عناوین این صفحه
-
مسی علیه نیمار
-
دار و دسته برادرها
-
به وقت انتقام
-
فرشید اسماعیلی فصل بعد در لیگ ستارگان قطر!
-
گفتند برگرد چون ما یک ماه دیگر میرویم و نمیخواهیم خاطره بد از خود بگذاریم
-
به امید پدیدهها
-
جهانفکریان از حضور در المپیک محروم شد
-
فغانی: اواسط هفته به ایران میآیم
-
دوئلِ خطرناک در ماراکانا!
-
نیمار: دوستی من و مسی در خطر است
-
سیدمهدی رحمتی؛ تیمی شبیه آقای سرمربی!
-
توجیهات بیاعتبار استقلال و پرسپولیس
-
فرهاد و فراز یک ملاقات مهیج
-
صدای نگران هواداران: مبادا قایدی مثل میلیچ برود
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6805 /
۱۴۰۰ شنبه ۱۹ تير
|
برزیل – آرژانتین؛ فینال کوپا آمهریکا، ساعت 4:30 بامداد یکشنبه
مسی علیه نیمار
ورزشگاه ماراکانا میزبان دیداری هیجانانگیز خواهد بود. برزیل در خانه در فینال کوپا آمهریکا، به مصاف آرژانتین میرود.
برزیل به دنبال دهمین قهرمانیاش در این رقابتها است و آرژانتین هم در صورت قهرمانی، به آمار 15 جام میرسد.
میزبان در سال 2019 قهرمان این رقابتها شد و میخواهد امسال در خانه از عنوان قهرمانیاش دفاع کند. مردان لیونل اسکالونی هم به دنبال کسب اولین جام خود در قرن بیست و یکم هستند.
برزیل با انتظارات بالایی وارد این رقابتها شد و در گروهش اول شد. آنها به این ترتیب در مرحله یکچهارم نهایی با شیلی بازی کردند و در حالی که 40 دقیقه ده نفره بودند، پیروز شدند. مردان تیته سپس پرو را پشت سر گذاشتند و به فینال رسیدند. برزیل در دور قبلی این رقابتها که باز هم در خانه آنها برگزار شده بود، در فینال توانسته بود پرو را سه بر یک ببرد. آنها امیدوارند که این نتیجه را در فینال امسال هم تکرار کنند.
برزیل به مصاف آرژانتین میرود که 28 سال است قهرمان کوپا آمهریکا نشده است. «لا آلبیسلسته» این رقابتها را با تساوی آغاز کرد اما سپس با پیروزیهای پیاپی به عنوان تیم اول صعود کرد. آرژانتین در مرحله یکچهارم نهایی به مصاف اکوادور رفت و این تیم را سه بر صفر برد. آنها سپس با کلمبیا بازی کردند و دیدار سختی پیش رو داشتند. کار به ضربات پنالتی کشید ولی در نهایت این آرژانتین بود که بازی را برد.
آرژانتین به این ترتیب برای 29امین بار به فینال کوپا آمهریکا رسید. آنها آخرین بار در سال 2016 به دیدار نهایی راه یافته بودند و در آن سال برابر شیلی شکست خوردند.
این تیم قدرتمند آرژانتین حالا به دنبال آن است که عملکردی بهتر از آن سال داشته باشد و 15امین قهرمانی خود در کوپا آمهریکا را جشن بگیرد. در این صورت، آنها با رکورد تعداد قهرمانیهای اروگوئه در این مسابقات برابری خواهند کرد.
برزیل در دیدار نهایی گابریل ژسوس را در اختیار ندارد. او به دلیل خطای بسیار خشنی که در برد مقابل شیلی انجام داد و منجر به اخراجش شد، دو جلسه از همراهی تیمش محروم شده است. به این ترتیب او دیدارهای نیمهنهایی و فینال را از دست داد.
البته برزیل جانشین خوبی برای ژسوس دارد. لوکاس پاکتا در هر دو بازی برزیل در مرحله حذفی، گلهای پیروزی تیمش را به ثمر رسانده است. او پشت سر نیمار بازی خواهد کرد، که در پنج بازی در کوپا آمهریکای امسال، دو گل زده و سه پاس گل داده است.
در انتهای دیگر میدان، مارکینیوش و تیاگو سیلوا در قلب خط دفاعی قرار میگیرند. این خط دفاعی چهارنفره، توانسته در مراحل حذفی، دروازه برزیل را بسته نگه دارد و آنها را به فینال برساند.
پشت سر این مدافعان، ادرسون در دروازه قرار خواهد گرفت. او در مراحل حذفی به آلیسون، دروازهبان لیورپول ترجیح داده شده است.
لیونل مسی، اسطوره آرژانتین در حالی پا به این میدان میگذارد که عملکرد فوقالعادهای داشته است. او در شش بازی در این رقابتها چهار گل زده و پنج گل ساخته است. در کنار او لائوتارو مارتینس حضور مییابد که در هر سه بازی اخیر آرژانتین گل زده است.
لائوتارو باعث شده که سرخیو آگوئرو، مهاجم جدید بارسلونا، از ترکیب دور بماند. نیکولاس گونسالس، الخاندرو گومس و آنخل دیماریا هم برای حضور در سمت چپ خط حمله سهنفره آرژانتین با هم رقابت میکنند.
خط میانی سهنفره آرژانتین متشکل از رودریگو دیپائول، لئاندرو پاردس و جیووانی لوسلسو، در این تورنمنت درخشان ظاهر شده و به نظر میرسد که هر سه نفر در دیدار نهایی در ترکیب حضور مییابند تا تعادل را به تیم آرژانتین بیاورند.
امیلیانو مارتینس، دروازهبان استون ویلا، در کوپا آمهریکا عملکردی تماشایی داشته است و در فینال در دروازه قرار میگیرد. جلوتر از او، ترکیب چهارنفره خط دفاعی آرژانتین در این تورنمنت بارها عوض شده است.
منبع: Sports Mole
نگاهی به دوستی الهامبخش مانچو- ویالی
دار و دسته برادرها
مانچینی و ویالی که نزدیک به 40 سال است مثل دو برادر با هم دوست هستند، حالا میتوانند در کنار یکدیگر قهرمان اروپا شوند
یادداشت
اندی گالاگر
سال 1964 سال بزرگی برای فوتبال ایتالیا بود. اینتر هلنیو هررا در فینال جام باشگاههای اروپا رئال مادرید را شکست داد، رم بعد از بازی تکراری دراماتیک مقابل تورینو قهرمان جام حذفی ایتالیا شد، بولونیا هفتمین اسکودتوی خودش را برد و در دو قسمت کاملاً متفاوت این کشور، دو تا از بهترین بازیکنانی که تاریخ فوتبال این کشور به خودش دیده، متولد شدند.
اول جان لوکا ویالی به دنیا آمد. در منطقه لومباردی در شمال ایتالیا متولد شد، لوکای جوان در خانوادهای ثروتمند و خانهای مشهور و 60 اتاقه رشد کرد. حدود پنج ماه بعد و 400 کیلومتر به سمت جنوب، روبرتو مانچینی در یک خانواده معتقد کاتولیک در شهر باستانی جزی به دنیا آمد.
شرایط زندگی و رشد آنها زمین تا آسمان فرق داشت اما عشق به فوتبال خیلی زود در هر دو پدیدار شد. ویالی از 9 سالگی سفری 45 دقیقهای به تیم محلی آماتور آ اس پیتزیگتونه را شروع کرد. همان موقعها در جنوب، مانچینی اولین گامهایش در فوتبال را برداشت. او در شش سالگی فوتبال را آغاز کرد و در تیم محلی اورورا جزی درخشید.
اگرچه ویالی کمی دیر شکوفا شد اما هیچکس درباره استعداد مانچینی شک نداشت. با وجود علاقه بعضی از غولهای ایتالیا، در 13 سالگی با بولونیا قرارداد بست. همزمان ویالی از تیم آماتور به کرمونزه رفت که آن موقع در سری C حضور داشت. ویالی نخستین بازیاش در این رده را در 16 سالگی انجام داد و کمی بعد نوبت مانچینی شد. 13 سپتامبر 1981، سه ماه مانده به تولد 17 سالگیاش، او نخستین بار در سری A بازی کرد. فصلی به یادماندنی بود و این بازیکن جوان در 30 بازی 9 گل زد تا به عنوان یکی از استعدادهای درخشان فوتبال ایتالیا معرفی شود. باشگاههای بزرگ به دنبالش افتادند و در نهایت به سمپدوریا رسید. پائولو مانتووانی مالک باانگیزه و ثروتمند این باشگاه ستارههای خارجی زیادی را جذب کرد. ترور فرانسیس و لیام برادی همان تابستانی آمدند که مانچینی آمد، گرایم سونس هم دو سال بعد اضافه شد.
با وجود جذابیت ستارههای جدید، یکی از تازه واردهای کم سر و صدا بزرگترین اتفاق را در تاریخ سمپدوریا رقم زد. ویالی بعد از چهار سال درخشش در کرمونزه و رساندن این تیم به بالاترین سطح فوتبال ایتالیا، طرفداران زیادی از همه جا به دست آورد بخصوص بعد از آنکه این بازیکن 19 ساله بهترین گلزن تیمش در سال صعود به سری A شد.
مانچینی و ویالی قبل از این رابطه خوبی در تیم زیر 21 سال ایتالیا با یکدیگر پیدا کرده بودند، مانچینی بارها از ویالی گفته بود و اینکه دوست دارد در سمپدوریا به او ملحق شود. تلاشهایش نتیجه داد. با وجود علاقه باشگاههای بزرگ، ویالی در سال 1984 انتخاب کرد به مانچینی و پروژه باانگیزه و هدفدار سمپدوریا بپیوندد.
در اولین فصل همکاری مؤثر این دو، سمپدوریا لیگ را در رده چهارم به پایان رساند و برای نخستین بار در تاریخش قهرمان جام حذفی ایتالیا شد. این دو 20 ساله در بازی برگشت فینال برابر میلانی گل زدند که ستاره دفاعش فرانکو بارزی بزرگ بود.
درخشش واقعی این دو اما با آمدن وویادین بوشکوف خوشفکر به عنوان مربی سمپدوریا در آغاز فصل 1987-1986 صورت گرفت. جدایی سونس و فرانسیس در پایان فصل قبل باعث شد مانچینی و ویالی تک ستارههای تیم شوند. این دو به «دوقلوهای گلزن» معروف شدند و سمپدوریا روندی باورنکردنی را در پیش گرفت. بعد از دو قهرمانی پیاپی در جام حذفی سالهای 1988 و 1989 در جام برندگان جام اروپا در سال 1990 قهرمان شدند. این پایان ماجرا نبود چون سال بعد سمپدوریا برای نخستین بار قهرمانی لیگ ایتالیا را در فصل 1991-1990 از آن خود کرد.
مانچینی حالا دیگر تغییر نقش داده بود و رهبر بیگفتوگوی تیم درون زمین و تا حدی کمک مربی در بیرون زمین شده بود. ویالی هم مثل همیشه گل میزد و آقای گل شد؛ با توجه به سختیهایی که در جام جهانی 1990 ایتالیا داشت، این دستاورد بسیار بزرگی بود. آنها سمپدوریا را به بلندترین قله فوتبال ایتالیا رساندند و در این مسیر تمام افتخارات را به دست آوردند؛ قهرمانی در لیگ به معنای آن بود که سمپدوریا میتوانست در جام باشگاههای اروپا بازی کند. این تیم تا فینال ویمبلی پیش رفت و تنها مغلوب ضربه آزاد دقیقه 112 رونالد کومان شد. این آخرین بازی مانچینی و ویالی در کنار یکدیگر بود. دو ماه بعد از آن شکست تلخ، یوونتوس دسته چکش را در آورد و ویالی را خرید تا دوران دوقلوهای گلزن به پایان برسد.
اگرچه مسیرهای متفاوتی را طی کردند اما همچنان به یکدیگر نزدیک ماندند. نزدیک به 30 سال بعد دوباره به هم رسیدند. مانچینی که حالا مربی تیم ملی ایتالیا شده بود، دوست قدیمیاش، ویالی را به پست باارزش سرپرست این تیم منصوب کرد. این انتصاب زمانی صورت گرفت که ویالی آشکارا با سرطان مبارزه میکرد و این تصمیم به او روحیه مضاعف داد. ویالی گفت: «کارکردن با روبرتو و دستیارانش فوقالعاده است. او گفته ما پیر شدهایم اما به نظر من اگر با هم کار کنیم، جوان میمانیم.»
اوایل سال 2021، ویالی تأیید کرد بعد از 17 ماه مبارزه به طور کامل از سرطان بهبود یافته و هر دو برای حضور در یورو آماده شدند تا سفری که 40 سال قبل شروع شده بود، ادامه دهند. مانچینی درباره ویالی گفته: «ما رابطهای داریم که فراتر از دوستی است. او برای من مثل یک برادر است.» ویالی هم در تعریف از مانچو کم نگذاشته و گفته: «روبرتو از وقتی 14 سال داشتم، قهرمان من بوده.»
مانچینی و ویالی در دهههای 80 و 90 نقش مهمی در شکل گیری فوتبال ایتالیا داشتند. حالا امیدوارند این رابطه خاص بتواند محرکی برای بازگرداندن ایتالیا به روزهای پرافتخار گذشته باشد.
هر اتفاقی فرداشب در فینال یورو 2020 در ویمبلی رخ دهد، تأثیری در داستان دوستی و درک تله پاتیک این دو از یکدیگر ندارد، این چیزی است که حال همه ما را خوب میکند.
منبع: گاردین
به وقت انتقام
تنها شکست این فصل پرسپولیس در اراک رقم خورد. آنها امشب با شکست دادن آلومینیوم علاوه بر تداوم صدرنشینی فرصت دارند آن شکست را هم جبران کنند
پرسپولیس چهارهفته مانده به پایان فصل لیگ برتر باید مقابل تیمی بازی کند که با تمام فراز و فرودهایش و تغییرات اعمال شده در کادر فنیاش جایگاه جالبی در جدول دارد. تیمی که از لیگ یک آمده در رتبه ششم جدول قرار گرفته است و مشخصاً دنبال بلندپروازیهای خویش است اما پرسپولیس دنبال پنجمین قهرمانی متوالی است و هیچ مانعی نباید برای رسیدن به این هدف بزرگ مقابلش قرار بگیرد.
پرسپولیس در این فصل لیگ برتر تنها یک بار باخته و آن هم مقابل همین نماینده اراک بوده است. هر چند در آن مسابقه اشتباهات داوری نقش مهمی در رقم خوردن این شکست ایفا کرد و اینکه پرسپولیس در یکی از مالکانهترین بازیهایش نتوانست به گل برسد ناشی از بدشانسی سرخها در اراک بود اما بالاخره این باخت در کارنامه تیم یحیی ثبت شده و حالا آنها را برای انتقام با انگیزهتر میکند.
البته طبیعتاً بازیکنان و مربیان پرسپولیس بیشتر از اینکه به دنبال انتقام باشند به فکر حفظ اختلافشان با سپاهان در صدر جدول و هموار کردن مسیر قهرمانیشان هستند و دوست ندارند اختلاف دو امتیازی با نزدیکترین تعقیب کنندهشان را از دست بدهند.
پرسپولیس در این بازی کمال کامیابینیا را برای چهارمین بازی متوالی در لیگ برتر در اختیار ندارد ضمن اینکه آلکثیرهم مصدوم شده و به این بازی نخواهد رسید اما دست یحیی برای شکست دادن آلومینیوم خالی نیست.
به نظر میرسد با بازگشت سرلک و امیری احتمالاً این دو بازیکن به ترکیب اصلی برسند و شرایط برای تحت فشار گذاشتن حریف بهتر و بیشتر باشد اما سرخها همچنان با مشکلات مالی باشگاهشان دست و پنجه نرم میکنند و این مسأله روی کیفیت فنیشان تأثیر منفی دارد و در عین حال بازیکنان و کادر فنی سعی دارند فارغ از توجه به این شریط در چهار بازی باقیمانده دنبال موفقیت و رسیدن به هدف نهاییشان که همان قهرمانی است برسند.
در آستانه این بازی مصدومان آلومینیوم همه آماده شدهاند و بخشی از مبالغ قراردادهایشان را هم گرفتهاند تا با بهترین شرایط مقابل پرسپولیس قرار بگیرند.
ضمن اینکه منصوریان به خاطر استقلالی بودنش حتماً با انگیزه متوقف کردن پرسپولیس پا به این میدان خواهد گذاشت.
باشگاه استقلال: میلیچ باج میخواست!
فرشید اسماعیلی فصل بعد در لیگ ستارگان قطر!
فرشید اسماعیلی جزو آن دسته بازیکنانی است که بعد از پایان لیگ بیستم قطعاً با پیشنهادهایی از تیمهای قطری مواجه خواهد شد.
او که در لیگ قهرمانان آسیا یکی از بازیکنان درخشان استقلال بود احتمال دارد دیگر فصل بعد در ترکیب آبیها نباشد.
جدایی اسماعیلی فارغ از خبرهایی که روز گذشته درباره پیشنهاد یک تیم قطری به او به گوش میرسد زمانی به واقعیت نزدیکتر میشود که میبینیم در یک ماه اخیر تنشهای بسیاری میان هافبک خلاق استقلال و مدیران این باشگاه بر سر گرفتن مطالباتش به وجود آمده است. حتی اسماعیلی علیه مدیران استقلال صراحتاً موضع گرفت و به همین دلیل نیز به کمیته انضباطی باشگاه فراخوانده شد اما در نهایت مدیرعامل باشگاه استقلال برای اینکه چالشها در باشگاه را بیشتر نکند، اعلام کرد که ماجرای احضار اسماعیلی صحت ندارد.
با این وجود اما بعید است اتفاق خاصی میان اسماعیلی و مددی رخ داده باشد و از سوی دیگر، مدیر برنامه این بازیکن نیز به واسطه نمایش خوبی که اسماعیلی در لیگ قهرمانان آسیا داشت، به دنبال جلب نظر یکی، دو تیم قطری است تا فرشید را به لیگ ستارگان منتقل کند.
انتقالی که هرگز باب میل هواداران باشگاه استقلال نیست و آنها را نسبت به اتفاقات نقل و انتقالاتی باشگاه نگران خواهد کرد.
البته اسماعیلی در این روزهای اخیر بیشتر جانب احتیاط را در پیش گرفته و درصدد بازپس گرفتن جایگاه خود در ترکیب اصلی است و دوست دارد به سرعت به روزهایی بازگردد که یکی از ارکان اصلی در خط میانی بود اما مصدومیت نیز برای این بازیکن مسألهساز شده تا او در این ایام نتواند کمکی به استقلال کند.
به هر حال به زودی اسماعیلی را در ترکیب استقلال خواهیم دید اما آنچه اهمیت دارد این است که آیا این حضور به فصل بعد نیز کشیده خواهد شد یا خیر؟!
آیا اسماعیلی هم جزو آن دسته بازیکنانی خواهد بود که استقلال را ترک خواهد کرد یا اینکه یک فصل دیگر با تیمش قرارداد منعقد خواهد کرد؟!
رادوشویچ: خدا میداند چه کسی با صداقت صحبت میکند و چه کسی دروغ میگوید
گفتند برگرد چون ما یک ماه دیگر میرویم و نمیخواهیم خاطره بد از خود بگذاریم
داستان رادوشویچ و پرسپولیس به جاهای باریکی کشیده شد است و به نظر میرسد به ته خط نزدیک شدهاند. ایسنا دو روز قبل نامهای را منتشر کرد که مربوط به 4 تیر ماه است. نامهای که باشگاه به رادو نوشته و مواردی را اعلام کرده که در نهایت کار رادو را برای فسخ کردن راحتتر میکرد.بر اساس این نامه باشگاه مدعی انجام تخلفاتی از سوی رادوشویچ شده و به دنبال آن اعلام کرده قصد طرح شکایت به نهادهای قضایی فوتبالی را دارد. پس از این موضوع هم دروازهبان کروات که از نظر قانونی، با توجه به پرداخت نشدن به موقع مطالباتش میتوانست قراردادش را فسخ کند، دوستی و مماشات با پرسپولیس را کنار گذاشت و نامه فسخ را به باشگاه داد.البته اینکه مدیران باشگاه پرسپولیس با بررسی رفتار دروازهبان خارجی خود به دنبال این بودند که به تخلفات احتمالی او رسیدگی کنند و حق و حقوق باشگاه را حفظ کنند، بسیار خوب و قابل تحسین است اما نکته بسیار عجیب ماجرا و البته اشتباه بزرگ اینجا است که با درک نادرست از زمان، درست در جایی که مطالبات قانونی رادوشویچ پرداخت نشده بود و او حق فسخ را برای خود قائل بود، چنین نامه تهدیدآمیزی به او داده شد.در این نامه به تبلیغات رادو در اینستاگرام بدون اطلاع باشگاه، رفتار نامناسب او در سفارت هند موقع گرفتن ویزا و رفتار بد او در زمان بازگشت به ایران در فرودگاه اشاره شده است.با این حال رادوشویچ در مصاحبه با ایسنا به تمام این اتهامات و جزئیات مشکلاتش با باشگاه و شخص ابراهیم شکوری جواب داده است.
چرا با باشگاه پرسپولیس مشکل پیدا کردی؟
در سپتامبر (آبان) سال قبل که ما به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسیده بودیم، پولی از قراردادم را به من نداده بودند. در آن زمان نامهای با امضای آقای سمیعی به من دادند که تا ماه دسامبر (اواسط دی) بخشی از مطالباتم و تا ماه مارس (اواسط اسفند) بخش دوم مطالباتم را میپردازند اما آنها به این نامه احترام نگذاشتند و پول ندادند. بارها و بارها به باشگاه رفتم و با آقای شکوری درباره جزئیات این موضوع و اینکه چرا سر موقع پرداخت نکرده بودند صحبت کردم اما هر بار که به باشگاه میرفتم او به دنبال بهانهای بود که به من پول ندهند. در آخر هم گفتند تو باید مثل بقیه بازیکنان دریافتی داشته باشی و با وجود اینکه من این موضوع را هم قبول میکردم، مثل سایر بازیکنان به من پرداخت نمیکردند. بعد از اینکه مطالبات من پرداخت نشد، به آنها یک اخطار کتبی دادم که شما مطالبات من را پرداخت نکردید. بعد از اینکه وکیل من نامههای اخطار را برای باشگاه ارسال کرد، باشگاه به جای پرداخت مطالبات من، نامهای به من دادند و در آن من را متهم کردند که به نظام جمهوری اسلامی توهین کردهام که این اتهامات به هیچ عنوان درست نیست و اصلاً آنها را قبول ندارم. من ۵ سال در پرسپولیس بودم. در این سالها هیچوقت مشکلی با هیچکس نداشتم و با احترام با همه تیمها مثل استقلال و سپاهان برخورد کردم. در زندگی من هیچ موضوعی را پیدا نمیکنید که علیه دولتی صحبت کرده باشم و همیشه مردم ایران را دوست داشتم. بعد از آن موضوع فرودگاه و انتشار یک استوری را مطرح کردند که آن هم به خاطر صف و شلوغی که در فرودگاه بود و نگران فرزندم بودم آن استوری را منتشر کردم. البته در فرودگاه چهار برابر افراد معمولی از من پول خواستند تا تست کرونا بگیرند. هیچ چیزی علیه نظام یا دولت ایران ننوشتم و فقط نسبت به صف طولانی موجود در فرودگاه اعتراض کردم. پرسپولیس بعد از اخطارهای من برای پرداخت پول، شروع به داستان سرایی علیه من کرد و گفتند در اینستاگرام تبلیغات میکنی! مگر سایر بازیکنان فوتبال ایران در صفحه خود تبلیغات منتشر نمیکنند؟
ماجرای سفارت هند که در نامه تهدید باشگاه ذکر شده بود چیست؟
وقتی که برای دریافت ویزای هند، به سفارت این کشور رفتیم، همه بازیکنان در ۵ دقیقه ویزای خود را گرفتند اما شکوری آمد با لبخند به من نگاه کرد و گفت به تو ویزا نمیدهند. این در حالی است که من به عنوان یک کروات مشکلی برای سفر به هیچ کشوری نداشتهام. من مطمئن بودم که او (شکوری) خوشحال است که برای من مشکل ایجاد شده است. قرار بود در هند بازیهای ابتدایی را حامد لک بازی کند و بعد من هم بازی کنم اما وقتی برای من مشکل ایجاد شد، شکوری با خنده به من میگفت: «حالا برو بازی کن.» بعد از سفر هند و وقتی بازگشتیم، من نامههای اخطار خود را برای دریافت مطالباتم به باشگاه دادم و در آخر، وقتی نامه تهدید به من دادند، تصمیم گرفتم قراردادم را فسخ کنم.
گفته میشود تو برای بازگشت، درخواست تمدید قرارداد داده بودی؟
درباره این موضوع باید بگویم بحث تمدید قرارداد، خواست باشگاه بود و به من گفته بودند میخواهیم قرارداد را تمدید کنیم و به کسی هم چیزی نگو. البته گفته بودند اگر نمیخواهی تمدید کنی و میخواهی بروی، بیا چند بازی پایانی را حاضر باش و بعد از آن قرارداد را فسخ کن. خدا میداند چه کسی با صداقت صحبت میکند و چه کسی دروغ میگوید. قضاوت با هواداران است.
با توجه به پرداخت نشدن مطالباتت آیا از نظر قانونی پیش از این هم میتوانستی قراردادت را فسخ کنی؟
در این ۵ سال بارها و بارها میتوانستم قراردادم را فسخ کنم اما این کار را نکردم و تنها باری که به دنبال فسخ رفتم این بار بود که آن هم به خاطر رفتار مدیران باشگاه این کار را کردم. مشکل من اصلاً پول نیست چون اگر پول بود، در این ۵ سال بارها قراردادم را فسخ میکردم. مدیران باشگاه میگویند من به اندازه سایر بازیکنان پول گرفتم اما اینگونه نبود و من به اندازه سایر بازیکنان پول نگرفتهام. وقتی وکیل من به باشگاه نامه نوشت که میخواهیم قرارداد را فسخ کنیم، شکوری گفته بود بروید، فسخ کنید چون ما خوب میدانیم چطور به رسانهها بگوییم رادوشویچ رفت که ما را مقصر جلوه ندهند.
ماجرای درگیری لفظیات با ابراهیم شکوری چیست؟
به شکوری گفتم اینجا پرسپولیس است و سایپا نیست. اگر میخواهید درباره سابقه حضور در تیم صحبت کنید، من بیشتر از شما (شکوری) در پرسپولیس بودهام و سابقه دارم اما شکوری به من گفت: «به تو نشان میدهم من که هستم.» در ۵ سال گذشته مدیران زیادی آمدند و رفتند و همیشه میان من و آنها احترام دو طرفه در جریان بود اما تنها کسی که با او مشکل داشتم و نتوانستم با او کار کنم، ابراهیم شکوری بود. من نمیتوانم ساکت باشم وقتی بیاحترامی و مدل صحبت شکوری را میبینم. آنها (مدیران باشگاه) به من گفتند: «برگرد چون ما یک ماه دیگر میرویم و نمیخواهیم از خود خاطرات بد در باشگاه بجا بگذاریم.» آنها به خاطر این موضوع است که به من اصرار میکنند برگردم. من ۵ سال از عمرم را در این باشگاه گذرندام و همه میدانند چقدر پرسپولیس و هوادارانش را دوست دارم. این باشگاه خانه من است اما نمیتوانم اجازه بدهم کسی با حرفهایش زندگی را برای من جهنم کند.
مطالباتت از پرسپولیس چقدر است؟
از فصل گذشته طلب دارم و به من گفتند اگر ۱۰ درصد تخفیف بدهی، مطالبات فصل گذشتهات را میدهیم. من قبول کردم که ۱۰ درصد تخفیف بدهم اما وقتی موعد پرداخت رسید، گفتند باید ۳۰ درصد تخفیف بدهی. آنها تنها زمانهایی به من پرداختی داشتند که از سوی وکیلم برایشان نامه اخطار آمده بود. همیشه کمتر از سایر بازیکنان پول گرفتم و همیشه هم پول با تأخیر پرداخت میشد.
ابراهیم شکوری گفته تو گرانترین بازیکن پرسپولیس هستی.
مگر زمانی که من به پرسپولیس آمدم، به درخواست خودم بود؟ باشگاه عملکرد من را دیده بود و خواستند که بیایم و آمدم و قرارداد بستم. من هم دوست داشتم فوتبالم را در پرسپولیس به پایان ببرم اما رفتارها و صحبتهای او (شکوری) کار را به اینجا رساند. در ۸ ماه اخیر که مدیران جدید آمدهاند، یک بار هم جعفر سمیعی را ندیدهام اما الان که این اتفاقات رخ داده، با من و وکیلم صحبت میکند. همیشه درِ اتاق سمیعی به روی من بسته بود. او به من پیام داد که فقط با احمد نوراللهی و سیدجلال حسینی صحبت میکند اما با من که خارجی هستم، صحبت نمیکند. آقای سمیعی من اینجا خارجی هستم و کشور اول من ایران نیست اما شاید من مشکلی داشته باشم که بهتر باشد حرف من را بشنوید. کی خواستید حرفهای من را بشنوید؟ وقتی اینگونه است احساس یک بازیکن بیمصرف بودن به من دست میدهد. برانکو، کالدرون و یحیی گلمحمدی همیشه من را خوشحال میکردند اما الان حالتی را به وجود آوردند که دیگر آن احساس خوشحالی وجود ندارد. الان بزرگترین خوشحالی من این است که حامد لک و سیدجلال حسینی با من تماس میگیرند و میگویند که برگرد. این یعنی من با همه بازیکنان تیم ارتباط بسیار خوبی داشتم. حرفهای من کاملاً مشخص است اما آن کسی که از طرف باشگاه مصاحبه میکند، همه میدانند برای چه دائم مصاحبه میکند. من مثل کاکتوسی در ایران بودم که اگر کمی آب به این کاکتوس میدادند، زنده میماند اما همان آب کم را هم ندادند. آقای شکوری که سابقه حضور در فدراسیون فوتبال را دارد، فقط تخریب کردن بلد است و چیزی از ساختن یاد نگرفته است. او اگر دوست دارد من برگردم، چرا دوباره علیه من مصاحبه میکند؟ نامه مینویسند که برگرد اما دوباره شکوری در تلویزیون علیه من مصاحبه میکند.
در یک ماه قبل چرا تصمیم قاطعی برای فسخ قرارداد اتخاد نکردی یا منتظر چه چیزی در باشگاه بودی که برگردی؟
شما فکر میکنید جدا شدن از باشگاهی که ۵ سال در آن حضور داشتم، آسان است؟ به هر حال جدایی برای من سخت است اما وکیل من کارهای فسخ قرارداد را انجام میدهد. این تنها راهی است که من میتوانم از کارهایی که ابراهیم شکوری کرده، فرار کنم. بارها از باشگاه خواهش کردم شکوری درباره من صحبت نکند اما باز هم او درباره من صحبت میکند.
معرفی آزادکاران المپیک توکیو
به امید پدیدهها
اسامی کشتیگیران حاضر در بازیهای توکیو به طور رسمی از سوی اتحادیه جهانی اعلام شد و حالا دیگر بدون گمانه زنی میتوان درباره رقبا حرف زد. شاید مهمتر از نام هر حریفی در این لیست این باشد که هیچ کشتیگیری از رژیم صهیونیستی در این دوره از بازیها حضور ندارد و هیچ خطری کشتی ایران را از بابت قرعه نحس تهدید نمیکند. بعید است که به این زودیها از ذهن علاقهمندان به کشتی برود که در سالهای 2018 و 2019 تا چه اندازه کشتی ایران درگیر این ماجرا شده بود و مسئولان وقت کشتی تا چه اندازه دلهره و هراس به وجود آورده بودند که ممکن است چه بلاهایی بر سر کشتی ایران بابت حضور کشتیگیران رژیم صهیونیستی به وجود بیاید.
البته با توجه به برگزاری مسابقات گزینشی هم از قبل مشخص بود که آنها سهمیه نگرفتهاند ولی حالا با اعلام نفرات حاضر در مسابقات به طور دقیق مشخص شد که هیچ کشتیگیری از کشورمان خطر برخورد با این قرعه نحس را ندارد. در این دوره در هر وزن 16 کشتیگیر حضور دارند که شاید بتوان اوزان 65، 74، 96 و 125 کیلوگرم را در کشتی آزاد سختترین اوزان دانست. نکته مهمی درباره رقبای کشتیگیرانی وجود دارد که تقریباً در هر وزن 4 الی 5 کشتیگیر مدالدار جهان وجود دارد اما در بین 6 کشتیگیر ایرانی که برای توکیو انتخاب شدهاند فقط حسن یزدانی و محمدحسین محمدیان مدال جهانی دارند. دو نفر هم برای این بازیها انتخاب شدهاند (مرتضی قیاسی و امیرحسین زارع ) که سابقه حضور در مسابقات جهانی بزرگسالان را ندارند اما برای المپیک انتخاب شدهاند. شاید مهمترین بخش امید هم به ظهور پدیدهها هستند.
جنگ سختجانها
در کشتی آزاد و در وزن 57 کیلوگرم زائور اوگویف از روسیه، سلیمان آتلی از ترکیه، نورالسلام سانایف از قزاقستان، توماس گیلمان از آمریکا، رضا اطری از ایران، آرسن هاروتونیان از ارمنستان، یوکی تاکاهاشی از ژاپن و بخبایار اردنبات از مغولستان مهمترین چهرههای این وزن هستند که زائور اوگویف قهرمان دو دوره مسابقات جهانی 2018 و 2019 است. سلیمان آتلی ترک و سانایف از قزاقستان هم دارنده مدال برنز و نقره هستند. یوکی تاکاهاشی قهرمان جهان در سال 2017 و نفر سوم جهان در سال 2018، توماس گیلمان از آمریکا نایب قهرمان جهان در سال 2017 و حتی بخبایار اردنبات از مغولستان نفر سوم جهان در سال 2017 است. این همه قهرمان در یک وزن شاید کمی منصفانه به نظر نیاید.
تازهواردی بین مدالداران
در وزن 65 کیلوگرم گاژی مراد رشید اف از روسیه، باجرانگ ازهند، دولت نیازبکوف از قزاقستان، اسماعیل موسکایف از مجارستان، تاکوتو اوتوگورو از ژاپن، وازگن توانیان از ارمنستان، حاجی علییف از آذربایجان به همراه مرتضی قیاسی از جمله حاضران در این وزن هستند. رشیداف روس با 26 سال صاحب یک طلا و دو نقره جهان است. باجرانگ هندی هم نقره و برنز جهان را دارد. اوتوگورو که یکی از استثناهای کشتی دنیا بوده در سالهای اخیر و بدون شک صاحب عنوان زیباترین کشتیها در مسابقات جهانی در یکی دو سال گذشته بوده و در حالی سال 2019 پنجم دنیا شد که در سال 2018 و در حالیکه 20 ساله هم نشده بود، قهرمان دنیا نام گرفت. مرتضی قیاسی بدون سابقه حضور در مسابقات قهرمانی جهان برای توکیو انتخاب شده است.
آخرین فرصت در گروه مرگ
در وزن ۷۴ کیلوگرم فرانک چامیزو از ایتالیا، دانیار کایسانوف از قزاقستان، زائوربک سیداکوف از روسیه، کایل دیک از آمریکا، بکزاد عبدالرحمانوف از ازبکستان، فرانکلین گومز ماتوس از پورتوریکو، حاجی مراد گادژیف از آذربایجان و مصطفی حسین خانی از حاضرین در اردوی تیم ملی هستند. وحشیترین وزن مسابقات کشتی همین وزن 74 کیلوگرم است. با این همه ستاره دنیا و قهرمان جهان چند غایب بزرگ هم دارد؛ مثل جردن باروفس و یا ختاگ تسابالوف که اگر بودند سطح مسابقات فراتر از این هم میشد. سیداکوف با دو قهرمانی جهان سلطان این وزن شده. اینکه دو بار پیاپی در حضور چامیزو و باروفس قهرمان جهان نام بگیری خودش به تنهایی نشان دهنده فرزمینی بودن یک کشتیگیر است. چامیزو هم طلا دارد که البته طلای او برای این وزن نیست و هم نقره و برنز جهان و البته برنز المپیک 2016 ریو را هم دارد. دیک از یک وزن بالاتر با دو طلای جهان به توکیو میآید و بقیه هم هر کدام یکی دو جین مدال جهانی دارند. حسینخانی با کلی سابقه و شاید در آخرین حضورش در گروه مرگ قرار دارد. در آوردن مدال از چنگ این همه ستاره کار بسیار سختی خواهد بود اما خدا رحیم است.
قرعه شانس
وزن ۸۶ کیلوگرم حسن یزدانی نفر اول و آخر این وزن است. با اختلاف از بقیه به جز دیوید تیلور بهتر است. تیلور قهرمان جهان در سال 2018 است و بعد از او هم دیپاک پونیا از هند که نایب قهرمان جهان در سال 2019 است و آرتور نایفانوف از روسیه که قطعاً نسبت به دو سه سال گذشته بسیار بهتر شده است. علی شعباناف از بلاروس هم از عنوانداران جهان است که در این وزن البته شاید روزهای پایانیاش را سپری کند. حسن یزدانی فقط یک رقیب دارد و آنهم تیلور است اما تیلوری که بعد از جراحی رباط صلیبی مشخص نیست چه وضعیتی دارد و چه نتیجهای میتواند بگیرد.
دلهره برای اسنایدر
وزن ۹۷ کیلوگرم عبدالرشید سعدالله یف از روسیه، کایل اسنایدر از آمریکا، آلیشر یرگالی از قزاقستان، شریف شریف اف از آذربایجان، رینریز سالاس پرز از کوبا، ماگومد ابراگیموف از ازبکستان و آلبرت ساریتوف از رومانی به همراه محمدحسین محمدیان از جمله حاضران این وزن هستند. همه از عنوانداران جهان و مدعی قهرمانی که رقابتهای این وزن هم دیدنی خواهد بود. محمدحسین محمدیان با برنز وزن 86 کیلوگرم مسابقات جهانی 2014 تاشکند یکی از امیدهای ایران برای کسب مدال در این دوره از بازیها است. اگر وزن 74 کیلوگرم گروه مرگ نامگذاری شود، این وزن هم هیچ دست کمی از آن ندارد.
چشم به ظهور پدیده
در وزن ۱۲۵ کیلوگرم گنو پتریاشویلی از گرجستان، طاها آکگل از ترکیه، الکساندر خوتسیانیوسکی از اوکراین، ژیوی دنگ از چین، امیرحسین زارع، گابل دن استوسون آمریکا، سرگئی کوزیرف از روسیه و آیال لازاریف از قرقیزستان از جمله حاضران این وزن هستند. رقابتی بین باتجربههای مدالدار و جوانان باانگیزه که بوی خلق شگفتی از این وزن کاملاً به مشام میرسد. دن استوسون از آمریکا و امیرحسین زارع از ایران تقریباً جوانترین نفرات این وزن هستند که شاید پدیدههای این وزن نام بگیرند. باید دید که این جوانان مقابل ستارههای این وزن یعنی پتریاشویلی و طاها آکگول چه میکنند.
دوچرخهسواری ایران در آستانه تعلیق
جهانفکریان از حضور در المپیک محروم شد
رضا عباسپور
چند روز پیش وقتی بحث سهمیه تاریخی پریسا جهانفکریان و حضور او در بازیهای المپیک 2021 توکیو مطرح شد، با توجه به اینکه این وزنهبردار کتف و دست خود را قبل از رسانهای شدن خبر سهمیه المپیکیاش تحت عمل جراحی سنگینی قرار داده بود، تأکید کردیم که این وزنهبردار به هیچ وجه در فاصله زمانی اندک باقیمانده تا بازیهای المپیک توکیو نمیتواند نماینده زنان وزنهبرداری ایران در المپیک باشد اما مسئولان فدراسیون وزنهبرداری که پیش از تثبیت سهمیه جهانفکریان او را بابت انتقاداتی که از فدراسیون و کادرفنی بانوان کرده بود به کمیته انضباطی کشانده و از نظر روحی و روانی ذهن و تمرکز او را به هم زده بودند، به یکباره با چرخشی عجیب و مخالف با رویه قبلیشان، مثل سنوات قبل بازهم شوآف تبلیغاتی راه انداخته و خود را منجی و حامی این ملیپوش نشان دادند! در حالیکه مشخص بود بازی جدید اتاق فکر فدراسیون وزنهبرداری بیشتر برای رد گم کردن و به بیراهه کشاندن تمرکز و ذهن جهانفکریان از بلایی بود که همین مجموعه برسر او در مسیر المپیک آوار کرده بودند!
با دست پس زدند، با پا پیش کشیدند!
شورای پزشکی فدراسیون پزشکی ورزشی بعد از انجام معاینات تخصصی روی کتف و دست تازه جراحی شده پریسا جهانفکریان اعلام کرد که نماینده وزنهبرداری زنان ایران به هیچ وجه در شرایط فعلی شرایط حضور در بازیهای المپیک توکیو را ندارد! پس از اعلام اعطای سهمیه المپیک به پریسا جهانفکریان، بانوی وزنهبردار ایران جهت حضور در المپیک 2021 توکیو، بحثها و اما و اگرهای زیادی در خصوص شرایط جسمانی و آمادگی او به واسطه جراحی اخیر بر روی کتفش مطرح شد. به همین دلیل فدراسیون پزشکی ورزشی جهت بررسی وضعیت این ملیپوش و اظهارنظر تخصصی، شورای تخصصی پزشکی تشکیل داد. در نهایت نیز شورای پزشکی فدراسیون پزشکی ورزشی که با حضور چند پزشک فوق تخصص، جراح و نمایندگان این فدراسیون تشکیل شده بود پس از بررسی مدارک پزشکی و کنترل گزارشات جراح مربوطه اعلام کرد که او با وضعیت موجود شرایط حضور در بازیهای المپیک ۲۰۲۰ توکیو را ندارد. این خبر، قطعاً بیش از بقیه حال «اتاق فکر» فدراسیون وزنهبرداری و تصمیم سازان این مجموعه را گرفت زیرا آنها در چند روز گذشته و بعد از اینکه متوجه شدند چه گاف و اشتباه تاکتیکی بزرگی بابت تخریب روحیه بانوی ملیپوش وزنهبرداری که موفق شد نخستین سهمیه المپیکی و تاریخی این رشته را در بخش زنان کسب کند مرتکب شدند، سریع خود را جمع و جور کرده و اینبار درنقش منجی جهانفکریان خود را جا زدند.
پخش چند کلیپ و فیلم با ژست دوستانه و صمیمی از این بانوی افتخارآفرین روی خروجی منابع اطلاع رسانی فدراسیون در فضای مجازی با این مضمون که همه چیز تبدیل شده به گل و بلبل بین جهانفکریان و فدراسیون بیانگر این بود که مثل همیشه مسئولین فدراسیون با شوآف تبلیغاتی سعی دارند رد سیاه و تیروتار قبل را پاک کرده و به عنوان «ناجی بانوی ملیپوش کشورمان» تفکر منفی قبلی در این خصوص را از ذهن و افکار عمومی پاک کنند. غافل از اینکه جراحی و زخم باقیمانده از زیرتیغ رفتن پریسا جهانفکریان به قدری تازه بود که با این فضاسازیهای نخنما شده و بازیهای تبلیغاتی فدراسیون هم نمیشد آن را نادیده گرفت و از کنارش به سادگی عبور کرد، باج گرفت و از مسئولان ورزش سهم خواهی کرد. مسئولان فدراسیون وزنهبرداری فکر نمیکردند که رودست خورده و نتوانند از این آب گل آلود برای خود صیدی چشمگیر داشته باشند. به همین دلیل سعی داشتند حواشی ایجاد شده از درگیریهای گذشته خود با جهانفکریان را کنترل کرده و از آن به سود خود برای المپیک بهره برداری نمایند. تیری که با ریختن آب پاکی توسط شورای پزشکی فدراسیون پزشکی روی دست فدراسیون(ناتوانی جهانفکریان برای حضور در المپیک) به سنگ خورد و باعث شد فدراسیون اینبار هم نتواند گاف و سوتی نابخشودنی خود را با شوآف تبلیغاتی خنثی کند. به هرروی قطعاً مسئول اصلی از دست رفتن این فرصت سوزی تاریخی اتاق فکر فدراسیون و رئیس این مجموعه است. زیرا اگر آنها جهانفکریان را نادیده نمیگرفتند و قبل و بعد از مسابقات آسیایی 2021 ازبکستان با او بدرفتاری، بیمهری و تندخویی نمیکردند، شاید الان شاهد از دست رفتن فرصتی طلایی و تاریخی برای زنان وزنهبرداری ایران در بازیهای المپیک نبودیم.
شرط و شروطی نداشتیم، من هنوز داور ایرانم
فغانی: اواسط هفته به ایران میآیم
مصاحبه
بهناز میرمطهریان @mirmotaharian
بیتوجهی مسئولان فدراسیون فوتبال نسبت به چراغ سبزی که علیرضا فغانی برای قضاوت در مسابقات ایران در هفتههای پایانی نشان داده بود، به منزله تمایل نداشتن آنها برداشت شد. البته که این برداشت چندان هم اشتباه نبود اما صحبتهای روز گذشته (جمعه) شهاب عزیزیخادم مبنی بر درخواست از فغانی برای حضور در ایران، به تمام حرف و حدیثها پایان داد. فدراسیون فوتبال به طور رسمی اعلام کرد که از علیرضا فغانی در مسابقات هفتههای پایانی لیگ و جام حذفی استفاده خواهد کرد. پایان مسابقات لیگ برتر هشتم مردادماه سال ۱۴۰۰ خواهد بود و زمان برگزاری مسابقات باقیمانده جام حذفی نیز اینگونه است که ۱۳ مرداد مسابقات مرحله نیمه نهایی جام حذفی برگزار میشود و مسابقه فینال در تاریخ ۱۸ مرداد. با این حساب حساسیت مسابقات فوتبال ایران در مرداد ماه به شدت بالاست و نبود VAR و اشتباهات داوری در هفتههای اخیر، کار فدراسیون فوتبال را برای چینش داوران در مسابقات حساس سخت کرده است. علیرضا فغانی هنوز یکی از داوران ایران است و در لیست داوران بینالمللی ایران حضور دارد و پس از پایان مسابقات لیگ استرالیا و همچنین پایان قضاوتش در رقابتهای گروه F و G منطقه شرق لیگ قهرمانان آسیا، برای قضاوت در لیگ ایران اعلام آمادگی کرده است و بعد از موافقت فدراسیون فوتبال اواسط این هفته عازم ایران است.
فغانی در همین رابطه به خبرنگار ایران ورزشی میگوید: «فرصتی حاصل شد که در چند هفته آخر لیگ شرایطش فراهم شود و بتوانم در ایران حضور داشته باشم. خوشبختانه روال کاری و اداری انجام شده است و اواسط هفته جاری به ایران میآیم و هر بازی که نیاز داشته باشند، در خدمتشان هستم.»
آیا برای حضور او در ایران و قضاوت مسابقات صحبتهای مالی هم انجام شده است؟ شرط و شروطی از سوی طرفین مطرح بوده؟ فغانی در پاسخ به این سؤال میگوید: «شرط و شروطی وجود ندارد. فراموش نکنید که من هنوز داور ایرانم.»
VAR موضوع دیگری که این روزها به یکی از اولویتهای فدراسیون فوتبال تبدیل شده است و نبودش حسابی برای داوران دردسرساز شده است. فغانی که یکی از نمایندگان ایران در کلاسهای آموزشی فیفا در همین رابطه بوده است، درباره موانع و مشکلاتی که بر سر راه این پروژه وجود دارد، میگوید: «موضوع VAR با مشکلات و تحریمهایی مواجه است که در سالهای اخیر برای کشورمان بوده. شرکتهایی که باید لایسنس فیفا را بگیرند، محدودیتهایی دارند و همین محدودیتهاست که کار را برای ما سخت میکند. مسئولان فدراسیون همانطور که در مصاحبههای خود گفتهاند، مذاکرات لازم را انجام دادهاند و دنبال این هستند که پروسه VAR عملی شود و امیدوارم این اتفاق هر چه زودتر بیفتد و اشتباهات داوری خیلی کم شود.» این موضوع روی میزبانی ایران در مسابقات مقدماتی جام جهانی تأثیر خواهد داشت؟ فغانی به ایران ورزشی میگوید: «درباره میزبانی فقط بحث VAR نیست و چند آیتم مطرح است. همانطور که گفتم شاید تحریمها مانع از این شود که ایران میزبانی مسابقات را بگیرد اما باز هم مسئولان در تلاش هستند و امیدوارم بتوانیم میزبانی را برای رقابتهای مقدماتی جام جهانی برای کشورمان داشته باشیم. اگر هم این اتفاق نیفتد، خوشبختانه اینقدر بازیکنان تیم ملی و کادرفنی ما قوی عمل کردهاند که هر جا باشند، فقط بحث حضور تماشاگر میتواند اهمیت داشته باشد که شاید به دلیل محدودیتهای کرونا مجوز حضور تماشاگران در ورزشگاهها همچنان صادر نشود. تیم ملی ایران بسیار قوی عمل کرده است و امیدوارم به راحتی بتواند به جام جهانی صعود کند.» در حال حاضر علیرضا فغانی به عنوان داور با تجربه بینالمللی عازم ایران است و در هفتههای پیش رو مسئولان فدراسیون فوتبال علاوه بر سپردن قضاوت بازیهای حساس به او، میتوانند درباره پروسه راهاندازی VAR و موارد مختلف در داوری فوتبال ایران از مشاورههای او استفاده کنند.
برزیل، آرژانتین و فینال کوپا آمهریکا
دوئلِ خطرناک در ماراکانا!
یادداشت
علی بابازاده
کوپا آمهریکا سرانجام به ایستگاه پایانی رسید و دوباره دو تیمی که انتظارش را داشتیم، به فینال مسابقات رسیدند. تا قبل از آغاز تورنمنت بر سر میزبانی کوپا دعوا به راه افتاده بود و طبق معمول این برزیل، پلن B فدراسیون فوتبال آمریکای جنوبی بود که به عنوان میزبان نهایی مسابقات معرفی شد.
بامداد یکشنبه و از ساعت ۳۰؛۴ دقیقه، ورزشگاه تاریخی ماراکانا پذیرای دوئل جذاب و دیدنی آرژانتین و برزیل در فینال کوپا آمهریکا خواهد بود. شاگردان تیته با برتری برابر پرو به دیدار نهایی رسیدند و پسران اسکالونی هم در جدالی سنگین با کلمبیا، به عنوان حریف سلسائو شناخته شدند. فرصت بزرگی برای لیونل مسی فراهم شده تا پس از شکست در فینالهای سالیان گذشته برابر آلمان و شیلی، سرانجام به افتخار قهرمانی در یک تورنمنت ملی و بینالمللی برسد و کارنامه درخشانش را پربارتر کند. آرژانتین بدون هیچ محروم و مصدومی پا به زمین مسابقه خواهد گذاشت و در آن سوی میدان اما سلسائو از وجود گابریل ژسوس، الکس ساندرو و فیلیپه محروم خواهد بود. سیزده بازی گذشته دو تیم با ۶ برد برای برزیل، ۵ پیروزی برای آرژانتین و ثبت دو تساوی به پایان رسیده و نبرد آخر دو تیم که یک دیدار دوستانه بود، با برتری یک بر صفر آبی و سفیدها همراه شد. بازی برزیل و آرژانتین همواره از جنبههای مختلف سیاسی و ورزشی برخوردار بوده و از همین رو «ژائیر بولسونارو» رئیس جمهور برزیل معتقد است تیم ملی کشورش فینال را با بردی ۵ بر صفر به پایان خواهد رساند. مهره اصلی اسکالونی برای دوئل پایانی، همچون تمامیمسابقات لیونل مسی خواهد بود که تا بدینجای کار با ۴ گل و ۵ پاس گل بار اصلی تیمش را به دوش کشیده و از برترین بازیکنان کوپا آمهریکا بوده.
با این همه کاسمیرو هافبک دفاعی برزیل معتقد است توانایی رقیبشان تنها به کاپیتان شماره ۱۰ محدود نخواهد شد؛ «آرژانتین تیمی متشکل از بازیکنانی در بالاترین سطح است. آنها تنها در یک بازیکن خلاصه نمیشوند! ما از کیفیت مسی مطلع هستیم اما باید برای کل تیم آرژانتین ارزش قائل شویم و باید به همه آنها احترام بگذاریم. نمیتوانیم تنها روی مسی و لائوتارو مارتینز تمرکز کنیم. آنها دو بازیکن درجه یک هستند که در بالاترین سطح دنیا بازی میکنند ولی آرژانتین به لطف کل تیم و بازیکنانش راهی فینال شده است.»
بامداد یکشنبه بهترینهای فوتبال جهان قبل از فینال جام ملتهای اروپا مقابل یکدیگر قرار خواهند گرفت و نبرد مسی و نیمار، دو همتیمی سابق به حساسیتهای فینال کوپا اضافه کرده است. نبرد ماراکانا از جایی دوئل خطرناک خوانده میشود که یکی از آخرین بختهای مسی برای تصاحب افتخاری ملی با آرژانتین به حساب میآید و یقیناً از همین روست که نیمار گفته ؛«رابطه دوستانه من با مسی در خطر جدی قرار دارد، چرا که فقط یکی از ما در مسابقه فینال برنده خواهد شد و آن یک نفر من خواهم بود!»
نیمار: دوستی من و مسی در خطر است
نیمار و مسی، دو همتیمی سابق در بارسلونا، بامداد یکشنبه در فینال کوپا آمهریکا باید در ترکیب تیمهای برزیل و آرژانتین به مصاف یکدیگر بروند. نیمار، ستاره برزیل، به شوخی گفته است که در این دیدار دوستیاش با مسی را قربانی خواهد کرد. دیدار نیمار و مسی روزهاست که در آمریکای جنوبی در سر خط خبرهاست و دو فوق ستاره جهان فوتبال در حالی در فینال با یکدیگر شاخ به شاخ میشوند که ستاره برزیلی اعتراف کرده که رابطه نزدیکش با همتیمی سابقش در بارسلونا ممکن است در ماراکانا به پایان برسد. نیمار پیش از دیدار با کاپیتان آرژانتین که در جستوجوی کسب اولین قهرمانی در رده بزرگسالان با تیم ملی کشورش است، به خبرنگاران گفت: «مسی، همانطور که همیشه گفتهام، بهترین بازیکنی است که تاکنون دیدهام و او دوست بسیار خوبی است اما اکنون ما در فینال هستیم. ما رقیب یکدیگر هستیم. من میخواهم برنده شوم و واقعاً میخواهم این عنوان را کسب کنم، این اولین قهرمانی کوپا آمهریکای من خواهد بود. مسی سالهاست که به دنبال اولین عنوان خود در تیم ملی آرژانتین است و هر بار که ما (برزیل) در مسابقات حضور نداریم، من او را تشویق کردهام. من در فینال جام جهانی 2014، وقتی او مقابل آلمان قرار گرفت، هم مسی و آرژانتین را تشویق میکردم. اکنون اما برزیل یک سر قضیه است، بنابراین دوستی و رفاقت ما در خطر است. احترام بسیار زیادی بین ما دو نفر وجود دارد اما فقط یک نفر میتواند برنده شود.» نیمار اضافه کرد: «وقتی با کسی دوست هستید، فراموش کردن دوستی و رفاقتی که بین شما وجود دارد، دشوار است اما مثلاً وقتی با یکی از دوستان خود بازیهای ویدیویی انجام میدهید، به هر حال میخواهید او را شکست دهید. دیدار فینال هم همین خواهد بود.» برزیل مدافع عنوان قهرمانی کوپا آمهریکا است که در سال 2019 در حالی که بازهم میزبان این رقابتها بود، عنوان قهرمانی را از آن خود کرد. نیمار به دلیل مصدومیت در آن تورنمنت حاضر نبود و این به آن معناست که او همچنان به دنبال کسب این قهرمانی است. نیمار مشتاق است تا هر چه زودتر در این میدان حاضر شود و همچنین در آستانه دیدار فینال کوپا برزیلیهایی که تصمیم گرفتهاند به تیم خود پشت کنند و از آرژانتین حمایت کنند را سرزنش میکند.
نیمار در اکانت خود در شبکههای اجتماعی نوشت: «من با غرور و عشق بسیار زیاد، برزیلی هستم. آرزوی همیشگی من حضور در تیم ملی برزیل و شنیدن آواز هواداران بود. من هرگز از هیچکدام از رقبای برزیل حمایت نکردهام و در آینده هم این کار را نخواهم کرد، حالا میخواهد مسابقه ورزشی باشد و یا رقابت مدلینگ.»
سیدمهدی رحمتی؛ تیمی شبیه آقای سرمربی!
نگاه روز
احسان محمدی
تیمی که هنوز بعضی نمیدانند بالاخره «شهرخودرو» صدایش کنند یا «پدیده» حالا در رده پنجم جدول ایستاده است. یک امتیاز پایینتر از گلگهر که گرچه امیر قلعهنویی اصرار دارد بگوید «از یک شهرستان 300 هزارنفری» آمده اما بودجه و امکانات و آرامش مالیاش برای بسیاری از تیمهای دیگر لیگ آرزوست. در حالی که همه نگاهها به صدر جدول و هیاهوی قرمز و آبی و زرد اصفهان است، حضور شاگردان مهدی رحمتی در رده پنجم غافلگیرکننده است، تیمی که برخی میگفتند گزینه سقوط است در این فصل هم پرسپولیس را متوقف کرد، هم در دو دیدار رفت و برگشت مقابل تراکتور شکست نخورد، هم گلگهر را شکست داد و هم سه گل به سپاهان زد و اگر احمد الجبوری در مشهد کمی بیشتر دقت میکرد احتمالاً الان استقلال هم در لیست قربانیان آنها قرار داشت. این اتفاقات را مهدی رحمتی رقم زد. سرمربی جوانی که هنوز 38 سال دارد و آمادگی بدنیاش را حفظ کرده و اگر همین الان هم اراده کند میتواند در لیگ بازی کند. رحمتی جزو مربیانی است که تیمش را به خودش شبیه کرده. او دلچرکین از استقلال جدا شد. آبیها مشکلات زیادی داشتند اما بعضی از هواداران هیجانزده همه تخم مرغهای گندیده را با ناسپاسی توی سبد دروازهبان و کاپیتان گذاشتند. ساکاش را روی دوشش انداخت و به مشهد رفت. قرار بود بازیکن باشد اما سرانجام در اینستاگرام اعلام کرد که به دوران فوتبالش خاتمه میدهد. او یکی از ستارههای 19 دوره لیگ برتر بود. نسل ما مهدی رحمتی را با فجرسپاسی و شاغلام شناخت. تیمی پر از الماسهای جوان تراشنخورده که دروازهبانی ترکهای، جسور، پنالتیگیر و ماجراجو داشت. مهدی با فجرسپاسی یک بار جام حذفی را برد و دو بار دیگر هم با این تیم به فینال رفت. تُنگ فجرسپاسی حالا برای شنای شاه ماهی کوچک شده بود و رحمتی به سپاهان پیوست و بعد در استقلال چشمها را خیره کرد. قهرمان لیگ برتر شد، به مس کرمان رفت و در سپاهان دو بار فاتح لیگ شد، به استقلال برگشت و باز هم قهرمان لیگ شد. به این آمار دو قهرمانی جام حذفی با آبیها را هم اضافه کنید. خلاصه کردن این افتخارات در یک پاراگراف جفاست. او هر بار در میان فشارها و گاهی بیمهریهای مکرر راهش را باز میکرد. اینکه خودش در این ماجرا چقدر نقش داشت داستان دیگری است اما در همه آن سالها داشتن مهدی رحمتی در قفس توری برای هر تیمی خوشبختی بود. افکار عمومی حافظه ضعیفی دارد، بیشتر مردم جزئیات را فراموش میکنند. از آن جمله اینکه میگویند تیم ملی ایران با کارلوس کیروش دو صعود راحت به جام جهانی داشت. دستکم صعود سال 2010 یک عذاب کامل بود و کیروش حق دارد یک مجسمه کوچک از رحمان احمدی، رضا قوچاننژاد و مدافع کرهجنوبی که آن پاس اشتباه را به گوچی داد الان در پرتغال روی میز کارش بگذارد. این قابی است که بعضی از مهدی رحمتی به خاطر دارند. اعتراض به کیروش، خداحافظی مقطعی و پایان پروژه تیم ملی ایران. او بعدها حتی عذرخواهی کرد اما کارلوس کوتاه نیامد و ستاره بخت علیرضا بیرانوند درخشید. رحمتی اگر مانده بود و سرمربی تیمملی کمی انعطاف به خرج میداد بعید نبود که رکورد بازی ملی با سیدمهدی بشکند. دروازهبانی که در تیم ملی هم ستاره بود. اگر رحمان احمدی در دیدار اولسان مقابل کره جنوبی آن دو سوپرواکنش را نشان نمیداد و تیم ملی صعود نمیکرد احتمالاً جای قهرمان و ضد قهرمان عوض میشد ... چیزی شبیه اعتراض بعضی استقلالیها به رحمتی بعد از آن پنالتی چیپی که فرشید اسماعیلی مقابل پرسپولیس بیرون زد و کاسه کوزهها را سر مهدی رحمتی شکستند که او نگذاشت پاتوسی پنالتی را بزند و گفت فرشید بزند! ماجرایی که یک بیانصافی مطلق بود. وینفرد شفر از قبل فرشید اسماعیلی را به عنوان پنالتیزن اول انتخاب کرده بود اما بعد با بزدلی حتی حاضر نشد این را جلوی دوربینها بگوید. اتفاقی که بازیکنان استقلال از آن خبر داشتند و شاید یکی از دلایل نزول آن استقلال بود که شانس قهرمانی داشت. وقتی 19 سال در سطح یک فوتبال ایران بازی کنی لابد جاهایی اشتباه هم میکنی. کارنامه مهدی رحمتی هم خالی از خلل نیست. اتفاقاتی مثل درگیری با امیر قلعهنویی، گلاویز شدن با سیدجلال حسینی، دریافت گلهای بد، قهر و آشتی با بازیکنان و مربیان و ... اما این روزها که به عنوان یکی از سرمربیان خوشپوش و خوش استایل کنار زمین میایستد حتماً یاد روزهایی میافتد که خودش به عنوان بازیکن بعضی تصمیمات فنی سرمربیان را قبول نداشت، اعتراض میکرد و گلههایش را پیش رسانهها میبرد. سرمربیگری شاید یکی از بهترین اتفاقات برای تاوان دادن بازیکنانی باشد که زمانی به عنوان ستاره، شهرآشوب بودند.
در غیاب «برخی» مربیان خارجی که جز شکایت و بدهی و حاشیه چیزی به فوتبال ما اضافه نمیکنند، مهدی رحمتی با کمک وحید فاضلی، محمد نوازی، علی سامره، حسین بادامکی و اشکان نامداری به دور از هیاهو تیم خوبی ساختهاند که ستارهاش هنوز مهدی رحمتی است. تمام افتخارات بازیکنان حال حاضر شهرخودرو اندازه نیمی از دستاوردهای سرمربی نیست، شاید همین باعث شده که او راهش را بدون مدرک A آسیا با جسارتی که از همان دوران فجرسپاسی در ژنهایش نهفته است باز کند و تیمی که تا مرز انحلال، تغییر نام، ورشکستگی و ... پیش رفت را در رتبه پنجم جدول قرار دهد. این روزها چشم امید میلیونها پرسپولیسی هم به او دوخته شده است. دیدار مقابل سپاهان در مشهد میتواند تکلیف قهرمان لیگ را تا حدود زیادی روشن کند. کافی است در هفته بیست و هشتم تیم مهدی رحمتی مثل روزهای اوج او عمل کند: جسور، باهوش، خوش اشتها و البته سرکش!
به بهانه پرونده میلیچ و رادوشویچ
توجیهات بیاعتبار استقلال و پرسپولیس
سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
کجرفتاری مالی باشگاههای ایرانی پایان ندارد. مدیران تغییر میکنند اما الگوی آنها یک رفتار زننده و در حال تکرار است. بیتعهد بودن به قراردادها به یک عادت زننده در فوتبال ایران تبدیل شده است و برای توجیه هر کدام از پروندهها بهانهای میتراشند. بهانهها مقبولیت ندارند اما مدیران نه از تکرارش خسته میشوند، نه دچار شرم. درباره هروویه میلیچ و بوژیدار رادوشویچ، دو بازیکن کروات استقلال و پرسپولیس آخرین پرونده گشوده شده است. این فقط یک پرده از نمایش دائمی این سوءرفتار است. هر کدام از این باشگاهها دست و پا میزنند که سوءرفتار خود را توجیه کنند اما سوابق باشگاهها در پروندههای مالی آنچنان سیاه است که دیگر حوصلهای برای بازخوانی توجیهات نیست.
بحرانهای مالی باشگاهها قابل درک است اما مدیران باشگاهها از رفتاری صادقانه عاجزند که حتی در بحرانهای مالی بتوانند مدیریت کنند. رفتارهایی که شفافیت ندارند منجر به اختلافات جدی میشوند که هم شأن حرفهای باشگاهها را زیر سوال میبرند و هم بار مالی سنگینی را بر دوش باشگاهها میگذارند. سوءرفتار مدیران منافع مالی باشگاهها را تأمین نمیکند، بلکه به بحرانها میافزاید و جرایم سنگین را در پی دارد، در حالی که مدیران خود را در مقابل بازیکنان و مربیان حامی منافع باشگاه جلوه میدهند، جلوهای دروغین. باشگاههای ایرانی فیرپلی مالی را رعایت نمیکنند. بیش از توان اقتصادی خود قرارداد میبندند، و به قرارداد خود متعهد نیستند. این بیتعهد بودن بیمارگونه است، باشگاهها را به ورشکستگی نزدیک میکند اما مدیران دولتی ملالی از ورشکستگی ندارند و پاسخگو هم نیستند.
فوتبال ایران دچار بحرانهای مالی است، بسیاری از درآمدهای قانونیاش و حقوق بدیهیاش پایمال میشود. حق پخش تلویزیونی و دهها راه درآمد دیگر مسدود است و میتوان فهمید که چه بحرانهایی را مدیران باشگاهها تجربه میکنند، اما آنها مسئولیت دارند که در هر شرایطی به قراردادها پایبند باشند. آنچه مدیران باشگاهها را لایق شدیدترین سرزنشها میکند این است که بیتوجه به واقعیتهای جاری قرارداد امضا میکنند و پس از قرارداد مسئولیتپذیر نیستند. مدیران باشگاهها همواره مدیران پیشین را مقصر اتفاقات جلوه میدهند اما خیلی زود خود نیز همان سوءرفتارها را مرتکب میشوند. تحت تأثیر فضاهای هواداری تلاش میکنند قهرمان قراردادها باشند اما سرانجام سرشکسته هستند.
پرونده هروویه میلیچ و بوژیدار رادوشویچ تازگی ندارد. این باشگاهها هزار و یک بار همین مسیر فارغ از تعهد را طی کردهاند. شنیدن و تحمل شنیدن توجیهات این باشگاهها سخت است و ملالآور. حتی اگر بحرانهای مالی باشگاهها منجر به سوءاستفاده طرف قرارداد شود، اما بازهم توجیه پذیرفتنی نیست. هم میلیچ و هم رادوشویچ بازیکنان متعهدی به قراردادهای خود بودند.
فوتبال ایران با زیانبارترین پرونده مالی تاریخ خود درباره مارک ویلموتس مواجه است. همه ویلموتس را سرزنش میکنیم اما واقعیت این است که فدراسیون هنگام مدیریت پیشین، به قرارداد خود متعهد نبود. ویلموتس نتایج ناامیدکنندهای گرفت اما فدراسیون فوتبال به بدیهیترین تعهدات خود پایبند نبود و تیم ملی را دچار بحران کرد. نکته مهم این است که فدراسیون فوتبال هنگام قرارداد با ویلموتس میدانست که توانایی پرداخت رقم قرارداد او را ندارد اما تن به این قرارداد خارج از عرف داد و این شائبهبرانگیز است.
اینروزها که پرونده رادوشویچ و میلیچ مطرح است، سخت به نظر میرسد که کسی با باشگاههای بیتعهد همدل باشد. باشگاهها راهی برای این همدلی باقی نگذاشتهاند و با سوءرفتار مالی همواره به اعتبار خود خدشه وارد کردهاند.
سایپا-استقلال، ساعت:19:50
فرهاد و فراز یک ملاقات مهیج
به چند دلیل استقلال بازی سادهای مقابل سایپا نخواهد داشت. دلیل اول رویارویی فراز کمالوند با استقلال است. فراز تا پایان لیگ قهرمانان آسیا به عنوان دستیار کنار فرهاد مجیدی بود و تا حد زیادی روی عملکرد تیمی استقلال شناخت دارد. دلیل دیگر جایگاه سایپا در جدول است که صرفنظر از اینکه چه کسی در قامت سرمربی روی نیمکت سایپا مینشیند، این وضعیت میتوانست برای استقلال مخاطرهآمیزباشد چون سایپا فرصتهای آنچنانی پیش رو ندارد و در مسیرسقوط به دسته پایینترقرار گرفته و هیچ بعید نیست برای اولین بار در تاریخ حیات خود در فوتبال ایران راهی لیگ پایینترشود. اعتبار سایپا در گروی دستیابی به امتیازهای باقیمانده است و اگر مقابل استقلال هم نتیجه دلخواه را به دست نیاورد، ممکن است زودتر از حد تصور در مسیر سقوط قرار بگیرد.
از آن سو فرهاد مجیدی و شاگردانش نیز نیم نگاهی به جایگاه دومی جدول دارند و چنانچه از سد سایپا بگذرند و سپاهان تا قبل از بازی هفته آخر امتیازات بیشتری از دست بدهد، آنگاه فرهاد مجیدی و شاگردانش فرصت خواهند داشت تا در بازی آخر لیگ بیستم جایگاه خود را یک پله دیگر نیز ارتقا ببخشند. به همین جهت دستیابی به امتیاز بازی امشب برای استقلال از اهمیت وافری برخوردار است و همه میدانند که استقلال نمیخواهد از خیر امتیاز این بازی نیز به سادگی بگذرد.
مسأله دیگر استقلال در پیش بودن دربی است و دستیابی به یک برد روحیهآور قبل از این بازی میتواند استقلال را یک گام به خواستهاش در بازی پنجشنبه نزدیکتر کند. اگر مجیدی و شاگردانش از سد سایپا بگذرند با روحیهای مناسب گام به بازی سنتی خود میگذارند. پیروزی قبل از این بازی شاید با محاسبات عقلی دلیلی مستدل برای رسیدن به برد در آن بازی نباشد اما به لحاظ روحی و روانی اثرات مثبتی در روحیه آبیها خواهد گذاشت ضمن اینکه سرخها نیز بازی نه چندان راحتی مقابل آلومینیوم اراک ندارند و حتی دور از ذهن نیست که مقابل این تیم سختکوش با بنبست مواجه شوند.
در واقع استقلال باید طوری قدم بردارد که به سمت برد در این بازی حرکت کند تا با روحیه مناسب گام به بازی پنجشنبه بگذارد. پیروزی در این بازی دور از دسترس استقلال نیست بخصوص اینکه مهاجم آماده و فرصتطلبی همچون مهدی قایدی در خط آتش این تیم نقشآفرینی میکند و دست استقلال را برای عبور از سایپا باز میگذارد.
احتمالاً فراز کمالوند برای بازی امروز رو به یک بازی محتاطانه خواهد آورد. کمالوند همواره با تیمهای نه چندان مطرح مقابل تیمهای بزرگ همین استراتژی را به کار میگیرد اما قطعاً نیم نگاهی هم به پیروزی در این بازی خواهند داشت و با ضدحملهها سعی در رسوخ به لایههای دفاعی استقلال را خواهد داشت.
استقلال البته در هفتههای اخیر عملکرد خوبی در بخش دفاعی خود داشته و نشانههایی از پیشرفت در ساقهای مدافعان این تیم دیده میشود اما به طور قطع غیبت نادری تغییراتی را در پست هافبک-مدافع چپ خواهد داشت. شاید اگر میلیچ در استقلال حضور داشت او میتوانست این سمت را به خودش اختصاص دهد اما جدایی او حالا شانس را به دیگر بازیکنان میدهد و حتی بعید نیست از متین کریمزاده استفاده شود.
دروازهبان استقلال اما به احتمال زیاد حسینی است. مردی که در یک ماه اخیر عملکرد رو به رشدی داشته است. در خط دفاع نیز عارف غلامی، سیاوش یزدانی و محمد حسین مرادمند حضور خواهند داشت. در سمت راست نیز حضور موسوی محتملتر از غفوری است. هافبکها نیز آرش رضاوند، مهدی مهدی پور و مسعود ریگی خواهند بود. حال ممکن است سرمربی استقلال به کریمزاده هم بازی ندهد و برای مثال فرشید اسماعیلی در سمت چپ بازی کند.
در خط حمله نیز حضور قایدی و مطهری قطعیت بیشتری دارد ضمن اینکه رمضانی نیز همچون قبل یکی از شانسها است. البته درباره دیاباته هم خبرهای امیدبخشی به گوش میرسد و ممکن است او نیز به عنوان بازیکن تعویضی برای استقلال به میدان برود.
جدایی مدافع کروات زنگ خطر را به صدا در آورد
صدای نگران هواداران: مبادا قایدی مثل میلیچ برود
گزارش
حمیدرضا عرب
بعد از مصاحبهای که در تاریخ 22 اردیبهشت ماه سال جاری از زبان سرمربی استقلال نقل شد، خیلیها تصور میکردند اتفاقات فصول قبل لااقل با وعده سرمربی استقلال تکرار نشود و بازیکنان شاخص این تیم حفظ شوند اما هنوز به پایان فصل نرسیدهایم، هرویه میلیچ که به واقع یکی از بازیکنان تأثیرگذار استقلال در سالهای اخیر بوده بیآنکه مدیران را در جریان سفرش بگذارد، ایران را به مقصد کرواسی ترک کرده است. جدایی میلیچ نشان میدهد نقل و انتقالات فصل آتی زودتر از آنچه تصور میشد از دست مدیران این باشگاه خارج شده و اتفاقاتی در پس پرده در حال رخ دادن است که احتمالاً به تکرار جداییهای سالهای گذشته خواهد انجامید.
این وضعیت در شرایطی که مجیدی در مصاحبه 22 اردیبهشت خود وعده داده بود هیچ بازیکنی بدون اجازه او از استقلال جدا نمیشود، بسیار عجیب است و احتمالاً بیانگر شکافها میان او و مدیران باشگاه استقلال. در این میان مسأله جدایی مهدی قایدی نیز به یک دغدغه بزرگ ذهنی برای هواداران این باشگاه بدل شده و روشن نیست چه سرنوشتی در انتظار این بازیکن باشد. باشگاه استقلال مدتها است حقوق بازیکنان خود را پرداخت نکرده و کمترین انتظاری که مهدی قایدی از مدیران باشگاه استقلال دارد، این است که قراردادش اصلاح شود تا با انگیزه بیشتری در این باشگاه بماند.
از سویی هواداران استقلال نیز عمیقاً نگرانند که شاید همین مشکلات مالی در نهایت قایدی را هم به مانند هرویه میلیچ به سمت درهای خروجی استقلال سوق دهد. قایدی در همین بازی قبل مقابل تراکتور چهره درخشان تیمش بود و به واقع اگر او با تیزهوشی خود زمینهساز گلها و سرانجام پیروزی تیمش نمیشد، روشن نبود که استقلال در این بازی چه نتیجهای میگیرد. تأثیرگذاری شماره 10 در باشگاه استقلال به گونهای است که حتی عامیترین هواداران این باشگاه هم به خوبی میدانند اگر این بازیکن از استقلال جدا شود، قدرت تیمی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت، چون مهدی بیتردید بیجانشین است، به همین دلیل دوست ندارند ولو با علم به اینکه جدایی قایدی از استقلال سود قابل توجهی را نصیب این باشگاه میکند، او جدا شود.
زمزمه جدایی قایدی در روزهای اخیر در شرایطی قوت گرفته که حتی گفته میشود برخی در داخل باشگاه استقلال ماجرای ترانسفر این بازیکن را به طور جدی دنبال میکنند و به دنبال انتقال پر سود این بازیکن هستند. شاید از نگاه برخی مسئولان باشگاه، استقلال با جدایی قایدی بتواند مشکلات مالی را کاهش دهد اما این تصمیم در منافات با خواسته عموم هواداران استقلال است. هوادارانی که دوست دارند شاکله تیم بخصوص ستارهها حفظ شوند تا شاید فصل بعد بتوانند جام قهرمانی را بعد از 8 سال به دست آورند.
با جدایی میلیچ، پروژه حفظ شاکله تیم و نگهداری ستارهها عملاً به بنبست خورده است اما اگر مدیران باشگاه استقلال از همین امروز ماجرا را جدی بگیرند میتوانند مانع از تکرار جداییهای بیشتر شوند و لااقل بازیکنی را که خیلیها اعتقاد دارند میتواند فصل بعد استقلال را به سمت قهرمانی ببرد، حفظ کنند اما شگفتا که هیچ نشانهای دال بر حفظ قایدی وجود ندارد و حتی زمزمه ترانسفر این بازیکن نیز از داخل باشگاه استقلال به گوش میرسد و به شدت این ماجرا موجب نگرانی هواداران استقلال شده است؛ هوادارانی که این روزها تلاش میکنند از طریق فضای مجازی صدای خود را به گوش مدیران باشگاه استقلال برسانند و مانع از جدایی دیگر بازیکنان شوند.
شاید مدیران استقلال در پاسخ به احتمال جدایی قایدی و نگرانی عمیق هواداران همچون همیشه اعلام کنند که این بازیکن تا سال 1402 با استقلال قرارداد دارد که همینطور هم هست اما پرواضح است که حفظ قایدی با همان اعداد و ارقام قبل نه منصفانه است و نه شدنی و به همین دلیل، مدیران استقلال باید بودجه کافی برای ایجاد برخی تغییرات مالی در قرارداد قایدی را تأمین و اجازه ندهند این بازیکن به سادگی از چنگ استقلال بپرد و دست کم برای یک فصل هم که شده ماجرای ترانسفر این بازیکن را معلق نگه دارند.
کمترین انتظارات انبوهی از هواداران استقلال این است که قایدی بعد از به دست آوردن یک جام قهرمانی در لیگ از استقلال جدا شود که باید دید این آرزو محقق خواهد شد یا خیر؟!
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو