقابتها تبدیل میشود
هر ساله شاهد شکسته شدن رکوردهای متفاوتی در دنیای فوتبال هستیم اما در سال میلادی که تازه وارد آن شدهایم، رکوردهایی در دسترس هستند که رسیدن به آنها برای هر بازیکن یا تیمی میتواند یک رویا باشد. کریستیانو رونالدو و سرخیو راموس روی کاغذ رکوردشکنان بالقوه سال 2021 هستند. موکول شدن یورو 2020 به سال 2021 هم مزید بر علت شده که امسال فرصتهای بیشتری برای رکوردشکنی در فوتبال فراهم باشد. به این فرصتها نگاهی اجمالی میاندازیم.
رکورد گلهای ملی
کریستیانو رونالدو کاپیتان تیم ملی پرتغال تنها 7 گل دیگر میخواهد تا به رکورد علی دایی، اسطوره فوتبال ایران برسد که الان با 109 گل دارنده بیشترین تعداد گل در بازیهای ملی در فوتبال مردان است. رونالدوی 35 ساله به فرض مصدوم یا محروم نشدن، در سال 2021 حداقل 11 بازی رسمی به علاوه چند بازی دوستانه دیگر خواهد داشت و این یعنی مهیا بودن شرایط برای او جهت شکستن رکورد دایی. او در یورو 2020 هم به دنبال چند رکورد دیگر است. اگر او گل بزند به برترین گلزن تاریخ این رقابتها تبدیل میشود. او در حال حاضر با 9 گل زده در کنار میشل پلاتینی دو رکورددار برتر این رقابتها هستند. علاوه بر این، او با حضور در این تورنمنت، اولین بازیکنی خواهد بود که در 5 دوره از جام ملتهای اروپا شرکت داشته است. با دو پاس گل در این دوره از رقابتها او رکورد کارل پوبورسکی با 6 پاس گل که از سال 1980 دست نخورده را خواهد شکست. اگر پرتغال با رونالدو به فینال یورو 2020 برسد، او میتواند به اولین بازیکنی تبدیل شود که در سه فینال جام ملتهای اروپا بازی کرده است. اگر هم پرتغالیها قهرمان شوند، او در کنار چند بازیکن دیگر قرار میگیرد که با 2 قهرمانی بیشترین تعداد قهرمانی در یورو را دارند.
موفقترین بازیکن تاریخ لیگ قهرمانان
رونالدو در این فصل تمرکز خود را روی یک رکورد در رده باشگاهی هم قرار داده است. اگر او بتواند به یوونتوس برای قهرمانی در لیگ قهرمانان کمک کند، در کنار فرانسیسکو خنتو اسطوره رئال مادرید تنها بازیکنانی خواهند بود که 6 بار قهرمان مهمترین تورنمنت باشگاهی اروپا شدهاند. علاوه بر این او در کنار کلارنس سیدورف تنها بازیکنانی خواهند بود که با سه تیم متفاوت قهرمان لیگ قهرمانان شدهاند. رکورد دیگری که رونالدو امسال میتواند به آن برسد، با بردن جایزه کفش طلای ایتالیا محقق خواهد شد چون در تاریخ سابقه نداشته است که یک بازیکن در سه لیگ سری A، لالیگا و لیگ برتر انگلیس جایزه بهترین گلزن را کسب کند.
بیشترین بازی ملی
یکی از رکوردهای مهم دیگری که امسال میتواند شکسته شود، رکوردی است که در دسترس سرخیو راموس قرار دارد. کاپیتان 34 ساله رئال و اسپانیا که در سال 2020 رکورد جان لوئیجی بوفون را شکست، تنها 7 بازی دیگر باید برای تیم ملی کشورش انجام دهد تا رکورد 184 بازی احمد حسن، هافبک سابق تیم ملی مصر را بشکند و در این بخش رکورددار شود.
10 قهرمانی متوالی
امسال سه تیم اروپایی این شانس را دارند که برای دهمین فصل متوالی قهرمان لیگشان شوند. یکی از آنها سلتیک است که این هفته دربی را به رنجرز باخت و با سه بازی کمتر در فاصله 19 امتیازی رقیب دیرینهاش قرار گرفت و اگر این اختلاف را جبران کند میتواند قهرمانیهای متوالیاش در لیگ برتر اسکاتلند را دو رقمی کند؛ اتفاقی که تاکنون هرگز رخ نداده است. یوونتوس در سری A همین شرایط را دارد و اگر بتواند فراز و نشیبهای ابتدای فصلش را پایان بدهد، این شانس را دارد که به اولین تیم اروپایی تبدیل شود که 10 فصل متوالی قهرمان لیگش شده است. لودوگورتس بلغارستان هم شرایطی مشابه دارد.
بیشترین پنالتی در یک فصل
رکورد بیشترین پنالتی اعلام شده در طول یک فصل لیگ برتر مربوط به فصل 07-2006 است که 112 پنالتی اعلام شد و 87 تای آن گل شد. در این فصل با کمک قوانین جدید مربوط به خطای هند و VAR، به نظر میرسد که رکورد جدیدی برای پنالتیهای اعلام شده در راه باشد. تا 17 هفته سپری شده از این مسابقات که اکثر تیمها حداقل 14 یا 15 بازی انجام دادهاند، 62 پنالتی اعلام شده که 51 پنالتی گل شده است.
منبع: BBC
ایرادی که پشت ناکامی شدید مهاجمان «سرخ» پنهان مانده است
خط هافبکی که خلاقیت ندارد
ضعف شدید مهاجمان پرسپولیس که یکی از دیگری بدتر و کماثرتر ظاهر شدهاند، باعث شده برخی ایرادات عمده دیگر این تیم در لیگ بیستم پنهان بماند. درست است که خط دفاعی این تیم همچنان نقطه قوت اصلی آن است و به نشانه آن دروازه قرمزها در هفت بازی فقط دوبار فروریخته، اما خط میانی سرخها نتوانسته پرورشدهنده و مجری نمایشهایی باشد که آنها برای فتح دروازه رقبا و کسب پیروزیها به آن نیاز دارند. مهاجمان پرسپولیس البته این پتانسیل و ویژگی را دارند که در صورت تغذیه شدن بیشتر و بهتر نیز فرصتها را به در و دیوار بزنند، اما واقعیت امر این است که نه هافبکهای سرد و گرم چشیدهای در حد و اندازههای کمال کامیابینیا، احمد نوراللهی و وحید امیری توانستهاند گرهگشای بازی تهاجمی عقیمشده تیمشان باشند و نه هافبک آزادهای خلاقی مثل امید عالیشاه و احسان پهلوان کار بزرگی صورت دادهاند. رفتن بشار رسن قطعاً در ایجاد خلل فوق نقش داشته ولی نه میلاد سرلک که بازیکن محبوب گلمحمدی است و نه علی شجاعی که معلوم نیست چرا مربیان تیم فوتبال پرسپولیس بیش از این از او استفاده نمیکنند، نفراتی نیستند که بتوانند خلاقیت و فرصتسازیهای لازم را به خط میانی خود تزریق و اضافه کنند و اینها هنرهایی است که باید از هافبکی بسیار تهاجمیتر و فنیتر از سرلک انتظارش را داشت.
وقتی مهدی ترابی در صحنه بود
پرسپولیس فصل پیش هم این ایراد را داشت و بهگونهای نبود که بتوان گفت از در و دیوار برای مهاجمانش فرصتهای گلزنی ایجاد میکند، اما هافبک آزادی را داشت که یکتنه مشکلاتی را که برشمردیم، حل میکرد. آن بازیکن مهدی ترابی بود که در سایپا چهره شد و کار سختی همچون تطابق سریع با نحوه بازی پرسپولیس را هم بهخوبی انجام داد. اینچنین بود که ترابی بلندبالا و تکنیکی و شوتزن که میتوانست یکتنه به قلب دفاع حریفان بزند و سپس شوتزنی و بهتنهایی کار حریفان را تمام کند، صحنهگردان بازیهای پرسپولیس شد. او با تکگلهای سرنوشتسازش بردهای حساس متعددی را به نام قرمزها نوشت و اگر آنها چهار هفته زودتر از پایان فصل قهرمانی خود را محرز کردند، بر پایه همین خصلت و در سایه گلهای ارزشمندی بود که او اینجا و آنجا و به این حریف و آن حریف زد و فقط زمانی از تکاپو افتاد که قهرمانی قرمزها قطعی شد و خود وی نیز آسیب دید و به همین سبب در سه چهار هفته پایانی فصل کجدار و مریز زمان را سپری کرد تا سلامتیاش را بازیابد.
فقدان شوتزنی به حد کفایت
اینک که ترابی هم جزو ارتش سرخ نیست و در لیگ قطر روزگار میگذراند (و البته چندان هم در آنجا موفق نیست) ضعف سایر هافبکهای سرخ برای اینکه تعیینکننده خط و روند تهاجمی تیم باشند، جلوهگری بیشتری یافته است. اگر تلاشهای گاهبهگاه احمد نوراللهی را که شوتزنیهایی طی اکثر مسابقات قرمزها به سمت دروازه رقبا دارد نادیده بگیریم، سایر هافبکهای پرسپولیس یا بهکلی شوت نمیزنند و یا اگر هم میزنند به حد کفایت نیست و بیشتر اسباب تأسف بینندگان میشوند. اضافه بر این، قدرت مانور و حرکات فنی رو به جلوی این هافبکها نیز به اندازههای لازم نمیرسد و وحید امیری، بال چپ قرمزها هم که از معدود هافبکهای فنی و خلاق آنهاست، بهسبب کمبود مهاجمان فنی و موفق در پرسپولیس به خط حمله گسیل شده و این انتقال با دو وجه از ناکامی همراه بوده است؛ یکی اینکه خلاقیت و قوای او در سانتر کردن و ایجاد گشایش در بازی تهاجمی پرسپولیس کمتر از گذشته شده و در محیطهای شلوغتر و تنگتری در پشت و درون هجدهقدم رقبا فعالیت میکند و دیگری اینکه خط میانی پرسپولیس در غیاب او خشکتر و کمانعطافتر از همیشه شده و اصولاً توپهای عمقی به سمت جلو و پاسهای «تودر» چندانی صادر نمیشود تا مهاجمان تنبل و «گلنزن» قرمزها از آن بهره مثبت یا منفی ببرند. بهواقع با مهاجم شدن امیری هم خط میانی قرمزها بشدت کمتکنیکتر شده و هم مهاجمانش دچار سرگردانی بیشتر، زیرا عبدی، رمضانی و مهدیخانی نشان دادهاند هنر و صرافت لازم برای بهرهگیری سریع از حضور و پاسهای امیری در خط حمله را ندارند و راه مختص خود را میروند که راهی کمثمر و فاقد عاقبت برای گشودن دروازه رقباست. ناگفته نماند که سوق یافتن فزاینده سیامک نعمتی به پست مدافع راست نیز که با هدف پرکردن جای خالی مهدی شیری در برخی روزها صورت میگیرد، مثل انتقال امیری از خط میانی به خط حمله اقدام نسبتاً مضری بوده که نهفقط دفاع سرخها را از هر جهت بیمه و مطمئن نساخته، بلکه هافبکهای تیم را از داشتن یک بازیکن سریع و اهل مانور و فرصتساز که توان گلزنیاش هم بالاست، محروم کرده است.
نقصانی که پابرجاست
مجموعه فرآیندهای فوق سبب شده در این فصل پرسپولیسی را ببینیم که کاملاً دور از روزهای اوجش نشان میدهد و نهتنها آبی از مهاجمانش گرم نمیشود، بلکه هافبکهایی را هم ندارد که با تکنیکی بالا و بهطور دائمی مهاجمان را به راه بیندازند و فرصت گلزنیهای مکرر را خلق کنند. گلزنیهای مدافعان پیشتاخته و هافبکهای رو به جلوی این تیم البته باعث و بانی تمامی گلهای زده اندک قرمزها بوده، اما نقصان اصلی این هافبکها را رفع نکرده است؛ این نقصان را که آنان به اندازه کافی خلاق و اهل مانور و بازیپردازانی درجه یک به سمت جلو نیستند.
استقلال-آلومینیوم اراک، ساعت: 16:30
استقلال با صدرنشینی به دربی می رسد؟
فاصله 5 امتیازی استقلال با آلومینیوم اراک شاید این تصور را در ذهن ایجاد کند که شاگردان فکری در بازی نهم خود در لیگ برتر با مشکل آنچنانی مواجه نخواهند بود اما آنها که بازیهای آلومینیوم را تماشا کردهاند به خوبی میدانند این تیم فوتبال رو به جلو را به شکلی ایدهآل به اجرا میگذارد. تنها حسن آلومینیوم برای استقلال این است که آنها در خط دفاع تیم آنچنان باتجربهای نیستند و آمار گلهای خورده این تیم در لیگ بیستم نیز کاملاً گویایی همین واقعیت است. با این حال باید توجه داشت که آلومینیوم بعد از سالها چلهنشینی در لیگ یک حالا لیگ برتری شده و اولین بازی مهم خود را مقابل استقلال برگزار میکند که این میتواند از لحاظ انگیزشی برای بازیکنان این تیم مسأله متفاوتی باشد و آنها را با انرژی بیشتری راهی میدان بازی با استقلال کند.
در تیم آلومینیوم اراک چهرههایی همچون میثم مجیدی، جابر انصاری و حتی مرتضی آقاخان را میبینیم که سابقه بازی در استقلال را داشتهاند. به این اسامی باید اسماعیل شریفات را هم اضافه کرد. ضمن اینکه رسول خطیبی نیز در قامت سرمربی در این تیم اراکی فعالیت دارد تا تقابل میان استقلالیها در این بازی نیز به مانند بازی قبل مقابل گلگهر تا حدی جذاب و البته حساس شود.
با وجود این از استقلال که صدرنشین لیگ است به دلیل برخورداری از حق میزبانی انتظار است که از پس این بازی هم برآید و هر قدر هم که حریف نمایش آزاردهندهای در برابرش داشته باشد، استقلال باید راه پیروزی در این بازی را به خوبی بداند تا در روند صدرنشینیاش خللی ایجاد نشود.
پیروزی هفته قبل استقلال مقابل گلگهر سیرجان که یکی از مدعیان لیگ بیستم محسوب میشود نشان داد آبیها برای رسیدن به جام قهرمانی از شانس قابل قبولی برخوردارند اما آن پیروزی نباید فکری و شاگردانش را در خواب زمستانی فرو ببرد و آنها را نسبت به نتیجه شکل گرفته مغرور کند. استقلال هرگاه مقابل تیمهای به ظاهر ضعیفتر از خودش قرار میگیرد با چالشهایی مواجه میشود و رقبایی از این دست همواره برای استقلال آزاردهنده خواهند بود.آلومینیوم نیز از دسته همین تیمها است که به واسطه شروع زودهنگام در نقل و انتقالات پیشفصل به خوبی خود را مهیای حضور در لیگ برتر کرده است. این تیم یقیناً برای کسب امتیاز وارد تهران خواهد شد و گوش چشمی هم به پیروزی در این میدان خواهد داشت و استقلال چنانچه میخواهد اسیر جسارت و ماجراجویی اراکیها نشود باید در همان نیمه اول کار را تمام کند تا این بازی گره نخورد.
باید اشاره داشت به نیمه اول بازی با گلگهر سیرجان که استقلال برخلاف سنت همیشه خود در لیگ برتر توانست اسباب پیروزی خود را فراهم کند. در واقع فکری و شاگردانش در آن بازی اهمیت گل زدن در نیمه اول و برنده رفتن به رختکن را فهمیدند و باید با تأسی از همان روش در این بازی خانگی ظاهر شده و حریف خود را در همان نیمه اول زمینگیر کنند تا احتمالاً در نیمه دوم غافلگیر نشوند.
اما درباره ترکیب احتمالی استقلال باید به حضور دوباره رشید مظاهری در قفس توری اشاره کرد. دروازهبانی که مقابل گلگهر دو واکنش مناسب داشت و منجی تیمش بود. در خط دفاع نیز احمد موسوی در جناح راست و محمد دانشگر در جناح چپ قرار میگیرد و غلامی و مرادمند دو مدافع میانی خواهند بود.مسعود ریگی، مهدی مهدیپور، آرش رضاوند و وریا غفوری نیز در خط میانی به کار گرفته خواهند شد و داریوش شجاعیان و فرشید باقری هم میتوانند گزینههایی برای ورود به ترکیب اصلی باشند.
در خط حمله هم به احتمال زیاد از ابتدای بازی مطهری و قایدی را در کنار هم خواهیم دید و دیاباته که به فرم بدنی مطلوب رسیده به احتمال زیاد یکی از گزینههای اصلی تعویض خواهد بود. درصد کمی احتمال وجود دارد که شیخ در ترکیب اصلی تیمش مقابل اراکیها قرار بگیرد، مگر اینکه در دقیقه 90 به اصرار خودش و درنهایت تصمیم فکری چنین اتفاقی رخ دهد.
استقلال امروز انتقام دو شکست فصل قبل را از خطیبی میگیرد؟
رسول در روز حساب
سرمقاله
آرمن ساروخانیان @armen7791
آلومینیوم اراک روی کاغذ برای استقلال صدرنشین حریف دردسرسازی محسوب نمیشود. البته این تیم تازهوارد نتایج خوبی گرفته و با ده امتیاز از هشت بازی وضعیت نسبتاً خوبی در جدول دارد، ولی استقلال که به تازگی گل گهر آماده را از صدر به زیر کشیده، امروز در ورزشگاه آزادی فقط به دنبال سه امتیاز است تا با روحیه بالا و به عنوان صدرنشین وارد شهرآورد شود.
در ترکیب آلومینیوم بازیکنان مشهور زیادی دیده نمیشوند، به جز پورحمیدی که فصل گذشته دروازهبان دوم استقلال بود و شریفات که چند سال قبل پیراهن آبی را به تن میکرد. با این حال حضور رسول خطیبی روی نیمکت آلومینیوم خاطرات تلخی را برای استقلال زنده میکند و همین دلیلی است که آنها این حریف را اصلاً آسان نگیرند. خطیبی فصل گذشته روی نیمکت ماشینسازی مینشست که مثل آلومینیوم تیم پرستارهای نبود، ولی توانست در هر دو بازی رفت و برگشت استقلال را شکست بدهد. استقلال فصل گذشته تنها پنج شکست داشت که دو تا از آنها مقابل ماشینسازی بود و آنها تنها تیمی بودند که از استقلال شش امتیاز گرفتند.
بازی رفت دو تیم در هفته اول لیگ بود که استراماچونی برای اولین بار در یک بازی رسمی روی نیمکت استقلال مینشست. استقلال در تبریز تلاش زیادی برای برد داشت و تا لحظات آخر دست از حمله بر نداشت، ولی در ثانیههای آخر روی یک ضدحمله غافلگیر شد و دانشگر مجبور شد با خطا پشت محوطه جریمه و به قیمت گرفتن کارت قرمز موقعیت حریف را بگیرد. با این حال اتابک زارعی همان ضربه ایستگاهی را وارد دروازه استقلال کرد و یک نتیجه غیرمنتظره ثبت شد.
بازی برگشت در هفته شانزدهم زمانی بود که استراماچونی تهران را ترک کرده بود، ولی باشگاه استقلال هنوز به بازگشت مربی ایتالیایی امید داشت و تیمش را بدون سرمربی به زمین میفرستاد. استقلال در ورزشگاه آزادی توانست با گل دیاباته از ماشینسازی پیش بیفتد، ولی تیم خطیبی با دو ضدحمله توانست برای دومین بار حریفش را غافلگیر کند.
آلومینیوم اراک هم مثل ماشینسازی فصل قبل تکیه زیادی به ضدحملات دارد و در خط حمله این تیم پاکدل و باقرپسند بازیکنان خطرناکی محسوب میشوند. آلومینیوم پس از دو شکست در هفتههای اول و دوم باختی نداشته و با دو برد مقابل ماشینسازی و صنعت نفت آبادان خودش را در جدول بالا کشیده است. البته استقلال فکری هم تیمی نیست که روی ضدحملات به راحتی جا بماند و خط دفاع این تیم معمولاً فضای زیادی به حریف نمیدهد. آنها با بررسی دوباره دو شکست قبلی مقابل تیم خطیبی هم قطعاً مراقب فرارهای بازیکنان سریع حریف خواهند بود.
آلومینیوم در شروع فصل با دفاع پنج نفره بازی میکرد، ولی در بازیهای اخیر با چهار مدافع به زمین میرود و توانسته نتایج بهتری بگیرد. با این حال انتظار میرود تیم خطیبی در تهران بسته بازی کند و منتظر اشتباهات استقلال بماند. تیم فکری در سیرجان شروعی طوفانی داشت و خیلی زود به گل رسید، ولی با توجه به سبک بازی آلومینیوم احتمالاً امروز کار سختتری برای گل زدن خواهد داشت و باید باحوصله بازی کند. رسول خطیبی هرچند سابقه بازی برای این تیم را دارد، ولی در لیگ نوزدهم برای تیم سابقش دردسرساز شد و حالا استقلالیها انگیزه زیادی دارند که آن دو شکست را جبران کنند. اگر استقلال مثل نیمه اول بازی با گل گهر باشد میتواند انتقام آن دو باخت را از خطیبی بگیرد، ولی فکری باید مراقب باشد که سناریوی فصل قبل تکرار نشود وگرنه تیمش پیش از دربی با بحران غیرمنتظرهای روبهرو خواهد شد.
نمیخواهم بعدها بگویند تیم ملی را به انحصار خودش درآورده بود
اللهکرم استکی: یکی را میخواهیم شبیه کیروش و ولاسکو
مصاحبه
آزاده پیراکوه
نمیتوان نقشش را در رشد و موفقیتهای هندبال فراموش کرد. در این چند سال اخیر هر اتفاق مثبتی که افتاده، حتماً کاپیتان تیم ملی هندبال در آن تأثیر داشته. از نتایج خوبی که در بازیهای آسیایی ثبت شد تا رفتن بازیکنان زیادی از تیم ملی به سطح اول هندبال در اروپا و فرصت رقابت کنار بزرگان دنیا. اللهکرم استکی و سجاد، برادرش؛ با حضور خوبی که در این چند سال در لیگهای مختلف اروپا داشتند، فرصتی فراهم کردند تا تعداد قابل توجهی از ملی پوشان ایران راهی لیگهای معتبر هندبال شوند و چه فرصتی از این بهتر برای رشد یک رشته؛ البته اگر آنهایی که باید؛ قدر این فرصت را بدانند. اللهکرم در هر تیمی که بوده، افتخاراتی را برای اولین بار ثبت کرده و حالا که به رومانی برگشته، میخواهد یک بار دیگر یک «اولین» دیگر را تجربه کند. او این روزها در زیمیریلور لیگ (رومانی) توپ میزند و بر خلاف دفعات قبل که تیمهایش ریشهدار و صاحب عنوان بودند، این بار یک تیم جوان به نام بوزائو را انتخاب کرده تا نامش در موفقیتهایی که ثبت میشود، ماندگار باشد. اللهکرم استکی بعد از مدتها دوری، این روزها در ایران به سر میبرد. تعطیلات ژانویه و البته آسیبدیدگی دست فرصتی داده تا او و خانوادهاش چند روزی به ایران بیایند و همین حضور، بهانه خوبی است برای صحبت با او که میخواهد جایش را به جوانترها بدهد.
بعد از مدتها توانستید به ایران بیایید.
بله. برای تعطیلات کریسمس آمدهام و نمیدانم حالا با این شرایط که برای کرونا در کشورهای اروپایی پیش آمده، برای برگشت به مشکل میخورم یا نه.
خب با این شرایط ریسک نکردهاید؟ برخی از بازیکنان مثل برادرتان ترجیح دادند که در اروپا بمانند.
دلم میخواست به ایران بیایم و خانوادهام را ببینم. نهایتش این است که این فصل را از دست میدهم. با این شرایطی که برای همه دنیا پیش آمده، خیلی انگیزهای باقی نمیماند. تمام انرژی که ما میگیریم از تماشاگران است و برایم خیلی سخت است که در سالنهای بدون تماشاگر مسابقه بدهم.
چطور شد که شما و سجاد، راهتان را جدا کردید؟ او به فرانسه رفت و شما ترجیح دادید به رومانی برگردید و تیمی را انتخاب کردید که اسم و رسمی هم ندارد.
من برای این فصل چند پیشنهاد داشتم اما برایم مهم بود تیمی را انتخاب کنم که در هیچکدام از لیگهای اروپایی حضور نداشته باشد. حضور در این تیمها یعنی سفر زیاد و امسال اصلاً شرایط سفر رفتن را نداشتم. در این شرایط کرونا ترجیح میدهم سفر نروم و بیشتر کنار خانوادهام باشم. ضمن اینکه تیمی که انتخاب کرده ام، جوان است و میخواهم کنار این جوانها به موفقیت برسم. این تیم پتانسیل خوبی دارد و در دور برگشت نتایج بهتری میگیرد. در دور رفت چند مصدوم داشتیم و تعدادی از بازیکنان هم کرونا گرفتند. «شاهو» هم مصدوم بود.
خود شما هم که مصدوم هستید.
بله. مچ دستم آسیب دیده اما با چند روز استراحت خوب میشود و میتوانم به بازیها برسم.
چه نتیجهای را در آخر فصل پیشبینی میکنید؟
اگر بازیکنانمان برسند و همه را در اختیار داشته باشیم، فکر میکنم در پایان فصل جزو چهار تیم باشیم که اتفاق بسیار خوبی است.
همیشه قهرمانی را دوست داشتید. بعید است به چهارمی راضی باشید.
موفقیتی برایم لذتبخش است که در آن اثر زیادی داشته باشم. از اینکه یک چیزی را آماده داشته باشم، احساس خوبی ندارم. ساختن را دوست دارم. در همه تیمهایی که بودهام نیز همینطور بوده است. از سپاهان و ثامنالحجج گرفته تا دیناموبخارست، مونت پلیه و چسمه، چیزهایی را به دست آوردیم که برای اولین بار به دست آمد. از قهرمانی در ایران با ثامنالحجج گرفته تا وقتی به عنوان اولین ایرانی کاپ جام حذفی فرانسه را با مونت پلیه بالای سر بردیم یا مثلاً در چسمه هم بعد از 12 سال قهرمان چلنج کاپ اروپا شدیم. در همه اینها من «اولین»ها را تجربه کردم و این برایم لذتبخش است. حالا اگر با این تیم جوان و تازه تأسیس هم بتوانیم به جمع چهار تیم برسیم، یعنی یک اتفاق خوب. وقتی انسان کارهای جدید انجام بدهد، اسمش بیشتر میماند. من در همه لیگهای خوب اروپا بازی کردهام و جز آلمان در بقیه لیگهای خوب مسابقه دادهام. بنابراین بدم نمیآید اتفاقهای جدید را تجربه کنم.
چند روز قبل رئیس کمیته ملی المپیک به فدراسیون هندبال رفت که در این بازدید شما هم حضور داشتید. بحث مربی خارجی مطرح شد و دکتر صالحیامیری اعلام کرد که اگر فدراسیون میخواهد مربی خارجی بیاورد، 50 درصد مبلغ قرارداد را تقبل میکنند. این موضوع میتواند نکته مثبتی باشد تا بالاخره بعد از چند سال که دور خودمان میچرخیم، بالاخره یک مربی خوب خارجی به ایران بیاید.
سالهاست که میگوییم به مربی خوب خارجی نیاز داریم اما هر بار یک عامل مانع این اتفاق شده. حالا هم بالا رفتن قیمت دلار کار را سخت کرده است. چند سال پیش مربی تیم دوم فرانسه به ما گفت که حاضر است به ایران بیاید. میگفت «در قراردادم بنویسید که حضور ایران در المپیک و قهرمانی آسیا را تضمین میکنم». ما هم به فدراسیون گفتیم اما اتفاقی نیفتاد. البته همیشه مشکل پول را داشتیم وگرنه تیم ملی ایران با قدرتهای آسیا یکی، دو گل فاصله داشته است. برای مثال ما به قطر با آن بازیکنان اروپایی و مربیاش که بهترین مربی دنیاست، 31 – 28 باختیم. خب این نشان میدهد اگر کمی به تیم ملی هندبال توجه شود و مربی خوب بالای سر بچهها باشد، اتفاقهای خوبی میافتد. شرایط تیم ملی ایران نسبت به چند سال قبل تغییر کرده. الان ملیپوشان اصلی ایران، همگی بازیکنانی هستند که در بهترین سطح هندبال، بازی کرده و در شرایط حرفهای تمرین کردهاند. همه چیز برای موفقیت آماده است. فقط بچهها به مربی احتیاج دارند که به آنها اعتماد به نفس بدهد. مثل کاری که کیروش در تیم ملی فوتبال و ولاسکو در تیم ملی والیبال انجام داد. کیروش به بازیکنان ایران یاد داد که بدون ترس مقابل اسپانیا و آرژانتین و بقیه تیمهای خوب بایستند و بازی کنند؛ درست مثل کاری که ولاسکو با تیم ملی والیبال کرد. بازیکنان والیبال ایران در زمان ولاسکو یاد گرفتند که چطور مقابل مدعیان بزرگ بایستند. الان هم دقیقاً در مرحلهای هستیم که یک مربی بزرگ میخواهیم و البته نگاه حرفهای به لیگ ایران. تیم ملی هندبال ژاپن چند سال پیش یکی از بهترین مربیان دنیا را آورد. دو سه سال اول هم خوب نتیجه نگرفت اما الان ببینید که چه تیم خوبی شده است؛ تیمی که ما قبلاً شکستش میدادیم.
به لیگ ایران اشاره کردید. حدود قراردادها در این لیگ چقدر است، پیگیری میکنید؟
بله. تا حدودی در جریانم. حدود 200 تا 300 برای بهترین بازیکنان اما مسأله فقط این نیست. باید دید آیا باشگاهها به تعهداتشان عمل میکنند و همه پول را به موقع میدهند. ضمن اینکه با این پولها واقعاً نمیتوان زندگی مناسبی داشت. من نمیگویم باشگاهها قراردادهای یکی دو میلیاردی ببندند اما حداقل مبلغی را به بازیکنان بدهند که نگران کرایه خانه و مخارج اولیه نباشند. حداقل قراردادها 700–600 میلیون باشد که یک ورزشکار کمتر دغدغه خانوادهاش را داشته باشد و بتواند از این پول یک مربی بدنساز بگیرد و برای خودش کاری انجام بدهد. وضعیت فعلی واقعاً ناراحتکننده است.
پس احتمالاً با این شرایط همیشه خوشحال هستید که از ایران رفتهاید و در لیگهای اروپایی بازی میکنید.
ناراحتی بقیه، ناراحتی همه ماست اما به هر حال از نظر زندگی شخصی، خوشحالم که این مسیر باز شده و ما میتوانیم در شرایط دیگری هندبال بازی کنیم. بحث تمرین و مسابقه در شرایط حرفهای یک چیز است. موضوع شرایط زندگی هم هست و مسئولیتی که در قبال خانوادهام دارم.
به موضوع سرمربی خارجی برای تیم ملی برگردیم. سقف قرارداد مربیان خوب در چه حدی است و آیا در شرایط فعلی مربیان خوب به ایران میآیند؟
مبلغ قرارداد بین 30 تا 40 هزار یورو است؛ مثل مبالغ والیبال. و اینکه مربیان خوب دوست دارند به ایران بیایند. ایران کشور خوبی است و جذابیتهای زیادی دارد. من 8–7 سال است که در کشورهای دیگر زندگی میکنم و حالا با گذشت این مدت میگویم که ایران بهشت است. فقط کاش شرایط برای مردم بهتر بود و ایرانیها میتوانستند زندگی بهتری داشته باشند. ایلیا، پسرم میخواهد درس بخواند، این چند روز که ایران هستیم، آنقدر مشکل اینترنت دارد که به من میگوید «به آقای جهرمی زنگ بزن و بگو یکم سرعتش را بیشتر کنند». حتی بچههای کوچک هم مشکلات را میبینند و درک میکنند. من بعد از چند وقت به ایران آمدهام و وقتی با همسرم برای خرید به بیرون رفتیم، حس اصحاب کهف را داشتم. امیدوارم شرایط برای همه بهتر شود، چون مردم ایران شایسته بهترینها هستند.
مدتی قبل گفتید که از تیم ملی هندبال خداحافظی میکنید. سر این تصمیم هستید یا اینکه ممکن است با حضور یک مربی خوب، تصمیمتان را تغییر بدهید؟
چند جوان خوب سر پستم هستند که دلم میخواهد راه را برای آنها باز کنم. اگر قرار باشد همیشه پشت من بمانند، دیگر انگیزهای برای پیشرفت ندارند. نمیخواهم تیم ملی را به انحصار خود درآورم و بعدها با این ذهنیت دربارهام حرف بزنند. من از 17– 16 سالگی در تیم ملی بزرگسالان بازی کردهام و واقعاً دلم میخواهد جا را برای جوانترها باز کنم. اگر بر ماندن اصرار کنم، خاطره خوبی از من نمیماند. البته اگر یک مربی خوب خارجی بیاید و بگویند به تیم ملی کمک کنم، شاید این کار را انجام بدهم. البته حتماً با در نظر گرفتن اینکه فرصت در اختیار جوانان باشد.
آیا به این گزینه فکر میکنید که اگر یک مربی خوب خارجی برای ایران آمد، به عنوان کمک کنارش باشید تا بعدها هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرید؟
من در کلاسهای مربیگری شرکت میکنم و سعی دارم دراین زمینه یاد بگیرم. اگر یک مربی خوب بخواهد که کنارش باشم، حتماً این کار را انجام میدهم چون مربیگری را دوست دارم و حتی این روزها به این فکر میکنم که یک آکادمی در تهران راهاندازی کنم و استعدادهای هندبال را پرورش بدهم. با این شرایط میتوان بازیکنان خوبی را برای تیم ملی هندبال تربیت کرد. باید از چیزهایی که در هندبال اروپا یاد گرفتهام، استفاده کنم. تقریباً به آخر دوران بازیام نزدیک میشوم وبعد از دو سه فصل در اروپا، شاید یکی دو سالی هم به لیگهای عربی بروم تا پول در بیاورم و برای بعد از این دوران برنامههایی دارم که امیدوارم بتوانم انجامشان دهم.
شیاطین سرخ بازگشتهاند
منچستر سولشر یادآور منچستر فرگوسن
زمانی که منچستر یونایتد در سال 1993 داشت به طلسم 26سالهاش خاتمه میداد و در آستانه قهرمانی لیگ بود، طرفداران خرافاتیشان سرودهای قهرمانی را سر نمیدادند، چرا که بر این باور بودند که این کار شگون ندارد و ممکن است باعث از دست رفتن قهرمانی شود.
در حال حاضر طرفداری به ورزشگاه اولد ترافورد – یا ورزشگاههای دیگر - نمیرود. تقریباً سه دهه از آن دوران گذشته و میتوان تصور کرد که اگر طرفداران روی سکوها بودند، دوباره همان احساسات را داشتند.
اوله گونار سولشر و منچستر یونایتد در دو سال اخیر بارها تمسخر و سرزنش شدهاند اما آنها حالا مدعی قهرمانی هستند، آن هم در حالی که کسی باورش نمیشود.
برد دو بر یک جمعه مقابل استون ویلا امتیاز آنها را با لیورپول در صدر جدول لیگ برتر برابر کرد. به جز هفته اول فصل 17-2016، از سال 2009 تاکنون چنین شرایطی حاکم نشده بود. دو تیم در 17 ژانویه در آنفیلد به مصاف هم میروند و به این ترتیب، نبرد موفقترین تیمهای انگلیسی، به شکلی کمسابقه در حالی برگزار میشود که هر دو تیم رویای قهرمانی دارند. منچستر یونایتد با پیروزی مقابل ویلا که بسیار پیشرفت کرده، حالا 10 بازی است که در لیگ برتر نباخته است. هشت بازی از این دیدارها با پیروزی یونایتد همراه بوده است. تنها باری که یونایتد چنین روندی را پس از بازنشستگی سر الکس فرگوسن داشته، به زمانی برمیگردد که سولشر تازه به یونایتد آمده بود. اما باید در نظر گرفت که در تمامی فصلهایی که یونایتد با فرگوسن قهرمان شد، همین روندها را داشت که معمولاً طولانیتر بود و گاهی چند بار در طول فصل تکرار میشد. یونایتد در بازی مقابل ویلا بسیار سختی کشید. سولشر پس از بازی گفت: «رنگ موهای من بیدلیل نیست. ما باید بازی را بهتر به پیش میبردیم اما دوست داریم کار را به شیوه سختش انجام دهیم.» تعجبی نداشت که برونو فرناندس پیروزی یونایتد را رقم بزند. او از ژانویه گذشته که آمده، در 30 بازی در لیگ برتر روی 33 گل تأثیر مستقیم داشته است. او مقابل ویلا هم پنالتی پیروزی را در دقیقه 61 به ثمر رساند. ماهها بود که به نظر میرسید فرناندس دارد تیم سولشر را به پیش میبرد اما اوضاع را باید به شکل دیگری دید. کمتر تیمی به اندازه یونایتد بازیکن خوب دارد. در چنین فصلی، این موضوع بسیار مهم است. ادینسون کاوانی به دلیل محرومیت سهجلسهای در این بازی حاضر نبود اما او در کنار امثال مارکوس رشفورد، آنتونی مارسیال – دیگر گلزن یونایتد مقابل ویلا، داوید دخئا و اریک بایی، نقشی حیاتی در موفقیتهای تیم داشته است.
باید به مدیران باشگاه هم توجه کرد. اد وودوارد، معاون اجرایی باشگاه در 24 ماه گذشته، تقریباً به تنهایی از عملکرد مربی نروژی تیمش دفاع کرده است. او بارها تأکید کرده که سولشر بهترین فرد برای یونایتد است، آن هم در شرایطی که گاهی همه چیز علیه این مربی بود. موریسیو پوچتینو، فردی که بسیاری بر این باور بودند جانشین سولشر خواهد شد، به پاریسنژرمن برگشته است و وودوارد حالا دارد برنامه سال جدید را میچیند. سولشر پس از دوران ژوزه مورینیو، برای این آمد که اوضاع را متحول کند و باشگاه را از لحاظ فرهنگی بازسازی کند. وودوارد میگوید: «در یک سال گذشته، آمار مثبت زیادی هست که نشان میدهد با اوله پیشرفت کردهایم اما اینها تنها بخشی از ماجرا است. کاری که او پشت صحنه انجام داده تا فرهنگ پیروزی را بسازد هم بسیار مهم بوده است. او میخواهد تیمی جوان و سختکوش داشته باشد که از استعدادهای پرورشیافته خودمان در کنار خریدهای بزرگ استفاده کند و مطابق با سنت باشگاه، فوتبالی تهاجمی به نمایش بگذارد.» برخی منابع نزدیک به یونایتد پیشبینی میکنند که این تیم ژانویه آرامی را خواهد گذراند اما یک بازیکن دارد به این تیم میآید: آماد دیالو، بازیکن 18ساله اهل ساحل عاج، البته به شرط آنکه کارهای اداری او پس از برگزیت دچار مشکل نشود.
این از همان بازیکنانی است که یونایتد سولشر در تلاش برای جذبشان است؛ بازیکنان جوان دارای پتانسیل. جیدون سانچو هم همینطور است، البته قیمت این بال تیم ملی انگلیس و بوروسیا دورتموند بسیار بیشتر از 19 میلیون پوندی است که صرف دیالو میشود.
سولشر هم پس از بازی گفت: «یونایتد در یک سال گذشته بسیار پیشرفت کرده است.»
اما با این حال، مشخص است که یونایتد تیمی کامل نیست. بازیکنانی هستند که سولشر دوست دارد در همین ژانویه بفروشد، هرچند اینکه آیا باشگاههایی پیدا میشوند که دستمزدهای فیل جونز، سرخیو رومرو و مارکوس روخو را بپردازند مسأله دیگری است. تصمیمات سختتری هم باید در زمینه انتقال قرضی براندون ویلیامز به ساوتهمپتون و آینده جسی لینگارد گرفته شود. خرید یک مدافع میانی جدید در صدر لیست باشگاه قرار دارد و آنها یک مهاجم راستپا هم میخواهند. سولشر امیدوار بود که این مهاجم، سانچو باشد. با این حال، تردیدهایی که به یونایتد شده بود دیگر دارند محو میشوند. هیچکس در یونایتد علنی نمیگوید که این تیم بازگشته است اما اینکه آنها در شرایط برابر – دست کم طبق جدول - به آنفیلد میروند، نشان میدهد که یونایتد دارد به جایگاهش میرسد.
میلیچ: دربی قبل یکی از بهترینهای استقلال بودم
هرویه میلیچ این روزها به چهرهای خبرساز در باشگاه استقلال تبدیل شده است.
او که به سبب انتشار پستی حاشیهساز در اینستاگرام به باشگاه فراخوانده شده بود درباره اینکه چه صحبتهایی با سران باشگاه استقلال انجام داده، این توضیحات را بیان کرد: «اتفاق خاصی نبود و من برای یکسری مسائل کاری در باشگاه حضور پیدا کردم و مسأله خاصی نیست.
تنها چیزی که الان مهم است، پیروزی تیم در بازی امروز و حفظ صدرنشینی است.
قصد دارم برای بازی با آلومینیوم به ورزشگاه بروم تا بازی تیم را از نزدیک ببینم و تیم را تشویق کنم. متأسفانه هواداران نمیتوانند در استادیوم حضور داشته باشند. همه ما بهترین تیم ایران را حمایت میکنیم.»
میلیچ به ادعای اینکه از شرایط آرمانی به دور است نیز میخندد: «من نمیدانم چه چیزی بگویم و این یک مسأله خندهدار است و خودم را اثبات خواهم کرد.» هرویه قصد دارد با همه وجود خودش را آماده نبرد بزرگ با پرسپولیس کند. به احتمال خیلی زیاد او در لیست بازی با پرسپولیس قرار خواهد گرفت چراکه همین حالا هم که استقلال قرار است با آلومینیوم بازی کند، از داشتن چپ پای تخصصی محروم است. میلیچ حرفهایش را با این جملات تمام میکند: «این به تصمیم سرمربی تیم بستگی دارد و من تمام تلاشم را خواهم کرد تا به آن درجه از آمادگی برسم که در این دربی حضور داشته باشم همانطور که در دربی سال گذشته حضور داشتم و یکی از بهترین بازیکنان زمین بودم.»
با توجه به نتیجه نسبتاً خوب نشست میلیچ با سران باشگاه استقلال این بازیکن بعد از بازی با آلومینیوم در تمرینات تیمش شرکت خواهد کرد.
استقلال عصر امروز رخ در رخ این تیم اراکی قرار خواهد گرفت و از فردای بازی تمریناتش را برای حضور در دربی دنبال خواهد کرد. دربی هفته آینده برگزار میشود.
به یاد یونس علیشیری
عکاس و سوژههایش همه زندهاند
تماشای عکسهای ماندگار یونس علیشیری در روز غمانگیز درگذشت او، یادمان میآورد که در روزنامهنگاری ورزشی آخرش آنچه تاریخ را، چهرهها را و حکایتها را حفظ میکند، عکسها هستند.
عکسهای یونس علیشیری از ناصر حجازی و همایون بهزادی و منصور پورحیدری در روز درگذشت عکاس، زنده بودن عکاس و سوژه را مقابل مرگ جلوه میدهند. انگار هیچ چیزی از دست نرفته است. عکاس کارش را به خوبی انجام داده و اثرش زنده است و سوژههای او نیز خالقان حکایتهای باشکوه در ورزشاند و حکایت و اثرشان زنده است. در این تصویرها خبری از مرگ نیست، بلکه همه یکسره زندگی است.
یونس علیشیری، عکاس ورزشی که در مجله دنیای ورزش درخشید و تصاویری ماندگار از ورزش را به ثبت رساند، از دنیا رفت اما همکاران او از نسلهای بعد آثارش را زنده نگه داشتهاند، مثل ابوالفضل امانالله، عکاس برجسته ورزشی که آرشیو عکسهای علیشیری را در فتو امان ساخته است. فرشاد عباسی از بهترین عکاسان ورزشی در سه دهه اخیر مطبوعات ورزشی دیروز به چیرهدستی و شوخطبعی علیشیری پرداخته بود و دیگران که از نقش و اهمیت عکاسی علیشیری نوشته بودند.
در ورزش ایران اما چندان اعتباری برای تاریخ قائل نیستند. نه باشگاهها آرشیوی از تاریخ خود دارند و نه فدراسیونها و نهادهای ورزشی. گوشههایی از تاریخ ورزش به کوشش اهالی ورزش و روزنامهنگاران و عکاسان ثبت میشود و روایت میشود اما نهادهایی که باید تاریخ خود را ثبت کنند، از ارزش تاریخ خود بیخبرند.
آنچه از یونس علیشیری به جا مانده روایتهایی از ورزش است، روایتهای دست نخورده و دقیق. انگار تختی، بهزادی، حجازی، پورحیدری و بسیاری دیگر از مردان درخشان ورزش در عکسهای او با یک دم و یک نگاه، چیزی از داستان خود را با ما در میان میگذارند، حسرتی و امیدی و حرفی.
عکاسان ورزشی مثل زندهیاد اسماعیل زرافشان، علی کاوه، جعفر تبریزی، زندهیاد یونس علیشیری و بسیاری دیگر از این دست، عمری را برای مطبوعات ورزشی سپری کردهاند و زیباترین حسها را برای مخاطبان روزنامهها و مجلات طی دهههای گذشته ساختهاند، یا عکاسان دیگری از نسلهای بعد مثل نادر داودی، مهدی عاقلی یا رضا معطریان. عکاسان کمنظیر ورزش هر کدام عکسهای ماندگاری را از ورزش ثبت کردهاند که با تماشایشان روی جلد روزنامهها و مجلات هر بار شاید بیشتر شیفته ورزش شده باشیم با حسی قویتر و واقعیتر و دریافتی تازهتر از مفهوم ورزش.
به بخشش خودم در AFC خیلی امیدوارم
آل کثیر : باز هم قهرمان می شـویم
گفت و گو
ناصرقراگزلو
عیسی آلکثیر این روزها خیلی سرسخت تمرین میکند. تمرین انفرادی و تمرین زیر نظر مربی بدنساز عیسی را در بهترین فرم ممکن قرار داده، بازیکنی که برای بازگشت به میدان و بخشیده شدن محرومیتش لحظهشماری میکند. عیسی در مصاحبهای اختصاصی با ایران ورزشی از آخرین شرایط خودش و تیمش گفت و البته حمایت کامل خود را هم به گونهای از تیم پرسپولیس اعلام داشت.
دوران محرومیت خود را چگونه سپری میکنی؟
هم تمرین اختصاصی انجام میدهم و هم زیر نظر مربی بدنسازی که گرفتم تمرین میکنم. شرایطم خیلی خوب است و برای بخشیده شدن و حضور در مستطیل سبز و بازی برای تیم و هواداران محبوبم لحظهشماری میکنم.
گویا دادگاه عالی هم از AFC خواسته در مورد بخشش تو لایحه و بازنگری دیگری داشته باشد که این امر مسئولان باشگاهتان را به بازگشت تو و بخشیده شدنت خیلی امیدوار ساخته؟
بله من هم این اخبار خوب را شنیدهام. انشاءالله که این محرومیت هم بخشیده میشود تا من بتوانم باز هم در خدمت پرسپولیس باشم و به بهترین شکل ممکن در لیگ و باقی مسابقات دینم را به تیمم ادا کنم.
اما تیمت پرسپولیس در چند بازی اخیرش خوب نتیجه نگرفته و با مساویهای زیاد به نظر با قدرت سالهای گذشتهاش تا حدودی فاصله دارد؟
من فکر میکنم هنوز اول فصل است و در ابتدای لیگ نباید تیمی به بزرگی پرسپولیس را قضاوت کرد و تیمی که پوکر زده را نباید با چند نتیجه قضاوت کرد. این قضاوت درستی نیست چون در فوتبال نتیجه تساوی برای هر تیمی به وجود میآید و بزرگترین تیمهای دنیا هم نمیتوانند در همه بازیهایشان فقط پیروزی کسب کنند.
اما بازی بعدی تیمتان هم با تیم مطرح سپاهان، یکی از مدعیان قهرمانی است؟!
بازیکنان ما برای پیروزی مقابل سپاهان انگیزه خیلی زیادی دارند و من شک ندارم که آنها فقط به نیت بردن و شکست این تیم به مصاف سپاهان خواهند رفت و اطمینان دارم با انگیزهای که بازیکنان ما دارند سپاهان را شکست داده و با یک برد بزرگ شرایط را باز هم ارتقا خواهند داد.
یعنی پرسپولیس در بازیهای بعدیاش ورق را برمیگرداند؟
شک نداشته باشید که تیم ما در بازیهای بعدی بهترین نتایج را گرفته و جایگاهش را در جدول ارتقا خواهد داد.
فکر نمیکنی این فصل کمبود بازیکن دارید؟
من معتقدم پرسپولیس بهترین کادر فنی و بهترین بازیکنان ایران را در اختیار دارد و فراموش نکنید با همین بازیکنان در فینال آسیا هم بازی کردیم و فقط روی دو اتفاق باختیم.
و دربی...
اجازه بدهید فعلاً تیم ما بازی با سپاهان را انجام بدهد چون تمرکز بچههای ما فعلاً فقط روی این بازی معطوف است.
از کیومرث هاشمی تا حبیب کاشانی
بازنشستگی، مانع حضور کدام نامزدهاست؟
حیدر بهاروند در آخرین مصاحبهای که با سایت رسمی فدراسیون فوتبال داشت، اعلام کرد که عضویت هیأت رئیسه و ریاست کمیته شغل پارهوقت است و بازنشستگان میتوانند عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال شوند. با این حال اما هم او و هم علینژاد به عنوان معاونت وزارت ورزش به این نکته تأکید کردهاند که بازنشستگان امکان حضور در پست ریاست فدراسیون فوتبال را نخواهند داشت.
مشخص شدن این موضوع و اعلام رسمیاش، بعد از ابهامهای فراوانی که در این رابطه مطرح میشد، بسیاری از گزینههایی که احتمال کاندیداتوریشان برای انتخابات فدراسیون فوتبال مطرح میشد را از گردونه رقابت خارج کرده است.
کیومرث هاشمی، علی رغبتی، علی کفاشیان، محمد دادکان و حبیب کاشانی از افرادی هستند که به علت بازنشستگی نمیتوانند برای انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال کاندیدا شوند. علی کفاشیان که پیش از این اعلام کرده بود، بازنشستگی مانع حضور او در انتخابات نیست و خودش تمایلی به ریاست دوباره ندارد، حالا نه تنها به علت بازنشستگی نمیتواند در انتخابات نامزد شود که براساس اساسنامه جدید فدراسیون فوتبال ریاست هر فرد برای بیش از سه دوره، امکانپذیر نیست.
حبیب کاشانی هم گرچه پیش از این به دلیل عمل قلب و شرایط جسمانیاش برای حضور در انتخابات مردد شده بود اما حالا مشخص است که به خاطر بازنشستگی قطعاً نمیتواند در انتخابات نامزد شود. او که مدیر بازنشسته آموزش و پرورش است، پیش از این زمزمههایی درباره تلاشاش برای بازگشت به کار شنیده میشد. تحقق این امر اما تابع قوانین خاصی است که درباره حبیب کاشانی محقق نشد. چرا که بازگشت به کار یک فرد تنها در صورتی انجام میشود که بالاترین دستگاه اجرایی در آن حوزه، برای بازگشت به کار او در همان حوزه کاری اعلام نیاز کند که درباره حبیب کاشانی، وزارت آموزش و پرورش باید این کار را انجام دهد. در صورت انجام این مراحل کاشانی تنها میتواند در آموزش و پرورش مشغول به کار شود نه نهاد دیگری مثل فدراسیون فوتبال.
محمد دادکان، کیومرث هاشمی و علی رغبتی هم تا کنون اعلام کردهاند که تصمیمی برای حضور در انتخابات ندارند. امیررضا واعظیآشتیانی یکی دیگر از گزینههاست که احتمال حضورش در انتخابات مطرح میشود اما به گواه خودش در دسته بازنشستگان جایی ندارد.
در کنار همه این نامها اما حیدر بهاروند، یکی دیگر از بازنشستگانی است که در آخرین مصاحبههایش مدعی شده مشکل بازنشستگی خود را حل کرده است. گفته میشود او سنوات و مستمری خود در شغل قبلیاش را قطع کرده و در شرکتی زیر پوشش بیمه تأمین اجتماعی به عنوان مشاور مشغول به کار شده، حقوق میگیرد و حق بیمهاش را میپردازد و به این طریق موفق شده مشکل بازنشستگی خود را حل کند. این البته ادعای خود بهاروند است و معلوم نیست که این شیوه فرار او از قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان آیا مورد تأیید کمیته انتخابات فدراسیون فوتبال قرار خواهد گرفت و او هم در میان نامزدهای نهایی حضور خواهد داشت یا او هم در نهایت به دلیل بازنشستگی از گردونه انتخابات حذف خواهد شد؟
تغییرات یحیی برای بازی سپاهان
یکی اجباری، یکی اختیاری
پرسپولیس در نیمه دوم بازی با ذوبآهن نمایش ضعیفی داشت و دو امتیاز حساس را از دست داد تا فشار روی کادر فنی و بازیکنان این تیم در آستانه بازی حساس با سپاهان زیاد شود.
بازی با سپاهان همیشه حساس است و حالا که یک هفته قبل از دربی برگزار میشود حساسیتش بیشتر هم شده ضمن اینکه پرسپولیس بعد از دو تساوی متوالی اصلاً دوست ندارد از این بازی خانگی باز هم امتیازی را برای حریف به جا بگذارد.
با توجه به ضعف خط میانی پرسپولیس مقابل ذوبآهن احتمال تغییرات در بازی مقابل سپاهان هم وجود دارد اما تغییرات مدنظر یحیی لو نرفته است.
در این میان او مجبور است در غیاب سعید آقایی محروم یک تغییر اجباری در خط دفاعش داشته باشد و به احتمال فراوان از علی شجاعی در پست دفاع چپ استفاده خواهد کرد.
در خط میانی شاید یک تغییر نسبت به بازی قبل ایجاد شود و احتمال بازگشت میلاد سرلک به ترکیب اصلی وجود دارد، اما در خط حمله بعید است تغییری رخ بدهد.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو