جلال چراغپور

 

درباره انتخاب داود مهابادی و حمید درخشان به عنوان سرمربی و مدیرفنی تیم ملی فوتبال جوانان ایران صحبت‌های زیادی مطرح شده است اما اگر قرار باشد من درباره این موضوع صحبت کنم، باید بگویم آنچه عیان است، چه حاجت به بیان است. فارغ از اشکال‌هایی که در فوتبال پایه وجود دارد، در این سطح از فوتبال شاهد لجاجت عجیبی هستیم. لازم نیست مسئولان فدراسیون حرف کارشناسان را گوش کنند بلکه اگر حرف افراد بی‌طرف را هم گوش بدهند، متوجه می‌شوند فردی که تقریباً 10 سال است با تمام فراز و نشیب‌ها در سطح لیگ یک سرمربیگری می‌کند و در این امر تخصص دارد، نباید در سطحی قرار بگیرد که اساساً بنیان آن تیم متفاوت است. بازیکنان تیم ملی جوانان نیاز دارند تا 50 درصد برای آینده فوتبال ایران به آنها بحث تئوریک و سواد فوتبال تزریق شود و 50 درصد هم فوتبال روز دنیا را بازی کنند. همه چیز این فوتبال باید تعریف کلاسیک جهانی داشته باشد یعنی تعریف تمرینات، کوچینگ‌ها، وضعیت چیدمان، نوع نگرش به فوتبال و سبک بازی باید تعریف داشته باشد. اینها جزو مواردی نیست که همه آن را بدانند اما مسئولان فدراسیون فوتبال ندانند. لجاجتی درباره مقالات رسانه‌ها و بی‌تفاوتی نسبت به واقعیاتی که کارشناسان مطرح می‌کنند وجود دارد که این موضوع به ضرر فوتبال کشور است. فوتبال ما گرفتار یک وضعیت بحرانی شده است و شرایط به شکلی شده که افراد به دلیل فوتبالی در آن تیم نمی‌گیرند بلکه به دلیل نیروهایی است که بیرون از فوتبال به او کمک می‌کنند. خیلی سال پیش یکی از فوتبالیست‌های معروف ما گفت لابی‌های قوی برای تیم گرفتن دارم که آن حرف هم کاملاً درست است. اکنون نیاز به لابی‌های سطح بالا و ارتباط گرفتن با افراد سیاسی پرنفوذ هم نیست بلکه لابی‌های متوسطی به درون فوتبال نفوذ کرده‌اند که به دلیل اینکه خودشان نمی‌توانند در این رشته مربیگری کنند، مجبور هستند ابزار کار خود را از سیستم فوتبال بردارند. در این شرایط داود مهابادی که تیم کاملی را آماده کرده، برای فجرسپاسی یارگیری انجام داده و اردوهای آماده‌سازی را پشت سر گذاشته است، ناگهان سرمربی تیم ملی جوانان می‌شود. اگر قرار است جایی مشغول باشد، باید در جایی که تخصص دارد کار کند اما وقتی به او می‌گویند به تیم جوانان بیا، نمی‌تواند این موضوع را قبول نکند. از آن طرف می‌بینیم حمید استیلی که به عنوان مدیر به تیم ملی آمد پس از موفق نبودن در تیم‌هایی مانند استیل‌آذین، شاهین، راه‌آهن، ملوان و تیم ملی امید باز هم در تیم امید ابقا شد با اینکه تیم امید با این مربی پرپر شد. طبق همین فرمول حمید درخشان که فرد بسیار خوبی هم هست پس از ناکامی در تیم‌هایی مانند داماش و پرسپولیس، مدیر فنی تیم ملی امید می‌شود. اکنون اگر قرار باشد تغییر مجددی در تیم ملی جوانان رخ بدهد، داود مهابادی کنار می‌رود و طبق این فرمول حمید درخشان جای مهابادی سرمربی می‌شود. این نفرات به هم کمک می‌کنند اما به فوتبال کمک نمی‌شود. در نهایت ثمره این لجاجت‌ها چه خواهد بود؟ با توجه به این اتفاق‌ها آرام آرام بین چرخه تولید بازیکن از رده‌های پایه تا تیم بزرگسالان فاصله می‌افتد و با این امر تیم‌های بزرگسالان دیر بازیکنان خود را تعویض می‌کنند و عمر فوتبال در تیم‌های ملی بالا می‌رود. 

اکنون فوتبال ایران مشکلات متعددی دارد و با خیلی از مسائل درگیر هستیم که در شأن و شخصیت این رشته نیست. روز به روز هم این موارد شدت و حدت بیشتری پیدا می‌کند. درباره حضور سرمربی و مدیر جدید در تیم جوانان هم باید دید ریشه موضوع کجا است که داود مهابادی با وجود قرارداد داشتن با تیم فجرسپاسی یک هفته مانده به مسابقات این تیم را رها می‌کند. باید مشخص شود چه سیاستی در ورزش کشورمان حاکم است که سبب می‌شود یک مربی با یک تلفن جا‌به‌جا شود. البته شاید هم مهابادی خودش به هر دلیلی چنین تصمیمی گرفته است. از طرفی امکان دارد مدیربرنامه‌های این مربی هم مثل خیلی از مدیربرنامه‌های دیگر فوتبال ایران توانسته باشد او را به چنین جایگاهی رسانده باشد تا قیمتش را بالا ببرد. در این موضوع هم منفعت زیادی به خود مدیربرنامه‌ها می‌رسد. هیچ جای دنیا نمی‌بینید یک مربی که مدت‌ها با یک تیم کار می‌کند، بدون هیچ دلیلی سر از یک تیم ملی یا تیم باشگاهی دیگری درآورد. این موضوع ضمن اینکه شأن مربی را پایین می‌آورد، نشان دهنده بی‌مسئولیتی فدراسیون فوتبال است و ثابت می‌شود مدیران فدراسیون متوجه نیستند با نحوه انتخاب یک سرمربی، چه آسیب‌هایی به مجموعه فدراسیون زده می‌شود. همانگونه که فوتبال ایران آینده تاریکی دارد و در مسیر ورشکستگی قرار گرفته، آینده تیم ملی جوانان هم تاریک است.

 

در ادامه دیدارهای هفته پانزدهم و پایانی دور رفت لیگ برتر روسیه، تیم زنیت سنت‌پترزبورگ که سردار آزمون در آن عضویت دارد، از ساعت ۱۷ دیروز (شنبه) در ورزشگاه اخمت آرنا به مصاف اخمت گروژنی رفت. سردار آزمون اما باز هم در لیست بازیکنان منتخب سرمربی برای این بازی، جایی نداشت. غیبت سردار آزمون در پنج مسابقه رسمی اخیر تیمش البته بنا به گفته برخی رسانه‌ها به دلیل مشکوک بودن او به ویروس کرونا و بیماری بوده است. او اما دیروز برای ششمین دیدار پیاپی در فهرست تیم زنیت سنت‌پترزبورگ مقابل اخمت گروژنی حضور نداشت. مهاجم ایرانی زنیت سنت‌پترزبورگ از ابتدای فصل در ۱۱ مسابقه لیگ برتر روسیه حضور داشت و ۶ گل به ثمر رساند. او همچنین در یک دیدار مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا برابر کلوب بروژ به میدان رفته بود اما در سه دیدار بعدی لیگ و دو بازی اروپایی جزو فهرست تیمش قرار نگرفت که همین موضوع هم باعث شد که دراگان اسکوچیچ برخلاف میلش او را برای اردوی اخیر تیم ملی فوتبال ایران و بازی مقابل بوسنی دعوت نکند.