عناوین این صفحه
-
و همچنان پایههای ویران پرسپولیس ...
-
تابستان داغ نیمکتها
-
جباری: دیگر دنبال پلیمیکر نباشید
-
عزیزی خادم: نکته آزاردهنده، کمرنگ بودن حمایت است
-
اختلاف 32 میلیاردی وزارت و فدراسیون!
-
خاکپور: باقری تیمملی را یکدست میکند
-
اسکوچیچ دلیلی برای نتیجه نگرفتن ندارد
-
نگاه اسکوچیچ به دعوت بازیکنان اشتباه است
-
مدیرروستا رفتنی شد تارتار برمیگردد
-
فیلیپ لام و تیم ملی ایران
-
خشت کج
-
موج جدید کرونا در آرژانتین؛ کوپا آمریکا در هالهای از ابهام
-
وینیسیوس جونیور فرشته نجات یا فرشته عذاب؟
-
خیز نادال بهسوی تاریخسازی
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
شماره : 6772 /
۱۴۰۰ يکشنبه ۹ خرداد
|
کمبود امکانات، حاشیه، مشکلات ساختاری و البته نتایج ضعیف
و همچنان پایههای ویران پرسپولیس ...
گزارش
محمدقراگزلو
هر بار که از تیم بزرگسال و ویترین باشگاه پرسپولیس فارغ شویم، سرکی میکشیم به آکادمی باشگاه اما واقعیت اینکه آکادمی حتی در لغت و به صورت فرمالیته هم در این باشگاه وجود ندارد که بخواهیم دربارهاش صحبت کنیم. چند تیم پایه وجود دارد که هر سال در آستانه مسابقات بسته میشود، تدارک مناسبی نمیبیند، با مشکلات عدیده ساختاری و در فقر امکانات اولیه روزگار میگذرانند و در نهایت در بهترین حالت جایی در میانه جدول پیدا میکنند و مهمتر از آن خروجی هم برای تیم رده بالاتر به صورت زنجیروار و مرتب ندارد. در واقع شاید هر فصل چند بازیکن از تیمهای رده پایینتر به رده بالاتر برسند اما در نهایت آنچه باید به تیم بزرگسال برسد یا آنقدر ناچیز است که نمیشود درباره پتانسیلهای فنیاش حرف زد یا اگر هم 5،4 بازیکن از تیم امید به تیم اصلی میرسند در نهایت جایی در برنامههای سرمربی تیم بزرگسالان پیدا نمیکنند و به تیمهای دیگر میروند. اتفاقی که همین چند ماه قبل در مورد نفراتی مثل سعید حسین پور، احسان حسینی و یکی دو بازیکن جوان دیگر افتاد هر چند همه اینها هم محصول آکادمی پرسپولیس نبودند و در مقطع سنی امید جذب پرسپولیس شدند. این مسأله در مورد مهدی عبدی هم تا حدودی مصداق دارد؛ او از قائمشهر به تیم امید پرسپولیس پیوست و بعد از آن بود که سر از تیم اصلی درآورد هر چند در مورد او حداقل باشگاه خوش شانس بود که مثل بسیاری از موارد، مفت از دستش نداد. با این حال الان در تیم اصلی پرسپولیس فعلاً هیچ بازیکنی از آکادمی باشگاه را نمیبینید و این یعنی فاجعه! در واقع اگر طی 5 سال اخیر ویترین باشگاه با قهرمانیها و افتخارات متوالی دوباره جان و جلا گرفته اما در پستوی خانه پرسپولیس چیزی جز ویرانی، بحران و مشکلات عدیده پیدا نخواهید کرد. یک فصل دیگر از مسابقات ردههای پایه گذشت و باز هم شرایط برای تیمهای ردههای مختلف پرسپولیس به بدترین شکل ممکن شروع شد، ادامه یافت و تمام شد. تیم نونهالان که توسط مسعود زارعی و نبیالله باقریها هدایت میشود حالا در فاصله یک هفته مانده به پایان بازیها در رده نازل یازدهم قرار دارد. این تیم در بدترین حالت سیزدهم و در بهترین شرایط نهم خواهد شد. تیم نوجوانان با هدایت رضا جباری و حسنخان محمدی هفتم شد و تیم جوانان هم در نهایت به همین عنوان رسید. جوانان را مجید پروین و محمد برزگر هدایت میکردند اما حاشیههای این تیم در نهایت حکم به کنار رفتن پروین و برزگر داد و جباری در سه هفته پایانی تیم را از سقوط نجات داد. تیم امید هم با منصور هاشمی و علیرضا محمد در نهایت به عنوانی بهتر از ششم دست نیافت و هاشمی با پیشنهاد مالی مناسب به گل گهر سیرجان رفت. این نتایج در شرایطی رقم خورد که ابتدای فصل با تغییر مدیریت باشگاه، کارت بازی بازیکنان تیمهای مختلف که باید قراردادهایشان به امضای سمیعی میرسید خیلی دیر صادر شد و مثل همیشه تمام این تیمها با کمترین دریافتی و بدون امکانات اولیه تمرین کردند. شاید باور کردنی نباشد اما باشگاه پرسپولیس با هزار دعوی و مرافعه سند ورزشگاه درفشیفر را بعد از سالها به نام خود زد اما این ورزشگاه از زمان مدیریت طاهری به یکی از نزدیکان معاون او پنج ساله اجاره داده شده و در بدترین ساعات، زمین این مجموعه در اختیار تیمهای پایه پرسپولیس قرار میگیرد. از این دست مشکلات در آکادمی پرسپولیس زیاد است و وقتی باشگاه رقیب از حیث نتیجه فوقالعاده عمل کرده، این نتایج و عملکرد ضعیف بیشتر به چشم میآید. حالا اما صحبت از تغییرات مدیریت آکادمی و کادر فنی تیمهای پایه پرسپولیس است. مربیانی که سلامت کار کردند اما همه از مشکلات مینالند و به شکل دردآوری از کمبودها میگویند. با این شرایط البته که به نظر نمیرسد تغییرات مدیریتی جوابگو باشد چرا که مشکلات آکادمی پرسپولیس ساختاری است و هر مدیری در بدو امر شعارهایی جذاب درباره سامان دادن به وضع آکادمی میدهد اما آنقدر درگیر امور تیم اصلی و باشگاه میشود که کلاً ساختارسازی و اصول اولیه باشگاهداری در فوتبال را فراموش میکند.
زلزله مربیگری در ایتالیا
تابستان داغ نیمکتها
یادداشت
دانیله پروچ
داغی نقلوانتقالات تابستانی به ستارههای درون زمین است، همیشه همینطور بوده امسال هم شاید استثنا نباشد. نامهای بزرگی بلاتکلیف هستند؛ کریستیانو رونالدو از یوونتوس رفتنی است، دل کیلیان امباپه با پاریسنژرمن نیست، ارلینگ هالند مشتریهای سمجی دارد، جیدون سانچو در بوروسیادورتموند نمیماند و لیونل مسی هنوز قراردادش را با بارسلونا تمدید نکرده با وجود آنکه هواداران تیم کاتالان با آمدن خوان لاپورتا خوشبین هستند که فوقستاره آرژانتینی بماند. به هر حال هر روز میشود انتظار یک خبر بزرگ در حوزه نقلوانتقالات را کشید. اما فوتبال هم مثل خیلی چیزهای دیگر دوران عجیبی را پشت سر میگذارد. شیوع ویروس کرونا ورزشگاهها را مثل جیب مدیران خالی کرده و این باعث شده باشگاهها در عرصه جذب بازیکنان بزرگ کمی بااحتیاط رفتار کنند. از آن سو اما تحولات غافلگیرکنندهای روی نیمکت تیمهای بزرگ رخ داده و برخی از آنها در شرف وقوع است. کریستوف گالتیه مربی لیل که این تیم را بالاتر از پاریسنژرمن پرستاره و ثروتمند به قهرمانی رساند، دو روز بعد از این افتخار استعفا کرد. آمدن موریسیو پوچتینو به پاریسنژرمن هم آن پیوند رویایی که تصور میشد، نبود و شایعاتی درباره بازگشت این مربی به تاتنهام مطرح شده که با ژوزه مورینیو نتیجه نگرفت و رایان میسون تجربه لازم برای پست را ندارد. رئال بعد از استعفای زینالدین زیدان اوضاع خوبی ندارد، رونالد کومان در بارسلونا وضعیت نامشخصی دارد و مربیان سه تیم اول بوندسلیگا در فصل 2021-2020 یعنی بایرنمونیخ، لایپزیگ و دورتموند در فصل بعد روی نیمکت این تیمها نخواهند بود. اوضاع اما در ایتالیا از همهجا بدتر است.
پایان فصل 2021-2020 آغاز فصل شایعات درباره نقلوانتقالات را کلید زد. درباره برخی جذابترین نامها در فوتبال ایتالیا مانند جانلوییجی دوناروما و کریستیانو رونالدو هر روز خبر جدیدی منتشر میشود و به تیمهایی در داخل یا خارج از این کشور ارتباط داده می شوند. اما بیشتر از انتقالات بازیکنان، اخبار مربوط به تغییر و تحولات مربیهای سری A در طول یک هفته گذشته مورد توجه رسانهها قرار گرفته است.
جدایی شوکهکننده آنتونیو کونته از اینترمیلانی که بعد از 11 سال به قهرمانیاش رسانده بود و بازگشت ماسیمیلیانو آلگری به نیمکت یوونتوس از جمله تغییرات دراماتیک روی نیمکت تیمهای بزرگ سری A بود. اما یکی از اتفاقات شگفتانگیز پنجشنبهشب رخ داد وقتی بیشتر روزنامههای بزرگ ایتالیا اعلام کردند سیمونه اینتزاگی مربی لاتزیو از این تیم جدا شده تا جای خالی کونته روی نیمکت اینتر را پر کند. در واقع از 10 تیمی که فصل را در نیمه بالای جدول به پایان رساندند، هشت تیم یا مربی خود را اخراج کردهاند یا مربیشان به تیم دیگری رفته است. تنها دو مربی در این میان یعنی استفانو پیولی از میلان و جان پیرو گاسپرینی از آتالانتا هنوز همان جایی هستند که یک هفته قبل در آستانه برگزاری آخرین بازی فصل بودند.
در این یک هفته، آندرهآ پیرلو از یوونتوس اخراج شده و قرار است آلگری بعد از دو سال وقفه در مربیگریاش به تورین برگردد و در تیمی کار کند که با آن افتخارات زیادی به دست آورد.
ژوزه مورینیو هم چند هفته قبل موافقت کرد با قراردادی سهساله مربی رم شود تا شاید ثبات به تیم پایتخت برگردد؛ تیمی که همیشه خوب شروع میکند و پایان خوبی ندارد.
جنارو گتوزو یک سال و نیم در ناپولی بود اما هر دوبار سهمیه لیگ قهرمانان اروپا را از دست داد که امسال به شکلی حسرتبار رخ داد. او اخراج شد و حالا خانه جدیدی در فلورانس پیدا کرده. او به فیورنتینا میرود، تیمی تحت مالکیت روکو کومیسو، مدیر ایتالیایی-آمریکایی کمپانی مدیاکام که مقرش در نیویورک است. ناپولی هم بهدنبال بازگرداندن مائوریتزیو ساری است که بعد از جدایی از ناپولی هرگز روزهای خوشش را در چلسی و یوونتوس تجربه نکرد.
کونته هم چهارشنبه هواداران نراتزوری را شوکه کرد وقتی اعلام کرد در پایان یک فصل رویایی و بعد از قهرمانی در لیگ ایتالیا از این تیم جدا میشود. او تا تابستان سال آینده با اینتر قرارداد داشت و سالانه 12میلیون یورو دستمزد میگرفت. لا استامپا گزارش داده او با اینتر به توافق رسیده که 5/7میلیون یورو بپردازد تا این قرارداد فسخ شود. نام او به تیمهایی ربط داده میشود از جمله رئالمادرید و تاتنهام.
تصمیم اینتر برای انتخاب اینتزاگی بهعنوان جانشین کونته برای خیلیها شگفتانگیز بود چون او میخواست قراردادش را با لاتزیو تمدید کند. به هر حال پنجشنبهشب باشگاه لاتزیو اعلامیه رسمی منتشر کرد درباره اینکه مربی 45ساله از تیم پایتخت جدا میشود. برادر کوچکتر فیلیپو اینتزاگی پنج فصل مربی لاتزیو بود و با این تیم قهرمانی جام حذفی ایتالیا و دو قهرمانی در سوپرجام این کشور را به دست آورد. همچنین او در فصل آخرش در بیانکو چلستی توانست لاتزیو را برای نخستینبار در 20 سال گذشته به مرحله حذفی لیگ قهرمانان اروپا ببرد. گاتزتا دلو اسپورت گزارش داده اینتزاگی با اینتر قراردادی دوساله میبندد که بر اساس آن بهعلاوه پاداشها، سالی 4میلیون یورو خالص دستمزد میگیرد؛ یعنی او دو برابر دستمزدش در لاتزیو را میگیرد و اینتر هم یکسوم دستمزد کونته را به جانشینش میدهد. اینتزاگی که تیمش در پنج فصل اخیر فوتبالی هجومی و جذاب را ارائه میکرد، سیستم 2-5-3 را ترجیح میدهد که برای بازیکنان اینتر ناآشنا نیست چون کونته در این دو سال کار در اینتر این سیستم را جا انداخت و اینکه بازیکنان اینتر به تاکتیکهای سیستم سهدفاعه عادت کردهاند میتواند اجرای ایدههای فوتبالی اینتزاگی را آسانتر کند. علاوه بر تلاش برای دفاع از عنوان قهرمانی لیگ، از اینتزاگی انتظار میرود عملکرد اروپایی اینتر را هم ارتقا بخشد؛ چیزی که سالهاست نتوانسته انتظارات را برآورده کند. از آخرینباری که اینتر به مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسیده 10 سال میگذرد.
منبع: فوربز
ویلموتس به خودش مسلط نبود
جباری: دیگر دنبال پلیمیکر نباشید
تاکتیک بحرین و عراق تخریب فوتبال ما است
حمیدرضا عرب
یادمان میآید زمانی که کار تیم ملی در مرحله مقدماتی (انتخابی جام جهانی 2014) گره خورد و باید 3 بازی آخر را میبرد تا به جام جهانی برزیل صعود کند، مجتبی جباری یکی از بازیکنانی بود که در آن مقطع توانست با آمادگی مثالزدنیاش بخشی از بار مسئولیت صعود به جام جهانی را به دوش بکشد. جباری در آن مقطع یکی از آمادهترین بازیکنان فوتبال ایران بود که نقشی محوری در 3 بازی پایانی ایفا کرد تا تیم ملی به جام جهانی برود.
حالا بعد از سالها و یک مرحله قبل از مرحله مقدماتی (در مرحله پیش مقدماتی) تیم ملی در آستانه حذف قرار گرفته و اگر نتواند از این خاکریز عبور کند، اعتبارش در فوتبال آسیا خدشهدار خواهد شد. چطور میشود باور کرد تیمی که در رنکینگ جهانی فوتبال در جایگاه 31 جهان قرار دارد از مرحله پیش مقدماتی انتخاب جام جهانی در قاره آسیا کنار برود و شاهد صعود تیمهای بحرین و عراق باشد؟! حتی فکر کردن به آن هم کابوس است.
مجتبی جباری که اکنون در حال گذراندن کلاسهای پیچیده مربیگری است بر این باور است که رقبای ایران دست به هر کاری خواهند زد تا تیم ملی را از رسیدن به مرحله بعد محروم کنند و ما باید به طور دقیق خودمان را آماده و مهیای هر اتفاق و شیطنتی از سوی رقبا کنیم تا از این مرحله بگذریم و تا آغاز مرحله بعد نفسی به راحتی بکشیم. جباری صعود از گروه را حتی به عنوان تیم اول با توجه به انبوهی از ستارهها دور از دسترس نمیداند.
تیم ملی در وضعیتی قرار گرفته که اگر چهار بازی پیش رو را نبرد، به احتمال زیاد حذف میشود. تنها شانس اندکی وجود دارد که اگر نتوانیم 12 امتیاز باقی مانده را به دست آوریم، به مرحله بعد صعود کنیم. اوضاع بسیار نگران کننده است...
ما خیلی وقت است که در چنین مرحلهای گیر نکردیم. آخرین بار که در مرحله پیش مقدماتی تا آستانه حذف پیش رفتیم، به زمان مربیگری برانکو ایوانکوویچ (منظورش پیش از صعود تیم ملی به جام جهانی 2006 آلمان است) مربوط میشود که سالهای زیادی از آن گذشته است.
ما در دوره قبل هرگز در مرحله پیش مقدماتی با مشکل مواجه نشدیم و اگر هم برای ما گرفتاریهای به وجود آمد در مرحله مقدماتی بود که در نهایت هم با اقتدار صعود کردیم. وضعیت امروز تیم ملی ما، نشأت گرفته از حضور مربیای بود که به کارش و به فوتبال ایران متعهد نبود. ویلموتس حتی به خودش هم مسلط نبود و بدون اینکه حضورش در تیم ملی ایران بازخورد مثبتی داشته باشد، تیم ملی ما را رها کرد و رفت. نتیجه حضور این مربی در تیم ملی ایران 6 امتیاز از چهار بازی بود که عملکرد بسیار نامطلوبی است و حالا برای فوتبال ما نگرانیهای بزرگی ایجاد کرده است.
ویلموتس حتی در ظاهر هم خودش را ناراحت نشان نداد و در بازی با بحرین و عراق که منجر به شکست ما و از دست رفتن 6 امتیاز حساس شد، کاملاً بیتفاوت بود. این همه بیخیالی بسیار شگفتآور بود.
چنین آدمهایی در لحظه اینطور بیتفاوت نمیشوند. تعهد به کار باید در شخصیت یک مربی باشد که متأسفانه ویلموتس از این خصیصه محروم بود. او در همکاری با فوتبال ایران فقط پول را ملاک قرار داده بود، در حالی که تصمیمگیران در فدراسیون فوتبال باید حتماً درباره شخصیت و کردارش تحقیق میکردند و با آگاهی کامل رأی به انتخاب او میدادند. چطور میشود تیم ملی یک کشور که میلیونها احساس پشت سرش است را به دست کسی سپرد که برد و باخت کمترین اهمیتی برایش ندارد و بیشتر پول را ملاک قرار میدهد؟!
آنهایی که ویلموتس را انتخاب کردند اشتباه بزرگی مرتکب شدند، چون نتوانستند به خوبی ابعاد شخصیتی این مربی را درک کنند. باید با تحقیق و ارزیابی دقیقتر جلو میرفتند و صرف اینکه این شخص عقبهای در مربیگری دارد، با او قرارداد منعقد نمیکردند. هر چند که کارنامهاش هم به اعتقاد من در سطح ملی خیلی پایینتر از کارلوس کیروش بود.
دستمزدی که ویلموتس بابت کار نکردهاش در تیم ملی گرفت (به تعبیری 165 میلیارد تومان) خیلی بیشتر از کیروش بود؛ با این تفاوت که کارلوس توانست دو بار تیم ملی ایران را به جام جهانی فوتبال ببرد و یک رکورد به نام فوتبال ایران به ثبت برساند.
البته باید بگویم که این اعداد و ارقام در فوتبال دنیا بسیار کوچک است و فوتبال ما است که چنین ارقامی برایش بزرگ است. نه اینکه بخواهم کار ویلموتس و قرارداد که او با ایران بسته را توجیه کنم اما به طور کلی اقتصاد در فوتبال دنیا خیلی جلوتر از اقتصاد در فوتبال ما است و چنین غرامتهایی نیز در سطح دنیا پرداخت میشود. بدون اینکه چنین قراردادی را توجیه و به سود فوتبال ایران بدانم اما باید تأکید کنم وجه تمایز کیروش توجه عمیق به جزئیات بود. ما پیش از صعود به جام جهانی 2014 در مرحله مقدماتی با شرایطی مانند آنچه امروز تیم ملی در مرحله پیش مقدماتی دارد، رو به رو بودیم. کیروش اما بدون اینکه تحت تأثیر فضا باشد، به دقت کار را زیر نظر گرفت و جلوی یکسری اتفاقات و حواشی که ممکن بود گریبان تیم ملی را بگیرد، مسدود کرد. چیزی که الان باید در تیم ملی به یک اولویت تبدیل شود همین است. اینکه ما حواسمان به شیطنتها و حواشی که احتمالاً در بحرین برایمان ایجاد خواهد شد، باشد. ما باید با آگاهی وارد این رقابتها شویم و اجازه ندهیم حواشی به تیم ما لطمه بزند.
اسکوچیچ با توجه به سطح و تجربیاتی که در این سالها بیشتر در فوتبال ایران برایش پدید آمده، میتواند از پس این مأموریت بزرگ برآید و تیم ملی را به مرحله مقدماتی سوق دهد؟
با اغلب کارشناسان که درباره اسکوچیچ صحبت میکنی آنها میگویند تیم ملی برای او بزرگ است. این تحلیل نشأت گرفته از حضور و موفقیت مربیان خارجی بزرگتر در گذشته است اما به هر حال ایشان اکنون سرمربی تیم ملی است و باید حمایت حداکثری از او و بازیکنان انجام شود تا از این مرحله سخت عبور کنیم. الان در شرایطی قرار داریم که استرس تا حدی بر روح و روان بازیکنان غالب است. مربیان تیم ملی باید سعی کنند ابتدا این موج منفی را از تیم ملی دور کنند. ما استعدادهای خوبی در تیم ملی داریم و مطمئنم همه بازیکنانی که الان به تیم ملی دعوت شدند، دوست ندارند تیم ملی در این مرحله بماند و از صعود محروم شود. امیدوارم مجموعه کادر فنی بتواند از توانمندی بازیکنان نهایت بهره را ببرند و تیم ملی از مرحله پیش مقدماتی عبور کند. مربیان تیم ملی باید بازیکنان را زیر بال و پر خود قرار دهند. کاری که کیروش در بازیهای حساس انجام میداد و موفق هم بود. ما حقیقتاً لایق صعود به جام جهانی هستیم و باید از این مرحله بگذریم و در مراحل بعد هم با موفقیت به کارمان خاتمه دهیم و برای سومین بار پیدرپی در جام جهانی حضور یابیم.
بازیکنان بسیار با ارزشی در خط حمله تیم ملی حضور دارند (قایدی، طارمی، آزمون، ترابی، انصاریفرد، رضایی) که گلزنیهایشان در لیگهای اروپایی سروصدای زیادی به پا کرده است. به زعم همه کارشناسان فوتبال، خط حمله تیم ملی نقطه قوت است. با توجه به این همه بازیکن گلزن تیم ملی باید صرفاً به بازیهای هجومی بیندیشد یا باید منطق را سرلوحه کار قرار دهد.
قطعاً فوتبال منطقی به ما کمک خواهد کرد اما ما باید از قدرت هجومیمان استفاده کنیم و خیلی زود مقابل بحرین و عراق به گل برسیم. این دو تیم چون الان امتیازهای بیشتری از ما دارند قطعاً در بازی با تیم ملی ایران دنبال گل نخوردن و به دست آوردن مساوی هستند اما ما اگر بتوانیم به سرعت در بازیهای پیش رو دروازه این دو تیم را باز کنیم، کارمان خیلی راحتتر میشود و با توجه به ابزار بسیار خوبی که در خط دفاع داریم میتوانیم بازی را مدیریت کنیم و 3 امتیاز را به دست آوریم. مهم 3 امتیاز است و ما باید در درجه اول برای به دست آوردن امتیاز تلاش کنیم.
بحرین و عراق را به لحاظ کیفی در چه سطحی نسبت به فوتبال ایران میبینی؟
آنها توان مقابله با این تیم با استعداد را ندارند و میآیند فوتبال ما را خراب کنند. کما اینکه دیدیم که بازیهای قبل، از این تاکتیک استفاده کردند و موفق هم شدند اما ما اگر بر افکارمان مسلط باشیم و با برنامه گام به میدان بگذاریم بدون شک نتیجه لازم را به دست میآوریم.
مسأله فنی دیگر که از سوی برخی به آن اشاره شده فقدان پلیمیکر یا همان بازیکن طراح در تیم ملی است. چیزی شبیه به آنچه خودت در دوران بازی به اجرا میگذاشتی. خیلیها اعتقاد دارند اگر علی کریمی با مصدومیت مواجه نمیشد این ضعف هم برطرف میشد.
در فوتبال دیگر دنبال پلیمیکر نباشید چون دیگر ساخته نمیشود. شکل بازیها تغییر کرده و مسئولیت همه بازیکنان بیشتر شده است. بازیکنان کناری هم شرح وظایف بیشتری پیدا کردهاند. قبلاً برخی بازیکنان بودند که میتوانستند کم اشتباه باشند و بار خط میانی را به دوش بکشند اما در سالهای اخیر شکل فوتبال خیلی تغییر کرده و پلیمیکر (بازیکن محوری) به آن معنایی که ما در گذشته میشناختیم خیلی کم ساخته میشود. الان خط دفاع تیمها در تاکتیک جدید عقب میایستند و مسئولیت بازیکنان کناری خیلی بیشتر شده است. این باعث میشود بازیکنان لحظات کمتری صاحب توپ شوند و بیشتر به فکر ارائه کار گروهی باشند. تعداد پاسها در فوتبال الان خیلی بیشتر است و همین موضوع هم مزید بر علت است تا تیمها به سمت بازیکن محوری نروند. به نظر من تیم ملی در حال حاضر ابزار کافی برای عبور از این مرحله و رسیدن به جامجهانی را دارد و میتواند تاکتیکهای روز را با اجرا بگذارد و موفق هم شود.
تیم ملی متعلق به فرد، گروه یا جناح خاصی نیست
عزیزی خادم: نکته آزاردهنده، کمرنگ بودن حمایت است
شهاب عزیزی خادم این روزها تمام تلاش خود را انجام میدهد تا تیم ملی با بهترین آمادگی راهی بحرین شود. رئیس فدراسیون فوتبال در خصوص آخرین وضعیت تیم ملی میگوید: «آنچه در دست فدراسیون فوتبال بوده توانستیم برنامهریزی کنیم. اردوی کیش را برای تیم در نظر گرفتیم، پرواز اختصاصی برای ملی پوشان تهیه کردیم و هتل مناسبی برای تیم رزرو شد. قرار بود کمکهایی هم از دولت دریافت کنیم، چون واقعاً به این حمایت نیاز داریم. بخشی از این کمکها رسیده و امیدوارم بخش مهم و مؤثر این کمکها هم به دست ما برسد چون تیم ملی به این منابع مالی نیاز دارد. تیم ملی چند روزی در اردوی کیش خواهد بود و انشاءالله بتوانیم با دست پر و با همت بالا تاریخ خوبی را در فوتبال کشور رقم بزنیم. تا آنجایی که امکان داشته همه چیز برای سرمربی تیم ملی فراهم شده تا کمبود و کاستی وجود نداشته باشد.»
عزیزی خادم در خصوص اضافه شدن کریم باقری به تیم ملی هم میگوید: «با اختیاراتی که به او دادم باقری هم در حوزه مدیریتی به تیم ملی کمک خواهد کرد و هم در حوزه فنی. او در دوران بازیگری و مربیگری تجربه خوبی داشته و میتواند به تیم ملی کمک کند.»
وی در خصوص اینکه آیا حمایتهای لازم از تیم ملی در این مقطع صورت گرفته، میگوید: «حلقه مفقودهای که در این مدت برای خود من آزار دهنده بود، کمرنگ بودن حمایت است. این سکوت در حمایت از تیم ملی عجیب است، البته خیلی از عزیزان در این راه به ما کمک کردند ولی ما باید به این درک متقابل برسیم که تیم ملی برای یک شخص یا گروه و جناح نیست و به همه تعلق دارد. البته با توجه به اینکه تدارکات خوبی برای تیم صورت گرفته و انگیزه بازیکنان و همچنین حضور لژیونرهای مختلف در تیم ملی، این بستر را فراهم کرده که با چهار پیروزی پی در پی راه صعود را باز کنیم.
سازمان برنامه و بودجه، ضلع سوم معادله مهم
اختلاف 32 میلیاردی وزارت و فدراسیون!
عصر جمعه روی کانال تلگرام رسمی وزارت ورزش و جوانان مصاحبهای از معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش و جوانان منتشر شد و در این خبر علینژاد ضمن تکذیب کمک 52 میلیونی سازمان برنامه و بودجه به فدراسیون فوتبال، اینطور در مورد آن به صحبت پرداخته بود: «کل مبلغ تخصیص یافته توسط سازمان برنامه و بودجه به فدراسیون فوتبال از محل سرجمع اعتبارات وزارت ورزش و جوانان بوده و کمک جداگانهای نبوده است و مبلغ آن نیز ۲۰ میلیارد تومان بوده که از این میزان تاکنون 10 میلیارد تومان از طرف خزانه داری کل کشور به وزارت ورزش و جوانان پرداخت شده که بلافاصله نیز به حساب فدراسیون فوتبال واریز شد و هر زمان مابقی پرداخت نیز توسط خزانه کل کشور به این وزارت پرداخت گردد به حساب فدراسیون پرداخت خواهیم کرد.»
هنوز حتی ساعاتی از انتشار این خبر سپری نشده بود که روابط عمومی فدراسیون فوتبال بیانیهای علیه موضع وزارت ورزش که تأکید بر کمک 20 میلیارد تومانی به فدراسیون دارد، منتشر کرد و ضمن تأیید کمک 52 میلیارد تومانی سازمان برنامه و بودجه برای آمادهسازی تیم ملی در مسیر جام جهانی و دریافت 10 میلیارد تومان از این مبلغ، طی دو سه روز آینده خواهان دریافت مابقی این مبلغ که 42 میلیارد تومان است، شده. بیانیهای که به وضوح اختلافی 32 میلیاردی را میان مسئولان وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون فوتبال در کمکی که سازمان برنامه و بودجه برای تیم ملی در مسیر جام جهانی در نظر گرفته را نشان میدهد.
متن بیانیه روابط عمومی فدراسیون فوتبال به شرح زیر است: «به آگاهی ملت شریف ایران میرساند. فدراسیون فوتبال با وجود مشکلات گوناگون برجا مانده از گذشته و چالشهای پیشرو در مسیر آمادهسازی تیم ملی فوتبال ایران جهت حضور در مسابقات مقدماتی جامجهانی 2022 قطر نیاز به آرامش، تمرکز و منابع مالی کافی و به موقع دارد. در راستای این مهم و برای آمادگی روحی و روانی بازیکنان و کادر تیم ملی، پرواز اختصاصی، هتل باکیفیت و زمین تمرین مناسب علیرغم محدودیتها فراهم شد. در خصوص خبر اختصاص کمک سازمان برنامه و بودجه به فدراسیون اعلام میدارد با رویکرد مثبت و خیرخواهانه دکتر نوبخت، ریاست محترم سازمان برنامه و بودجه کشور و همچنین پیگیریهای شخصی دکتر سلطانیفر، وزیر محترم ورزش و جوانان تا به امروز 10میلیارد تومان بهحساب فدراسیون فوتبال ایران واریز شده است و با توجه به دستور پرداخت مبلغ 52میلیارد تومان بابت هزینههای مربوط به فدراسیون فوتبال جهت کسب آمادگی برای حضور در رقابتهای مقدماتی جامجهانی فوتبال قطر به خزانهدار محترم کل کشور، مابقی این مبلغ نیز قرار است با توجه به نیاز فوری تیم ملی و پیرو مذاکره فدراسیون فوتبال و پیگیریهای مشفقانه رئیس محترم سازمان برنامه و بودجه، جناب آقای دکتر نوبخت، ظرف یکی دو روز آینده واریز شود. با عنایت به مراتب فوق، یادآور میشود تیم ملی فوتبال ایران در این شرایط سخت نیاز به کمک و همراهی مؤثر و مشفقانه دارد و ما نیز با توکل بر خدا و دوشادوش یکدیگر برای صعود تیم ملی به جامجهانی از هیچ تلاشی دریغ نخواهیم کرد. با آرزوی پیروزی و سرافرازی ملت شریف ایران و تیم ملی فوتبال ایران.»
در پایان باید به این نکته اشاره داشت که علینژاد در بخش پایانی صحبتهایش تأکید کرده بود، فدراسیون فوتبال بدهی به وزارت ورزش ندارد که وزات بخواهد پولی را بابت همین موضوع برداشت کند. با این وصف حالا باید منتظر واکنش سازمان برنامه و بودجه ماند که به عنوان یکی از اضلاع این معادله مبهم، میتواند با انتشار بیانیهای از میزان دقیق کمک در نظر گرفته شده برای تیم ملی در مسیر جام جهانی بگوید.
اختلاف 32 میلیاردی نکته مهمی است که میتواند به چالش بزرگی میان فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش تبدیل شود. آنهم در روزهایی که تیم ملی شرایطی سخت را تجربه میکند و باید در منامه مقابل بحرین، عراق، هنککنگ و کامبوج به میدان برود. مسألهای که نه میتوان به آن نپرداخت و نه در شرایط کنونی و حساس به آن پرداخت. باید ببینیم در نهایت موضوع به کجا میرسد و این 32 میلیارد به جیب وزارت ورزش و جوانان میرود، در خزانه سازمان برنامه و بودجه میماند یا به فدراسیون فوتبال میرسد؟
سوتها در شرایط مساوی قطعاً به نفع ما نیست
خاکپور: باقری تیمملی را یکدست میکند
مصاحبه
امیر اسدی
محمد خاکپور تا جایی که امکان داشته باشد، به صحبت درباره فوتبال روی خوش نشان نمیدهد. به قول خودش فوتبالی نیست و به همین خاطر دلیلی ندارد درباره اتفاقات رخ داده در این رشته پرطرفدار صحبت کند. او که آخرین حضورش در عرصه فوتبال، بازی ایران و ژاپن در مرحله نهایی مقدماتی المپیک 2016 است، سالها پیراهن تیم ملی را پوشیده و با بازی مقابل تیمهای عربی چندان غریبه نیست. همین مسأله و البته حضور کریم باقری در کادرفنی تیم ملی بهانهای است تا خاکپور را وادار به مصاحبه کنیم.
شما رابطه خوبی با کریم باقری دارید و البته سالها همبازی هم بودید. دوست داریم نظرتان را درباره حضور او در کادرفنی تیم ملی بدانیم. این اتفاق را برای تیم ملی مثبت میدانید؟
صد در صد. کریم در سالهایی که به جرگه مربیان اضافه شده، همیشه در پرسپولیس حضور داشته و بزرگی کرده. او خیلی خوب توانسته تیم را در بالا و پایینها، مشکلات و روزهای بحرانی جمع کند. باقری از بزرگان فوتبال ایران است که نه تنها هواداران پرسپولیس بلکه حریفان هم به او احترام میگذارند. در این مقطع که تیم ملی هم دچار مشکل است و باید تمام بازیها را ببرد، کریم یک کمک بزرگ است تا تیم را یکدست کند و مدیریت را به دست بگیرد. او انتخاب خوبی برای تیم ملی بود و امیدوارم حضورش مثل همیشه مثبت و تأثیرگذار باشد.
اینکه مربی موقت تیم ملی است مشکلی ایجاد نمیکند؟
این مسأله بستگی به تصمیم خودش دارد. اینکه تا چه زمانی ادامه بدهد و کار کند. مهم اما مقطع فعلی است که معتقدم انتخاب مناسب و بجایی در این رابطه صورت گرفته.
شما سالها در ترکیب تیم ملی حضور داشتید. در این مدت مقابل بحرین به میدان رفتید و تجربه حضور در این دیدار حساس به میزبانی رقیب را دارید؟
حضور ذهن ندارم اما باید بازی کرده باشم. شرایط بازی در کشورهای مختلف، متفاوت است، بخصوص در کشورهای عربی نظیر بحرین که میزبانی از ایران را بر عهده میگیرند. نمیخواهم آیه یأس بخوانم اما در کل و در بازی مقابل چنین تیمهایی، داوران در شرایط مساوی، اغلب به سود آنطرف سوت میزنند تا طرف ما.
یعنی از نظر قضاوت، دیدار با چنین تیمهایی تا این حد دشوار است؟
من میگویم سوتها در شرایط مساوی قطعاً به سود ما نیست. وقتی در بحرین بازی میکنیم و خطایی 50-50 رخ میدهد، قاعدتاً داور به نفع ما سوت نخواهد زد.
پس تیم ملی کار سختی پیش رو خواهد داشت. بخصوص که برای صعود باید هر چهار حریف خود را شکست بدهد.
من حس میکنم که هر چهار بازی مهم است چون ما چهار فینال در پیش داریم که باید در تمام آنها برنده شویم. شما وقتی با یک تیم ضعیف هم بازی دارید، حساسیت امتیازها آن تیم را مقابلتان قوی میکند. بنابراین فرقی نمیکند با هنگکنگ بازی کنیم یا عراق. اول باید باهوش باشیم و تمام توانمان را برای موفقیت بگذاریم چون خارج از خانه بازی میکنیم، نباید اجازه بدهیم تا ماجرای جام ملتهای آسیا و بازی مقابل ژاپن تکرار شود چون اعتراض و درگیری نه تنها به ما کمک نمیکند بلکه استرس هم ایجاد میکند.
با میزبانی حریف هم باید کنار بیاییم. در این شرایط شانس صعود تیم ملی به مرحله بعد را چقدر میدانید؟
در مورد میزبانی معتقدم بچههای ما به اندازه کافی بازی کرده، سر و صدا شنیده و تجربه دارند. این مسائل آنها را هرگز اذیت نخواهد کرد. همه اتفاقات داخل زمین رقم میخورد و باید باهوشتر از دیدارهای قبل به میدان برویم چون در بازیهای رفت باهوش نبودیم که اوضاع به این شکل شده است.
حشمت مهاجرانی: همه چیز برای موفقیت آماده است
اسکوچیچ دلیلی برای نتیجه نگرفتن ندارد
حشمت مهاجرانی سابقه سالها حضور روی نیمکت تیم ملی به عنوان سرمربی را در کارنامه دارد و البته به دلیل فعالیت در کشورهای عربی میتواند صحبتهای جالبی درباره دیدارهای تیم ملی مقابل بحرین و عراق انجام بدهد. او درباره وضعیت تیم ملی میگوید: «تیم ملی ما تمام محورهای لازم را برای موفقیت دارد. از خط دروازه تا خط حمله یعنی در یازده نقطه زمین از حریفان برتر هستیم. سالها پیش حادثهای اتفاق افتاد که باعث شد به مرحله بعد صعود نکنیم اما دلیل نمیشود که آن حادثه تکرار شود و مغلوب شویم. تیم ملی ایران بازیکنانی دارد که خیلی خوب میتوانند حفظ توپ کنند و در تاریخ هیچ موقع این تعداد لژیونر در لیگهای مختلف نداشتیم که چنین تجربهای داشته باشند.
ما بازیکنانی داریم که میتوانند در هر لحظه روند و نتیجه بازی را تغییر بدهند. خوشبختانه در هر پستی دو، سه بازیکن آماده داریم؛ یعنی به طور کلی همه چیز برای کسب موفقیت آماده است.
فقط روش بازی که مربی انتخاب میکند مهم است و اینکه چگونه از نیروهای ما استفاده شود. به طور کلی فکر میکنم که شانس اول صعود باشیم و هیچ تیمی نمیتواند ما را شکست بدهد.»
سرمربی سابق تیم ملی ایران میگوید: «بازیکنان ما برای عظمت و بزرگی ایران وارد زمین میشوند. با وجود بازیکنانی مثل آزمون، طارمی، انصاریفرد، قایدی و دیگر بازیکنان، آرایش تیمی سخت است و اینکه چگونه از آنها استفاده میکنیم بسیار مهم است. خط هافبک، دفاع و دروازهبانمان هم در وضعیت خوبی قرار دارند و من به صعود تیم ملیمان بسیار خوشبین هستم، چون هیچ تیمی در آسیا نمیتواند ما را شکست دهد. هیچ دلیلی برای نتیجه نگرفتن نداریم، فقط بعداً مربی میتواند بگوید که فرصت کافی برای آمادهسازی و بازیهای دوستانه نداشتم. به جز این مورد که میشود ایراد گرفت باید بگویم ما بهترین تیم را داریم و به هیچ وجه نگران هم نیستیم. در حال حاضر ما قادریم تمام بازیها را ببریم و شکست نخواهیم خورد.»
جلال چراغپور: مشکل داریم اما به روی خودمان نمیآوریم
نگاه اسکوچیچ به دعوت بازیکنان اشتباه است
جلال چراغپور درباره وضعیت تیم ملی فوتبال ایران در آستانه شروع دور برگشت رقابتهای گروه C مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر در قاره آسیا میگوید: «من احساس میکنم در تیم ملی مشکل داریم و به روی خودمان نمیآوریم. جامعه جوان خبرنگاری از نگاه سنتی به عِرق تیم ملی فاصله گرفته است و واقعاً سؤالات مدرن میکند. من بر خلاف همه خوشحالم که رسانههای ورزشی فوقالعاده هستند. آنها اندیشمندانه و شفاف سؤال میپرسند. در کدام حوزهها به این زیبایی میتوان سؤال پرسید و شفاف هم آن را پیگیر شد. به عنوان نمونه لیست تیم ملی از پست دروازهبانی تا خط حمله سؤالات زیادی ایجاد میکند. بهترین دروازهبان لیگ برتر که کمترین گل خورده را داشته است در آن حضور ندارد. حامد لک میتوانست در بین ملیپوشان باشد. او را تمام کارشناسان فنی آسیا قبول دارند. میگویند لک به خاطر خط دفاعی گل نمیخورد. در صورتی که از خط دفاعی پرسپولیس هم تنها یک نفر دعوت شده است. کدام مهاجم فوتبالی در حوزه کشورهای عرب توانسته ما را غافلگیر کند که نگران حامد لک باشیم؟»
چراغپور صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: «اسکوچیچ در خط دفاع هم انتخاب اشتباه داشت. ما بهترین تیم ملی را در دوران کارلوس کیروش داشتیم. او در فاز دفاعی به قدری تیم را خوب کرده بود که صدای همه درآمده بود که تیم ملی دفاعی بازی میکند. آنوقت کیروش از همین خط دفاعی در بازی با ژاپن در جام ملتهای ۲۰۱۹ آسیا ضربه خورد. جالبتر اینکه دراگان اسکوچیچ هم دقیقاً همین بازیکنان را فرا خوانده است. فکر میکنم استراتژی اسکوچیچ در انتخاب لژیونرها برای خط دفاعی اشتباه بود. او میتوانست مدافعانی که درگیر لیگ قهرمانان آسیا هستند را دعوت کند تا آنها که با شیوه بازی همسایهها آگاهتر هستند کنار همدیگر تمرین کنند و به میدان بروند. نگاه آقای اسکوچیچ به دعوت بازیکنان اشتباه است. در خط میانی هم، چنین دردهایی در انتخاب وجود دارد. بزرگترین اشتباه سرمربی تیم ملی چشم بستن روی بازیکنان فوقالعاده لیگ برتر بود. شما زمانی لژیونر انتخاب میکنید که بازیکنان داخلی نتوانند با آنها رقابت کنند.»
حواشی بازی جنجالی پیکان - سایپا ادامه دارد
مدیرروستا رفتنی شد تارتار برمیگردد
شایعه در شهر؛ رأی بازی
پیکان - سایپا برمیگردد
ارسام پورحسینی
یک اشتباه عجیب باعث شد همچنان حاشیهها در مورد بازی سایپا و پیکان ادامه داشته باشد؛ همان بازی که جنجالهای زیادی بهدنبال داشت و در زمین با نتیجه ۲ بر یک به سود شاگردان مهدی تارتار به پایان رسید اما یک تعویض اشتباه همه چیز را تغییر داد. در این مسابقه، پیکان بهجای ۵ تعویض، ۵ تعویض در جریان بازی داشت که همین مسأله باعث شد جنجالهای دربی خودروسازان بیش از همیشه شود. بعد از بازی، اعتراض سایپا که خطر سقوط را احساس میکند، بیشتر و بیشتر شد تا اینکه فدراسیون فوتبال ایران از فیفا استعلام گرفت. در این استعلام ظاهراً از واژه «بازیکن غیرقانونی» استفاده شده که پیکانیها معتقدند بازیکن تعویضی غیرقانونی نبوده و بهاشتباه چند ثانیه در زمین حضور داشت. با وجود اعتراض پیکان، استعلام به همان صورت انجام شد و در نهایت نتیجه بازی تغییر کرد و کمیته انضباطی رأی به ۳ بر صفر شدن بازی به سود سایپا داد. نکته جالب در این رأی، محروم نشدن هیچکدام از عوامل به وجود آمدن مشکل بود. نه اصغر مدیرروستا سرپرست تیم پیکان در نوشتن تعویضها اشتباه کرد و نه داور چهارم که تعویضها را بهطور کامل یادداشت نکرده بود. این اتفاقات و رأی کمیته انضباطی باعث شد مهدی تارتار از سرمربیگری پیکان استعفا دهد. البته خیلیها فکر میکردند استعفای تارتار چندان جدی نباشد اما او چند روز است که در تمرینات حاضر نشده. همین غیبت هم باعث شد شایعه شود تارتار از تیمهای مس کرمان و مس رفسنجان با پیشنهاد جدی مواجه شده است اما مسئولان این دو باشگاه چنین خبری را تکذیب کردند. ظاهراً مهدی تارتار منتظر رأی کمیته استیناف است تا بعد از آن تصمیم خود را نهایی کند. در این مورد هم گفته میشود احتمالاً کمیته استیناف قرار است رأی را برگرداند اما فعلاً چیزی مشخص نیست. به هر ترتیب مسئولان باشگاه پیکان در تلاش هستند مهدی تارتار را برگردانند تا کارش را ادامه دهد که این اتفاق احتمالاً بهزودی میافتد. اگرچه قرار است تارتار بهزودی برگردد ولی حالا خبر میرسد اصغر مدیرروستا سرپرست پیکان که بهخاطر یک اشتباه عجیب باعث شد چنین جنجالهایی رخ بدهد، از این باشگاه خودروساز رفتنی است و بهزودی کنار خواهد رفت. گفته میشود مدیرروستا در یکی، دو روز آینده از پیکانیها جدا خواهد شد که باید دید این مسأله برای تارتار مهم است که او را مجاب کند برگردد یا نه. الان تنها چیزی که مشخص شده این است که باشگاه پیکان تمام تلاش خود را به کار گرفته که تارتار را برگرداند و برای این کار دست به هر کاری خواهد زد که شاید یکی از آن کارها، برکناری مدیرروستا باشد. البته در مورد رفتن یا برکناری اصغر مدیرروستا هنوز هیچ خبری نیست و مشخص نشده خود مدیرروستا میخواهد جدا شود و برود یا اینکه باشگاه چنین تصمیمی گرفته است. تنها چیزی که الان مشخص شده این است که مدیرروستا ظرف یکی، دو روز آینده رفتنی است و شاید هیچوقت این اشتباه را فراموش نخواهد کرد؛ اشتباهی که نهتنها نتیجه بازی را تغییر داد، بلکه جار و جنجالهای زیادی را بهپا کرد؛ آن هم در آرامترین دربی فوتبال ایران که همان دربی خودروسازان است.
شایعه در شهر
رأی بازی پیکان - سایپا برمیگردد!
بعد از اینکه فدراسیون فوتبال ایران بهخاطر اشتباه پیکانیها از فیفا استعلام گرفت، طولی نکشید که کمیته انضباطی رأی به تغییر نتیجه و پیروزی ۳ بر صفر سایپا داد. این رأی در حالی صادر شد که تیمهای زیادی از جمله پیکان، نساجی مازندران و ذوبآهن اصفهان کاملاً معترض هستند و معتقدند اگر قرار بر جریمه باشد باید از تیمی که اشتباه کرده امتیاز کسر شود اما قرار نیست به تیم مقابل امتیازی داده شود. همین اعتراضها باعث شد رأی به کمیته انضباطی برود تا در آنجا بار دیگر بررسی شود. پیش از این چنین مشکلی در یکی از بازیهای ذوبآهن پیش آمده بود که در آن فصل یک امتیاز از تیم اصفهانی کسر شد و عوامل مؤثر در این اشتباه هم محروم شدند. حالا هم خبر میرسد قرار است رأی کمیته انضباطی برگردد و فقط از پیکان که اشتباه کرد، امتیاز کم شود. جلسه کمیته استیناف این هفته برگزار میشود که باید دید در نهایت چه تصمیمی گرفته میشود. فعلاً خبر میرسد رأی کمیته انضباطی وتو خواهد شد که بدون شک اگر این اتفاق بیفتد، اینبار شاهد اعتراض سایپاییها خواهیم بود اما پذیرفتن این رأی برای دیگر تیمها راحتتر خواهد بود چون پیش از این هم سابقه چنین اشتباهی وجود داشت.
فیلیپ لام و تیم ملی ایران
سرمقاله
احسان محمدی
فیلیپ لام ستاره سالهای نه چندان دور تیم ملی آلمان و بایرن مونیخ در کتابش «تفاوت ظریف» مینویسد یکی از شباهتهای فوتبال و زندگی این است که هر اتفاقی بیفتد و هر نتیجهای رخ بدهد شما باید ادامه بدهید.
نوشتن این نقل قول با همه درست و دقیق بودنش در شبکههای اجتماعی احتمالاً موجی از حملهها را با خودش خواهد آورد که به پیشواز توجیه شکست رفتهاید. همان توجیههای قدیمی گزارشگرها و کارشناسهای فوتبال بعد از هر ناکامی ملی. اینکه میگفتند «ما باید روی فوتبال پایه کار کنیم و در باشگاهها به جوانترها فرصت بدهیم و...» حرفهای درستی که معمولاً جدی گرفته نمیشد تا شکست بعدی.
تیم ملی ایران در یکی از دشوارترین «برهههای حساس کنونی» قرار دارد. بازیکنان تقریباً هیچ راهی ندارند جز اینکه هر چهار بازی را ببرند و هیچ چیز را به دست ابر و باد و مه و خورشید و فلک نسپارند.
روی کاغذ حداقل دو سطح بالاتر از عراق و بحرین بازی میکنیم اما فوتبال را روی چمن بازی میکنند، جایی که متغیرهای غیرقابل پیشبینی در آن دخیل است. چه کسی فکرش را میکرد در دقیقه 90 بازی با کرهجنوبی در جام ملتهای 2000 لبنان، علی دایی آن ضربه عجیب را به توپ بزند؟ هنوز و بعد از سالها دیدن آن لحظه رنجآور است. اینکه ستاره بوندسلیگایی تیم ما آمده بود به دفاع کمک کند تا با گل درخشان کریم باقری بازی را ببریم و انگار یک نفر توپ را از روی کفش او کش رفت و ... به همین سادگی باختیم، برگشتم تهران و نسلی از بهترینهای فوتبال ما بدون دستاورد ملی ماندند.
مثل تمام تورنمنتهایی که رفتهایم گلههایی وجود دارد. همان کمبودهای همیشگی. از کیفیت زمین تا فقدان دیدار تدارکاتی، از شکوههای مالی تا گلایههای مدیریتی. ناف ما را با این چیزها بریدهاند. یعنی اگر یک بار تیمی از ما به مسابقاتی رفت و این مشکلات وجود نداشت حق داریم یک جشن ملی برگزار کنیم اما وقتی سوت آغاز مسابقات زده شود برای هیچکس مهم نیست که تیم ملی ناهار چه خورده است یا اتاقهای هتل کیفیت داشتهاند یا نه؟ همانطور که برای کسی مهم نیست مجموعه این اتفاقات و هدیه شدن میزبانی در زمان چه کسی رخ داده، ناکامی به پای فدراسیونی نوشته میشود که نیامده در چاه افتاد. همه پیروزی میخواهیم و صعود از این مرحله. چهار پیروزی پی در پی.
کسی دوست ندارد به ناکامی فکر کند. هیچکس حتی نمیخواهد برای لحظهای بازگشت تیمی را به فرودگاه امام تصور کند که از راهیابی به جام جهانی آن هم در گروهی با حضور بحرین و عراق بازمانده است. مگر میشود مهدی طارمی و سردار آزمون و علیرضا بیرانوند و مهدی قایدی و وحید امیری و علیرضا جهانبخش و مهدی ترابی و ... را داشت و صعود نکرد؟ تجربه نشان داده است که بله میشود! اما این بار لطفاً بر خلاف تجربههای تلخ قدیمی قدم بزنید، تاریخ را از نو بنویسید، این مردم، این کشور، به حال خوب، به یک شادی عمومی نیاز دارند. چیزی که هیچ حزب و گروه و دستهای آن را به نام خودش سند نزند...
درباره جریان خطرناکی که ظاهراً به خیر گذشت
خشت کج
یادداشت
علیرضا مویدیفر
سیاوش یزدانی، زمانی که بازیکن سپاهان بود، یک بار طی یک مصاحبه، خطاب به پرسپولیسیها توصیه کرد که به اصفهان نیایند، که اگر آمدند، خونشان پای خودشان است. این جملات، شاید در ابتدای امر، ناشی از فشار مسابقه و کریخوانیهای معمول به نظر میآمد (کما اینکه همان موقع هم اینطور نبود) اما در واقع، نشان از رخدادی میداد که ریشهاش به چیزی بیش از یک دهه پیش از آن برمیگشت.
قدرت گرفتن سپاهان، در اوایل دهه ۸۰، پس از واگذاری به شرکتهای صنعتی و متمول (مثل سیمان سپاهان و بعد ابرشرکت فولاد مبارکه)، همزمان با آغاز پروژه قطبزدایی از فوتبال ایران، اتفاقاً منجر به ایجاد پدیدهای شد که نوعی قطبسازی نوین به حساب میآمد. دست باز و ثبات مدیریتی و اقتصادی که از شروط لازم موفقیت هر سازمانی است، سپاهان را که تا آن روزگار از تیمهای متوسط و البته محترم فوتبال ایران محسوب میشد، بالا کشید. در روزگاری که پول، هرچه بیشتر جای خود را به عنوان رکن اساسی نتیجهگیری در فوتبال ایران تثبیت میکرد، سپاهان به موفقیتهای درخوری رسید اما این همه ماجرا نبود.
جریان رسانهای و مدیریتی که میکوشید تا با سرکوب کردن هر آنچه که به قطبهای سنتی فوتبال ایران مربوط میشد، پروژه خویش را به پیش ببرد، خواسته یا ناخواسته، به وجود آورنده جریانی شد که حاصلش، کاشتن بذر نفاق و کینه میان فوتبالدوستان ایرانی بود. از یک سو، هواداران انبوه قدرتهای سنتی، برکشیدن تازهواردان را برنمیتابیدند و از دیگر سو، هواداران کمتر تازهواردها به بازی جام و مقام، امکانات و داشتههای جدید خود را به رخ کشیده و رقیب را تافته جدا بافته مینامیدند.
زنگ خطر از همان سالهای میانی دهه ۸۰ زده شد. پیروزی سپاهان بر پرسپولیس در دو مسابقه حذفی با شائبههای جدی داوری، فارغ از اینکه در آن روزگار نسبت فشار افکار عمومی به داوری به امروز چقدر بود، شعله اختلاف را بالا برد و در خاموشی ابدی دیدگان سرباز احمدی، به اوج رسید. و ادامه یافت تا همین امروز.
بارها گفته و نوشته شد که باید جلوی چنین اتفاقاتی را گرفت اما چه حاصل؟ سر شکسته هوادار و اتومبیل له شده خبرنگار و تهدیدات علنی و عملی که به واسطه پدیده شبکههای اجتماعی، حالا عریانتر از همیشه شده، پیش زمینهای بود برای حمله نارنجکی ۴ نفر به اتوبوس حامل بازیکنان پرسپولیس.
در تمام این سالها، آنها که تصمیمگیر و تصمیمساز بودند، چه کردند؟ جز مماشات، جز فرو کردن سر در برف و آویزان شدن به دستاویز مستعمل «کی بود؟ کی بود؟ من نبودم؟» جز تبری جستن از فاعلان فعل و مبرا دانستن خود؟ جز نپذیرفتن مسئولیتهای اجتماعی پستهایی که اشغال کردهاند؟ همانها که در رسانههای مکتوب و صوتی و تصویری و دیجیتال، کاری جز محکوم کردن این رخدادها بلد نبوده و نیستند و البته که کوچه علیچپ، بهترین مکان برای پناه گرفتن آنها است.
استراتژی روشن است. بگذار اتفاق بیفتد، نهایتش میگوییم به ما مربوط نیست، یک محکوم کردن ساده و بیخرج و به گردن نگرفتن تمام کنشهایی که منجر به چنین اتفاقاتی میشود. حداقل برای طرف مقابل زحمتی ایجاد میشود که ممکن است در عملکرد او تأثیر بگذارد. چه بهتر... ما این وسط برندهایم. نه تقصیری به گردن ما است و نه کسی کاری به کارمان دارد. فوق فوقش میافتد گردن چهارتا «تماشاگر نما» و «هوادار نما». اگر هم طرف مقابل رقیب دیرینه باشد که میتوان به انواع بهانههای مبتنی بر تبعیض متوسل شد. چه کسی جرأت مقابله دارد؟ آخرش هم میگذرد و همه فراموش میکنند. همین حالا از هواداران تیمها بپرسید، چند نفر سرباز احمدی را میشناسند و از سرنوشتش خبر دارند؟ مهم عنوان است. مهم این است که ببریم. و از آن مهمتر اینکه رقیبمان نبرد.
اینگونه است که بازیکن یک تیم، به خود جرأت میدهد تا نفسکش بطلبد و خون رقیب را مباح کند. اینها نتیجه ضعف بنیادین مسئولینی است که سمتهایشان وابسته به یکدیگر است و جرأت ندارند مستقل از روابط درونی خود با اشخاص، تصمیمی بگیرند که بنیانگذار باشد. آنها کاملاً مطیع روابط و شرایط جاری در محیط کارشان هستند و هیچگاه نمیتوان از آنان انتظار داشت تا بازدارندگانی عادل باشند. کما اینکه تاکنون نبودهاند.
این بار هم به خیر گذشت اما هر خونی که از آغاز تا آینده، از چشم و دماغ کسی بریزد، بر گردن تصمیمسازان است که ملاحظه همه چیز را در تصمیماتشان میکنند، جز آنچه که به پاکیزگی روح فوتبال در این مرز و بوم کمک کند. فوتبال، جنگ نیست. منتظر کشته نباشید تا تکانی به خودتان بدهید. همین اتفاقاتی که ظاهراً «به خیر میگذرد» برای بیدار شدن کافی است. البته اگر خوتان را به خواب نزده باشید.
موج جدید کرونا در آرژانتین؛ کوپا آمریکا در هالهای از ابهام
به دنبال افزایش موارد جدید ابتلا به کرونا در آرژانتین، در فاصله دو هفته تا آغاز کوپا آمریکا به میزبانی این کشور، برگزاری این تورنمنت معتبر قاره آمریکای جنوبی در هالهای از ابهام قرار گرفته است.
به گزارش ایرنا، کلمبیا هفته گذشته به دلیل موج اعتراضات داخلی و مرگآور در این کشور بر سر پیشنهادات مرتبط با اصلاحات مالیاتی، امتیاز میزبانی خود را از دست داد.
دولت کلمبیا درخواست خود را به منظور تعویق این تورنمنت مطرح کرد اما کنفدراسیون فوتبال آمریکای جنوبی (کنمبول) با جواب قاطع منفی آنها را ناامید کرد.
قدیمیترین تورنمنت قاره آمریکای جنوبی که قرار است از ۱۳ ژوئن آغاز شده و تا ۱۰ جولای ادامه داشته باشد، پیش از این نیز به دلیل پاندمی کووید-۱۹ یک سال به تعویق افتاده بود و کنمبول قادر به تعویق مجدد آن نیست.
میزبان جایگزین کلمبیا هنوز تأیید نشده و با توجه به تمام پیچیدگیهای مرتبط با تغییرات لحظه آخری در برنامه، «گونزالو بِلوسو» دبیرکل کنمبول همچنان امیدوار و مثبتاندیش است.
وی در این خصوص گفت: «با وجود زمان اندک باقیمانده، اوضاع را طوری مدیریت میکنیم که آرام باشیم و هفته بعد تصمیم نهایی را خواهیم گرفت.»
دولت آرژانتین اعلام کرده است که از سوی کنمبول پیشنهادی را مبنی بر میزبانی تمام دیدارها دریافت کرده است.
نشریه محلی «اوله» به نقل از یکی از مقامات ارشد دولت آرژانتین نوشت که وزارت بهداشت آرژانتین در حال بررسی این پیشنهاد است.
با این حال، آرژانتین یکی از نقاطی است که به شدت با سختترین موج پاندمی دست و پنجه نرم میکند. این کشور روز سهشنبه با ۴۱ هزار و هشتاد مورد ابتلا، بالاترین میزان ابتلای روزانه را به ثبت رساند.
آرژانتین از هفته گذشته تحت قرنطینه شدید بوده و مدارس و رستورانها تعطیل و مسافرت ممنوع شده است. ضمن اینکه با روند کند واکسیناسیون عمومی نیز شرایط تشدید شده است.
«کارلا ویزوتی» وزیر بهداشت آرژانتین نگرانی خود را از مخاطرات ناشی از این بحران ابراز کرد و گفت: «از نظر من، بهتر است که کوپا آمریکا چند ماه به تعویق بیفتد.»
برای جوان با انگیزه اما بیتجربه رئال
وینیسیوس جونیور فرشته نجات یا فرشته عذاب؟
یادداشت
علی بابازاده
با وینیسیوس بازی نکن؛ او هر طور که دلش بخواهد کار میکند و انگار بر علیه ما است!» شب تساوی ۲ بر ۲ رئال مادرید مقابل آتالانتا در دور گروهی لیگ قهرمانان اروپا، کریم بنزما از فرلاند مندی دفاع چپ تیم خواست تا در حد امکان از پاس دادن به جوان برزیلی خودداری کند؛ وقتی سال ۲۰۱۷ باشگاه خبر انتقال این پدیده جدید و مستعد به سانتیاگو برنابئو را علنی کرد، انتظار داشتیم با مهرهای تمام کننده و دارای اعتماد بهنفس کافی مواجه شویم اما، پس از گذشت تقریبی سه سال از آن روز، نه تنها وینی جیآر پیشرفتی نکرده، بلکه همچنان برای زدن ضربات آخر مشکل دارد! حاصل اعتماد غیرمنطقی زیدان به مهره شماره ۲۰ تیمش، در نهایت گریبان خودش را هم گرفت و تردید مدیران رئال مادرید نسبت به زیزو و تفکراتش، راهی جز پایان همکاری و استخدام یک مربی جدید باقی نگذاشت. تلاش و پشتکار مهاجم برزیلی برای بهتر شدن قابل تحسین است و بسیاری از موافقان او بر این باورند که روزهای بهتری در انتظار اوست؛ به باور آنها وینیسیوس به یکی از اسطورههای رئال مادرید تبدیل خواهد شد و انتظارات از یک جوان ۲۰ ساله نباید بیشتر از حد معمول باشد؛ نکته اینجاست که به نظر در فصل آینده جایگاه مناسبی برای وینی جیآر فراهم نخواهد شد و کادر فنی بعدی کهکشانیها، حاضر به اعتماد و اطمینان چشم بسته نیست. به لطف زینالدین زیدان و کوچ عظیمی از بازیکنان جوان و آیندهدار رئال مادرید، فرصتی ایدهآل برای وینی به وجود آمد و به جرأت میتوان گفت که حاصل یک فصل اعتماد زیزو به او، تنها یک نمایش قابل قبول برابر لیورپول و دبل کردن مقابل قرمزهای مرسیساید بود. زیزو با خط زدن نفراتی چون مارتین اودگارد، براهیم دیاز، خامس رودریگز، بورخا مایورال، لوکا یوویچ و نیمکت نشین کردن ماریانو دیاز و ایسکو مورد انتقاد قرار گرفت و حتی مصدومیتهای پیدرپی ادن هازارد هم کمکی به بهتر شدن وضعیت وینیسیوس نکرد. ظرف سالیان گذشته میدانستیم هر بار که صاحب توپ میشود، با تکنیک و سرعت فوقالعاده خود میتواند به دروازه حریف برسد اما، سرنوشت حملات رئال قابل پیشبینی بود و اگر توپِ آخر به جوان سیهچرده زیدان ختم میشد، محکوم به «گل نشدن» بود! موافقان وینی میگویند با گذشت زمان شرایط او بهتر خواهد شد و عنصر تجربه در سالیان آینده کمک شایانی به آمار گلزنیاش در خط حمله کهکشانیها خواهد کرد؛ طعنهآمیز اینکه ۳ سال از انتقال پدیده باشگاه فلامینگو برزیل گذشته و هنوز هواداران رئال به دنبال افزایش اعتماد به نفس خرید ۴۵ میلیون یورویی تیمشان هستند. فشار انتقادات با وجود اتمام فصل کماکان ادامه دارد و در روزهایی که کیلیان امباپه و ارلینگ هالند، نگاه تمامی غولهای اروپایی را معطوف به خود کردهاند، رسانهها از مقایسه وینی با فوقستاره آرژانتینی بارسلونا، لیونل مسی مینویسند. وینی جیآر در عرصه رقابت حتی قافیه را به آنسو فاتی نیز باخته و اگر مصدومیت بدموقع گریبانگیر مهاجم چپ بارسلونا نمیشد، ستاره جدید و واقعی دنیای فوتبال او بود. حاصل ۳۵ مسابقه در فصل ۲۰۲۱-۲۰۲۰ فقط ثبت ۳ گل زده و ۳ پاس گل بوده و جالبتر آنکه به تصمیم زیدان در ۲۲ مسابقه از وینیسیوس به عنوان بازیکن ثابت استفاده شده. طی ۹ بازی آخر رئالمادرید در تورنمنتهای مختلف، وینی جیآر به طور میانگین در دقیقه ۶۵ از زمین مسابقه خارج شده و اگر مورد اعتماد زیدان نبوده، پس چطور جلوتر از هازارد، رودریگو، آسنسیو و ماریانو به زمین مسابقه فرستاده شده است؟ باشگاه از نام وینیسیوس جونیور به عنوان یکی از مهرههای غیرقابل فروش نام برده و به پیشرفت او امید دارد؛ وینی جیآر کماکان مورد اعتماد مدیران قرار گرفته اما، شاید دیگر بازیکن محبوب مربی آینده رئال نباشد. وینی برای بهتر شدن به بازی کردن نیاز دارد و صد افسوس که حالا زیدانی وجود ندارد تا به قیمت فروش ۱۰ بازیکن دیگر، از او به عنوان یار ثابت استفاده کند!
آغاز رقابتهای اوپن فرانسه؛ از امروز
خیز نادال بهسوی تاریخسازی
یادداشت
مت دیویس
دومین گرنداسلم سال، اوپن فرانسه، از امروز در حالی آغاز میشود که بهخاطر مسائل ناشی از شیوع ویروس کرونا شروعش یک هفته به تعویق افتاده.
تورنمنت معتبر پاریس امسال نسبت به سال گذشته که فراگیری کرونا باعث شد برگزاریاش تا اویل پاییز به تأخیر بیفتد، در شرایط آشنایی برگزار میشود؛ یعنی از پایان تورنمنت سال گذشته هفت ماه گذشته که تورنمنت امسال برگزار میشود.
همه چشمها به رافائل نادال است که فرصت دارد یکبار دیگر در رولان گاروس خودنمایی کند.
سلطان کلی کورت اگر بتواند برای چهاردهمینبار قهرمانی این مسابقات را به دست آورد با 21 عنوان در گرنداسلمها بالاتر از رقیب همیشگیاش، راجر فدرر پرافتخارترین تنیسور تاریخ میشود.
البته نادال با رقبای سرسختی روبهرو میشود از جمله نوواک جوکوویچ، قهرمان اوپن استرالیا که میخواهد نخستین مرد در بیش از 50 سال گذشته باشد که هر چهار گرنداسلم را بیش از یکبار به دست میآورد.
او 9بار قهرمان استرالیا، پنجبار قهرمان ویمبلدون، سهبار قهرمان آمریکا و تنها یکبار در سال 2016 قهرمان فرانسه شده است.
در قسمت زنان هم ایگا اسویاتک مدافع عنوان قهرمانی است. او سال گذشته در 19سالگی به عنوان قهرمانی رسید و نخستین تنیسور لهستانی لقب گرفت که در یک گرنداسلم انفرادی قهرمان میشود، ضمن اینکه در این مسیر حتی یک ست را به رقبا واگذار نکرد.
قرعه عجیب
پنجشنبه یکصدوبیستوپنجمیــــــــــن دوره برگزاری اوپن فرانسه قرعهکشی شد و جالب اینکه نادال، جوکوویچ و فدرر هر سه در یک طرف قرار گرفتند و این یعنی تنها یکی از این سه بزرگ دنیای تنیس به فینال
میرسند.
قبل از قرعهکشی هم از احتمال بروز چنین اتفاقی صحبت میشد چون نادال در رنکینگ جهانی به رده سوم سقوط کرده و پشت سر دانیل مدودف قرار گرفته است.
با وجود آنکه نادال با اختلاف شانس اول قهرمانی این تورنمنت به حساب میآید اما سیدبندی بر اساس فرم تنیسور در طول رقابتهای سال است به همین دلیل تنیسور روس که هرگز قهرمانی در گرنداسلمها را به دست نیاورده، شانس دوم قهرمانی محسوب میشود.
به هر حال تنیسور چپدست و 35ساله اسپانیایی دفاع از عنوان قهرمانی را با بازی مقابل جوان استرالیایی، الکسی پوپیرین شروع میکند.
اما مرد شماره یک جهــــــــــان و شانس اول قهرمانـــــی، جوکوویچ 34سالــــــه کارش را با یک 29ساله آمریکایـــــی، تنیس سندگرن شروع میکند و اگر اتفاق خاصی نیفتند، در یکچهارم نهایی با فدرر و در نیمهنهایی با نادال روبهرو
میشود.
در قرعهکشی زنان، سرنا ویلیامز که با 23 قهرمانی در گرنداسلمها چهار سال است برای رسیدن به رکورد 24 قهرمانی مارگارت کورت بیتابی میکند، با نائومی اوزاکا و آرینا زابالنکا در یک طرف قرعه است و زن شماره یک جهان، اشلی بارتی و مدافع عنوان قهرمانی، اسویاتک نیز در آن سوی دیگر قرعه هستند و احتمالاً در نیمهنهایی با هم بازی میکنند.
سال گذشته حداکثر هزار تماشاگر در روز اجازه تماشای بازیها از نزدیک را داشتند اما امسال هواداران بیشتری این شانس را دارند. در 10 روز اول تورنمنت امسال، در سه ورزشگاه اصلی برگزاری رولان گاروس تا هزار نفر میتوانند بازیها را ببینند ضمن اینکه ورزشگاههای کوچکتر مجازند تا سقف 35درصد ظرفیت خود بلیت بفروشند.
از 19 خرداد که بازیها به یکچهارم نهایی میرسد، این ظرفیت به 65درصد در زمین فیلیپ شاتریه با 15هزار نفر ظرفیت و زمین سوزان لانگلن با 10هزار نفر ظرفیت افزایش پیدا میکند، البته تماشاگران برای ورود به ورزشگاه باید تست منفی کووید-19 یا گواهی واکسیناسیون داشته باشند.
سیدبندی
ردهبنـــــــدی شانسهای قهرمانــــــــــی مسابقات در قسمت مردان و زنان به این ترتیب است:
سیدبندی مردان: 1- نوواک جوکوویچ، 2- دانیل مدودف، 3- رافائل نادال، 4- دومینیک تیم، 5- استفانوس تسیتسیپاس، 6- الکساندر زورف، 7- آندری روبلف، 8- راجر فدرر، 9- ماتئو برتینی، 10- دیگو شوارتزمن.
سیدبندی زنان: 1- اشلی بارتی، 2- نائومی اوزاکا، 3- آرینا زابالنکا، 4- سوفیا کنین، 5- الینا اسویتولینا، 6- بیانکا آندرسکیو، 7- سرنا ویلیامز، 8- ایگا اسویاتک، 9- کارولینا پلیسکووا، 10- بلیندا بنچیچ.
منبع: دیلیمیل
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو